تهدیدهای جدید وزارت اطلاعات علیه روزنامهنگاران در ایران
بهگفته چند تن از روزنامهنگاران ایران وزارت اطلاعات در تماسهای مکرر با آنها تأکید کرده است که خط قرمزهای جمهوری اسلامی تغییری نکرده و فکر نکنند با تغییر ترکیب مجلس بهسود اصلاحطلبان این خط قرمزها هم تغییر خواهد کرد.
وزارت اطلاعات ایران بار دیگر دست بهکار احضار روزنامهنگاران منتقد شده است. مأموران این وزارتخانه در احضارهای مکرر خود به چند تن از روزنامهنگاران هشدار دادهاند که زیر نظر قرار دارند و نباید دست از پا خطا کنند.
بهگزارش کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، سه روزنامهنگار شاغل در روزنامههای چاپ تهران که نام آنها فاش نشده به این کمپین از احضارهای جدید روزنامهنگاران خبر دادهاند.
یکی از روزنامهنگاران از تماسهای مکرر وزارت اطلاعات و سرانجام احضار او به رستوران هتل لاله تهران برای گفتوگو با مأموران اطلاعاتی سخن گفت. او با بیان اینکه محور گفتوگو در مورد عدم تغییر خط قرمزها بود، گفت مأموری که با او دیدار کرده گفته است: «دوباره فریب نخورید، کسی برای شما کاری نمیکند، جای شما در زندان نیست، فکر نکنید با تغییر ترکیب مجلس به نفع اصلاحطلبان اتفاق خاصی افتاده است، شما تحت نظر هستید، شاید فعلاً دستگیر نشوید ولی نوشتههایتان در پرونده شما ثبت میشود.»
بیشتر قرارها با روزنامهنگاران احضارشده در هتل لاله و هتل تهران صورت گرفته و برخی نیز به دفتر پیگیریهای وزارت اطلاعات در چهارراه ولیعصر تهران دعوت شدهاند.
یک روزنامهنگار دیگر از تعجب خود از اینکه وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی آنها را احضار کرده با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران سخن گفت و افزود مأموری که او را احضار کرده بود گفته است: «فکر نکنید با دولت و مجلس همسو چیزی تغییر کرده، مواظب فعالیتهایتان باشید. چرا شما باید مرغ عروسی و عزا بشوید؟ چه کسی تا به حال برای شما کاری کرده؟»
این مأمور وزارت اطلاعات به روزنامهنگار احضارشده گفته است: «ساختار وزارت اطلاعات به وزیرش ربطی ندارد، [این وزارتخانه] در همه دورهها ساختار یکسان و یکدست داشته است و خط قرمزها ثابت است.»
از این روزنامهنگار درباره رابطه احتمالیاش با عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیتساز و سامان صفرزایی، چهار روزنامه نگاری که آبانماه سال گذشته دستگیر شدند سئوال شده و به او گفته شده است: «ببینید کسی نمیتواند برای آنها کاری بکند.»
این چهار روزنامهنگار توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند. اطلاعات سپاه در اطلاعیهای آنها را «اعضای شبکه نفوذی همکار با دولتهای متخاصم غربی که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند» معرفی کرد.
بیشتر بخوانید: اطلاعات سپاه: دستگیری تعدادی از فعالان رسانهای
دادگاه انقلاب احسان مازندرانی، روزنامهنگار و مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان را به هفت سال، احسان صفرزایی، روزنامهنگار و دبیر بینالملل نشریه اندیشه پویا را به هفت سال و آفرین چیتساز ستوننویس روزنامه ایران را به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. حکم عیسی سحرخیز هنوز اعلام نشده است.
بیشتر بخوانید: چهار روزنامهنگار ایرانی در مجموع به ۲۷ سال زندان محکوم شدند
افزون بر این چهار روزنامهنگار، داود اسدی برادر هوشنگ اسدی، روزنامهنگار مقیم فرانسه و از مدیران وبسایت روزآنلاین نیز بازداشت و به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد در حالی که هوشنگ اسدی در بیانیهای اعلام کرد که برادرش هیچگاه روزنامهنگار نبوده و در زندگیش فعالیت اجتماعی و سیاسی نیز نداشته است.
خبر احضار روزنامهنگاران در حالی منتشر میشود که روز گذشته، سهشنبه ۳ مه / ۱۴ اردیبهشت همزمان با روز جهانی آزادی مطبوعات، ۲۳۰ روزنامهنگار ایرانی در نامه سرگشادهای به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، خواستار رسیدگی به وضعیت چهار روزنامهنگار بازداشتی شدند.
آنها در نامه خود از عدم دسترسی روزنامهنگاران بازداشتشده به وکیل، عدم برگزاری دادگاه آنها بهشکل علنی بهرغم درخواستهای مکرر، بستن انواع اتهامها و افتراها به آنها از سوی رسانههای تندرو و آزاد نشدن آنها بهرغم دستور بازپرس و صدور قرار وثیقه نوشته و گفتهاند همکارانشان از اتهام سنگین جاسوسی و نفوذ تبرئه شدهاند و به بهانههایی دیگر همچون اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی محکوم شدهاند.
نظرها
ناصرالدین از ایالت وگرام افغانستان
با سلام در روزنامه ها آمده که: عروس ۱۰ ساله افغان: روزها گدا بودم و شبها برده جنسی...توانا - فریبا کودک ۱۰ سالهایست که برای جبران بدهی پدرش به نکاح مردی ۲۵ ساله درآمد و هنگام عقد نکاح قرار بر این شد تا چهار سال شوهرش با او همبستر نشود؛ اما شوهرش بدون ملاحظه مواد نکاحنامه بلافاصله پس از عروسی به این کودک تجاوز میکند. فریبا به میگوید: «خانواده شوهرم روزها به گدایی وادارم میکردند و شبها هم وسیله رفع هواوهوس شوهرم میشدم». فریبا دربارۀ نخستینباری که مورد تجاوز قرار گرفته میگوید، یک ماه از عروسیاش نگذشته بود که شوهرش با دریافت مجوز همبستری از سوی ملای منطقه سراسیمه و با عجله وارد اتاق شد. این کودک خردسال که تجاوزهای هر شب شوهرش تأثیرناگواری بر روانش گذاشته، ادامۀ داستان را چنین روایت میکند: «هنگام ورود به اتاق در دستش برگۀ کاغذی بود. بعدها فهمیدم که این کاغذ جواز ملای منطقه برای همبستری با من است». به گفتۀ فریبا هر چند شب یکبار و به مدت پنج ماه این تجاوز تکرار میشده است. این دختر نسبت به عایشه خیلی خوش شانس بوده! بیچاره عایشه شش ساله بوده! و البته هر شب با حضرت آقا بعععله! اما گفته می شود که گفته شده عایشه هر شب برای کامجویی آقا و معجزه ی آن حضرت باکره می شده. اما خب برعکس فریبا آقا اجازه ی دخوپل دیگران رو نمی داده!