همکاری فائو و ژاپن برای احیای دریاچه ارومیه
از زاگرس تا ارومیه؛ توسعه پایدار یا استعمار مولد؟
همواره یک استراتژی دولت یازدهم، تأمین بودجههای زیست محیطی از خلال همکاریهای بینالمللی بوده است؛ قرارداد اخیر با ژاپن و فائو بر سر احیای دریاچه ارومیه نیز تازهترین مورد آن به شمار میآید.
ایران، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) و دولت ژاپن یک توافقنامه همکاری به امضا رساندند که موضوع آن «برنامه جامع مدیریت پایدار منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه» است.
توافقنامه همکاری برای احیای دریاچه ارومیه میان «سرژ ناکوزی» نماینده فائو در تهران و «هیرو یاسو کوبایاشی» سفیر ژاپن در تهران امضا شد.
نماینده فائو درباره اهمیت دریاچه ارومیه گفت: «حوضه این دریاچه دارای ارزش های فراوان زیست محیطی و پناهگاه منحصر به فردترین گونه های زیستی و اکوسیستمی است. این حوضه در سال ۱۹۷۷ میلادی به عنوان یک منطقه حفاظت شده یونسکو ثبت شد و توسط دولت ایران نیز به عنوان یک پارک ملی به ثبت رسیده است.»
براساس این توافقنامه، دولت ژاپن ۴۳۶ میلیون ین معادل مبلغی در حدود چهار میلیون دلار برای اجرای پروژه برنامه جامع مدیریت پایدار منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه به دفتر فائو در ایران «اهدا» کرد.
با این حال، دولت ژاپن تاکنون درباره هدف خود از اهدای چهار میلیون دلار به این پروژه، جزئیاتی ارائه نکرده است.
قرار است فعالیتهای این پروژه (برنامه جامع مدیریت پایدار منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه) از آوریل ۲۰۱۶ / اردیبهشت ۱۳۹۵شروع شود و به چهار سال ادامه یابد.
بر اساس اظهار نظر نماینده فائو، این پروژه چارچوبی منحصر به فرد برای مشارکت ذینفعان جهت حسابرسی دقیق آب، توسعه پایدار، ارتقای بهرهوری کشاورزی، معیشت پایدار، پایش و هشدار خشکسالی و ظرفیت سازی ایجاد خواهد کرد.
از سوی دیگر، رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز از سرمایهگذاری هفت میلیارد دلاری دولت یازدهم برای احیای دریاچه ارومیه خبر داد. وعدهای که پیش از این نیز بارها داده شده با این حال هیچگاه تحقق نیافته است.
توافقنامه احیای دریاچه ارومیه در حالی در آستانه اجراست که آخرین پروژه همکاری زیست محیطی سازمان ملل و دولت ایران برای «حفاظت و توسعه پایدار زاگرس» پس از ۱۰ سال همکاری فرجام خوشی نداشت.
در پایان نافرجام آن همکاری دو جانبه، مسئولان پروژه زاگرس خود اذعان داشتند که پس از ۱۰ سال تنها چیزی در حدود ۱۰ درصد پیشرفت در اهداف این پروژه حاصل شده است.
اهداف پروژه زاگرس نیز تقریباً چیزی شبیه به همین اهداف پروژه احیای دریاچه ارومیه بود. پروژهای که در نهایت عروس زاگرس را سیاه بخت نمود و مرگ بخشهای وسیعی از جنگلها و منابع طبیعی این منطقه را رقم زد.
توسعه پایدار به مثابه گفتاری آمرانه
پس از روی کارآمدن دولت حسن روحانی، «توسعه پایدار» به گفتار رایج و روزمره دولتمردان ایران در زمینههای زیست محیطی بدل شده است. با این حال هیچگاه تعریف واضح و معینی از این گفتار صورت نگرفته و در واقع به یک گفتار کاملاً وارداتی و غیر بومی تغییر شکل داده است.
دستکم تجربه ثابت کرده است که گفتار توسعه پایدار با حذف ساکنان بومی و مشارکت فعالانه آنان، به نحوی به «توسعه آمرانه» تقلیل یافته و به مرور زمان خنثی و یا حتی به ضد خود بدل شده است.
در واقع ساکنان محلی مناطقی که با معضل زیست محیطی دست و پنجه نرم میکنند زین پس به عنوان ساکنان بومیِ «غیر مولد» از گود خارج میشوند. از سوی دیگر، دولت نیز که بیکفایتی خود را در مسائل زیست محیطی و تلف کردن منابع طبیعی در سالیان اخیر به اثبات رسانده، مجبور به مصالحه و مشارکت با شرکای غیربومی میشود. بسیاری از متفکران این مکانیسم را نوعی «استعمار مولد» میخوانند.
قانون رُمی ریس نولیوس(res nullius) نیز بر همین وجه استعمار دلالت دارد. بر اساس این قانون کسی مالک واقعی زمین است که بتواند ارزش و در واقع ارزش اضافی بیشتری تولید کند.نوعی از استعمار بر مبنای همین الگو شکل گرفته است.
واقعیت آن است که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم و ریاست دوباره معصومه ابتکار بر سازمان محیط زیست، همواره یک استراتژی این سازمان آن بوده که از خلال همکاری با نهادهای بینالمللی، اعتبار و منابع مالی لازم را برای برای بازسازی منابع طبیعی آسیب دیده، تأمین تجهیزات و تکنولوژیهای زیست محیطی و سرمایهگذاری بر روی انرژیهای تجدیدپذیر به دست آورد. این سیاست به خصوص پس از لغو تحریمها شدت گرفته است.
حال و آینده دریاچه ارومیه
آب ورودی به دریاچه ارومیه در سالهای اخیر حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته است. برداشت بیرویه آب از حوضههای آبریز دریاچه ارومیه و حفر چاه برای توسعه کشاورزی یکی از دلایل اصلی پایین رفتن سطح آب در این دریاچه است.
چندی پیش نیز وزیر نیروی ایران ابراز امیدواری کرد که تا سال ۱۴۰۲ وضعیت دریاچه ارومیه به حد تعادل اکولوژیک برسد.
بیشتر بخوانید: اقتصاد محیط زیست در دوران «پساتحریم»
از آنجا که مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی یکی از دلایل مهم کاهش منابع آبی دریاچه ارومیه است، در طرحهای نجات این دریاچه بر گسترش کشاورزی پایدار و بهینه کردن مصرف آب در کشاورزی تأکید میشود.
خشک شدن دریاچه ارومیه پیامدهای بسیار سنگین زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت.
در صورت خشکی کامل دریاچه ارومیه دستکم پنج میلیون نفر مستقیماً تحت تاثیرات منفی آن قرار میگیرند، در حالی که جمعیتی که غیرمستقیم و در استانهای دیگر، آسیب خواهند دید، بسیار بیشتر از این تعداد خواهد بود.
توفان نمک در استانهای همجوار و بیابانی شدن آن مناطق، افزایش پدیده شن و ماسههای روان، شیوع انواع بیماریها، تولید کانونهای ریزگرد، خروج حیات وحش از منطقه و همچنین غیرقابل استفاده شدن پوشش گیاهی برای گونههای جانوری از تاثیرات خشک شدن دریاچه بر اقلیم مناطق اطراف است.
همچنین پیشبینی میشود با بروز این تغییرات، مهاجرتهای گستردهای در استانهای مجاور دریاچه ارومیه صورت بگیرد.
نظرها
ali
خود مسئولان فاشیستی جمهوری اسلامی هم اعلام کردند که دلیل اصلی خشکی دریاچه ارومیه احداث سد های بیشمار بر روی رودخانه های آبریز دریاچه است آنوقت شما به راحتی مصرف آب برای کشاورزی را دلیل اصلی عنوان می کنید تا اتهام خشک کردن دریاچه ارومیه توسط رژیم رت بر روی مردم استان بیاندازید وواقعا در مقابل نژادپرست و فاشیست بودن شما رادیو زمانه ای ها حداقل به صداقت مسئولان جور این نظام باید احسنت گفت !!!!
ََُآسا
جناب علی: درک این موضوع دشوار نیست که آب سدهای ساخته شده بر روی رودخانه برای کشاورزی مصرف میشوند! بله ساخت این سدها اشتباه بوده است اما فکر میکنید میشود فردا به کشاورزان گفت آقا ببخشید دیگه آب نیست میخواهیم سدها را باز کنیم؟ قطعا چه ساخت سدها و چه تخریب آنها پیامدهای شدیدی بر روی زیست بوم منطقه دارد. بحث اینکه مردم منطقه مقصرند موضوعی بی ربط است . هر انسان منطقی بر مبنای منافع اقتصادی عمل میکند چه در تهران باشد چه سمنان و چه ارومیه.
منوچهر
شگفت اینستکه خبرها خیلی دیر به زمانه رسیده است چون مبنای انها امضائ تفاهمنامه فائو با دولت ژاپن است خبر تکمیلی اینستکه در روز 20 اسفند در تمام رسانه ها عکسهائی از بازگشت دریاچه ارومیه بزندگی منتشر کردند که کلیه تصویرهائی که بعنوان تزئین در زمانه درج شده است را نزدیک اب نشان میدهد. روز 21 اسفند خبر دیگری باز در روزنامه ها و سایتهای خبری چاپ شد که هنوز هم قابل رویت است وامار تراز مثبت شدن اکولوژیک اب این دریاچه رانشان میدهد. در این خبر میخوانیم سطح تراز اب دریاچه ارومیه به 1270متر و 64 سانتیمتر رسیده است که نسبت بسال گذشته در همین زمان یک سانتیمتر افزایش یافته است و این تراز مثبت بعد از 19 سال اتفاق افتاده است. عنوان شده است که امسال از سه سد انتقال اب بدریاچه صورت گرفته و در پایان اسفند نیزاز سدهای مهاباد وزلا اب بدریاچه سرازیر میشود و جمعا 425 ملیون متر مکعب اب از سدهای ساخته شده بر رودخانه هائی که بدریاچه میریزند سهمیه اب به دریاچه داده میشود و در همین راستا اتصال رودخانه های زرینه رود وسیمینه رود لایروبی شده است که 30 ملیون متر مکعب اب هدر شده را باین دریاچه میرساند. قبلا 29 طرح برای احیای دریاچه پیش بینی شده بود که قسمتی سهمیه اب از سدها بود وحتی گفته شد که اب روخانه زاب را که از مرز خارج میشود با کانال بدریاچه برسانند که 600 ملیون متر مکعب اب است و میگویند سال 1396 به بهره برداری میرسد . هزینه این طرح 900 ملیارد تومان براورد شده بود. تا اینجا اعلام کرده اند از حفر چاههای تازه که عدد ان امسال به 1000 چاه میرسید جلوگیری کرده اند و با کشاورزان به تفاهم رسیده اند که بجای گشت چغندر که اب بر است گندم کاشته شود و مابه التفا وت ان از طرف دولت پرداخت شود همچنان قرار است با نصب کنتوربر روی چاههای مجاز کشاورزان را بمصرف درست اب راهنمائی کنند.
روبان
سلام دوستان گرامی توسعه درون زا می تواند ملاک عمل باشد نه تجویزی و کپی نسخه های دیگران یادتان هست زمان هاشمی چه بلایی صندوق بین المللی بر سر کشور آورد با آن برنامه های دستوری و تورم 100 درصدی