افزایش شش برابری فقر در ایران
خط فقر در ایران طی یک دهه حداقل شش برابر افزایش یافته است. حداقل هزینههای زندگی پنج برابر حداقل دستمزد برآورد میشوند. فقر در استانهای دور از مرکز شدیدتر است.
مقامهای دولتی همچنان از ارائه آمار دقیق خط فقر و جمعیت زیر خط فقر خودداری میکنند، اما پژوهشهای صورت گرفته بیانگر رشد شدید فقر در ایران و افزایش جمعیت زیر خط فقر هستند. فقر در استانهای دور از مرکز شدیدتر از فقر در استانهای مرکزی است.
نتایج تحقیقی که توسط پژوهشکده آماری ایران منتشر شده، نشان میدهد که حداقل هزینه زندگی یک خانوار پنج نفره در تهران، پنج برابر حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار است.
روزنامه تعادل روز چهارشنبه ۱۶ دی، بخشی از نتایج پژوهش «برآورد خط فقر در ایران» را منتشر کرد که بیانگر هشت برابر شدن خط فقر در نقاط روستایی و هفت برابر آن شدن آن در نقاط شهری است.
بر اساس این گزارش، خط فقر غذایی سرانه که در سال ۸۳، ۱۵۹ هزار تومان بوده به یک میلیون و ۱۲۶ هزار تومان افزایش یافته است. معاونت رفاهی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی در گزارشی که آبان امسال منتشر شد، هزینه یک خانوار چهار نفره را ۹۰۰ هزار تومان برآورد کرده بود.
اما پژوهشگران «برآورد خط فقر در ایران» خط فقر سرانه را که به ازای هر فرد محاسبه میشود، در سال ۹۲ بیش از ۷۰۰ هزار تومان برآورد کردهاند که با ارقام اعلام شده از سوی وزارت کار همخوانی ندارد. براساس نتایج این پژوهش، خط فقر در یک دهه گذشته ۶٫۵ برابر افزایش یافته و جمعیت بیشتری از مردم ایران زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
همچنین نتایج یک پژوهش دیگر که سال گذشته از سوی موسسه آموزش و پژوهش سازمان مدیریت و برنامهریزی منتشر شد، میانگین خط فقر سرانه سال ۹۲ را ۴۶۶ هزار تومان و میانگین خط فقر خانوار را ۸۵۵ هزار تومان برآورد کرده است.
فقر شدید در پیرامون
بهار سال ۹۴ حسین راغفر، اقتصاددان در گفتوگو با روزنامه شرق گفت که ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند. او همچنین خط فقر را در نقاط مختلف ایران متفاوت دانست و گفت که در برخی از مناطق بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقر قرار دارند. چندی بعد مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت از سوء تغذیه و ناتوانی در تأمین کالری روزانه مورد نیاز ساکنان استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان شمالی و کرمان خبر داد.
همچنین براساس پژوهشی که توسط داوود سوری، کارشناس مسئله فقر در ایران صورت گرفته است، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، خوزستان، قم و کرمان بیشترین جمعیت فقیر را دارند. نماینده خاش در مجلس شورای اسلامی تابستان امسال گفت که ۷۰ درصد مردم سیستان و بلوچستان زیر خط فقر دارند.
گزارش بررسی خط فقر مسکن نیز نشان میدهد که سیستان و بلوچستان فقیرترین استان ایران است و پس از آن استانهای هرمزگان، بوشهر، ایلام، کرمان، خوزستان و لرستان قرار دارند.
خط فقر دولتی؛ یک دلار در روز
دولت جمهوری اسلامی برای محاسبه میانگین خط فقر درآمد حداقل یک دلار در روز را مبنا قرار میدهد که به راین اساس چنانچه فردی ماهیانه ۳۰ دلار درآمد داشته باشد، فقیر نیست. بر مبنای این شاخص هر فرد با حداقل درآمد ماهیانه ۱۰۵ هزار تومان فقیر محسوب نمیشود. اما کمیته تعین دستمزد کارگران حداقل هزینه زندگی یک خانوار چهار نفره را سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برآورد کرده است.
همچنین بنا بر گزارش مرکز آمار از درآمد و هزینه خانوارها، میانگین هزینه یک خانوار در سال ۹۳ بیش از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اعلام شده است. نتایج همین آمار نشان میدهد که هزینه دهکهای درآمدی هشتم تا دهم هشت تا ۱۴ برابر هزینه دهکهای درآمدی اول تا سوم است.
معاون امور آموزش و پژوهش سازمان مدیریت و برنامهریزی چندی پیش برنامههای توسعه را عامل افزایش نابرابری در ایران دانسته و گفته بود که شکاف فقیر و غنی در جامعه افزایش یافته است.
نظرها
شهروند درجه سه
البته ما نباید به این تبلیغات استکباری توجه کنیم. ما باید به این توجه کنیم که همه باید شهید شویم برای برادرانمان در جنوب لبنان( و البته خواهرانمان) و برای حفظ حکومت بعثی سوریه و حفظ حکومت غزه و برای حفظ وحدت با برادر پوتین و برادران چینی ! اینها برای منحرف کردن ما از راه حفظ نظام مقدس است . ما که برای اقتصاد انقلاب نکردیم. ما برای این انقلاب کردیم که روحانیت معظم بر سرکار باشد و دارای همه چیز بشود ما هم شهید بشویم در راه حفظ نظام مقدس که اوجب واجبات است ! ما اگر خوراک نباشد روزه میگیریم. حالا بقول آیت اله خیلی عظما ، شکر الفقها مکار شیرازی یا یکی دیگر از علما عظام اگر مرغ یا گوشت نخوریم چه می شود؟ ما باید بکوشیم جمعیت را دو برابر کنیم تا برای مقام عظمای ولایت امر مسلمین جهان آیت اله عظما سید علی اف و برای حفظ نظام مقدس ، بسیجی و سرباز بشوند و شهید بشوند انشااله. شما به فکر اقتصاد نباشید، پولها را بدهید به بشار اسد و سید حسن نصراله و اسماعیل هنیه و بدهید گنبد و گلدسته طلا و صحن و امامزاده بسازند در کربلا و نجف و سامرا و سوریه و هرجای دیگر ، بدهید به برادر قالباف هم خودش برداشت کند و هم در راهپیمایی اربعین در نجف و کربلا هزینه کند وبرای بقیه پولها هم سند درست کند که یعنی برای شهر تهران خرج کرده ! پولهای نفت و بنیادها و هرجای دیگر برای مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان نظام و نوکرانشان است. داستان بیش ازاینها است بگذاریم برای وقت دیگر اگر تا آن زمان شهید نشویم !
ایران زاده
در واقع جکومت/دولت بخاطر سومدیریت در گرفتن از بنگاهها و فراد پر درامد-باف ارمالیاتی عظیم- اکثریت جامعه که فقیر هستند جریمه کرد با مالیات ب رارازش افزوده و تازه این مالیات عملا چندباره گاه افتاق می افتد و هر سال هم زیادتر می شود. فرارهای مالیاتی سرمایه دارن بزرگ رانت خوارن و بنگاههای وابسته، را مردم عادی تاوانش دادند. این وادرات بی رویه در کنار مالیات ارزش افزوده که موجب گرانی کالای داخلی بخصوص شد، در کنار کاهش قدرت خرید مردم و کاهش درامدهای رازی… باعث تشدید رکود اقتصادی شدی امروزه شده است. یکی اصلاحاتی که دولت باید انجام دهد همین اصطلاح ساختار مالیاتی و حذف کامل و بخش عمده مالیات برارزش افزوده است. مثلا مواد اساسی خوراکی و کالای ارزان قیمت مایحتاج عمومی از یک قیمتی معاف از مالیات کند تا باعث افزایش قدرت خردید و همچنین افزایش تولید داخلی شود. اساس مالیات بر مبنیای درامد بیاد باشد یعین مالیات منطقا باید درامد افراد گرفته شود و آن هم سالیانه و نه روزانه و چندباره تحت نام مالیات بر ارزش افزاوده! آن هم از یک حد شروع شود. اقشار با درامد پایین باید از مالیات معاف شوند. مثلا الن کارگران ۷۰۰ هزار تومان پایه حقوقشان است در حالی آمارهای خودشان میگوید برای یک زندگی معمولی یک کارگر باید بیش از دو حتی سه میلیون تومان درامد داشته باشد. تازه این پایه حققو رسمی است. بسیاری کارگران در واحد غیر مجاز و متخلف با حقوقی-حتی کتر نصف این- دارند بیگاری میدهند. الان حتی افراد بیکار هم دارند مالیات میدهند. یعنی کسی کاری ندارد و از طریق پس انداز یاقرض… پولی برای خوراک حیاتی و لباسش فراهم میکند بیاد مالیات برارزش افزوده دهد. چون هیچ راهی از تشخیص نیست! آیا مالیات دادن افراد بیکار و فقیر در تضاد با عدالت نیست؟! http://www.radiozamaneh.com/254557