آیا نداشتن تابعیت مضاعف تشدیدکننده مجازات است؟
مبادله زندانیان در روز آغاز اجرای "برجام" هر چند با استقبال گسترده مواجه شد اما این سؤال را ایجاد کرد که چرا آن دسته از زندانیان سیاسی که تنها تابعیت ایرانی دارند، آزاد نمیشوند؟
مبادله زندانیان دو تابعیتی از سوی ایران و آمریکا (جیسون رضائیان و سه زندانی دوتابعیتی دیگر در ایران آزاد شدند) در روز آغاز اجرایی شدن توافق هستهای (برجام)، هر چند با استقبالی گسترده مواجه شد اما همزمان این سؤال را ایجاد کرد که چرا این آزادیها شامل آن دسته از زندانیان سیاسی نمیشود که تنها تابعیت ایرانی دارند؟
شمار زیادی از کاربران فضای مجازی در اینباره نوشتند که کاش همه زندانیان سیاسی در ایران، دو تابعیتی بودند و مهرانگیز کار، حقوقدان، در صفحه فیسبوک خود نوشت: «خیلی خوب است که چند زندانی ایرانی-آمریکایی بلافاصله پس از رفع تحریمها آزاد شدند و خیلی نارواست که امثال عبدالفتاح سلطانی و محمد سیفزاده و مانند آنها همچنان و بابت جرم ناکرده در زندان پیر شدهاند. آیا آنها عامل تحریمها بودهاند؟ آیا داشتن تنها یک تابعیت ایرانی در قوانین جزایی کشور از عوامل تشدید کننده مجازات است؟»
نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری در ایران که وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی و مدنی را بر عهده داشته است، در پاسخ به این سوالها در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید: «داشتن تنها یک تابعیت ایرانی بهموجب قانون از عوامل تشدید مجازات نیست اما افرادی که فقط تابعیت ایرانی دارند از عوامل حمایتی محروم هستند و این آگاهی را دارند که حتی وکیل آنها هم در خطر است. این یعنی در عمل تنها داشتن یک تابعیت (ایرانی) از عوامل تشدیدکننده مجازات است، به این نحو که حمایتی از این زندانیان سیاسی و عقیدتی نمیشود.»
ستوده که خود تجربه زندان را از سر گذرانده است، میگوید که وقتی ما از حقوق شهروندی حرف میزنیم، اولین مسئولیت هر دولتی در قبال شهروندان کشور خودش است، اما میبینیم که اینجا اینگونه نیست: «در مقابل زندانیان دو تابعیتی حمایت دولتی دارند، یعنی یک دولت پشت آنها ایستاده و چون اتهاماتی که به آنها زدهاند، پایه و اساسی ندارد و آن دولت هم این را میداند (و البته مطلع است که با این اتهامزنیها یک نفر را از هستی ساقط میکنند)، دنبال ابزار مقابله با این داستان میگردد و قاعدتا بهتر از یک شهروند سادهای که فرض کنید یک عمر روزنامهنگار یا معلم یا کارگر یا فعال مدنی بوده و ناگهان با اتهامات سنگینی مواجه شده است، با چنین مسالهای مقابله میکند. دولتها طبیعتا قواعد چنین بازیهایی را بلدند و با تکیه بر اطلاعات قضایی، دیپلماتیک و سیاسی به حمایت از شهروندان خود میپردازند.»
این وکیل دادگستری در ادامه از سابقه حضور زندانیان دو تابعیتی در ایران و برخوردهایی که با آنها شده است، میگوید که سابقهای طولانی هم هست در ایران در زندان بودند: «دولت ایران در حال حاضر حقوق شهروندان جامعه خود را مکررا نقض میکند. در مورد دو تابعیتیها هم هر چند تفاوتهایی وجود دارد، اما اگر بخواهیم بررسی کنیم میبینیم که آنها هم گاه احکام سنگینی گرفتهاند و حتی اعدام شدهاند. جیسون رضاییان (رضائیان) یک سال و نیم زندان را تحمل کرد. امیر حکمتی (میرزایی حکمتی) و سعید عابدینی سالها زندان بودند یا زهرا (سارا) بهرامی، دو تابعیتی ایرانی-هلندی که اعدام شد یا زهرا کاظمی که در اثر شکنجه یا درگیری فیزیکی جان سپرد. در این ماجراها افرادی هم داشتهایم که صرفا خارجی بودهاند. مثلاسه گردشگر کوهنورد آمریکایی که مدتی در ایران زندانی بودند.»
نسرین ستوده اما معتقد است که ایران در نهایت ناگزیر است زندانیان داخلی خودش را هم آزاد کند: «اگر دولتی زندانیان دو تابعیتی خود را با اتهامات سنگینی چون جاسوسی که البته بیپایه و اساس بوده آزاد میکند، قطعا باید زندانیان داخلی خود را که اتهامهای سبکتری هم دارند، آزاد کند و من فکر میکنم این اتفاق ناگزیر میافتد. من فکر میکنم اگر یک دولتی دست به چنین کاری میزند، برای حفظ اعتبار داخلی و بینالمللی خود بهتر است چهرههای فرهنگی داخلی مثل معلمان، روزنامهنگاران، وکلا، نویسندگان، اقتصاددانان، کارگران و فعالان مدنی و صنفی و افرادی از این دست را هم هر چه زودتر آزاد کند. منطق چنین حکم میکند که یک دولت برای حفظ اعتبار داخلی و وجهه بینالمللی خود این کار را بکند.»
گروگان گرفتن دو تابعیتیها
مهرانگیز کار، حقوقدان مقیم آمریکا، در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید که افراد دو تابعیتی به عنوان گروگان در ایران بازداشت و زندانی میشوند: «ایران مساله دو تابعیتی بودن را قبول ندارد و این افراد را تنها تبعه ایران میشناسد و همواره هم تاکید میکند که این افراد با پاسپورت ایرانی آمدهاند و ما آنها را تبعه کشور دیگری نمیدانیم. اما معمولا دولت ایران از ابتدا تا آخر اینها را گروگان میگیرد و به نحوی مورد بازجویی قرار میدهد تا اینکه به نتیجه دلخواه خودش برسد و بتواند اعلام کند که جاسوس بودهاند. همواره هم استفادهای که از زندانیان دو تابعیتی میکند در عرصه سیاسی و به نوعی گرفتن امتیاز از امریکا یا دولتهای دیگر غربی است.»
او اتهامهای وارد شده به افراد دو تابعیتی زندانی که اخیرا آزادشدهاند را بیاساس میداند و میگوید: «اتهامهای از اساس بیپایه هستند و چون وکیل هم در مرحله تحقیق حضور ندارد، میتوان به همه تحقیقاتی که انجام شده تردید کرد چون کسی شاهد نبوده که احیانا چگونه اقرار گرفتهاند یا باعث شدهاند اظهاراتی علیه خودشان بکنند. در این مورد یکی از مشکلات، همان فراهم نبودن امکان محاکمه منصفانه است و آنها هم مثل بقیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، محاکمه منصفانه و عادلانه شامل حالشان نشده است. محکومیتها هم خارج از مبانی قانونی و قوانین مندرج در اسناد حقوق بشر بوده که دولت ایران امضا کرده است. البته آزادیشان در جریان یک تبادل زندانی حتما خوشحال کننده است، مخصوصا که هر کدام از اینها بسیار رنج کشیدند و مدتها در زندان بودند، اما از طرف دیگر نگرانیها در مورد کسانی بیشتر میشود که همان دو تابعیتی هم (که البته دولت ایران آن را هم قبول ندارد) نیستند.
مهرانگیر کار در ادامه میگوید: «سوال این است که چرا دستگاههای قضایی و امنیتی ایران با اینگونه برخوردها بدبینی مردم را نسبت به محاکمات بیشتر میکنند و چرا با ایرانیانی که تنها تابعیت ایرانی دارند و اغلب هم کاملا غیرقانونی در زندانها هستند یا ممنوعالخروج و زیر فشار وثیقههای سنگین هستند، هیچگونه مدارایی نمیشود؟ حتی در شرایط رفع تحریمها و توافق هستهای، در مردم ایجاد دلخوشی نمیکنند که مثلا ما کسانی را که مدافع حقوق شما بودند، به خاطر شما آزاد میکنیم. این موضوعی است که خیلی اهمیت دارد و با آزادی این چند نفر طبیعتا این پرسش هم برای مردم، هم برای فعالان مدنی پررنگتر میشود تا هم خوشحالی بکنند، هم ابراز نگرانی کنند که سمبلهای مبارزه مدنیشان همچنان در زندانها پیر و بیمار میشوند، اما حتی حق درمان هم ندارند. در مقابل کسانی که دو تابعیت داشتند و با برنامهریزی کامل و برای روز مبادا دستگیر شده بودند، با معاملهای سیاسی آزاد میشوند.»
این حقوقدان همچنین معتقد است که گویا اساسا خود ملیت ایرانی داشتن به تنهایی از عوامل تشدید کننده جرم است: «مراعات نسبت به افراد دو تابعیتی تبدیل به رویهای قضایی در ایران شده که ای کاش این مراعات شامل حال تک ملیتیهای ایرانی هم میشد.»
چه کسانی مبادله شدند؟
ده ایرانی-آمریکایی، یک ایرانی و یک آمریکایی ساعاتی پیش از اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریمها علیه ایران، مبادله شدند. زندانیانی که در ایران متهم به جاسوسی بودند و در آمریکا متهم به نقض تحریمهای بینالمللی علیه ایران.
جیسون رضاییان، خبرنگار روزنامه واشنگتنپست، سال ۱۳۹۳ در ایران بازداشت و سپس متهم به جاسوسی و همکاری با دولتهای متخاصم شده بود.
امیر میرزایی حکمتی، تفنگدار سابق نیروی دریایی آمریکاست که به گفته خانوادهاش مرداد سال ۱۳۹۰ برای دیدار با مادربزرگش به ایران سفر کرد. امیر حکمتی در حالی در ایران بازداشت شد که پیش از سفر به ایران با دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن صحبت کرده بود. او اما متهم به جاسوسی و محکوم به اعدام شد. حکم امیر حکمتی در نهایت به ۱۰ سال حبس تعزیری تبدیل شده بود. او بیش از چهار سال در زندان اوین حبس کشید.
سعید عابدینی، کشیش و شهروند ایرانی-آمریکایی است که مهرماه سال ۱۳۹۱ در ایران بازداشت و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام تشکیل کلیسای خانگی بهقصد برهم زدن امنیت ملی، به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
این سه شهروند ایرانی-آمریکایی بلافاصله پس از آزادی ایران را ترک کردند.
نصرتالله خسروی رودسری اما چهارمین ایرانی-آمریکایی است که بر اساس اعلام رسانهها آزاد شده، اما در ایران مانده است. از خسروی رودسری بهعنوان تاجر در خبرها یاد شده اما تاکنون نه عکسی از او منتشر شده است و نه اطلاعاتی درباره بازداشتش.
این زندانی و آزادیاش حالا به یک معما تبدیل شده است.
یک زندانی دیگر هم به اتفاق این چهار نفر آزاد شده است که متیو ترویتیک نام دارد. او شهروند آمریکاست و درباره بازداشت و اتهامهای منتسب به او هم اطلاعرسانی دقیقی نشده است. بر اساس اعلام خانواده این فرد، او در حالی ۴۰ روز در ایران زندانی بوده که هدفش از سفر به این کشور، یادگیری زبان فارسی بوده است.
آنسوتر و در آمریکا اما شش شهروند ایرانی-آمریکایی و یک تبعه ایران آزاد شدند. زندانیانی که متهم به نقض تحریمها علیه ایران بودند و بر اساس گزارش رسانهها هیچکدام پس از آزادی، تاکنون به ایران بازنگشتهاند.
خسرو افقهی و بهرام مکانیک از مالکان شرکت فاراتل در ایران و شرکت اسمارت پاور سیستمز در آمریکا، تورج فریدی، نایب رییس شرکت اسمارت پاور سیستمز در آمریکا، علی صابونچی، سرپرست شرکت ایس الکتریک در آمریکا، آرش قهرمان، مدیر پروژه در شرکت کشتیسازی جیامدی آمریکا و نادر مُدانلو، رییس شرکت فاینال انلیسس کامیونیکِیشن سرویسز در آمریکا، شش شهروند ایرانی-آمریکایی هستند که در آمریکا آزاد شدهاند.
نیما گلستانه، مدیر بازرگانی شرکت اندیشه تجارت ایمن هم دیگر زندانی آزاد شده در آمریکاست که تبعه ایران است و تابعیت آمریکایی ندارد.
نظرها
faryad
اد رویس، رییس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان در واکنش به آغاز اجرای برنامه موسوم به ویزا ویور برای حفاظت بهتر از آمریکائیان از اینکه دولت اوباما قصد دارد برخی ایرانیان را استثنا کند، انتقاد کرد. آقای رویس گفت :دولت اباما بجای پیروی از قانونی که در دسامبر با حمایت دوحزبی و با بیش از ۴۰۰ رأی اعضای مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد، برای رضایت جمهوری اسلامی ایران از مسیر خود منحرف شده و بار دیگر نشان داده که در برابر شکایت تهران عقب نشینی میکند."! اد رویس دولت اوباما را متهم کرد حاضر است برای حفظ به گفته او" توافق ناقص هسته ای با ایران"، کنگره آمریکا را دور بزند.!
nader
محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج، میگوید آزادی ١.٧ میلیارد دلار اموال بلوکه شده ایران و رفع تحریم بانک سپه در مقابل آزادی "جاسوس آمریکایی" انجام گرفته است.! نقدی گفته از آنجا که پیگیری آزادسازی اموال بلوکه شده ایران از طریق مذاکره و دادگاه لاهه اثری نداشت، آزادسازی اخیر نشان میدهد که "آمریکا جز زبان زور نمیفهمد