اخلاقیات سگ کشی
باز هم سگ کشی، اینبار اما ماجرا آنقدر بالاگرفته که دستگاه قضایی حیوان آزار را بازداشت کرد، سازمان حفاظت محیط زیست پیشنویس یک قانون حمایتی را نوشت و شماری تجمع کردند.
دوباره سگ کشی؛ اینبار اما ماجرا آنقدر بالا گرفت که دستگاه قضایی شخص خاطی را بازداشت کرد، سازمان محیط زیست پیشنویس قانونی برای حمایت از «حیوانات بیصاحب خیابانی» را نوشت و مردم مقابل سازمان حفاظت محیط زیست ایران و گلستان تجمع کردند.
چند روزی است که فیلم سگ آزاری یک شکارچی در استان گلستان ذهن بخشی از جامعه و اغلبِ دوستداران طبیعت در ایران را به خود مشغول کرده است.
در این فیلم، فردی با خشونت هر چه تمامتر سگی را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. البته در بخشهایی از فیلم که خشونت فرد با خنده توأم میشود و با بیل به جان سگ میافتد، خشونتی هیستریک به نظر میرسد و به عبارتی بیانگر شکلی از سادیسم است.
پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، انجمن حمایت از حیوانات استان گلستان با فرستادن نامهای به رئیس کل دادگستری این استان خواستار تعقیب قضایی فرد شدند. در نهایت روز دوشنبه سوم اسفند فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از بازداشت عامل حیوان آزاری در استان گلستان خبر داد و اعلام کرد سگی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود نیز تحت تیمار قرار گرفته تا به زندگی بازگردد.
در همین حال و پس از گسترده شدن تجمع مردم و اعتراض حامیان حقوق حیوانات در تهران و گلستان، سازمان حفاظت از محیط زیست نیز همچون گذشته با تأخیر وارد موضوع شد و از تدوین قانونی درباره «حیوانات بیصاحب خیابانی» خبر داد. نایب رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نیز سریعاً از تهیه پیشنویسی درباره قانون حمایت از حیوانات استقبال کرد.
خلاصه در این ماجرا همه طرفها اعم از سازمان دولتی حفاظت محیط زیست و سازمان مردم نهادی مثل کانون شکار و دوستداران طبیعت انگشت اتهام را تنها به سوی فرد مجرم نشانه گرفتند و نه نهادها یا ساختارهای رسمی.
طرفه آنکه نهادهای رسمی مثل شهرداری و سازمان حفاظت از محیط زیست توانستند چهرهای مهربان و حامی حقوق حیوانات نمایش دهند.
اما آیا تمام ماجرا همین است؟ بگذارید کمی به عقب باز گردیم، به زمانی که سگ کشی و حیوان آزاری به شکل سیستماتیک حمایت و قانونی شد.
خشونت قانونی
در خرداد ماه سال جاری اتفاق مشابهی در شیراز رخ داد. فیلم کوتاهی در شبکههای مجازی منتشر شد که چهار نفر را در حال تزریق اسید به یک قلاده سگ نشان میداد. حیوان بیچاره پس از نعرههای فراوان دردم جان داد. البته بعدها مشخص شد که افرادی که در آن زمان در شیراز با تزریق اسید به کشتن سگها اقدام کردند، در مقابل هر لاشه ۱۵ هزار تومان از شهرداری حق الزحمه دریافت کردهاند.
کشتن سگها یا به قول سازمان محیط زیست همان «حیوانات بیصاحب» به طرز بیسابقهای در تهران، گیلان، شیراز و بسیاری شهرهای دیگر چنان گسترش یافت که معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست دو ماه قبل و در اواخر آذر ماه سال جاری از امحای بیش از پنج هزار و ۷۰۰ قلاده سگ از سوی شهرداری در کمتر از ۹ ماه خبر داد. کشتن این سگها اغلب به بهانه انتقال بیماری هاری صورت گرفته است.
البته نطفه این داستان غمانگیز در پاییز سال ۸۷ بسته شد. زمانی که دستورالعمل «کنترل جمعیت سگهای ولگرد» توسط سازمان شهرداریها در مجلس به تصویب رسید. از آن زمان تا کنون، یعنی طی هفت سال گذشته رقمی از کشتار سگهای ولگرد ارائه نشده است.
به قول مسعود شکیبا، دامپزشک و رئیس اداره حمایت از حیوانات استان گلستان، بزرگترین سند بدرفتاری و ظلم به حیوانات، کشتن همین سگها با انواع و اقسام ترفندها به دست شهرداریها است.
در واقع کشتار سگها آن هم در این مقیاس بزرگترین مجوز برای ترویج خشونت علیه حیوانات است؛ مجوزی که همین نهادهای رسمی از جمله شهرداریها اعطا میکنند.
بیشتر بخوانید:مبانی فقهی در کاهش حیوانآزاری کارایی ندارد
از سوی دیگر، در ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی ذکر شده است: «هرکس به عمد و بدون ضرورت حیوان حلالگوشت متعلق به دیگری یا حیوانی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را بکشد یا مسموم یا تلف یا ناقص کند، به حبس از ۹۱ روز تا ششماه یا جزای نقدی از یک میلیون وپانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.»
با خواندن این قانون به ناگاه جمله صادق هدایت در داستان سگ ولگرد به ذهن آدمی خطور میکند: «همه محض رضای خدا او را میزدند و به نظرشان خیلی طبیعی بود سگ نجسی را که مذهب نفرین کرده و هفتاد جان دارد برای ثواب بـچـزانند.»
حیوان حلال گوشت؟ سگ و گربههایی که اغلب مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار میگیرند هیچ یک در شرع اسلام حیوان حلال گوشت به شمار نمیآیند.
چتر حمایت کیفری تنها برای حیواناتی با گوشت حلال گشوده میشود. در واقع قانونی که براساس حلال و حرام بودن گوشت حیوان تدوین میشود، سرانجام خوشی پیدا نخواهد کرد.
پیش از هر چیز نباید فراموش کرد که کشتن یا شکنجه سگها نوعی از مواجهه انسان با طبیعت است. مواجههای که خاستگاه آن تفاوت چندانی با قطع درختان برای برجسازی و خشکاندن تالابها برای سدسازی ندارد.
اگرچه سویه دیگر ماجرا را نیز باید در فرهنگ دینی و سنتهایی پی گرفت که سگ را نجس میشمارند. این فرهنگ اما تنها در سطح ایده باقی نمانده است بلکه در رفتار عرفی جامعه ایران نیز ما به ازای بیرونی دارد. علاوه بر این نهادهای نظارتی و انتظامی همچون پلیس ایران نیز از آن حمایت میکنند. در نخستین روزهای اردیبهشتماه سال ۱۳۹۲ بود که نیروی انتظامی ضمن «بازداشت» سگهای خانگی که در خودروها حمل میشدند، این حیوانات را در شرایط غیربهداشتی قرار داد تا به «امحای تدریجی» جان دهند.
«طرح ممنوعیت سگگردانی» در بهار سال ۱۳۹۰، برای بررسی بیشتر در کمیسیون شوراهای مجلس تصویب شد. در این طرح تاکید شده بود کسانی که حیوانات به اصطلاح نجس را همراه خود در اماکن عمومی داشته باشند، ملزم به پرداخت جریمه میشوند. این طرح اگرچه پس از مدتی به دلایل مشکلاتی که داشت، کنار گذاشته شد و هرگز به عنوان یک قانون تصویب نشد، اما همچنان پارهای از نکات موجود در آن توسط نیروی انتظامی به اجرا در میآید.
با این همه اعتراض گسترده اخیر در واکنش به انتشار فیلم سگ آزاری در گلستان خبری خوبی است؛ چه به لحاظ حساسیت جامعه بر موضوعات محیط زیستی و چه به لحاظ اطلاع رسانی کارآمد در این حوزه.
بیشتر بخوانید: ایرانیان؛ حیوانآزار یا حیواندوست؟
نظرها
a
تا زمانی که این باور اسلامی تو جامعه وجود داره که سگ یک حیوان پلید و نجس هست و حکومت هم حامی این باورهای وحشیانه هست همین آش هست و همین کاسه و سگ کشی و سگ آزاری ادامه خواهد داشت . حیوان آزاری و به خصوص«سگ آزاری» در ایران یک سنت اسلامی هست وگرنه به سنت ایرانی به خصوص ایران باستان رجوع کنید و ببینید طبیعت، حیوانات و به خصوص «سگها» چه جایگاهی داشتند