«آواز بدون سرزمین» در آکادمی فیلم اروپا
تازه ترین مستند آیت نجفی درباره تابوی صدای زن در ایران و آوازهایی است که از تاریخ موسیقی ایران بیرون رانده شده اند. نگاهی به این فیلم در گفت و گو با آیت نجفی و محمد حقیقت.
فیلم مستند «آواز بدون سرزمین» به فهرست ۱۵ مستندی که نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم مستند از آکادمی اروپا در سال ۲۰۱۵ هستند راه پیدا کرد. «آواز بدون سرزمین» ساخته آیت نجفی درباره دشواری ها و مشکلات تک خوانی زنان در ایران است.
«آواز بدون سرزمین» در ۹۰ دقیقه محصول آلمان و فرانسه است. در این فیلم سارا نجفی، الیز کارون، ژان شرال، امل مسلوچی، پروین نمازی و سایه سدیفی بازی میکنند.
آیت نجفی، فیلمساز:
ایران سرزمینی ست پر از آواز، اما این آوازها را بعد از انقلاب از کشور ما بیرون رانده اند.
در مستند «آواز بدون سرزمین» گروهی از دختران موسیقیدان و آوازخوان ایرانی تلاش میکنند در تهران به رغم همه محدودیتها و موانع، کنسرتی را روی صحنه بیاورند. آنها با دو خواننده زن فرانسوی تماس میگیرند و از آنها دعوت میکنند در این کنسرت بخوانند. هنوز اینکار سامان پیدا نکرده که یک دختر آوازخوان تونسی هم به گروه میپیوندد. در این میان گروهی از نوازندگان و آوازخوانان زن هم در تهران به تمرینات شان ادامه میدهند. هدف این است که یک کار تلفیقی، برآمده از همنشینی موسیقی ملی ایران و موسیقی غرب روی صحنه اجرا شود.
از سوی دیگر اما برای دریافت مجوز برگزاری این کنسرت مشکلات پیچیده اداری وجود دارد. سارا نجفی، خواهر آیت نجفی که موسیقیدان است در مرکز حوادث فیلم قرار دارد. او در ابتدای فیلم روی صحنه میرود و میگوید: «امیدوارم از این به بعد صدای آواز زنان را بیشتر و راحتتر بشنوید.»
فیلم با این جمله آغاز میشود و به تدریج تماشاگر با دشواریها و موانع زنان موسیقیدان در ایران آشنا میشود و حتی به زوایای آشکار و پنهان تاریخ آوازخوانی زنان ایرانی هم راه پیدا میکند.
آیت نجفی:
سال ۲۰۰۹ بود که به فکر ساختن مستندی درباره مشکلات تک خوانی زنان در ایران افتادم. یک سال و نیم پیرامون این موضوع تحقیق کردم، تا اینکه بالاخره در سال ۲۰۱۱ فیلمبرداری را شروع کردیم. سارا، خواهرم قهرمان این فیلم است. او از چهار سالگی به موسیقی روی آورد. من در خانواده ای بزرگ شدم که موسیقی برای آن ها مهم بود. سال ۲۰۰۹ در ایران دوران سیاهی را از سر می گذراندیم. می بایست کار تازه ای را شروع می کردم.
در «آواز بدون سرزمین» با قمرالملوک وزیری، به عنوان نخستین زن ایرانی که بدون حجاب در حضور مردان آواز خواند و با ترانه «مرغ سحر» او که سر زبانها افتاد، آشنا میشویم. دوربین کنجکاو آیت نجفی به همه آن مکانهایی میرود که قمر در برابر جمعیت عظیمی از مردم آواز میخوانده است. این پرسش پیش میآید که چگونه قمر در سال ۱۳۰۳ در تهران کنسرت برگزار کرد، اما اکنون، ۹۰ سال پس از آن تاریخ، زنان هنرمند ایرانی نمیتوانند بهسادگی کنسرت برگزار کنند؟
آیت نجفی:
قمر برای اولین بار در تاریخ ایران صدای زن را از اندرونی به بیرونی برد. بعد از انقلاب اما صدای زن دوباره به اندرونی رانده شد. حضور سارا، خواهرم، و قهرمان این فیلم مرا به امروز موسیقی ایران رساند. فکر کردیم همان کاری را که قمر کرده باید دوباره انجام دهیم: صدای زن را از اندرونی به بیرون بیاوریم.
این بار اما کارها به سادگی به سامان نمی رسد. دو خواننده فرانسوی همراه با دو نوازنده فرانسوی، یک خواننده تونسی و یک نوازنده مصری موفق میشوند ویزا بگیرند و وارد تهران میشوند. تمرینها آغاز میشود، اما هر روز یک مشکل قانونی و یک مانع اداری تازه به وجود میآید. آیا بهراستی این گروه موفق میشود کنسرتش را برگزار کند؟
محمد حقیقت، فیلمساز و منتقد فیلم:
بحث بر سر تابوی صدای زن و تلاش برای برگزاری یک کنسرت با وجود همه موانع قانونی ست. بخش هایی از فیلم که به تاریخ موسیقی ایران، به آوازخوانی قمرالملوک وزیری اشاره می کند، بسیار تماشایی ست. وقتی این فیلم در سینمایی در محله «باربس»، در پاریس به نمایش درآمد، در پایان فیلم تماشاگران فرانسوی به مدت چند دقیقه دست می زدند. «آواز بدون سرزمین» می تواند به راحتی با تماشاگر خارجی ارتباط برقرار کند و مشکل تک خوانی زنان را به آن ها نشان دهد. اما در همین حد نمی ماند، بلکه به تاریخ موسیقی در ایران هم راه پیدا می کند.
«آواز بدون سرزمین» در جشنواره فیلم لایپزیک و جشنواره فیلم مونترال هم به نمایش درآمده و جایزه مردمی بهترین مستند مونترال را هم به دست آورده است.
آیت نجفی:
وقتی می خواهیم فیلم بسازیم اول از خودمان می پرسیم آیا این فیلم می بایست در ایران نمایش داده شود؟ «آواز بدون سرزمین» با سرمایه غیر ایرانی ساخته شد. برای همین خودم را محدود نکردم به چارچوب های مورد نظر ارشاد اسلامی برای دریافت مجوز.
آیت نجفی در تهران متولد شده و در زمینه طراحی صحنه تحصیل کرده و در دانشگاه کنستانز در رشته مطالعات فرهنگی تحصیلاتش را ادامه داده. نمایش های «فردوسی، صدام حسين و رژه مورچهها در شهر خالی»، «تهرانبانو» و «داستان زنان سبیلو و مردان دامن پوش» درباره ترانس جندرها از دیگر آثار اوست.
«فوتبال سربسته» یا «فوتبال زیر پوشش» با کارگردانی مشترک آیت نجفی و دیوید آسمان جایزه بهترین فیلم مستند برلیناله در سال ۲۰۰۸ و «جایزه زنبق» اتحادیه اروپا را در سال ۲۰۰۹ به دست آورد. موضوع این مستند دیدار فوتبالیستهای زن ایران و آلمان است.
«آواز بدون سرزمین» با ۱۴ فیلم مستند دیگر در جشنواره فیلم آکادمی اروپا رقابت می کند. آکادمی فیلم اروپا از میان این فیلم ها، پنج فیلم را انتخاب می کند و به مراسم اهدای جوایز سالانه بهترین فیلم اروپایی معرفی خواهد کرد. مراسم اهدای جوایز آکادمی فیلم اروپا، هرسال در ماه دسامبر برگزار می شود.
نظرها
faryad
آقای رفسنجانی اعتراف کنید! این گوی و این میدان تغییر مرجع بررسی صلاحیت کاندیداهای عضویت در مجلس خبرگان و واگذاری آن به فقهای شورای نگهبان ، نقشه مشترک خامنه ای و رفسنجانی بود. این تغییر در نخستین سال رهبری خامنه ای صورت گرفت و اگر رفسنجانی از آن رسوایی حمایت نمی کرد قطعاً خامنه ای موفق به اجرای آن نمی شد. در آن زمان ، بسیاری از فعالان سیاسی اعلام کردند وظیفه مجلس خبرگان ، نظارت بر عملکرد رهبری است و نباید بررسی صلاحیت کاندیداهای عضویت در آن مجلس به کسانی واگذار شود که منصوب رهبر هستند. اما رفسنجانی، ازاین تغییر حمایت کرد ، وزیر کشور دولت او هم از نق زن ها خواست خفه شوند. نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره رهبری خامنه ای توسط دولت رفسنجانی برگزار شد. در آن انتخابات ، رد صلاحیت کاندیداهای مستقل و منتقد توسط عوامل اجرایی وابسته به دولت رفسنجانی در حدی بود که فریاد همه را بلند ک رفسنجانی لابد به یاد می آورد که همسر مرحوم رجایی به اتهام اهانت به خانم عفت مرعشی رد صلاحیت شد، ابراهیم اصغر زاده و علی صالح آبادی به خاطر اعتراض به عملکرد وزارت خارجه دولت رفسنجانی ، از شرکت در رقابت های انتخاباتی محروم و روانه زندان وزارت اطلاعات شدند؛ همان وزارت اطلاعات که توسط فردی کثیف و عیاش به نام فلاحیان اداره می شد و رفسنجانی از او حمایت می کرد. در آن انتخابات ، صدها نفر توسط هیئت های اجرایی و شورای نگهبان رد صلاحیت شدند که بیش از چهل نفر از آنان ، نماینده مجلس سوم بودند. آیا آقای رفسنجانی حمایت همه جانبه خود از رد صلاحیت ها را فراموش کرده است لابد هاشمی رفسنجانی ، نخستین نماز جمعه خود بعد از تشکیل مجلس بی آبروی چهارم را به یاد می آورد. او در آن روز با لبخند رضایت و با لحنی مملو از تفرعن، مراحل مختلف برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس چهارم را تأیید کرد و از رد صلاحیت شدگان خواست به فعالیت های دیگر از جمله کشاورزی روی بیاورند. تنها گناه هاشمی رفسنجانی ، حمایت از اقدامات دیکتاتور مآبانه خامنه ای نیست. او علاوه بر بسترسازی نهان و آشکار برای تثبیت زورگویی های ولی فقیه، اظهار نظر های شرم آوری هم داشته که تا کنون نشانه ای از پشیمانی خود از آن سخنان بروز نداده است. در ابتدای دهه هفتاد،از یک سو منتقدان رفسنجانی به وسیله وزارت اطلاعات دستگیر و تحت غیر انسانی ترین شکنجه ها قرار می گرفتند و از سوی دیگر ، خود او در تریبون نمازجمعه، منتقدان را « نامرد » می نامید. البته تحقیر منتقدان و حتی شهروندان عادی ، نه با آغاز دوره ریاست جمهوری رفسنجانی شروع شد نه با اتمام دوره ریاست جمهوری او به پایان رسید. در سالهای نخستین استقرار جمهوری اسلامی ، استفاده از کراوات نوعی اعتراض ملایم به سخت گیری های حکومت در خصوصی ترین ابعاد زندگی شهروندان بود . آقای رفسنجانی در حالی که ریاست مجلس را به عهده داشت کراوات را به « دم خر» تشبیه کرد تا به خیال خود استفاده کنندگان از آن را تحقیر کند. همچنین تن ندادن برخی بانوان کارمند دولت به پوشش مورد علاقه حکومت ، آقای رفسنجانی را بر آشفته کرد و در اظهار نظری عقده گشایانه به آنان هشدار داد که « اجازه نخواهیم داد خانم ها مثل هلوی پوست کنده در ادارات حاضر شوند و خودنمایی کنند» . در دوران ریاست جمهوری ، وقتی با برخی اعتراضات دانشجویی مواجه شد معترضان را « سوسول های ساواکی زاده » نامید. سایت دیدگاه نو: مجتبی واح