جایزههای پوشالی به روایت گاردین
هر سال یک عده آدم معروف به یک عده آدم معروف دیگر جایزه میدهند. وبسایت گاردین همزمان با جایزهای که در کنفرانس گروه اقتصادی در داووس، به لئوناردو دیکاپریو، بازیگر نامآشنا اهدا شد، لیستی از جوایز پوشالی و عجیب که آدمهای معروف به بهانه اقدامات بشردوستانه دریافت کردهاند، ارائه کرد.
هر سال یک عده آدم معروف به یک عده آدم معروف دیگر جایزه میدهند. وبسایت گاردین همزمان با جایزهای که در کنفرانس گروه اقتصادی در داووس، به لئوناردو دیکاپریو، بازیگر نامآشنا اهدا شد، لیستی از جوایز پوشالی و عجیب که آدمهای معروف به بهانه اقدامات بشردوستانه دریافت کردهاند، ارائه کرد.
مقاله گاردین را در ادامه میخوانید:
اندرسون کوپر
شش ماه پس از آنکه در سال ۲۰۱۰، زلزلهای هاییتی را ویران کرد، رییسجمهوری ملت توجهی به میلیونها بی سرپناهی که در داغی فزاینده هوا آواره شده بودند، نداشت. اما به جایش به سرعت مراسمی در مقابل کاخ ویران شده ریاستجمهوری برقرار کرد تا از گزارشگر سیانان، اندرسون کوپر، استقبال کند و جایزهای را به خاطر پوشش خبری و حضور شجاعانهاش در هاییتی به او بدهد. این جایزه در حالی به اندرسون اهدا شد که بسیاری تحت تاثیر اقدام او برای بغلکردن کودکی زخمی بودند در حالی که او کودک را در آغوش گرفته بود و در میان خرابهها سرگردان بود و در نهایت نیز او را به غریبهای واگذار کرد.
این گزارش او یکی دیگر از گزارشهایی بود که او را با لباسی تر و تمیز نشان میداد.
کوپر بعدا اعلام کرد که جایزه را به نمایندگی از کسانی که این بحران را پوشش دادهاند، پذیرفته است.
شان پن
شان پن در اولین روزهای زلزله هاییتی خودش را به آنجا رساند و با بسیاری از نظامیان آمریکا دوست شد، بیشتر به خاطر اینکه دیگران جدیاش نمیگرفتند. از این رو بود که سیل جوایز به سویش سرازیر شد: جایزه فرماندهی خدمات (یگان ۸۲ هوایی ارتش آمریکا)، جایزه یگان ۸۲ هوایی برای خدمات ارزنده، گواهینامه واکنش متحد عملیاتی در هاییتی از طرف تیمسار ارتش آمریکا پککین، اولین سکه عالی یگان ۷۳، دومین سکه عالی تیم مبارزه، نشان عالی سپاس فرماندهی جنوبی ایالات متحده و جایزه عالی از معاونت فرماندهی جنوبی ایالات متحده.
و تمام این جوایز برای برقراری یک سمن (سازمان مردمنهاد) نصفه نیمه و اقامت در چادری در هاییتی بود.
بیل کازبی
در سال ۲۰۰۲، آکادمی تلویزیون آمریکا جایزه بشردوستانه باب هپ را راه انداخت تا با نگاهی به گذشته، بهترینهای سرگرمی را به عنوان تحلیلگران سیاسی اجتماعی غالب کند. در اولین دوره، اپرا وینفری برای اقدامات بشردوستانهاش جایزه گرفت و در دومین دوره، بیل کازبی.
یکی از مشکلاتی که این جایزه، خلاف دیگر جوایز افتخاری دارد این است که به دست آوردنش واقعا دشوار است. شاید برای همین بود که در سال ۲۰۱۰ تصمیم گرفتند تا جایزه را به جورج کلونی بدهند که حداقل ۲۴ ساعت در یک منطقه جنگی بوده و تا آن روز جایزهای هم برای این کارش نگرفته بود.
الن دیجرنس
شوی سلبریتی آمریکایی، انتخاب مردم (People’s Choice)، تمام پاسخهای آمریکایی به موضوعات تعهدآور را در خود دارد، خصوصا جایی که پای جوایز بشردوستانه در کار باشد: بشردوستی رقابتی.
نکته ناراحت کننده در خصوص این جایزه آن است که به جای برگزاری یک رقابت واقعی، کسی جایزه را دریافت میکند که بیشترین رای را از طرف مردم جمع کرده باشد و این یعنی هر کس که در چشم مردم بوده (دوستش دارند، جذاب است یا در همه مراسم حاضر بوده) میتواند جایزه را ببرد، همانطور که بن افلک در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه شد. و اینگونه بود که الن دیجرنس با تعریف از خودش هنگام پذیرش جایزه سال ۲۰۱۶ در سخنرانیاش گفت: «کمی عجیب است که برای خوب و مهربان بودن به کسی جایزه بدهند، ویژگیهایی که ما باید در قبال همدیگر داشته باشیم.»
جورج بوش
هنگامی که روزگار موسسههای آکادمیک و پر اسم و رسم سخت میشود، یک استراتژی کهنه میگوید باید به یکی از آدمهای پولدار و معروف در یک مراسم شام جمعآوری اعانه، جایزه دهان پر کنی داد.
اما تصمیم مدرسه مطالعات بینالملل جوزف کوربل در دانشگاه دنور برای انتخاب جورج بوش و اهدای جایزه بهبود شرایط انسانی به او، تنها موجب اتحاد دانشجویان و کارکنان دانشگاه در اعتراض به این اقدام شد.
پس از آنکه دو هزار نفر در اعتراض به این جایزه بیانیهای را امضا کردند، رییس کوربل (که یکی از کارمندان بوش بود)، نامهای دستپاچه اما صادقانه منتشر کرد که در آن بهطور غیرمستقیم اشاره میکرد انگیزه آنها در دادن جایزه به بوش، جمعآوری کمک مالی بوده است. با این حال کاری که در نهایت انجام شد تغییر نام جایزه به جایزه سرویس جهانی بود.
دیوید بکهام
اگر فکر میکنید تنها آکادمیسینهای حریص آمریکایی هستند که برای پول جمع کردن جایزه اختراع میکنند، بدانید و آگاه باشید که سفیر خیرخواه یونیسف، دیوید بکهام، جایزه رهبری بشردوستانه را برای اقداماتش در یونیسف از طرف همین سازمان دریافت کرده است.
و خب طبیعتا قیمت بلیت حضور در این مراسم پرشکوه در نیویورک بسیار گران بود.
تونی بلر
تصمیم سازمان نجات کودکان (Save the Children) برای اهدای جایزه به تونی بلر در مراسمی پرشکوه در سال ۲۰۱۴ در شهر نیویورک، موجب واکنش جهانی به این جایزه شد. واکنشی که از کارکنان همین سازمان آغاز شده بود. در حالی که مدیریت ارشد سازمان اصرار داشت این جایزه تنها به دلیل قدردانی از اقدامات بلر در آفریقا اهدا شده و ربطی به نقش او در جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نداشته، معترضان معتقد بودند او لیاقت دریافت این جایزه را ندارد.
بیانیه اعتراض به این جایزه بیش از ۱۲۰ هزار امضا جمع کرد و بیش از ۲۰۰ نفر از کارکنان سازمان نامهای را امضا کردند که اهدای این جایزه به بلر خیانت به ارزشهای سازمانی است. از این رو سازمان حفظ کودکان به طور عمومی از اقدام خود عذرخواهی کرد و گفت که باید ارزیابی بهتری برای تصمیمگیری انجام میداده است.
ایوان زوُنیمیر سیکاک
بیش از ۲۰ سال است که کمیته حقوق بشر کروات هلسینکی شجاعانه کار میکند تا صدایی برای معترضانی باشد که علیه زورمندان شوریدهاند. در بین اعضای موسس، عضو سرکشی به نام ایوان زونیمیر سیکاک (Ivan Zvonimir Cicak) بود که خستگیناپذیر در اشاعه صلح میکوشید و رهبر چپ لیبرال کرواسی بود.
در سال ۲۰۱۵ اقدامات او با جایزهای که از رییس جمهوری کرواسی دریافت کرد، مورد قدردانی قرار گرفت. اما درست در لحظهای که قرار بود دوربینها عکس اهدای نشان قدردانی از دستان خانم رییس جمهوری به او را ثبت کنند، شلوار پیرمرد از پایش افتاد.
البته قطع بزرگ گواهینامه جایزه که بزرگتر از چند کاغذ آ۴ بود، مانع آبروریزی بیشتر شد، با این حال اینگونه شد که نام او نه به خاطر اقدامات بشردوستانه که به دلیل افتادن شلوارش در جستوجوی گوگل پدیدار گشت.
"انگلیسی"ها
وقتی در ابتدای سال ۲۰۱۵ تغییرات در سیئرالئون آغاز شد، نخست وزیر بریتانیا، دیوید کمرون، سراغ روشهایی رفت که اعتباری برای خودش دست و پا کند و برخی از تیزبینترین سخنگویان دستگاه وستمینیستر هم به او یاری رساندند.
کمرون از مدال آبولا خبر داد تا از شجاعت افرادی که به این بیماری واکنش نشان دادهاند قدردانی شود، که از قضا آنها هم بریتانیایی بودند. تصمیمی که دست بسیاری از سمنها را در پوست گردو گذاشت چرا که تنها بریتانیاییها میتوانستند برنده این جایزه باشند، نه دورگههای بریتانیایی-سیئرالئونی و نه حتی خود سیئرالئونیها.
منبع: گاردین
نظرها
ولی وقیح
اینها به کنار چرا از قدردانی علی چلاق از شعرا و مداحانش نگفتی. آورین آورین
میترا
اولا وقتی کسی یا نهادی سرمایه گذاری می کند و جایزه ای تعیین می کند قطعا انتظار می رود این امر در راستای اهداف او باشد نه فی سبیل الله لذا جای شکایت و فغان نیست. این شهوت انسان به عدالت باعث آرمانگرایی مفرط و مضر می شود و قانون همه یا هیچ را جاری می سازد. باید دید گاردین دقیقا از چه جایزه ای باز مانده که اینچنین به موضوعی به این شفافیت می تازد. شاید انتظار پولیتزر داشته! در ثانی ماجرای ایوان زوُنیمیر سیکاک خیلی وارد نبود. مشکلات فنی اهدای جایزه به کیفیت آن دخلی ندارد. این آدم اگر چنین فعالیتهای خیرخواهانه ای داشته، با شلوار یا بی شلوار لیاقت در یافت آن را دارد.