حمله سپاه به دولت؛ سهمخواهی بیشتر از دوران پسابرجام
برجام و تردد سرمایهگذاران خارجی به ایران نظامیان را نگران کرده است. در دو روز گذشته سه مقام نظامی دولت را به «کوتاه آمدن در برابر دشمن» متهم کردند.
در ادامه انتقادهای صریح فرماندهان و مقامهای ارشد سپاه پاسداران از سیاستهای دولت روحانی، علی سعیدی نماینده رهبر ایران در سپاه پاسداران دولت را به «اشتباه گرفتن دوست و دشمن» و «تسلیم شدن در برابر امریکا» متهم کرد.
پایگاه اطلاعرسانی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، «سپاه نیوز» ظهر چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت سخنان علی سعیدی نماینده رهبر ایران در سپاه پاسداران را منتشر کرد که حاوی انتقادهای تند او از سیاست خارجی دولت حسن روحانی بود.
او دولت را به تسلیم شدن در برابر کدخدا و «اشتباه گرفتن دوست و دشمن» متهم کرد و گفت: «طرح برجام ۲، ۳ و چهار پس از برجام دامی برای انقلاب اسلامی بود.»
حسن روحانی رئیس دولت یازدهم پس از اعلام رسمی اجرای توافق هستهای ایران و غرب در گفتوگو با تلویزیون ایران گفت که «هم اکنون زمان اجرای برجام داخلی است.» اظهارات روحانی بلافاصله با واکنش تند برخی از اصولگرایان روبرو شد. رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز در سخنرانی آغاز سال نو مخالفت خود را با «برجام دو» اعلام کرد.
علی سعیدی «تسلیم شدن در برابر زیادهخواهی دشمن» را موجب خط بطلان کشیدن بر «دستاوردهای انقلاب اسلامی» دانست و عدم اجرای برجامهای بعدی را «هوشمندی و ژرفاندیشی» رهبر ایران عنوان کرد که «مانع تحقق خط امریکا» شد.
نماینده ولی فقیه در سپاه یکی از «برنامههای دشمن» را «نفوذ سیاسی و فرهنگی» دانست و گفت که «نگرانیها از این است که دشمن با تمرکز روی افکار مردم و دولتمردان بتواند بر آنها تأثیر بگذارد».
شامگاه سهشنبه ۲۱ اردیبهشت، نیز حسین نجات معاون فرهنگی سپاه پاسداران، «بعضی از دولتمردان» را به «کوتاه آمدن» و «دست توسل بهسمت عربستانیها دراز کردن» در حادثه منا متهم کرد.
او هم بدون نام بردن از مقامهای دولتی با بیان اینکه «با فرمول التماس نمیشود در مقابل دشمن ایستادگی کرد»، گفت: «امیدواریم این شیوه و روش از ذهن بعضی مسئولین ما حذف شود.»
در همین زمینه محمدرضا نقدی فرمانده بسیج ایران هم برخی از مسئولان دولتی را از «عوامل نفوذ دشمن» دانست که «با سیاهنمایی وضع معیشتی و فرهنگی مردم سعی در القاء روحیه شکست و ناامیدی داشته» و «راه برون رفت و حل مشکلات را در ایجاد روابط دوستانه با غرب و به ویژه با آمریکا معرفی میکنند».
علاوه بر این سایر مقامهای نظامی نیز در روزهای گذشته از سیاستهای خارجی و داخلی دولت حسن روحانی انتقاد و به صورت تلویحی دولت را به «تسلیم در برابر امریکا» متهم کردهاند.
روزهای سخت دولت
حسن روحانی و مشاوران او پیش از انتخابات سال ۹۲ یکی از برنامههای اصلی خود را «بازگرداندن نظامیان به پادگان» عنوان کرده بودند. با این حال اگر چه در سه سال گذشته روابط وزارت نفت و سپاه پر تنش بوده اما دولت دست سپاه را در پروژههای اقتصادی باز گذاشته و بودجه نظامیان را افزایش داده است.
حال در آخرین سال دولت روحانی به ویژه پس از رفع بخشی از تحریمها و تردد سرمایهگذاران خارجی به ایران «توقیف دو میلیارد دلار از داراییهای ایران در امریکا» زمینه ساز انتقاد نظامیان و برخی از سیاستمداران همسو با آنان از دولت شده است. بهگونهای که نزدیک به ۱۰۰ نماینده مجلس در نامهای خواستار توقف اجرای توافق ایران و غرب شدند.
دلیل مخالفت نظامیان با دولت تکنوکرات را هم باید در چارچوب منافع پس از برجام دید. پیش از این فرمانده قرارگاه خاتم به صراحت گفته بود که «به دولت اعلام کردهایم که نیازی به حضور خارجیها در هیچ حوزهای نداریم». این بار هم علیرضا افشار جانشین معاونت امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در گفتوگو با خبرگزاری مهر نقطه اختلاف دولت و سپاه را «رویکرد و گرایش اقتصادی» دانست و گفت که «ما به دنبال استفاده از توانمندی داخلی هستیم اما دولت به این حوزه توجه لازم را ندارد.»
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نظرها
ye
پرسش های گوناگون از چرایی عملکرد کلی این نظام -مشخصا پس جنگ هشت ساله- است. آیا شخص رهبری و نظام تحت حکومت، چه زیانی از اصلاح امور حکومتش می بیند؟ اینکه به شیوه قدیم تیول داری، قوای امنیتی-مسلح را وارد سیاست و اقتصاد و دیگر اموز غیر تخصصی شان شوند و انان از وظیفه اصلی شان دور کند! در نهایت به فروپاشی همان نظام منجر می شود یا آن را نظام/رژیم ناکارآمد فلاکت بار می کند که ممکن است نسل ها بسوزند و رنح برند بدون بهره و لذت زندگی کردن واقعی. شیوه تیول داری برای حفظ نظام/رژیم شیوه منسوخ شده است. برای تدوام هر نظام/رزیم/ حکومتی روشهای بهتر و مدرن و پیشرفته است. فرقی نمی کند این نظام/رژیم دیکتاتوری شخصی باشد یا دموکراسی شورایی، ماهیتش از نوع سکولار باشد یا دینی. اسباب و ابزار درست حکومت و کشورداری، امروزه در بخش های عمده یکی است. از چین با نظام تک حزبی و نه چندان دموکراتیک تا سوئد سوسیال دموگراته، بخش اعظم کارآمدی و موفقیت مشابه هم هستند. در همه نظام-کشورهای موفق، روش های کهنه حکومت و کشورداری کنار گذاشته شده است. اقتصاد مردمی یا خصوصی واقعی و تامین هزینه دولت از محل مالیات بر درآمد است. در ایران تامین هزینه دولت و حکومت، از محل درآمدهای نفتی و گازی و مایلات برمصرف است. یعنی این شیوه کشورداری، کاری ندارد ساختارهای کشور کارآمد و مولد باشد و اینکه مردم بیکار و فقیر باشند یا نباشند، همین که اموراتش بگذرد کافی است!
ye
انچه من به عنوان مالیات مصرف گفتم، امروزه تحت نام مالیات بر رازش افزوده است ولی در واقعیت مالیات بر مصرف است. این شیوه حاکی از ناکارامدی سیستم در تشخیص درامدها یا شاید عدم تمایل در گرفتن مالیات بر درآمد است! شاید ترس شناسایی درآمدهای کلان ثروتمندان و نام ها! در سیستم مالیات بر مصرف، که ممکن است چند باره نیز باشد و موجب افزایش کاذب قیمت نهایی کالا شود مانند خودرو، قبل از آن چند بار مالیات روی محصولات پش از نهایی شود! ولی اینکه اکنون عمده درآمد مالیاتی از این شویه نادرست است، خود از همان اشکال ساختاری نظام است که نمیخواهد شیوه حکومت داری درست و کارآمد داشته باشد که طبیعتا منجر به ر ضایت مندی مردم می شود.
ye
همان طور تامین هزینه و مخارج مالی حکومت، از محل ثروتهای عمومی مانند نفت و گاز... منجر به این می شود که حکومت بی نیاز پاسخگویی شود و آن را نارکارآمد و فسادخیز کند. شیوه مالیات بر مصرف، که کرای محل درآمد و اینکه فرد فقیر یاب یکار است، فقط هدفش گرفتن مالیات از مردم و کسب درآمد است. شیوه تیول داری هم در راستای روشهای نادرست جکومت داری است. اینکه با دادن امتیاز و انحصار، گروهی کوچکی همراه خود کند حکومت تا بر اثریت کشوری، حاکم باشد! ولی در نهایت، آن کوچک تیول دار، دچار فساد میشود و از کار اصلی شا باز می ماند. تیول داری قوای امنتی-مسلح، آنها از کار اصلی باز می دارد، انگیزه و اعتقاد به حفاظت ملی سست می کند و آنها مال اندوزان منغعت طلبی میکند، که در نهایت پشت حکومت ممکن است خالی کند در موقعیت قدرت ممکن است خودش حکومت پس زده و جای گزین کنند. در تاریخ این شیوه های نادرست حکومت داری، بارها منجر فروپاشی امپراتوری ها و حکومت های قدرت مند شده است.
ایرانی
لنتقاد از حاکمان، حق عمومی است. هر کسی اگر انتقادی دارد با لحاظ مسائلی چون عدم اتهام یا توهین می تواند بیان کند. ولی این حق عمومی انتقاد کردن از حکومت آیا واقعا هست. من نوعی با نام مستعار باید سخنانم در نقد حاکومت بگویم، اما نماینده حکومت هر جور و هر وقت و از هرکسی بخصوص غیر حکومتی و به اصطلاح ناخودی است انتقاد می کند و کمتر کسی هم جرات کند در پاسخ انتقادهای او، آن نظرها به چالش و نقد دوباره بکشد! حسن روحانی، در این ساختار حکومت و نظام جمهوری اسلامی، اساس مجری اوامر نظام است. اتفاق تا حدی موفق بوده. بیش از آنکه ناکارآمدی و اشتباهات شخص یا عوامل اجرایی دخیل باشتد، این سیاست های کلی نظام و تصمیمات غلط راهبردی اش است که موجب مشکل برای کشور شده است. قطعا حسن روحانی و دولتش، کارنامه درخشانی ندارد ولی بخشی از نتیجه او و دولتش است و بخشی نیز متوحه دیگر قوا و ارکان و اجزای حاکمیت که دولت چندان نقشی در آن ندارد.
ایرانی
در توضیح عنوان شیوه قدیمی تیول درای که در کامنتهای قبلی طرح شده، می توان این طور هم گفت: منابع ثروت و تولید ثروت در کشورها محدود است. اگر کشوری با مشکل ارتباط و تعامل عمده جهان باشد، این محدودیت تولید ثروت بیشتر می شود. حال حکومت/رژیمی، بخواهد این منابع محدود را بین مثلا قوای امنیتی-مسلح توزیع کند، از طرفی این افراد به اصطلاح تیول دار، خود فراتر از قانون ببینند و چندان تحت قید نظارت یا حسابرسی یا پرداخت مالیات بر درآمد نبینند، آنگاه منابع کسب درآمد حکومت و البته دولت و یدگر نهادی حکومتی، با مشکل رو به رو می شود. افزایش فشار مالیاتی با روشهای مختلف بر اکثریت مردم- که انها مشکل مالی و اقتصادی دارند- موجب بروز فزاینده نارضایتی می شود. ادامه این روند اشتباه کشورداری، پایه ادامه حکومت، نا ممکن و موجب فروپاشی اش می شود. اینجا بحث شیوه کشور داری درست و بهتر است. قطعا حکومت دموکراتیک با بهر گیری از خرد جمعی و رای عمومی، موقعیت بهتری دارد در ادامه حکومت. ولی کشوردرای راهکارهای عمویم تر دارد که هر نوع حکومتی به نفعش ان را انجام دهد. اقتصاد مردمی/خصوصی، مالیات منصفانه و عادلانه بر درآمد، در نار یک ساختارهای نظارتی، که موجب پیشگیری از فساد باشد یا آن را به حداقل برساند. حکومت بجای توزیع منابع محدود ثروت و تولید ثروت میان قوای امنیتهی-مسلح و سایر حامیانش، از شیوه تشویقی و انگزشی حقوق و مزایا استفاده کند. هر کس خدمتی بهتر و کاربیشتری می کند مزد و پاداش بیشتر. سیستم "مزد و پاداش" نامساوی ولی عادلانه، براساس شایستگی کاری و نوع خدمت و شغل، بهتر است.
ایرانی
در ضمن، عدم وجود ساختارهای دموکراسی لازم مثل حزب گرایی واقعی. موجب شده باندبازی و جناح گرایی برای کسب قدرت شایع شود. حسن روحانی، موفقیت در مورد برجام داشت. ولی اشتباهاتی در بیان این موفقیت دارد. او هم از شیوه های سنتی کلامی روحانیان استفاده می کند. این عادتهای کلامی و به اصطلاح توسعه معنایی کلامت، از دلیل باشد مثل تنبلی در وازه یابی.. موجب ضربه حتی به همان موفقیت نسبی-در اینجا برجام- است. برجام، نظام از دردسر بزرگ تقابل نظامی با عمده جهان نجات داد و تحریمها وسیعی را از رسمیت انداخت. تا همینجا هم برجام بسیار مفید برای این نظام بوده است و ممکن است فایده ای هم برای مردم داشته باشد! ولی اگر همچنان مشکلاتی هست، متوجه ساختار عقیدتی و عملی نظام است. برجام، یک اصطلاج مخفف است برای توافق هسته ای. اظهار در مورد برجام در سایر امور اشتباه بود. او بجای بکاربردن تبلیغاتی برجام، می تواند از عبارت واضح تر و روشن تر استفاده کند. یا سخن نگوید یا می گوید بدون ابهام بگوید. اگر کاری نمتواند بکند، وعده ندهد. بیخودی خود را به مشکل نیندازد و حداقل جوانمردی به خرج داده و اعتراف کند که او مجری ای بیش نیست و قدرت تغییر یا اصلاح او و دولتش ندارد، هر چند از لحاظ قانونی جایگاه رئیس جمهوری در مقام دوم کشور و مجری اقنون اساسی است و رئیس دولت و قوه مجریه. ولی در واقعیت او تنها مجری اوامر نظام است!