• دیدگاه
از ترور حجاریان تا تهدید به قتل صالحی و ظریف
حسین علیزاده- موارد مشاجره غیرمودبانه و حتی ضرب و شتم در صحن مجلس شورای اسلامی کم نبوده، اما، تهدید نمایندهای علیه اعضای کابینه به قتل آنان نوبر مجلس است.
«اگر با جریانات تندرو برخورد نشود، باید منتظر ترور بود.» این، هشدار صریح محمد خاتمی رییس جمهور پیشین ایران است که تنها در فاصله سه ماه از استقرار دولت حسن روحانی بر زبان آورده شد. خاتمی با یادآوری ترور سعید حجاریان در دوران ریاست جمهوریاش گفته بود: "اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات میشود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.»
این سخنان پس از آن ادا شد که خودروی حسن روحانی پس از نخستین سفر او به نیویورک، در حال خروج از فرودگاه تهران مورد سنگاندازی عدهای از افراد خشمگین قرار گرفت؛ افرادی که به مکالمه تلفنی روحانی با باراک اوباما رییس جمهور امریکا اعتراض داشتند. آیتالله خامنهای، بعدا آن مکالمه را اقدامی "نابجا" توصیف کرد.
خودرو رییس جمهور کشور در برابر پلیس پایتخت مورد حمله قرار گرفت. از آن زمان تاکنون هیچ یک از مهاجمان تحت تعقیب قضایی قرار نگرفتهاند.
واکنش سردار احمدیمقدم، فرمانده پیشین نیروی انتظامی نیز پرسشبرانگیز بود که گفته بود: «در فرودگاه مهرآباد هنگام بازگشت رئیسجمهور به کشور اتفاق خاصی رخ نداده است، بالاخره یک گروه موافق و گروهی نیز مخالف هستند... ما نباید در این ارتباط سخت بگیریم مردم با آرا و نظرات مختلف آمدند، مسئولان نیز تحمل کردند و رئیسجمهور نیز اعتراضی در این مورد نداشتند.»
هشدار محمد خاتمی به امکان بازگشت فضای ترورهای سازمان داده شده، فردای روزی بود که رییس پلیس کشور این واکنش را نشان داد و حمله به خودرو رییس جمهور را "اتفاق خاصی" ندانست.
به بیان دیگر، خاتمی که تجربه ترورهای سازمان داده شده توسط مراکز قدرت را در حافظه خود داشت، سهلانگاری پلیس کشور را اقدامی عمدی تلقی کرد که میتواند مقدمه اقدامات تروریستی مشابه علیه دولت روحانی باشد.
چنین هشدار معناداری از سوی محمد خاتمی در واقع اشاره به این نکته بود که اگر فرمانده نیروی انتظامی منصوب رییس جمهور بود، باز هم رییس پلیس با حملهکنندگان به خودروی رییس جمهور با چنان ملاطفت و چشم پوشی رفتار میکرد؟
تا زمانی که مهاجمان از قبیل سعید عسگر (ضارب حجاریان) فرزندان انقلابی نظام (بخوانید رهبر) تلقی میشوند، بدیهی است که پلیس تحت امر رهبری مبادرت به جلب آنان یا دستگاه قضایی تحت امر رهبری به محاکمه آنان مبادرت نمیکنند.
مگر حجاریان نگفته بود: "ترور من برای عامل آن، حتی سوء پیشینه هم حساب نشد". مگر در حادثه یورش به سفارت بریتانیا در تهران که در برابر دیدگان پلیس پایتخت اتفاق افتاد، هیچ یک از مهاجمان تاکنون مورد توبیخ و تعقیب قضایی قرار گرفتهاند؟
شاید محمد خاتمی حق داشت تا در همان آغازین ماه های دولت حسن روحانی پیشبینی کند دستگاه ترور علیه دولت یازدهم می تواند به کار افتد؛ پیشبینی که در روز تصویب برنامه برجام در مجلس شورای اسلامی صورت واقع به خود گرفت.
تهدید به قتل صالحی و ظریف
علی اکبر صالحی و محمدجواد ظریف، دو عضو کابینه حسن روحانی هستند که نه با مجوز رییس جمهور بلکه بنا به فرمان "نرمش قهرمانه" رهبر، اجازه مذاکره با امریکا را در گروه ۱+۵ یافتند. برآیند آن مذاکرات توافقنامهای بود که آیتالله خامنهای بدون هرگونه اعلام مخالفتی با آن، رد و تصویبش را از گردن خود باز کرد و به مجلس شورای اسلامی سپرد.
در روز تصویب این توافقنامه، در جلسهای پر تنش در مجلس، برخی از نمایندگان تا آنجا پیش رفتند که صالحی و ظریف را به جرم تدوین توافقنامه برجام تهدید به مرگ کردند. روایت صالحی از این ماجرا که پشت تریبون مجلس اعلام کرد، شنیدنی است. او گفت: «امروز برخی دوستان با قسم جلاله به من گفتند که روی تو سیمان میریزیم و تو را دفن میکنیم.»
مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهور، نیز این ماجرا را تأیید کرد و در حاشیه جلسه علنی مجلس گفت: «یکی از نمایندگان آمد و دکتر صالحی و ظریف را به اعدام تهدید کرد، گفت شما را اعدام میکنیم و در رآکتور اراک دفن میکنیم و رویتان سیمان میریزیم.»
کم نبوده مواردی که مجلس شورای اسلامی شاهد مشاجرههای غیر مودبانه و حتی ضرب و شتم بوده، اما، تهدید نمایندهای علیه اعضای کابینه به قتل آنان نوبر است.
تهدید لفظی یا اقدامی عملی؟
تهدید نمایندهای علیه اعضای کابینه موضوعی نیست که بتوان آن را ساده انگاشت. چنین تهدید لفظی لزوماً قرار نیست توسط همان نمایندگان صورت پذیرد همچنان که ترور سعید حجاریان توسط یک جوان بسیجی انجام شد.
بر زبان آوردن چنان تهدیدی میتواند افراد ساده لوحی را تحریک کند که امثال ظریف را به دلیل دست دادن با رییس جمهور آمریکا، مجرم تلقی میکنند.
موضوع تهدید به قتل اعضای کابینه همان نکتهای است که محمد خاتمی دو سال پیش از این، هشدار داده بود. اینک این هشدار در حد تهدید لفظی ،اما در درون دستگاه قانونگذاری کشور صورت واقع به خود گرفته است. آیا استبعادی دارد که چنین تهدید لفظی به اقدام عملی همچون ترور حجاریان منتهی شود؟
نظرها
جمهوریخواه
ز هر طرف کشته شوند .....نفع مردم در ایران است !
شهروند درجه سه
این رهبر فرزانه و با بصیرت مگر زبان ندارد؟ اگر اینها برخلاف نظر ایشان رفتار کردند آن گزارش دادنهای پیاپی و حتی سفر ظریف در اواخر مذاکرات و گزارش دادن و دستور گرفتن چه بود؟ قدردانی ولی امر مسلمین جهان چه بود؟ اگر از خط قرمز رهبر معظم انقلاب رد شدند، چرا خود رهبر صدایش در نمی آید و جلوی کار را نمیگرد ؟ چرا دستور برخورد نمی دهد؟ چرا مجلس آن را تصویب میکند؟ عجب شلم شوربایی است ! سگ صاحبش را نمی شناسد ! از یک طرف مذاکره می کنند و از طرفی سخنرانی تهاجمی می کنند و مرگ بر امریکا می گویند و میگویند ما با امریکا نذاکره نمی کنیم! مذاکره ممنوع است ! در حالی که نمایندگان ولی امر مسلمین جهان پیش از انتصخاب روحانی در عمان مشغول مذاکره با نمایندگان شیطان بزرگ بودند! سران دولت امریکا اگر میگویند همه گزینه ها روی میز است با جناحی نیرومند روبرو هستند که سرسپرده رهبر خودشان نیستند. این حرف برای ساکت کردن آنها است. آنجا هرکس آزاد است هرچه می خواهد بگوید و حتی مادر رهبر را شوهر بدهد. مثل اینجا نیست که همه چیز به نظر ولی امر معظم مسلمین جهان بستگی داشته باشد و هرکس مخالفت کرد پدرش را دربیاورند. اینها میترسند دکانشان تعطیل شود و با ارتباط جهانی مردم ایران امکانی برای رهایی از نظام مقدس بیابند. بهمین دلیل هم به پوتین چسبیده اند و با او هماهنگ هستند.