تنفروشان ترنس استانبول تحت فشار سیاستهای اسلامی کردن جامعه
آوات عیار - شهرداریهای نزدیکان حزب حاکم «عدالت و توسعه» میخواهند چهره استانبول را اسلامیتر کنند و روسپیهای ترنس را عملا از شهر بیرون کنند.
با اینکه فروش سرویسهای جنسی بنا به قانون سکولار ترکیه آزاد است و تنفروشی جرم محسوب نمیشود، شهرداری منطقه «بیاوغلو» با سری سیاستهای تادیبی سراغ کارگران جنسی ترنس رفته تا زندگی آنها در شهر استانبول را ناممکن کند. از جمله جمع آوری آنها به زور پلیس، انتقال آنها به خارج شهر، زندانی کردنهای فراقانونی، جریمههای نقدی هنگفت، و عدم صدور مجوز کار برای روسپیهای ترنس.
سیاست تادیب و کنترل روسپیهای تراجنسیتی
ترکیه خطرناکترین کشور اروپا برای تراجنسیتی بودن است. بیش از یک سوم از تمام قتلهای افراد ترنس در قاره اروپا در ترکیه و بیشتر از همه در شهر استانبول اتفاق میافتند. بین ژانویه ۲۰۰۸ و سپتامبر ۲۰۱۴ در ترکیه حداقل ۳۶ فرد تراجنسیتی به قتل رسیدند.
نوا که اهل بورساست میگوید دو سال است که ماموران امنیتی لباس شخصی به جان جامعه روسپیهای ترنس افتادهاند: «صدای بیسیمهاشان که میآید، همه باید فرار کنیم.» او میگوید که پیش از سیاستهای اخیر اسلامی کردن شهر هم وضعیت جامعه روسپیهای ترنس خوب نبوده است و امنیت نداشتند: «مردان مست من را تهدید به تجاوز میکردند و پلیس به روی آنها میخندید و از من هیچ حمایتی نمیکرد.»
النا، کارگر جنسی ایرانی است که چهار سال پیش از تهران به استانبول آمده است. او که ترکزبان است، اول میخواسته به کانادا پناهنده شود اما بعد از یافتن بازار کار در استانبول برای پناهندگی اقدام نکرده است. النا میگوید که پلیسهای لباس شخصی مامورهای امنیتی هستند که خود را مامور شهرداری معرفی میکنند. آنها با توهین و خشونت با کارگران جنسی ترنس برخورد میکنند: «شبیه بسیجیان ایران هستند. تهدید میکنند، فحش جنسی میدهند، کتک میزنند؛ بعد هم به زور جمع و پراکنده مان میکنند.»
النا میگوید میخواهد پروندهاش را برای پناهندگی بگشاید: «استانبول دیگر جای زندگی نیست. اردوغان دارد اینجا را بدتر از ایران میکند. من در تهران هم “بیزنس” [فروش سرویس جنسی] میکردم. وضعیت تهران از الان استانبول بهتر بود.»
روسپیخانههایی که نابود میشوند
پس از روی کار آمدن حزب «عدالت و توسعه» در سال ۲۰۰۲ اجرای برخی از قوانین ترکیه با مشکلات فراقانونی همراه شده است. با اینکه طبق قوانین ترکیه تنفروشی به شرط داشتن مجوز کار و کارت سلامت بهروز شده (که نتیجه آخرین تست بیماریهای مقاربتی را نشان میدهد) آزاد است، ماده ۲۲۷ قانون مجازات ترکیه (قانون شماره ۵۲۳۷) که ترویج فحشا را از دو ماه تا چهار سال زندان میدهد، اکنون استفاده میشود تا کارگران جنسی را سرکوب و محدود کنند.
تنفروشان بدون مجوز کار نمیتوانند عضو روسپیخانهها شوند – جایی که حمایت اندکی میگیرند و امنیتشان تأمین میشود. بسیاری از دولتهای محلی نزدیک به حزب عدالت و توسعه در حال حاضر سیاست باطل کردن مجوزهای کار روسپیها را پیش گرفتهاند. همچنین صدور مجوز جدید برای روسپیها در بسیاری از شهرهای مرکزی از جمله استانبول، آنکارا و بورسا متوقف شده است. در این شهرها بسیاری از روسپیخانهها با حکم دادگاه بنا به استفاده از همین قانون «ممنوعیت تبلیغ فحشا» به صورت فیزیکی تخریب شده است. به عبارتی خانه روسپیان را بر سرشان خراب کردهاند.
در مورد روسپیهای تراجنسیتی موضوع پیچیدهتر هم هست. متن قانون آزادی تنفروشی فرض را بر این گذاشته که روسپی زن است. زنان تراجنسیتی با توجه به شرایط تغییر جنسیتشان (چه عمل تغییر جنسیت را کامل انجام داده باشند و چه نداده باشند) مرد محسوب میشوند و برای آنها مجوز صادر نمیشود.
روناک – که ۱۵ سال پیش از غازی عِینتاب به استانبول آمده است میگوید: «۱۲ سال است که من در این کار هستم و مجوز ندارم. بدون مجوز کار باید در خانههای غیرقانونی کار کنم و سه چهارم پولم را هم به خانهها بدهم. الان هم که سه تا خانه قدیمی ترنسها را به زور اسلحه تخلیه کردهاند.»
روسپیگری غیرقانونی خطرات خود را دارد، به غیر از اینکه خرج معاینات سلامت را خود روسپی باید از جیبش بدهد، خطر دستگیری هم هست. کسی که به جرم روسپیگری غیرقانونی و بدون مجوز دستگیر شود هم جریمه نقدی میشود و هم تا یک سال حکم حبس میگیرد.
روناک میگوید: «من خوش شانس هستم که در خانهها کار کردهام. هزاران نفر ترنس دیگر که مجبور هستد خیابانهای استانبول را متر کنند هم از مردان آزار میبینند و هم از پلیس. عفونت مقاربتی هم زیاد است.» او میگوید بارها شده که جلوی چشمانش دوستانش کتک خردهاند و یک مورد کشته شده است اما حتی جنازه روی دستشان مانده و پلیس نیامده است.
سلامت جنسی روسپیها در خطر است
سیاستهای اسلامی کردن شهر، سلامت جنسی روسپیها را هم به خطر انداخته است. پیش از این گروههای حامی کارگران جنسی کاندوم مجانی پخش میکردند. آزمایش برای بیماریهای مقاربتی هم آسانتر بود. اکنون دو سال است که بودجه گروههایی که در کار جلوگیری از انتقال بیماریهای مقاربتی بودند کمتر شده است.
آلامینا رومانیایی است و در خیابان تارلاباشیزاده شده: «من همینجا به دنیا آمدم و همینجا هم خواهم مرد. فاشیستها نمیتوانند من را از خانهام بیرون کنند.» آلامینا تا کنون مبتلا به هیچ بیماری مقاربتیای نشده است اما میگوید دردسرهای تست کردن بیشتر شده: «یکی دو گروه بیشتر نماندهاند. بیشتر دخترها میروند به بهانه اهدا،، خون میدهند که آنجا آزمایش مجانی شوند.»
نادر که خود ترنس زن به مرد است برای گروه «کائوس» (از گروههای حامی دگرباشان جنسی در ترکیه) کار داوطلبانه میکند: «درک ندارند که مشتریان کارگران جنسی ترنس و بقیه کارگران جنسی اکثر مردان استریت [دگرجنسگرا] هستند و عفونتهای مقاربتی در سطح جامعه پخش میشود.» نادر میگوید سیاستهای اسلامی کردن جامعه نمایشی است و به جنبههای عمیق موضوع سلامت و بهداشت درست فکر نشده است: «فقط این نیست که دستاوردهای قوانین سکولار ترکیه – از جمله آزادی فروش سکس – در خطر است. بهداشت عمومی جامعه هم در خطر است.» نادر به شوخی میگوید، مشتریها همین «اسلامچیها» هستند، «اما فکر خودشان نیستند.»
نادر میگوید آنچنان هم نیست که تراجنسیتیها فرصت شغلی دیگری داشته باشند: «بسیاری از این دختران به دلیل اینکه کسی از همین کسبه محل به آنها کار نمیدهد، به دلیل نبودن فرصتهای شغلی مجبور شدهاند که کارگر جنسی باشند. در ترکیه، تبعیضهای اساسی علیه دگرجنسشدهها در بازار کار و حتی برای یافتن مسکن وجود دارد.»
همراهی کسبه محل با اسلام گرایان «عدالت و توسعه»
بسیاری از تراجنسیتیهای استانبول که تنفروشی میکنند شهردار احمد مصباح دمیرجان از حزب «عدالت و توسعه» را مسئول فشار آوردن به جامعهشان میدانند. بدنه اجتماعی حامی حزب «عدالت و توسعه» هم که طیف وسیعی از کسبه اسلامگرا و ملیگراهای ترک هستند از سیاستهای حملات شهرداری منطقه «بیاوغلو» به کارگران جنسی به ویژه تنفروشان تراجنسیتی حمایت میکنند.
کسبه معتقدند که حضور کارگران جنسی تراجنسیتی فضای کسب و کار را «آلوده» کرده است و چهره یک شهر اسلامی را مخدوش کرده است.
رجب در خیابان «آسمان لی مسجد» رستوران بوفه دارد: «ما مسلمان هستیم، مقابل برادران عربمان که اینجا میآیند و مهمان ما هستند، خجالت میکشیم که شهرمان فاسد باشد.» او معتقد است الکل هم باید ممنوع شود: «من در بوفه الکل نمیفروشم. الان هم خوب است که شهرداری برخی مناطق الکل خوردن را ممنوع کرده است. بد مستی میکنند و موجب آزار مردم میشوند.»
این حرفهای کسبه اقتصاد سیاسی خودش را دارد. مشتریان روسپیهای ترنس اکثر مردان دگرجنسگرا هستند. این مشتریان پولدار نیستند، فقط برای سکس به این منطقه میآیند، در خیابان مشروب میخورند و به هتلهای ساعتی اطراف یا روسپیخانهها میروند. حضور روسپیهای ترنس و مشتریان، توریستهایی را که بسیاریشان مسلمانهای خاورمیانه، آسیای میانه و اروپا هستند، معذب میکند. اقتصاد رستورانها و مغازههای کوچههای مکان ایستادن روسپیهای ترنس، نسبت به مغازههای خیابان اصلی استقلال رونق کمتری دارد.
مشخص نیست که وضعیت روسپیهای تراجنسیتی چطور تغییر خواهد کرد. سال گذشته سه روسپی خانه دیگر در استانبول تخریب یا تخلیه شدند. در نبود بازار کار، کارگران جنسیای که خانههاشان را از دست میدهند، ناچار هستند که به خیابانهای محلههای دیگر پناه ببرند: جایی که سرقفلی بازار سکس نیست و مشتریها هم کمترند.
نظرها
عجبا
آخی! حقوقشون زیر پا گذاشته شد! واقعا برای جهانی که در اون زنانگی کالای قابل خرید و فروشی محسوب میشه متاسفم ! اینکه آزادی یعنی حق زن (و مردهای ترنس!) در فروش تن ، تهوع آورترین چیز این جهانه .اینکه هنوز راحت ترین و در دسترس ترین راه کسب درآمد زن فروش تنش باشه و معروف ترین و مهم ترین زن های جهان هم پورن استارها و دیگر زنهایی که از طریق بدنشون معروف شدند باشند ، باز تاسف دیگری برای این جهان پر ادعاست! در تمام طول تاریخ و پیش از تاریخ هم تنها قدرت زن و البته راه کسب در آمدش همین بدن بوده و با این حساب فرقی در حال دنیا پدید نیامده! با این وضعیت اصلا امیدی به ایجاد ذهنیت برابری در مردان نداشته باشید و به همین تغییر قوانین قانع باشید! فکر نکنم مردان به زنانی که می توانند کرایه شون کنند به شکل انسان برابر نگاه کنند.و بدتر از اون مردان نمی توانند بین زنی که کرایه شون می کنند و بقیه زنها فرقی در ذهنشون ایجاد کنند. به همه زنها به یک چشم نگاه می کنند ! همه زن اند!
کارمند دون پایه
عجبا جان، عجبا! شما بالاخره حامی حقوق زن هستید یا فقط حامی حقوق برخی از زنان؟ کی گفته آزادی یعنی «حق زن (و مردهای ترنس!) در فروش تن»؟ اما حالا گیرم یکی خواست تنش را بفروشد، پس حق و حقوقش چه میشود؟
عجبا
بله خب برای کارمندهای دون پایه خوبه که زن تن فروش زیاد باشه تا به جیبشون بخوره!! منظور من مشخصه ولی به نفعت نیست بفهمی:)
کارمند دون پایه
جناب عجبا، برخی از کارمندهای دون پایه زن هستند و من از آنها هستم که جنسیتم زن است. منتها شما خب شاید ندانید زنها مدتی است وارد اقتصاد شدهاند و کار میکنند، از جمله تن فروشی و کارمندی.
حبیب
البته حق تن فروشی مساله معمولا پر سر و صداییه و در این مورد خاص که مر بوط به ترنس ها می شه شاید مخالفان این اقدامات با مشکلات بیشتر و حمایت کمتری روبرو بشن که خود جای تاسفه... ظاهرا این همسایه ی دیوار به دیوار از وضع خفت بار سی و هفت سال اخیر ما عبرتت نگرفته.
عجبا
شما اگه زن هستی و نمی فهمی تن فروشی و پورنوگرافی و حتی مراسمی مثل دختر شایسته و خیلی از فیلمها و سریال های "فالوس" محور هالیوودی چه لطمه ای به زنان میزنه و باعث ایجاد و تشدید ذهنیت های زن ستیز میشه من دیگه حرفی باهات ندارم . من هرگز به تن فروشی به شکل شغل نگاه نمی کنم و زنهایی که با اختیار وارد این کثافت شدند رو به شدت تحقیر خواهم کرد چون باعث تحقیر من می شوند .
عجبا
در ضمن تن فروشی باعث میشه سکس عملی مردانه تلقی بشه و زن ها "ابزار" انجامش باشند . اون هم زنهای جوان و نسبتا زیبا ! همین الان در این جهان مردانه صنعتی وجود داره به نام " سکس توریسم" که تمرکزش بر جذب مردهاست . و اساسا نیمی از جمعیت دنیا رو کنار گذاشته . البته به جز اون به اصطلاح شما : کارگرهای جنسی یا به قول من : ابزار انجام سکس! از طرفی مدام تبلیغ می کنند که تن فروشی اصلا چیز بدی نیست و تبلیغ می کند اگه قبحی وجود داشته به دلیل دین و ارزشهای کهنه ست و تن فروشی زنهای جوان رو یک جور ارزش لیبرال هم محسوب می کنند! یه جور رهایی!! جل الخالق!! مردسالاری و مرد محوری حالا از صد سال پیش پررنگ تره از نظر من ! فقط فرقش اینه که حالا زنها با آغوش باز برده مردها میشن !!
عجبا
من اگه فمینیست شدم چون از حقارت و در حاشیه بودن و" بدن" بودن حالم بهم میخورد حالا با نهایت تعجب می بینم فمینیستها هم از بردگی جنسی اختیاری! حمایت می کنند و متوجه تصویر بزرگ تر نمیشن ! متوجه تثبیت ذهنیت های زن ستیز ایجاد شده در طول هزاران سال ، نمیشن !
عجبا
هاها ! بله زن ها وارد اقتصاد شدند! بجز شغل(!) باستانی تن فروشی که بسیار هم شغل حساسیه و زنها باید پذیرای کثافات انواع مرد پیر و جوان و زشت و زیبا باشند که به مردک حس لذت و خوشحالی و صد البته قدرت بدهند ، زنها کارمند دون پایه هم شدند و منشی و یه سری شغل پست دیگه . حقوقشون هم البته از همتایان مردشون کمتره . در جریانم :)
گودرزی
".... ترکیه خطرناکترین کشور اروپا برای تراجنسیتی بودن است." مگه ترکیه کشور اروپایی است؟
lj
با اوضایی كه مردم دنیا مخصوصا مسلمانها برای ترنسها و دوجنسه ها و اواها درست كردن و میكنند و هر جا این آدمها را گیر بیارند شكنجه میكنند (مخصوصا ایران) كار دیگه ای هست كه اینها انجام بدن؟