ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

زیر پوست شهر: ۱۸میلیون انسان در حاشیه

۱۸ میلیون حاشیه نشین، ۲۳درصد طلاق و ۲.۶ میلیون زن سرپرست خانوار، نمایی کلی از وضعیت اجتماعی ایران است. چهار میلیون معتاد و ۸۰۰ هزار زندانی ثابت و غیر ثابت و ۳۰ هزار کشته در تصادفات رانندگی، ابعاد دیگری از جامعه امروز ایران را به تصویر می‌کشد.

۱۸ میلیون حاشیه نشین، ۲۳درصد طلاق و ۲.۶ میلیون زن سرپرست خانوار، نمایی کلی از وضعیت اجتماعی ایران است. چهار میلیون معتاد و ۸۰۰ هزار زندانی ثابت و غیر ثابت و ۳۰ هزار کشته در تصادفات رانندگی، ابعاد دیگری از جامعه امروز ایران را به تصویر می‌کشد.

مشاور وزیر کشور، بهمن مشکینی گفته که عدد و رقم‌هایی که در زمینه آسیب‌های اجتماعی وجود دارد، نسبت به وضعیت کلی آسیب‌های اجتماعی هشدار می‌دهد.‌ او توسعه نامتوازن را عامل بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در ایران دانسته است.

بهمن مشکینی در سخنرانی‌ای که روز سه شبه ۲۸ اردیبهشت انجام داده، به برخی از این آسیب‌ها اشاره کرده است و گفته که مسوولان نباید به خاطر حل این مشکلات حتی شب‌ها بخوابند.

۱۸ میلیون رها شده

حاشیه نشینی به عنوان یک پدیده در حال گسترش با آمارهای تکان دهنده مدت‌هاست که زنگ خطر را در زمینه آسیب‌های اجتماعی در ایران به صدا درآورده است. مشکینی می‌گوید: «۱۱ میلیون حاشیه نشین و بیش از هفت میلیون ساکن مناطق بافت فرسوده در کشور وجود دارد که جمعا ۱۸ میلیون حاشیه‌نشین را تشکیل می‌دهد.»

او می‌گوید که این جمعیت خود به تنهایی تولیدکننده آسیب است.

مشاور وزیر کشور ایران به نقاط بحرانی شهری به عنوان نقطه مقابل این وضعیت اشاره کرده؛ یعنی نقاطی که مهاجرفرست هستند. اغلب این مهاجرها به مناطق حاشیه‌نشین شهری مهاجرت می‌کنند و در نتیجه، مبداء به نقطه بحرانی تبدیل می‌شود.

حاشیه‌نشینان معمولاً به گروه‌هایی گفته می‌شود که چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ اقتصادی نمی‌توانند در نظام زندگی شهری ادغام شوند و بنابراین در عین اینکه درون نظام زندگی شهری هستند از لحاظ هویتی و مکانی در بیرون آن زندگی می‌کنند. به عبارت دیگر حاشیه‌نشینان نه کاملاً و مطلقاً بیرون از شهر هستند (با عشایر یا روستا‌نشینان متفاوت هستند) و نه کاملاً در زندگی شهری تلفیق شده‌اند. آنان اخراجی‌های درونی نظام زندگی شهری هستند. از زندگی شهری اخراج شده‌اند، اما کاملاً بیرون نرفته‌اند.

سال گذشته علی‌رضا ساوری، مدیرکل پیشگیری‌های وضعی در معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، گفته بود که ۱۱میلیون حاشیه‌نشین شهری در ایران زندگی می‌کنند و انتظار می‌رود که این جمعیت تا پایان سال ۱۳۹۵، به ۱۳ میلیون نفر برسد.

ساوری همچنین گفته بود: «در حاشیه‌نشینی ۲۴ نقش منفی را می‌توان تعریف کرد و بسیاری از بزهکاری‌ها از دل حاشیه‌نشینی‌ها بیرون می‌آیند که باید برای آن به دنبال راه چاره باشیم.»

اما نگاه حاکمیت ایران به مساله حاشیه نشینی، نگاهی همدلانه و مسوولانه نیست. ابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری سال گذشته گفته بود: «زمانی که آفات حاشیه‌نشینی را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این مساله جز هزینه برای این نظام، هیچ چیز دیگری در پی‌ نداشته است.»

معاون حسن روحانی با اشاره به این که «حاشیه‌نشین‌ها همیشه برای مسئولان شهری حاشیه‌آفرین هستند»، آن‌ها را ریسک‌پذیرترین افراد جامعه خوانده بوز: «این افراد نظم‌پذیر نیستند و به این ترتیب این حاشیه‌نشینی‌ها جز هزینه برای نظام هیچ چیز به بار نیاورده‌ است.»

۴ میلیون نفر + ۴ میلیون خانواده درگیر اعتیاد

مشکینی به اعتیاد به عنوان یکی دیگر از آسیب‌های اجتماعی اشاره کرده و آماری از اعتیاد ارائه کرده است: «با در نظر گرفتن نرخ میانگین بین خوشبینانه‌ترین و بدبینانه‌ترین حالت، حدود چهار میلیون نفر معتاد داریم و این به معنای درگیری این تعداد خانواده با معضل اعتیاد و تبعات آن است.»

بر اساس گزار‌هایی که مقامات ایران ارائه می‌دهند، نرخ رشد اعتیاد در زنان بیشتر از دو برابر مردان شده است و ۱۰ درصد معتادان ایران را زنان تشکیل می‌دهند. این رقم در سال ۸۵، پنج درصد بود و طی هشت سال، به بیش از دو برابر رسیده است. همچنین بر اساس برخی گزارش‌ها سن اعتیاد در ایران به ۱۲ سال رسیده است و تنوع و گشتردگی نواد مخدر صنعتی و همچنین دسترسی آسان به انواع مواد مخدر آن را به یک آسیب اجتماعی گسترده تبدیل کرده است.

اعتیاد نه تنها فرد مبتلا را درگیر می‌کند، بلکه شبکه‌ای از افراد خانواده را هم دچار آسیب‌های اجتماعی می‌کند و زنجیره‌ای از مشکلات مانند کارتن خوابی، بیکاری، فقر و خشونت را به همراه می‌آورد.

آمار ۵۰ درصدی طلاق در برخی استان‌ها

مقامات ایرانی مرتب از برنامه‌هایی برای تشویق جوانان به ازدواج سخن می‌گویند. با این حال به نظر می‌رسد که این برنامه‌ها چندان موفق نیست و همزمان هشدارهایی از بالا رفتن آمار طلاق در ایران منتشر می‌شود.

مشاور وزیر کشور، با بیان اینکه طلاق به خودی خود آسیب محسوب نمی‌شود و در یک جامعه با توجه به سرانه جمعیت، وقوع میزانی از طلاق امری طبیعی محسوب می‌شود، گفته است: «بر این اساس باید حداکثر آمار طلاق در کشور ۱۰ درصد باشد که این میزان در کشور ما ۲۳ درصد است، البته این آمار جدای از طلاق عاطفی است.»

وی با بیان اینکه این آمارها به صورت میانگین عنوان شده است، گفته: «در رابطه با مقوله طلاق با اینکه میزان میانگین طلاق در کشور ۲۳ درصد عنوان می‌شود، در منطقه‌ای مانند شمیرانات تهران این نرخ به ۶۰ درصد می‌رسد و این موضوعی است که در بحث آسیب‌های اجتماعی باید مورد توجه قرار گرفته شود.»

انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی ایران اوایل اردیبهشت امسال گفته بود که نرخ طلاق در برخی از استان‌ها به ۵۰ درصد رسیده است. او درباره استان‌هایی که نرخ طلاق در آن‌ها ۵۰ درصد است، جزییاتی اعلام نکرد اما سازمان ثبت احوال پیش‌تر گفته بود که استان‌های تهران، البرز، گیلان، خراسان رضوی و مازندران بیشترین آمار طلاق را در ایران دارند.

«مسائل جنسی، اقتصادی و مداخلات دیگران» از مهم‌ترین دلایل طلاق زوج‌های جوان در ایران به شمار می‌رود.

سازمان ثبت احوال هم می‌گوید شمار طلاق‌ها در ایران که پیش‌تر ۱۸ مورد در هر ساعت بود اکنون به ۱۹ طلاق در ساعت افزایش یافته است.

زنان سرپرست خانوار، بالاتر از نرم

مشکینی با بیان اینکه در رابطه با زنان سرپرست خانوار هم در جهان نرم‌های طبیعی تعریف می‌شود گفته: «این نرم در کشور ما از میزان طبیعی بالا‌تر است و ما ۲.۶ میلیون زن سرپرست خانوار داریم.»

زنان سرپرست خانوار در ایران شامل زنان مطلقه‌، بیوه، دارای شوهر معتاد‌، همسران کشته‌شدگان در جنگ ایران و عراق‌، زنان مهاجر بی‌سرپرست‌، زنان دارای شوهران زندانی‌، زنان دارای شوهران بیکار، زنان دارای شوهران بیمار، زنان مجرد، زنان خودسرپرست (زنان سالمند تنها)، همسران مردان از کار‌افتاده و زنان دارای شوهرانی مجهول‌المکان هستند. زنانی که از ازدواج موقت یا متعه، صاحب فرزند شده‌اند و همچنین زنان همجنسگرایی را که می‌توانند از زنان سرپرست خانوار باشند، می‌توان به این فهرست افزود.

بالا رفتن سن ازدواج، اعتیاد و بسیاری دیگر از آسیب‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی از جمله دلایل افزایش زنان سرپرست خانوار در ایران است.

روند افزایشی زنان سرپرست خانوار در ایران، به گفته مسوولان «منطقی» نیست. سال گذشته مولاوردی گفته بود که ۸۲ درصد زنان سرپرست خانوار بیکار هستند. همچنین رضا نوروزی، مدیرکل امور حمایت‌های اجتماعی کمیته امداد نیز اعلام کرده که ۱۶ درصد زنان سرپرست خانوار کمتر از ۴۰ سال سن دارند.

ایران، زندان بزرگ

مشاور وزیر کشور همچنین به  ۱۵ میلیون پرونده قضایی اشاره کرده که نشان می‌دهد با توجه به جمعیت کشور از هر پنج نفر یک نفر با مسئله قضایی درگیر است.

مشکینی با بیان اینکه ۲۲۰ هزار زندانی ثابت و ۶۰۰ هزار زندانی غیرثابت در کشور وجود دارد، گفته: «این معضل اجتماعی نیز تنها شامل زندانی و نحوه برخورد با وی در زندان نمی‌شود و خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

حمیدرضا طباطبایی نائینی، نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی، اردیبهشت امسال از افزایش جمعیت زندانیان ایران انتقاد کرد و آن را نتیجه «همکاری نکردن دستگاه‌ها برای سرانجام رسیدن لایحه قضازدایی» دانست.

قضازدایی طرحی است که به منظور کاهش تراکم پرونده‌های قضایی و ایجاد نهادهای شبه قضایی برای رسیدگی به بخشی از پرونده‌ها مطرح شده است و چند لایحه در راستای این طرح در سال ۸۴ به تصویب شورای عالی مسئولان قضایی رسید.

لایحه قضازدایی برای کاهش عناوین مجرمانه نیز در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس مطرح شد اما مخالفت بسیاری از سازمان‌های متولی در دولت سبب شد تا این لایحه به سرانجام نرسد.

نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس می‌گوید که کشور در رسیدگی به جرایم مشکل فرهنگی دارد چراکه از مرحله نخست برخورد با تخلف جرم‌انگاری شده در حالی که در کشورهای پیشرفته سازمان‌های اجرایی اختیاراتی برای برخورد با متخلفان دارند.

۶۰ درصد زندانیان در ایران به دلیل ارتکاب به جرم‌های مرتبط با مواد مخدر در زندان هستند و جمهوری اسلامی ایران جزو ۱۰ کشور اول جهان با بالاترین شمار زندانیان است.

جاده‌های مرگ

تلفات ناشی از تصادفات رانندگی هم از دیگر آمارهای قابل توجه در حوزه اجتماعی است. هر سال ۳۰ هزار نفر به دلیل تصادفات رانندگی کشته می‌شوند و در کنار این آمار تلفات، آمار قطع نخاعی‌ها نیز وجود دارد که به گفته مشکینی، هر قطع نخاعی ۲۰ تا ۳۰ نفر را به طور میانگین بین ۳۰ تا ۴۰ سال مشغول به خود می‌کند.

گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد که ایران از نظر قربانیان حوادث جاده‌ای در دنیا رتبه دوم را دارد. بر پایه آمارها، از ابتدای انقلاب (سال ۱۳۵۷) بیش از ۸۰۰ هزار نفر بر اثر تصادف جان خود را از دست داده‌اند.

به گفته کارشناسان «تراکم بالای خودرو در جاده‌ها، کمبود ظرفیت بزرگراهی، وجود بیش از دو هزار نقطه حادثه‌خیز در جاده‌ها، کمبود خدمات ایمنی و امدادی و فرهنگ نادرست رانندگی» از مهم‌ترین عوامل تصادف جاده‌ای در ایران به شمار می‌آید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • حسن

    فکر میکنم لزومی نداشته درین برهه از زمان این مسوول دولتی این حقایق تکاندهنده را ابراز وباعث تشویش اذهان عمومی شود!!چرا?چون که مسوولین دلسوز وخدمتگذار!!آنچنان سرگرم حل مشکلات منطقه وجهانند که فرصتی نیست تا به امور داخلی توجه داشته باشندزیرا هزاران کیلومتر آنطرف مرزها ماداریم برای دفاع از خود میجنگیم!!(خسته نباشید)حاشیه نشینی ومعضلات مربوط به آن مهمتر است یا سرپا نگهداشتن حضرت بشارالاسد(حفظ الله)!!فروپاشی خانواده ها وآمار بالای طلاق وکودکان کار وفساد واختلاس و........مهمتراست یا برادران مفتخور عراقی ولبنانی وغیرو........پایین آمدن سن روسپیگری وکاهش سن اعتیاد واجب تراست یا حماس وحزب الله.....زندگی فلاکت با معلمان بازنشسته که فقط خودشان حقوق بگیرند وهمسر خانه دار وبچه های بزرگ وبیکار دارندواجب تر است یا ......