برداشت نمک دریاچه ارومیه، سود یا زیان زیست محیطی؟
فیروزه رمضانزاده – دریاچه ارومیه که اکنون ۷۵ درصد آن خشک شده، با معضل جدیدی نیز مواجه است: برداشت گسترده نمک منجر به تخریب دریاچه و تبدیل نمک کریستال شده به ریزگرد شده است.
درحالی که مسئولان دولتی ۱۵ میلیارد تن نمک دریاچه ارومیه را ذخایر بیپایانی میدانند که میتواند پاسخگوی برخی نیازهای صنعتی و خوراکی و اشتغالزایی جوانان منطقه باشد، مخالفان برداشت نمک از این دریاچه معتقدند برداشت نمک مرطوب در مقیاس صنعتی از سطح بستر تخریب شده دریاچه ارومیه برای دستیابی به سودهای کلان بهرهبرداران، توازن محیطی این دریاچه را به هم زده است.
گفته میشود که برداشت نمک موجب تخریب بستر دریاچه و تبدیل نمک کریستال شده به ریزگرد، پراکنش آنها و درنهایت وزش طوفان نمک میشود که آسیبهای جبران ناپذیری برای سلامت مردم، شوری زمینهای کشاورزی و محیط زیست به همراه دارد.
برداشت شبانه ۵۰۰ لودر نمک
باوجود آنکه سازمان حفاظت محیط زیست، یکی از اصلیترین اعضای کارگروه نجات دریاچه ارومیه اعلام کرده است که هیچ مجوزی برای برداشت نمک در سال ۹۴ صادر نشده است، شواهد نشان میدهد که برداشت بیرویه نمک در دولت یازدهم نیز ادامه دارد.
بر پایه اطلاعات منتشر شده در نامه امیر خلیلیان، مدیر کل دیوان محاسبات استان آذربایجان شرقی که پایگاه اطلاع رسانی آناج منتشر کرده است از میزان ۲۹۰ هزار تن مجوز صادر شده، تاکنون ۱۸۸ هزار تن نمک از منطقه آق گنبد واقع در ناحیه شرقی دریاچه ارومیه برداشت شده است.
«هر شب بالغ بر ۵۰۰ لودر نمک از کف دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی استخراج میشود». این بخشی از گفتگوی نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه است که پایگاه ندای ارومیه در تیرماه ۱۳۹۳ منتشر کرده بود.
او که اکنون از مخالفان برداشت نمک از دریاچه ارومیه است، دی ماه ۱۳۹۱ به کشاورزان منطقه پیشنهاد کرده بود بهتر است دیگر معادن نمک کشور تعطیل شده و استخراج نمک از دریاچه ارومیه در اولویت قرار گیرد تا بتوان با ریختن ۹۵ درصد ماسه و ۵ درصد شن به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر، این دریاچه را ظرف ۵ سال آینده به یک پارک گیاهی و حیوانی زیبا تبدیل کرد.
شواهد حاکی از آن است که مسئولان محیط زیستی نیز هم سو با بهرهبرداران برداشت نمک از این دریاچه، با کسب درآمد اقتصادی کلان و سود حاصل از برداشت نمک موافق هستند.
ازجمله میتوان به سخنان پرویز پیراسته، مدیرکل اداره حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی پیرامون ارتباط برداشت نمک با روند خشک شدن دریاچه ارومیه اشاره کرد که اردیبهشت ۱۳۹۴ به تارنمای آنا گفته بود: «با کم شدن آب، ما نمک اضافی داریم و اگر آن را بیرون بیاوریم بهتر است.»
از سوی دیگر بهرام طاهری، مشاور وزیر نیرو در امور مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست با بیان اینکه نمک دریاچه ارومیه باید برداشت شود ارزش نمک این دریاچه را نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار اعلام کرده است.
ستاد احیای دریاچه و برداشت غیراصولی نمک
نزدیک به دو سال از شکلگیری ستاد احیای دریاچه ارومیه میگذرد اما آیا اقدامهای عملی ستاد احیای دریاچه ارومیه برای احیای دریاچه ارومیه نتایجی در پی داشته است؟
ایمان مهدیزاده، روزنامهنگار حوزه محیط زیست و کشاورزی ساکن تهران در این زمینه به رادیو زمانه میگوید: «ستاد احیای دریاچه ارومیه با این همه بودجهای که در اختیار دارد به چه دلیل فعالیت میکند؟ این ستاد فقط تعریف شده تا آقایان متنفذ، پروژه تعریف کرده باشند.»
این روزنامهنگار میافزاید: «متأسفانه آقای کلانتری (دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه) برای پرسش من پاسخی نداشت و آن وقت سردبیر روزنامه که از دوستان قدیمی او بود اجازه انتشار آن را نداد. پرسش من این بود که برای جبران خسارت جوامع محلی که زندگیشان را از دست میدهند چقدر بودجه در نظر گرفتید. او بعد از مشورت با مشاورانش گفت «در ردیف بودجه ما تعریف نشده. استانداریها در بخش حوادث غیر مترقبه و ستاد بحران باید به این امور رسیدگی کنند.»»
خسرو بندری، کارشناس طرحهای توسعه منابع آب وخاک وکشاورزی در مورد برداشت نمک از دریاچه ارومیه به رادیو زمانه میگوید: «پیش از دوران جمهوری اسلامی برداشت نمک از حاشیه دریاچه ارومیه و نیز برداشت سنگ نمک از معادن سنگ نمک گنبدهای نمکی متداول بود.»
حسین یکی از شهروندان دانشجو ساکن شهر ارومیه در گفتگو با رادیو زمانه شاهد بوده است که هم اکنون در مناطقی از دریا که به جاده اصلی نزدیکتر است برداشت نمک با شدت و سرعت صورت میگیرد.
به گفته این دانشجو، درحال حاضر ماشین آلاتی مثل لودر، بیل مکانیکی و کمپرسی در نزدیکی میان گذر از طرف تبریز مشغول برداشت نمک از دریاچه که الان به نمکزار تبدیل شده هستند.
او که تلاشهایش برای عکاسی از مناطق برداشت نمک به دلیل مخالفت بهرهبرداران بینتیجه بوده است، میگوید: «آنها حتماً به نهاد قدرتی وابسته هستند، جالب اینجاست که چندی پیش مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اعلام کرد که به کسی مجوز برداشت نمک ندادهایم.»
اما مهدیزاده معتقد است برداشت نمک اغلب از سوی روستاییان انجام میشود، آنها برای کسی که از شهر آمده کار میکنند و او از روستاییان میخرد. البته خریدار و برنده اصلی همانها هستند که لجنهای دریاچه ارومیه را هم میبردند و ما فقط تماشا میکردیم.
او در ادامه گفت: «از قدیم ترکهای منطقه وان میآمدند و برای درمان با خود نمک میبردند اما از سال ۸۷ که روند خشکی مشهود شد با نیسان گونی گونی لجن برداشت میکردند و به ترکیه میبردند.»
ازسوی دیگر خسرو بندری با بیان اینکه در گذشته برداشت نمک از دریاچه ارومیه به این وسعت انجام نمیشد معتقد است همیشه خود محلیها با مجوز و به میزان بسیار ناچیز نمک برداشت میکردند به این خاطر که دریاچه ارومیه وقتی آب داشت دارای یک نوع گل نمکین بود که برای برخی بیماریهای پوستی مفید بود و وقتی دریاچه خشک شد بهرهبرداری از این منابع از بین رفت و در مقابل، برداشت بیرویه نمک آغاز شد.
دریاچه ارومیه یکی از کانونهای اصلی ریزگرد در خاورمیانه
درحالی که به گفته خلیل ساعی، مدیرکل ستاد بحران آذربایجان شرقی اکنون دریاچه ارومیه به یکی از کانونهای اصلی ریزگرد در خاورمیانه تبدیل شده و این توفانها و ریزگردهای نمکی میتواند تا شعاع ۵۰۰ کیلومتر در منطقه تاثیر بگذارد آیا برداشت نمک از روی بستر دریاچه ارومیه با توجیه اقتصادی، میتواند توجیه زیست محیطی نیز داشته باشد؟
کارشناسان محیط زیست بارها در مورد پیامدهای برداشت نمک صنعتی از بستر خشک شده دریاچه ارومیه هشدار داده و گفتهاند که برداشت نمک از این منطقه میتواند باعث بروز پدیده ریزگرد نمکی شود و برای انسان، و سایر عوامل زیست محیطی منطقه نظیر آب، خاک، پوشش گیاهی و حیوانات منطقه زیانبار باشد.
خسرو بندری که مدیر پیشین پروژه آجی چای بوده است دراین زمینه میگوید: «مسئله مهم این است که هم اکنون به طرز بیرویهای نمک برداشت میکنند، این مسئله باعث پراکنش غبارهای نمکی به سمت شهر تبریز و دشت تبریز از چند سال پیش تاکنون شده و این وضعیت، روز به روز با خشک شدن دریاچه بدتر شده است.»
او با بیان اینکه استخراجکنندگان نمک میبایست همانند گذشته از وزارت صنایع و معادن پروانه برداشت نمک دریافت کنند میافزاید: «در صورت صدور پروانه برداشت باز هم نظارتی صورت نمیگیرد آنها باید بلافاصله پس از برداشت روزانه نمک به وسیله ماشینهای آب باش بر روی محلی که برداشت نمک انجام دادهاند آب بپاشند، یک تانکر آب سطح منطقه را کریستاله میکند و مانع حرکت غبارهای نمکی میشود اما متأسفانه این کار انجام نمیشود و این نوع برداشت برای سلامتی مردم زیانبار است.»
بندری به خاصیت نمک اشاره میکند که وقتی یک بار، باران یا رطوبتی بر روی سطح آن بنشیند یک صفحه یا کریستال نمکی مثل ورقههای نمک ایجاد میشود این پدیده باعث میشود که کریستالها با وزش باد حرکت نکنند.
بندری در ادامه میگوید: «وقتی با بولدوزر این ورقههای نمکی را برداشت میکنند عملا ً صفحه کریستالی را از بین میبرند و این عمل، غبارهای نمکی را به شدت در سطح دشت تبریز و به ویژه در مناطق مسکونی پخش میکند که برای سلامتی مردم تبریز و روستاهای دشت تبریز زیانبار است.»
مهدیزاده، روزنامهنگار ساکن تهران نیز با اشاره به روند تغییرات اکوسیستم دریاچه ارومیه میگوید: «یک روز که با کشتی از ارومیه به سمت تبریز میرفتم داخل جزایر دریاچه، قوچ و میش میدیدم اما به دلیل عوامل مخرب متعدد که اغلب مدیریتی بود اکنون شاهد محو پرندههای مهاجر تا یغمای نمک دریاچه هستم.»
به گفته این روزنامه نگار، بادهای نمکی از سویی باعث از بین رفتن خاک و خشک شدن باغها و مهاجرت مردم شده است. «تخلیه ۵۰ روستا به دلیل شور بودن آب دریاچه ارومیه» مسئلهای است که نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه در سخنانی مطرح کرده است.
برخی از کارشناسان وجود گنبدهای نمکی در حوضه آبخیز آجی چای را به عنوان یکی از مهمترین دلایل افزایش شوری آب دریاچه ارومیه میدانند.
خسرو بندری، در این زمینه میگوید: «رودخانه آجی چای یا تلخه رود بسیار شور است، علت شور شدنش این است که درست قبل از وارد شدن به دشت تبریز از روی گنبدهای نمکی عبور میکند.»
او گنبدهای نمکی را از قدیمیترین سازندهای زمینشناسی میداند و میافزاید: «رودخانه آجی چای که از سراب سرچشمه میگیرد وقتی به این گنبدهای نمکی میرسد در بستر شور میشود.»
به گفته مدیر پیشین پروژه رودخانه آجی چای، این گنبدهای نمکی چشمههای شوری دارند که آب بارانی که روی این گنبدها میریزداز آنجا بیرون میآید و به رودخانه میپیوندد، رودخانه از روی بستر نمکین عبور میکند سپس رودخانه به دریاچه ارومیه میریزد.
بندری با بیان اینکه هنوز هم میزان اندکی از آب رودخانه آجی چای وارد دریاچه ارومیه میشود تأکید میکند شوری بسیار بالایی دارد. این آب که شوری بسیار بالایی دارد از هزاران سال پیش منشأ نمک دریاچه ارومیه بوده است.
به گفته او مردم در فصل سیلابهای بهاره و بارندگیهای شدید که هنوز آب، خیلی شور نیست آب را منحرف میکنند روی زمینهایشان و کشاورزی میکنند یکی دوبار آب میدهند و دیگر آب نمیدهند، وقتی جریان آب کم میشود آن چشمههای نمکی هستند که عمل میکنند و آب بسیار شوری را هر چند به مقدار کم وارد دریاچه ارومیه میکنند.
بر پایه گزارشهای منتشر شده در منابع خبری داخل ایران دریاچه ارومیه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد و تا تیر ماه سال ۱۳۹۲ بیش از ۷۵ درصد از آب آن خشک شده بود.
تبدیل دریاچه ارومیه به کانون ریزگردها در خاورمیانه، وقوع طوفان نمکی، افزایش بیماریهای پوستی، تنفسی و سرطان، از بین رفتن زمینهای کشاورزی، کاهش محسوس ظرفیت گرمایی ویژه در منطقه و موجهای جدیدی از مهاجرت از جمله پیامدهای منفی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه به شمار میرود.
اسفندماه سال گذشته ۱۱۸ تن از استادان دانشگاه در ایران در بخشی از نامه خود خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نوشتند نجات این دریاچه فقط با اصلاح حوضه آبریز ارومیه ممکن است، ولی باز هم خبرهای نگرانکنندهای میرسد که حکایت از پیگیری جدی انتقال آب دریای مازندران به دریاچه ارومیه دارد که هم «بر خلاف عقل جمعی است و هم در صورت اجرا جز به باد دادن بیتالمال، تخریب شدید محیط زیست و بر جا گذاشتن ردپای اکولوژیکی، درمانی برای دریاچه ارومیه نخواهد بود.»
نظرها
محمد رضا
من تیر ماه امسال به ارومیه سفر کردم - متاسفانه به دید من وبه گفته کارشناسان محیط زیست ارومیه بیش از 97 درصد اب دریاچه از بین رفته - من در چند روزی که در ارومیه اقامت داشتم از حاشیه دریاچه بازدید کردم ودیدم که شوری اب به حدی زیاد شده که در قسمتهایی نمک به کناره های آسفالت جاده نیز رسیده است - مشکلاتی که من با چشم خود دیدم ( در روستاهای اطراف دریاچه مردم اکثرا دچاربیماریهای نظیر نفس تنگی . سرفه های خشک .خلط در سینه . سوزش وابریزش چشم بودند ) البته به استحضار برسانم که دامها نیز تحت تاثیر این شرایط هستند وبه تازگی در چند مورد نوعی اسهال خونی ناشناخته دیده شده که پیشرفت این بیماری در نهایت منجر به تلف شدن حیوان میشود - من که خودم در مرکز شهر ارومیه بودم واز حاشیه دریاچه چند کیلومتری فاصله داشتم در چند روز اقامتم به نوعی آلرژی مبتلا شدم که باعث سوزش چشم . آبریزش بینی وسختی در تنفس شده بود
آراز سونای
آیا این دریاچه اگر در مناطق مرکزی فارس نشین بود باز این رفتار با آن ميشد، ما طالب هیچ بودجه و حمایتی نیستیم، یعنی اصن این انتظار از رژیم فاشيسم نميرود، دست کم سد ها را باز کنند، معادله خیلی ساده ای يه، اگه به یک دریا آب نريزه و از يه طرف هم تبخیر بشه خوب مسلما خشک خواهد شد، من به این فاجعه از یک بعد نگاه میکنم اونم اينه که کاملا تعمدی صورت گرفته، به خاطر کوچ اجباری یک قوم،از زمانه هم به خاطر نشر این خبر نهایت تشکر رو دارم
آراز سونای
به امید رهایی از چنگ رژیم فاشيسم، که دنباله روی سیاست کلی رضا پهلوی فاشيسم هستن
شعارهای نژادی
از هر فرصتی برای ایجاد نفرت قومی استفاده میکنید آب دریاچه اورمیه بعلت مصرف زیاد در محل کم شده آیا آب رودخانه های دریاچه اورمیه را فارسها میخورند