مردم و مراسم پر تلفات حج – گزارش میدانی
یک موضوع عمده روز در ایران ماجراهای امسال "خانه خدا" است. همه جا درباره حج پرتلفات بحث و اظهار نظر میشود. برخی از شنیدهها را در این گزارش گرد آوردهایم.
موضوع عمده روز در ایران ماجراهای امسال "خانه خدا" است. همه جا درباره حج پرتلفات بحث و اظهار نظر میشود. برخی از شنیدهها را در این گزارش گرد آوردهایم.
خبرهای حوادث حج امثال با سرعت زیادی در بین مردم پخش میشود. کمی بعد از تجاوز جنسی به دو زائر ایرانی در فرودگاه جده، حالا در مراسم حج واجب، ابتدا یک جرثقیل بزرگ بر روی زائران سقوط کرد و سپس در مراسم "رمی جمرات" با بسته شدن یکی از مسیرهای حرکت حجاج، بیش از هزار نفر در اثر فشار و برخورد دو موج جمعیتی از روبهرو به یکدیگر کشته شدهاند. درباره علت اخلال در مسیر حرکت حجاج بین حکومت جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی اختلافات جدی به وجود آمده است و مشاجرات دیپلماتیک بین این دو حکومت بالا گرفته است.
دلایل این حادثه هرچه که باشد تا کنون ۱۰۷ کشته و ۲۳۸ نفر زخمی در حادثه سقوط جرثقیل و بیش از هزار کشته و صدها زخمی در حادثه منا، حج امسال را به جای یک مراسم مذهبی بیشتر به یک قتل عام شبیه کرده است. موج گستردهای از اعتراضها و اظهار نظرهای مختلف بر روی شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی درباره این حوادث به وجود آمده است. در این گزارش به سراغ تعدادی از مردم کوچه و خیابان رفتهایم تا ببینیم خارج از شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی، مردم چه نظری درباره مراسم حج، اعزام زائرین ایرانی به عربستان و کشته شدن حاجیها در عربستان دارند.
آخوندها عین خیالشان نیست
یک شهروند ۶۲ ساله که جزئیات تمام اخبار و اتفاقات مربوط به مرگ و میر حجاج را پیگیری کرده، در حالی که با حرکات تند و سریع دست، عصبانیت خود را نشان میدهد، میگوید:
«همه این سؤالها را بریز دور آقا. اصلا حرف این مسائل نیست. برادر من، عربستان به چه زبانی به ایرانیها بگوید دوست نداریم شما بیایید کشور ما؟ آن سال حاجیها را کشتند، چند صد زن برنگشتند؛ معلوم نشد چکارشان کردند. این سالها تا ما رادیو گوش دادهایم یا جلوی هواپیماهای ایرانی را گرفتهاند یا بدرفتاری کردهاند. الان هم که دیگر ماشاءالله با عزرائیل مسابقه گذاشتهاند برای کشتن ایرانیها. معلوم است. به خدا شرف ندارند این آخوندها. پولی که از این کار و کاسبی برایشان میماند، اینقدر زیاد است که نمیخواهند این بساط تعطیل شود. توی سر ایرانیها بزنند، معذرت میخواهم اگر پهن گاو بریزند روی سر ایرانیها، بگیرند، بکشند، باز این آخوندها عین خیالشان نیست. مهم نیست برایشان.
با هم دعوا دارند، نمیتوانند به رئیسها اذیتی بکنند، تلافیاش را سر مردم ساده در میآورند. خیلی از این بدبختها آخر عمری خواستهاند ثوابی کنند رفتهاند وسط گرما، که دلشان خوش باشد مکه رفتهاند و سرشان را راحت بگذارند و بمیرند. این انصاف است شما فکر کنید خانوادهها الان چه حالی دارند؟ جایی نمیتوانند زنگ بزنند، کاری نمیشود کرد. فقط باید بنشینند و خون و دل بخورند. باید قطعش کنند، ولی آخوندها قطع نمیکنند. پولش را میخواهند.»
چشمشان کور!
یک خانم ۴۷ ساله میگوید تلاش خود را به کار بسته است تا به اخبار این کشتار توجه نکند. او دلیل این اقدام خود را اینگونه توضیح میدهد:
«...فرض کنید یک نفر رفته است در یک کشور غریب و برایش مشکل پیش آمده است. دولت ما چکار میکند برایش؟...برادر من میخواست برود استرالیا؛ او را بردهاند در یک جزیره وسط دریا، و با بقیه زندانی کردهاند. چند بار رفتهایم وزارت خارجه. به خدا راه نمیدهند یک کلمه صحبت کنیم. هیچ کس رسیدگی نمیکند. با من و مادرم دعوا کردند... سر ما داد زدند چشمشان کور میخواستند نروند. مگر ما گفتهایم بروند که شما آمدهاید از ما کمک میخواهید؟
من مثل دولت نیستم که بگویم چشمشان کور! خدا به همه خانوادهها صبر بدهد و خدا کند هر کسی گم شده است زنده باشد و برگردد تا دل خانوادهاش شاد شود. اما به مردم بگویید تو را به خدا نروند. آخه کی با پول خودش میرود یک کشوری که با ایرانیها مشکل دارند. امثال برادر من مجبور شدهاند و از روی ناچاری رفتهاند ولی شما که پاسپورت دارید بروید کشورهای خوب و قانونی که جان آدمها برایشان مهم است.»
حج واجب است!
یک خانم با سنی بیش از ۵۰ سال در حالی که حجاب سفت و سخت او نشان دهنده افکار مذهبی او است میگوید: «حج واجب است و نباید قطع شود.» او ادامه میدهد:
«زمان رضا شاه از سر زنها چادر میکشیدند؛ زنهای معتقد ترجیح دادند در خانه بمانند ولی دستور خدا را گوش کنند. حج واجب است؛ از قبل هم بوده است. عربستان دارد اذیت میکند تا حاجیهای ایرانی نروند مکه و بقیه مسلمانها مطلع نشوند که ایران ما با راهنماییهای آقا چقدر پیشرفت کرده است. مردم اگر بیشتر ثبت نام کنند و حاجیها بیشتر شوند، عربستان میترسد... اینها شهید هستند. سعادت داشتند. سعادت نصیب من و شما نشد؛ نصیب این عزیزان شد. خوشا به سعادتشان. انگار کنار حضرت محمد هستند وقتی کفار اذیت میکردند حضرت را! »
یک حاجی: انگار رسم دارند
یک روستایی که در سالهای گذشته در مراسم حج تمتع حضور داشته است از تجربه خودش میگوید:
«اینجا که به اصطلاح این اتفاق افتاده بهش میگویند عقبه کبری. فردا و پس فردایش هم هست. یعنی شما امروز میروید سنگ میزنید ولی بعدش سه نوبت دیگر هست و جمعیت کمتر میشود. ایراد امروز این است که همه باید در این یکی سنگ بزنند. اینی را که بهش میگویند عقبه کبری... اسمش را باید بگذارند محشر کبری... سالی که ما رفتیم یک سیاه پوست کنار دست من بود اینقدر فشار داد با آرنج که دنده من تا یک ماه بعدش درد میکرد. ایرانیها جوجه هستند جلوی سیاه پوستها. نمیدانم از آفریقا هستند یا حبشه؛ ولی بزرگ. ماشاء الله اینقدر درشت هستند که آدم خوف میکند از هیبتشان. سالی که ما بودیم مثل همین امسال کشته دادند ولی الحمدالله کاروانهای ایرانی جلو نبودند. ما ترسیده بودیم. مسئولین کاروان همان اول که میخواست شلوغ بشود آمدند گفتند اول زنها را برگردانید ما خیالمان راحت شود. پلیس ندارند. مامور دارند بهشان میگویند شرطه. یک...های زبان نفهم و بی شعور هستند که صد رحمت به پلیس ایران. اینها در نفهمگری دست پلیس ایران را از پشت بستهاند. انگار رسم دارند هر سال یک سری را تلف کنند.»
اگر بمیرم نمیگذارم مادرم برود
یک خانم ۲۶ ساله میگوید که پدر و مادرش در نوبت اعزام به حج واحب هستند ولی او اجازه نمیدهد مادرش به این مراسم برود:
«مادر من به خدا جان ندارد در خیابان صد متر راه بیاید. پدرم لج کرده است و میخواهد او را به زور ببرد. وسط شلوغی مادر بیچاره من چکار کند آخر. ما که نیستیم کمکش کنیم. من از اول مخالف بودم خدا را شکر برادرم هم وقتی فیلم خفه شدن حاجیها را دیده است به پدرم گفته اگر بمیرم هم نمیگذارم مادرم برود. مادرم غصه میخورد و فکر میکند اگر نرود مکه، خدا او را نمیبخشد. برادرم برایش روی کاغذ نوشته است که همه گناههای مادرم را روز قیامت گردن میگیرد.»
این خانم جوان میخندد و ادامه میدهد:
«مادرم میگوید این قبول نیست اما جالبه که کاغذ را گذاشته توی نایلون و گذاشته بین جانماز و سجاده اش. هر شب زنگ میزند به امیرعلی و میگوید هنوز سر حرفت هستی؟ برادرم میگوید خیالت راحت، همه گناههایت مال من. مادرم طفلکی خودش ترسیده ولی رویش نمیشود، بگوید.»
راه حل آتا تورک
یک شهروند تبریزی معتقد است که راه حل نجات مسلمانان از خرافه و مراسم حج این است که طبق طرح آتا ترک عمل شود. طبق تعریف و توضیح این شهروند تبریزی، طرح به این صورت بوده است:
«آتا تورک گفت حالا که زبان آدمیزاد سرتان نمیشود هر کسی دلش میخواهد برود مکه بیاید ثبت نام کند. همه رفتند ثبت نام کردند و پولش را دادند... بعد گفت آقا جان من، تعطیل! این پولها هم میماند دست دولت تا برای کشور خرج کنیم و کشور خودمان را آباد کنیم.»
او ادامه میدهد:
«با مردم که صحبت میکنی همه مینالند که وضع بد است و جوانها بیکار هستند. اگر دلت میسوزد این دلارها را نبر خرج کن تا با پولش کارخانه درست شود و جوانها بروند سر کار. ایران ما واقعا از نظر امکانات صفر است. پارک خوب، تفریح، جاده خوب نداریم. مدرسه به تعداد لازم نداریم. بی ادبی میشود بین جاده یک دستشویی تمیز پیدا نمیشود که مردم حالشان بد نشود وقتی میروند داخل. آن وقت سالی چقدر آدم را میبرند با هواپیما و خرج و هتل، که حاجی بشوند. این درست نیست. اگر دین هم این را گفته باشه، دین درست و حسابی که نبوده؛ دین من در آوردی بوده.»
درست نیست، مسخره میکنند!
یک شهروند سالخورده ضمن اعلام اینکه به نظر او کمک به خانواده بیماران نیازمند، کمک به ازدواج جوانان مستمند و در کل کمک به نیازمندان ارزش و ثواب بیشتری از سفر حج دارد میگوید:
«...بعضیها مسخره میکنند. نه اینکه خدای نکرده از عمد باشد؛ مردم ناراحت هستند. از دست عربستان ناراحت هستند، برای خانوادهها ناراحت هستند اما بعضی وقتها حواسشان نیست یک حرفهایی میزنند که خدای نکرده اگر خودشان جای خانواده این بندگان خدا بودند ناراحت میشدند. گناهی نداشتهاند، روی اعتقادی که داشتهاند رفتهاند مکه؛ اینها را به ناانصافی کشتهاند... مردم یمن را هم بمباران میکنند. هیچ کس جلوی عربستان را نمیگیرد. دنیای بدی شده است، هر کس زور داشته باشد هر کاری دلش بخواهد میکند. ایران همین است، دنیا همین است.»
حالم گرفته است!
یک دانش آموز سال آخر دوره دبیرستان میگوید از وقتی که فیلم کشته شدگان حادثه منا در عربستان را دیده است اوضاع روحیاش به هم ریخته است:
«...سعی میکنم فراموش کنم ولی تلویزیون، مردم، همه دربارهاش صحبت میکنند. آدم دوست دارد یک کاری بکند. لازم نیست حتما جنگ بشود ولی کاش ایران یک کاری میکرد که بفهمند هیچی نیستند. عربستان مدام ایرانیها را اذیت میکند ولی ایران کاری نمیکند.
راستش من بعضی وقتها فکر میکنم به اینکه ایران خیلی تنهاست. ایران هیچ کس را ندارد که حمایتش بکند. من خوشم نمیآید از اسلام ولی کسانی که رفتند حج و کشته شدهاند ایرانی هستند... چون ایرانی بودهاند آنها را کشتهاند. حالم گرفته است به خاطر اینکه خیلی تنهاییم.»
یک دانشآموز دبیرستانی دیگر، در واکنش به حادثه کشته شدن حجاج در عربستان به گفتن یک جوک بسنده میکند:
«امسال هر حاجیای که موفق بشه سالم برگرده ایران دیگه بهش نمیگیم حاجی، بهش میگیم سوپرمن.»
یک جوان ۲۴ ساله یک جوک دیگر تعریف میکند که در آن مراسم حج با بازیهای اکشن کامپیوتری مقایسه شده است:
«مرحله آخر، با ضد هوایی هواپیمای حاجیهای ایرانی را میزنند. هر کسی زنده بماند یک سیو میگیرد و میرود فینال.»
اظهار نظرها در بین مغازهداران متفاوت است اما همگی بر مقصر بودن دولت عربستان تاکید دارند. اکثریت قریب به اتفاق افراد از عمدی بودن این حوادث صحبت میکنند و افراد غیر مذهبی یا کمتر مذهبی، معتقد هستند باید اعزام ایرانیان به حج، متوقف شود. مشابه این اظهار نظر در بین دانشجویان نیز وجود دارد. بیش از هفت دانشجو از دانشگاههای مختلف در طول این گزارش با بیاناتی متفاوت، اعزام حجاج ایرانی به عربستان را عامل تقویت نقش عربستان سعودی و «کمک به داعش» عنوان کردند.
با وجود مطالب طنز و جوکهایی که در شبکههای مجازی و در صحبتهای خصوصی مردم در محل کار و نشستهای خانوادگی رد و بدل میشود، بیشتر افراد برای کشتهشدگان ابراز دلسوزی میکنند. انتشار عکسها و فیلمهای حادثه سقوط جرثقیل و حادثه منا، افراد زیادی را منقلب و ناراحت کرده است.
یک کارگر ۳۱ ساله اهل استان کرمان درباره این فیلمها میگوید:
«مردم رفته بودند توی همدیگه! بعضی دست و پا میزدند؛ معلوم بود زنده هستند ولی کسی کمکشان نمیکرد. آخه بی مروتها یک مشتی آب میریختید روی سر و صورت اینها و درشان میآوردید. به خدا پارسال اینجا یک ماشین با زن و بچه چپ کرده بود، پلیس میگفت جلو نروید ولی مردم ریختند شیشه را شکستند و همه را در آوردند. پلیس میگفت ماشین منفجر میشه ولی مردم خیالشان نبود. این فیلمی که برای ما نشان دادند، آنها که سالم بودند فقط نگه میکردند. این هم شد حاجی؟ این که قبول نیست اینطوری.»
با این حال انتقادات و صحبتهای گزنده نیز وجود دارد. یک کارگر میانسال میگوید:
«پولدار اند، دیهاش را میدهند. ماه حرام است، دو برابر میدهند. خوش به حال خانوادههاشان.»
یک خانم از اقشار فرودست جامعه با سخنانی نیشدار میگوید:
«خوش به سعادتشان؛ هم دنیای خودشان را آباد کردند هم آخرتشان را. جزو شهید اسمنویسی کردهاند. بچههایشان میروند سر کار، به خانوادههایشان حقوق میدهند. آدم مگر دیگر چه میخواهد؟»
دشمنی آری؛ قطع اعزام حجاج، نه!
صدا و سیمای جمهوری اسلامی با پوشش لحظه به لحظه اخبار مرگ و میر گسترده حاجیان، تبلیغات سنگینی علیه رژیم سعودی به راه انداخته است اما مدیران صدا و سیما مراقب هستند خود مراسم حج زیر سوال نرود. در تعدادی از این برنامهها، مجریان صدا و سیما از روحانیون صاحب منصب در امور حج سوال میکنند که چرا نباید اعزام زائرین به حج متوقف شود و روحانیون با انواع و اقسام جوابها سعی میکنند باور به حج و لزوم انجام مراسم حج را در بین مخاطبان صدا و سیما زنده نگاه دارند. یک روحانی از ارزان بودن سفر حج در مقابل سفر به ترکیه و مالزی میگوید و روحانی دیگر از توطئه دشمن برای ضربه زدن به اعتقادات اسلامی در جامعه ایران حرف میزند.
آمار درست و شفافی از گردش مالی سازمان حج و زیارت در ایران وجود ندارد اما در سال ۱۳۹۲ قیمت فیش حج تمتع بین ۹ تا ۱۲ میلیون تومان اعلام شده و در سال ۱۳۹۴ دارندگان فیشهای سال ۱۳۸۴ به حج تمتع فراخوانده شدند یعنی سپردههای مردم به مدت ده سال در دست سازمان حج و زیارت باقی میماند. در میان مراجع شیعه، فقط فتوای خمینی و سیستانی مخالف تامین مخارج حج از طریق قرض و وام است. مراسمی که پای برندها به آن باز شده است و برای عدهای از ایرانیان عاملی برای فخر فروشی است. آقا خلیل از رفتگران شهرداری، حکایتی تعریف میکند: «یک نفر کل شب را بالای سر مادر مریضش گریه کرد، صبح خودش مرد، مادرش زنده ماند.» و ادامه میدهد:
«اگر کسی اعتقاد داشته و رفته، اگر مرده باشد هم برنده است... اما اگر کسی رفته تا جلوی در خانهاش پارچه بزنند...و بزرگیهای الکی بکند، این هنوز نفهمیده است که روزگار چه بازیهایی دارد.»
نظرها
Majid
بیانیه خمینی در مورد سفر به مکه و عتبات عالیه مندرج در روزنامه اطلاعات ۱۳۵۸ http://www.pyknet.net/1394/06mehr/05/page/haj.php