کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۱۳۶
شهرنوش پارسیپور - ایرج به خانه بازمىگردد و به آذرماه اطلاع مىدهد که آرین اشکانى بازگشته است و پیشنهاد مىکند آنها را دعوت کنند.
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۳۶ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
ایرج به خانه بازمىگردد و به آذرماه اطلاع مىدهد که آرین اشکانى بازگشته است و پیشنهاد مىکند آنها را دعوت کنند. به آذرماه مىگوید زن آرین اشکانى زیباترین زنىست که به عمر خود دیده است و به این ترتیب از او انتقام مىگیرد. آذرماه پیشنهاد مىکند به خواهرش آفاق بگوید تا یک میهمانى بزرگ بدهد و زن را به همه معرفى کنند. ایرج ناگهان دچار خشم مىشود و ضربه محکمى به چهره آذرماه مىکوبد. زن متوجه مى شود که او باید حسینالله وردى را دیده باشد. توضیح مىدهد که هیچ کس را به اندازه ایرج دوست ندارد و پیشنهاد مىکند جمعه آنها را دعوت بگیرند و...
نظرها
نظری وجود ندارد.