● دیدگاه
«لطفاً با لباس نروید توی استخر!»
یادداشتهایِ یک کتابفروش
در استخر یکی از محلات پیرامون شهر آنقدر زنان مسلمان با لباس رفتهاند توی آب که مسؤولان ناچار شدهاند به مقدار کُلُر آب بیفزایند و کسانی که ناراحتی تنفسی داشتهاند، حالشان بد شده است.
دوستی زنگ زده که: «هستی سرِ راه بیایم ببینمت؟»
میگویم: «بیا. هستم.»
حال و احوال و پرسوجو که: «چه خبر؟»
امروز هوا ناگهان گرم شده. در باز است. زنِ جوانی سیَهچُرده وارد میشود: رختِ یکدست سیاه، سر تا پا پوشیده، با حجابِ کاملِ اسلامی... روسری سیاهی را چنان محکم پیچانده روی سر و دورِ صورت که وقتی نگاهش میکنم، احساسِ نَفَستنگی بهم دست میدهد. قفسهها را نگاه میکند و بعد مرا.
به دوستم میگویم: «الان کسی آمده... بعد میبینیم...»
خداحافظی میکنیم.
برایِ خانم جوانِ مُراجع سری تکان میدهم و «Hej!»[سلام]ی میگویم. جواب سلامم را میدهد.
حدس میزنم عرب باشد.
طبقِ معمول، میگویم: «کتابِ فارسی داریم و کمی هم سوئدی...»
لبخندزنان سر تکان میدهد.
فکر میکنم اگر چیزی بخواهد، خودش میگوید؛ پرسیدن ندارد.
چند لحظه به سکوت میگذرد.
از سرِ کنجکاوی میپرسم: «از کجا میآیی؟» (در زبانِ سوئدی، «اهلِ کجایی؟» را اینطور میگویند.)
وقتی میگوید: «سوئد.»، تازه متوجّهِ لهجۀ سوئدیاش میشوم.
میپرسم: «مُسلمانی؟»
میگوید: «آره.»
میپُرسم: «چند وقته؟»
میگوید: «حدود یک سال.»
دلم میخواهد از قول عُبید زاکانیِ نازنین بگویم: «مُسلمانان کم بودند، تو هم مسلمان شدی؟»، امّا میپرسم: «همسرت عربه؟»
میگوید: «نه... اهلِ آفریقای شمالیست.»
میگویم: «حتماً دنبال قُرآن میگردی؟»
میگوید: «ترجمۀ سوئدیاش را دارم.»
میگویم: «توی آن قفسه، ترجمۀ انگلیسیاش هست، با متنِ عربی...»
نگاهی به قفسه میکند. کتاب را میبیند، امّا آن را برنمیدارد.
میگوید: «دنبال کتاب آموزشِ زبان عربی میگردم.»
میگویم: «نداریم. کتابفروشیِ عربی هم سراغ ندارم تو این شهر... حتماً توی کتابخانههای عمومی هست.»
میگوید: «میخواهم عربی یاد بگیرم، قُرآن را بخوانم.»
میگویم: «گمانم دورههای آموزشِ زبان عربی در دانشگاه باشد.»
میگوید: «میدانم.»
مشغولِ جمعوُجور کردنِ کتابهایِ جلوِ دستم میشوم.
باز نگاهی میاندازد به قفسهها و تابلوها و مجسمهها و اشیاءِ پراکنده.
تلاش میکنم حرفی نزنم در موردِ «اسلامِ عزیز» یا «قُرآنِ مجید»... یا اینکه: «بانویِ محترم! چرا دست از کیشِ عیسا مسیح شُستهای و به اسلام گرویدهای تا ناچار شوی در این هوایِ ناگهان گرمشدۀ این روزهایِ آخرِ ماه مِه، اینطور خودت را توی جوراب و شلوار و پیراهنِ بلند و این چارقدِ سِفتگِرهخورده بپیچی تا اینگونه دانههایِ عرق بر پیشانی و گونههایت بنشیند؟»
به خود میگویم: «حتماً عشق شدید به مردِ (بهاحتمال زیاد) جوان آفریقای شمالی موجب شده ـ به قول قُدما: ـ دل و دین ببازد! معشوق مُسلمانِ مؤمن هم از این فرصت سود جُسته و او را هدایت کرده به صراط المُستقیم و مُسلمهای به مُسلماتِ پیروِ خاتماَلانبیاء افزوده و در نتیجه، یک تن از جماعتِ تَرسایانِ این سرزمین کاسته... و حتماً دلش خوش است که غیر از ایّام گُذرای این دنیای دون، در آخرت نیز ـ در بهشتِ برینِ وعدهدادهشده از سوی پیامبر ـ با معشوقۀ خوبرویِ جوانِ سوئدی، بهسعادت بهسر خواهد بُرد!... خُب، تو این وسط چهکارهای؟»
خانمِ مُراجع خداحافظی میکند و «روزِ خوبی داشته باشی!»ای از زبان من میشنود و از در میرود بیرون.
من تنها میمانم و یادم میافتد دیروز صبح که رفته بودم استخر، پس از ۵۰۰ متر شنایِ معمول، وقتی از استخر بزرگ آمدم بیرون، در گُذر از کنارِ استخرِ کوچکتر، چشمم افتاد به مرد عربی میانسال، لباس بر تن. ایستاده بود لبۀ استخر و داشت آموزش شنا میداد به چهار پنج دخترِ نوجوان که کاملآ مُلبس و باحجاب (شلوار به پا، پیراهنِ بلندِ یقهبسته بر تن و روسری گرهخورده دورِ سر)، داخلِ آب مشغول دست و پا زدن بودند.
تویِ استخرِ کمعُمقِ مخصوصِ بچهها هم از بیست و چند کوچک و بزرگی که داشتند آببازی میکردند، دستِکم هفت هشت تاشان دخترانِ مُحجبۀ عرب و سومالیایی بودند.
باز یادم میافتد چندی پیش، خبری خواندم (یا شنیدم؟) که توی استخرِ یکی از محلات پیرامون شهر (که ساکنانش بیشتر خارجیاند) چنین دختران و زنان مسلمان با لباس آنقدر رفتهاند توی آب که مسؤلان استخر ناچار شدهاند کُلی به مقدارِ کُلُر آب بیفزایند. در نتیجه، کسانی که ناراحتی تنفسی داشتهاند ـ بهخصوص افرادِ سنوسالدار ـ حالشان بد شده است.
و این افزایشِ تعداد دختران نوجوان مُحجبه در استخرها از آغازِ همین سالِ میلادیِ جدید پیش آمده که شهرداریِ شهرمان (گوتنبرگ) از سرِ لُطف و مرحمت، اعلام کرده استفاده از استخرها برای افراد بازنشسته و نوجوانانِ کمتر از ۱۸ سال ـ از ساعتِ ۹ تا ۱۵ هر پنج روزِ هفته ـ رایگان است.
پیداست که هراسِ سوئدیجماعت از پیروان حضرت خَتمیمَرتبت (که ماشاالله خیلی رو دارند.*) موجب شده طفلکیها جُرأت نکنند به این مُسلمات مؤمنۀ شنادوست بگویند: «لطفاً با لباس نروید توی استخر!»
درکِ این نکته برایم دشوار است که چرا و چگونه است که برخی قانون (یا در واقع، قاعده)ها در محیط استخری که من میروم جاری است؛ بر دیوارها درشت نوشتهاند که (مثلاً): «چهار ساعت بیشتر نمیشود کسی در استخر بمانَد!» یا: «ورود به رختکَن با کفش ممنوع است!» یا: «استفاده از تلفنِ دستی در رختکَن مجاز نیست!» یا: «با مایو وارد گرمخانه (سونا) نشوید!» یا: «بدون مایو وارد جکوزی نشوید!»... و از اینجور دستورالعملها و تذکرهای البته صحیح و بهجا و مفید به حال همگان، امّا نمیگویند یا نمینویسند که: «خانمهای محترمه لطفاً با مایو ـ بدون لباس ـ وارد استخر شوند!»
باز یادم میافتد که چند سال پیش، در یکی از کشورهایِ دیگر، وقتی رفتم استخر، دیدم همه باید مایو کوچک چسبان داشته باشند. من که نداشتم، ناچار شدم بخرم. نه من رفتم اعتراض و استدلال کنم که: «مسافرم و مایو معمولی دارم. مگر این نوع مایو چه اشکالی دارد؟» و نه مسؤلانِ آن استخر مَرعوب منِ غریب یکلاقَبا شدند یا ملاحظۀ توریستبودنم را کردند.
در بسیاری از استخرها ـ همچنانکه در مسابقات شنا ـ زنان و مردانی که موی سرشان بلند است، حتماً باید از کلاه لاستیکی چَسبان استفاده کنند، مَبادا چند تار مویشان بریزد تویِ آب....
یکی دیگر از قواعد اجباری وارد استخر یا گرمخانه شدن شُست و شوی تن (دوش گرفتن) است. حالا چگونه است که رفتنِ این زنان و دخترانِ مُلبس و مُحجبه با آن لباسهایِ حتماً ناشُستۀ ناپاکیزه، داخلِ آب هیچ اشکالی ندارد؟
با چند تن از هممیهنان «هماستخر» صحبت کردهام متنی کوتاه بنویسیم به زبان سوئدی که: «درست و بهداشتی نیست با لباس وارد استخر شدن!» و امضا جمع کنیم.
تصوّر میکنم اگر (مثلاً) ۸۰ یا ۹۰ درصد مراجعان به استخر چنین اعتراضنامهای را امضا کنند، ترتیب اثر داده شود. امیدواریم مسؤلان دست بردارند از چنین مرعوب شدن و ملاحظۀ بیجاکردن در برابرِ مسلمانانِ مؤمن و پاسخِ مثبت بدهند به تقاضایِ منطقی و بهداشتیِ ما...
البته مُسلماتِ مُحترمه میتوانند بروند تقاضا بدهند به شهرداریِ شهر تا استخری را «زنانه» کنند خاصِ ایشان... یا ـ بهنسبتِ تعدادِ چنان مُراجعانی ـ یک یا دو روز در هفته را اختصاص دهند به جنسِ (نهچندان) لطیفِ این بانوانِ مؤمنۀ پیروِ اسلامِ عزیز!
حالا، باید منتظر ماند و دید چه خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*- پارسال، شنیدم که مسلمانان غیورِ ساکن سوئد اعتراض کرده بودند که: «چگونه است زنگ کلیساها با صدایِ بلند پخش میشود، امّا ما (مسلمانان) اجازه نداریم از بلندگوهای مساجدمان صدایِ اذان پخش کنیم؟»
من نمیدانم مسؤلان چه پاسخی به این اعتراض و خواست مؤمنانه دادند. من اگر بودم، میگفتم: «ای مؤمنان نمازبهکمرزده! اینها هفتهای یک بار، یکشنبهها، چند تا ناقوس میزنند، میروند پیِ کارشان تا یک هفته بعد... شما میخواهید روزی پنج بار ـ از سَحَرگاه تا شب ـ با بانگِ مسلمانیتان گوشِ فَلَک را کر کنید.»
دوست نویسندهای ساکنِ پِراگ ـ در مکالمهای تلفنی ـ میگفت: «باید منتظر باشیم مسلمانان عزیزِ محترم سرازیر شوند به این ممالک کُفر و یک بارِ دیگر ما را ختنه کنند!»
نظرها
حمدی
خانم محترم ممنون . واقعا مقاله خیلی خیلی جالبی بود. حرفهای دل صدها هزار نفر است. ایکاش همانند این مقاله را در مترو، افتون بلادت و واگنر نی هنر میخواندیم
مجید
سلام مطلب شما کاملا بوی نژادپرستی می دهد. شما دریک کشوردموکرات زندگی می کنید، حداقل کمی ازجامعه یادبگیرید. آزادی دین وحجاب حق هرانسان هست. هر آدمی این حق را دارد تا با مایوی پوشیده یا باز وارد استخر شود. اگرکسی به دلیل آشنا نبودن با مایوی پوشیده با لباس وارد استخر می شود، به جای راه ندادنشان به استخر آنها را با این نوع مایوها آشنا کنید. عده ای از بلوندهای مایو دو تیکه پوش هم بدون دوش وارد استخر می شوند ولی امضایی برای نحوه توالت رفتن اونها جمع نمی شه.
محمد
*** مطلبی سرشار از نفرت انگیزی بود. کلیسا فقط یک شنبه ها زنگ میزنه ؟!!!
کرکر
حالا نه که ایرانیها همه مایو پوش اند و اصلا غیرت و تعصب نسبت به زنهاشون ندارند!
ناصر زراعتی
سلام آقای مجید! ۱. کجای مطلب من «بوی نژادپرستی» میدهد؟ ۲. ممنونم از توصیه شما. من تا کنون سعی کرده ام از «جامعه»(هرگونه جامعه ای) یاد بگیرم. من در این یادداشت هیچ حرفی خلاف اصول دمکراسی در یک جامعه دموکرات نزده ام. ۳. کاملا با نظر شما موافقم: «آزادی دین و حجاب حق هر انسان است.» امیدوارم شما هم با من موافق باشید و «حق»ی هم برای آنان که دلشان نمیخواهد دین داشته باشند یا حجاب (خاصي اسلامی) قایل شوید. ۴. با جمله بعدی شما هم موافقم : «هر آدمی این حق را دارد تا با مایوی پوشیده یا باز وارد استخر شود.» البته هر مکانی (از جمله استخر) هم حق دارد که برای خودش قاعده هایی وضع کند. حالا مراجع میتواند موافق آنها باشد و برود از امکانات آن مکان استفاده کند میتواند (یعنی باز هم حق دارد) که نرود چون آن قواعد را قبول ندارد. و اما... ۵. گمانم شما درست مطالعه نکرده اید نوشته مرا... بحث سر «مایو» (پوشیده یا نپوشیده) نیست. «مایو» هم دیگر چیز عجیب غریبی نیست که کسی بخواهد کس یا کسانی را با آن و انواع و اقسامش آشنا کند. این «خواهران مومنه محترمه» (دقیق نوشته بودم که) نه با «مایو پوشیده» که با لباس کامل و روسری و خلاصه با حجاب به اصطلاح رایج شده «اسلامی» و حتا برخی از ایشان با جوراب وارد استخر میشوند. باز جای شکرش باقی است که با چادر و روبنده نمیپرند توی آب! فکر کنم اگر من یا شمای نوعی را خواننده مجسم کند که به این «خواهران» نزدیک میشویم آن هم در محیط و فضای استخر و میخواهیم ایشان را با انواع و اقسام مایوها اشنا کنیم گذشته از اینکه موجب خنده اطرافیان خواهیم شد بعید نیست مورد ضرب و شتم همان خواهران یا برادران مسلمان نیز واقع شویم! و در پایان: ۶. تردیدی نیست که آن (خانمهای) «بلوند مایو دو تیکه (یا یک تیکه)پوش»ی هم که بدون دوش گرفتن وارد استخر میشوند کار زشتی میکنند که بهداشتی نیست و حتما کارکنان استخر اگر ببینند به ایشان تذکر خواهند داد. در آن صورت نیازی نیست وارد مقولاتی چون «نحوه توالت رفتن اونها» بشویم که برگردند به ما بگویند: حق هر انسانی است آن هم در یک کشور دمکرات که هرجور دوست دارد به توالت برود و بعد در آن فضای کوچک بسته هر کار دوست دارد بکند و به هر شیوه طهارت بگیرد! موفق باشد.
reza
با روسری و شلوار و مانتو و احتمالأ بسر بردن به دوران پریود... بدون دوش گرفتن بپر تو استخر چون دموکراسیه؛!!!؟؟؟
reza
دفاع زنان ازحجاب مثل دفاع سیاهپوستان از برده داری ست...
roozbeh
من و خانمم هم در یوته بوری زندگی میکنیم و شاکی این مسئله غیر بهداشتیم. لیست درست کردی خبر کن با کمال میل امضاش میکنیم. ضمنا به دوستی که این مقاله رو نژاد پرستانه میگه عرض کنم در بعضی کشور های اروپایی از جمله فرانسه مهد دمکراسی شما بدون کلاه شنا اجازه ورود به حوض استخر نداری چه زن چه مرد اونهم برای جلوگیری از وارد شدن مو و ضایعات پوست سر به آب . خلاصه کلام دوست عزیزاستفاده از هر چیز و جا راه و رسم خودشو داره.
ناصر زراعتی
آقای محمد! کجای این مطلب «نفرت» مشاهده کرده اید که مینویسید: «سرشار از نفرت انگیزی (!) بود.»؟ و کلیساها معمولا فقط روزهای یکشنبه ناقوس(های) خود را به صدا درمیآورند. ولی گاهی روزهای دیگر (مثلا به مناسبتهای ایام مذهبی) یا برای اعلان خبر درگذشت یکی از پیروان مسیح که به آن کلیسا میرفته چند باری ناقوس میزنند. به این موارد هم باید اشاره میکردم. ممنونم از تذکرتان... موفق باشید.
ناصر زراعتی
آقای rouzbeh! فکر میکنم شیوه درست این است که در هر استخری مراجعه کنندگان در متنی کوتاه و روشن و مستدل اعتراض خود را بنویسند و امضا کنند. مطرح کردن این مساله / مانند تمام مسایل دیگر اجتماعی / در مطبوعات و رسانه ها حتما موثر خواهد بود.
ناصر زراعتی
حمدی موافقم با شما. چنین نوشته هایی باید در مطبوعات سوید (از جمله همین روزنامه هایی که نام برده اید بخصوص «مترو») چاپ شود. من اگر میتوانستم به سویدی بنویسم (طوری که نوشته ام را سردبیر روزنامه نیندازد توی سطل زباله) این کار را میکردم یا همین نوشته را با اندکی اصلاحات لازم به سویدی ترجمه میکردم و میفرستادم برای روزنامه ها... خوشبختانه هموطنان (بخصوص جوان) زیادی هستند که تسلط کامل به زبان سویدی دارند و چنین کاری از دستشان ساخته است. اگر خودشان بنویسند چه بهتر... اگر هم دوست داشتند میتوانند این نوشته را به سویدی ترجمه کنند... من خوشحال میشوم و تصور میکنم تاثیر داشته باشد.
آرش
احتمالا کلیسا ندیدید تا بحال. کلیسا روزی 3 بار ناقوس می زنه و اگر خونه شما مثل من نزدیک کلیسا باشه حتی صدای حرف زدن خودتون را هم نمی شنوید. حداقل سعی کنید از مردمی که سوئد زندگی می کنند برای نوشتن داستان استفاده کنید که اینطوری ***!
رضا محمدی
یک مطلب میتونه حتی موضوع درستی را مطرح کند ولی باز هم بوی نژادپرستی بدهد. به نظر من این مطلب هر چند موضوع بهداشت را مطرح میکند که احتمال دارد درست باشد (لازم بود مثلاً در باب زیاد کردن میزان کلر در استخر ارجاع ذکر شود تا بشه با اطمینان بیشتری در مورد کلیت موضوع نظر داد)، ولی بوی تند نژادپرستی از اکثر جملاتش بلند میشود. نقد دین فرق داره با پیش قضاوت در باب افراد پیرو اون دین.
الف
*** کننده بود این مطلب. خود غربی ها اینطوری فکر نمیکنند که ماها اینطوری در مورد مسلمان و حجاب فکر میکنیم. از اون طرف بوم افتادیم.
لهاسا
باشه تو خوبی، تو متمدنی، تو تمیزی، تو بهداشتی هستی. لابد اونایی که مایو میپوشن جنسشون (خیلی هم) لطیفه. مطلبت اصلا هم لحن تحقیرآمیز و نفرتبرانگیزی نداره. منتها این مطلبتو ببر توی تابلوی اعلانات استخر محلهتون نصب کن نه تو رادیو زمانه.
مجتبی
بیشتر متنی بود سرشار از تنفر درونی یک فرد به علت های گوناگون از پیشینه خودش به خاطر مسائل سیاسی و یا فرهنگی تا یک متن درباره بهداشت ! اینکه آن خانم انتخاب کرده مسلمان باشد یا حجاب داشته باشد همانقدر به شما مربوط است که یک فرد مذهبی بخواهد به شما ایراد بگیرد که چرا حجاب ندارید ! متاسفانه نوشتاری بود سرتاسر نفرت و بدگویی از پیروان یک آئین خاص تنها به خاطر قبول یک عقیده که در آن ازاد هستند چگونه رفتارهای اجتماعی خودشان را بپذیرند
fereshteh
بوی گندِ نژاد پرستی و قضاوتِ بی پایه و اساسِ این نوشته خیلی بیشتر از غیرِ بهداشتی بودن شنا با اون لباسهای "حتما نا شستهٔ ناپاکیزه" حال منِ نا مسلمان رو به هم میزند. کمی یاد بگیرید از اون فرهنگی که سالهاست پذیرای شما با همی اتفوتهتون بود. شما یک گشتِ ارشادی خوبی میشدین در ایران.
ستاره
حجاب نفرت انگیز است.
علی صومی
یکی رفته بود مهمونی به صاحبخونه گیر داده بود چرا فلانی رو دعوت کردی؟
امير
سلام واقعاً ممنون از مقاله زيبا و بجا. من ساكن كانادا هستم. اتفاقاً اين جماعت اينجا هم همين بساط رو دارن. من يك مدت استخر مى رفتم به اتفاق همسر و دخترم. اينقدر اين بانوان مسلمان با چادر و چاقچور اومدن تو آب كه حال هممون بهم خورد الان يك ساله بى خيال استخر شديم.
لیلا علی نسب
خجالت نمی کشید این مطلب و چاپ کردید؟ یعنی این قدر کمبود مظلب دارید؟ این چه مطلبیه؟ نه نوشته خوبیه نه روانه موضوعشم که نژاد پرستانه هست. خوب تعطیل کنید یه کانال تلگرام بزنید مطالب چرندتون و اونجا بزارید رسانه ان مثلا
شایسته
واقعاً شرمآور است انتشار چنین یادداشت توهینآمیزی به زنان مسلمان از جانب رسانهای خود را علیه تبعیض معرفی میکند.
mohammad
کنایه های موجود در متن و قضاوت در مورد نیات کسانی که نویسنده حتی آنها را نمی شناسد بیشتر اشاره به این می کند که نویسنده یک بهانه گیر آورده برای تحت فشار گذاشتن اقلیت مسلمان٬ بسیار باعث تاسف هست
زينب
هيچ نژادي از نژاد ديگر تميزتر و لطيف تَر نيست. شما به بهانه پاكيزگي و نظافت، از هيچ توهين نژادي، مذهبي و جنسيتي فروگذار نكردين. عكس خبر شما، خانمي با مايو پوشيده رو نشون ميده و خيلي از استخر ها در اروپا اون رو مجاز ميدونند. متاسفانه برچسب زدن ، قضاوت و نگاه تحقيرآميز باتلاقيه كه مبلغش رو هم در خود فرو خواهر برد و از اون مستثني نخواهيد بود.
شهروند
این نوشته یک نمونه تیپیکال از نوشته نفرت نژادی است که در سوئد میتوان به اداره https://www.bra.se مراجعه و به عنوان جرم نفرتپراکنی (به سوئدی hatbrot) در زیر بخش اسلامترسی (به سوئدی islamofobi) از آن شکایت کرد. غیربهداشتی بودن شنا با لباس در یک محیط بسته آبی یک مسئله واضحی است اما این نوشته اصولا در مورد بهداشت نیست بلکه در مورد ایجاد نفرت نسبت آدمهایی با یک نگاه خاص مذهبی است که بنابر نگاهشان در مورد پوشش (که به من و شما ربطی ندارد همانطور که دوست داریم نگاه من و شما هم به آنها ربط نداشته باشد) و حتی شاید ناگاهی یک رفتار نامناسب (غیر بهداشتی) اجتماعی دارند. راهکار تصحیح این رفتار هم ساده است: درخواست از مسئولان استخرها برای توجه به یک رفتار غیربهداشتی و جلوگیری از آن توسط قوانین و همچنین آموزش. برای کسانی هم که همچنان استفاده از استخر مختلط برایشان مشکلزا است اختصاص ساعات اختصاصی با توجه به تعداد جمعیتشان.وسلام.
غزل
"جنس (نه چندان) لطيف اين بانوان ..."، بعد هم از نژادپرستانه خوانده شدن متنشان تعجب مي كنند! كل متن سرشار است از كلمات و جملات نژادپرستانه :(
يك ساكن امريكا
آيا مطمئن هستيد چيزي كه تن اين خانمهاي محجبه هست لباسه و مايو نيست؟ فرق لباس و مايو فقط در جنس متريال هست. اگر در اينترنت سرچ كنيد modest swimwear مايو هاي بسيار زيادي مي بينيد كه يا به صورت تي شرت يا بلوز آستين بلند همراه با شلوارك يا شلوار هستد. در امريكا هم خيلي خانم هاي مسيحي دوست ندارن مايو هاي باز بپوشند و اينجور مايو هاي پوشيده را مي پوشند. من خودم بارها و بارها ديدم. متاسفانه بيشترين افرادي كه معمولا دوست دارن به مسلمون هاي با عقايد متفاوت تر سختگيري و اذيت كنن ما ايرانيا هستيم نه مسيحي ها يا مسلموناي ساير كشورها. نمي دونم شايد براي اينكه نوع حكومت جاري مردم را اينطوري بي رحم بار اوورده و انگار از تمام مسلمون هاي دنيا شاكي هستن. متاسفم از متن پر از نفرتتون.
يك ساكن امريكا
در ادامه كامنتم بايد بگم خيلي رقت انگيزه كه شخصي در مهد دموكراسي زندگي كنه ولي حرفاش اينطور بوي نفرت و بي احترامي به عقايد ديگران بده. كي مي خوايد ياد بگيرين اون خانم مراجع محجبه تون كه به تازگي مسلمون شده به خودش مربوطه و لازم نيست انقدر به علتش فكر كنين كه حالا حتما شوهرش مسلمون بوده و ... من خودم حجاب ندارم اما هرشخصي رو با هر اعتقادي محترم مي شمارم تا وقتي كه آزاري براي ديگران ايجاد نكنه.
شهروند
این نوشته یک نمونه تیپیکال از نوشته نفرت نژادی است که در سوئد میتوان به اداره https://www.bra.se مراجعه و به عنوان جرم نفرتپراکنی (به سوئدی hatbrot) در زیر بخش اسلامترسی (به سوئدی islamofobi) از آن شکایت کرد. غیربهداشتی بودن شنا با لباس در یک محیط بسته آبی یک مسئله واضحی است اما این نوشته اصولا در مورد بهداشت نیست بلکه در مورد ایجاد نفرت نسبت آدمهایی با یک نگاه خاص مذهبی است که بنابر نگاهشان در مورد پوشش (که به من و شما ربطی ندارد همانطور که دوست داریم نگاه من و شما هم به آنها ربط نداشته باشد) و حتی شاید ناگاهی یک رفتار نامناسب (غیر بهداشتی) اجتماعی دارند. راهکار تصحیح این رفتار هم ساده است: درخواست از مسئولان استخرها برای توجه به یک رفتار غیربهداشتی و جلوگیری از آن توسط قوانین و همچنین آموزش. برای کسانی هم که همچنان استفاده از استخر مختلط برایشان مشکلزا است اختصاص ساعات اختصاصی با توجه به تعداد جمعیتشان.
یک نفر
واقعا برای نویسنده این نوشته متاسفم. نوشته خیلی خوب نشون می ده که مشکل ایشون نه استخره و نه بهداشت مشکل ایشون اینه که چرا کسی باید حجاب و اسلام رو انتخاب کنه ..اگر با ایشون بود همه رو مجبور می کردن مطابق نظرات ایشون لباس بپوشن و رفتار کنن .. اما حالا که به صورت کامل نمی تونن این کار رو بکنن کمین می کنن تا جایی بهانه ای پیدا بکنن و اعمال نظر بکنن ... کسی که حجاب رو انتخاب کرده باید از نظر ایشون دچار یه سری محدودیت ها بشه تا بفهمه که بهای انتخابش چیه، حالا یا متنبه می شه و برمی گرده از تصمیمش و یا حداقل آزاری که ایشون از دیدن این ادمها - به قول خودشون نه چندان لطیف!!_ دچارش میشه تلافی میشه . متاسفانه امثال ایشون دموکراسی رو تا اونجایی دوست دارند که بهشون ابزار می ده برای انتقام گرفتن از کسانی که فکر می کنند در آزاری که در طول عمر دیدند مقصرند. آدمهایی که در جهان واقع ممکنه هیچ آزاری به ایشون نرسونده باشن مثل همون خانم محجبه مسلمان. ایشون بهتره علاوه بر بهداشت جسمی کمی هم نگران بهداشت روانی تون باشند.
شكيبا
دوست ساكن اروپا قطعا تفاوت مايوي پوشيده و لباس معمولى مشخصه. منم ساكن سوئدم. اين خانما با لباس معمولى بيرون داخل استخر مى شن نه مايوي مخصوص. طبعا زير اون لباس شورت هم پاشون هست. مى دونين چند تا بچه تو اون آبا بازى مى كنن؟ چرا بايد پاچه شلوار خاكى و عباي بلندي كه باهاش رفتن تو مترو و تاكسي توى آب استخر شسته بشه؟ نمى شه به اين فرهنگ نادرست اعتراض كرد چون شماها مى گين نژادپرستى. شما به جاي مبارزه با نژادپرستى يه سانسور دامن مى زنين.
موسوی
تنها نکتۀ منطقی بحث شما غیربهداشتی بودن ورود به استخر با لباس معمول است که چارهاش قطعا مراجعه به مسئولان سوئدی است و نوشتن متنی پر از طعنه و کنایه به مسلمانان و گمانهزنیهای سطحی و جانبدارانه دربارۀ دلیل مسلمان شدن یک غریبه، بعید است ذرهای به حل این مشکل کمک کند. جالب است که خودتان در کامنتها اصرار دارید که متوجه نژادپرستانه و پرنفرت بودن متنتان نمیشوید. واقعا نمیشوید؟ اگر بحث استخر است چرا متن شما باید با خاطرۀ دیدار زن مسلمان در کتابفروشی شروع شود؟ واقعا فکر میکنید به شما ربطی دارد که چرا آن خانم ترجیح میدهد توی گرما حجاب داشته باشد؟ یا زنان مسلمان باید به خاطر این که آن جنس لطیف بلوند مایوپوش موردپسند شما نیستند از صحنه اجتماع حذف شوند؟ فعلا که این طور که پیداست مسلمانی برای ختنه کردن شما نیامده، شما دارید هر چه دلتان میخواهد نثار مسلمانان میکنید. از قضا بنده هم ساکن یوتهبوری هستم و ندیدهام در استخر آن قدر آسانگیر باشند که بگذارند کسی با لباس بیرون وارد استخر شود، احتمالا حدس دوستی که گفتهاند لباس آنها مایوی پوشیده است و چادر و چاقچور نیست صائبتر از حرف شما باشد. از رادیو زمانه متعجبم که چنین متن سخیفی را منتشر میکند.
شكيبا
در ضمن منم نزديك كليسا زندگى مى كنم. فقط يكشنبه ها صداى زنگش مى آد و مواقع محدود ديگه ايدر سال. نه روزي سه يا پنج بار!
موسوی
عبارت Islamic Swimwear را در بخش تصاویر گوگل سرچ کنید تا متوجه اشتباهتان بشوید.
علی
"پیروان حضرت خَتمیمَرتبت (که ماشاالله خیلی رو دارند.*) " "مُسلمانان کم بودند، تو هم مسلمان شدی؟" "یک یا دو روز در هفته را اختصاص دهند به جنسِ (نهچندان) لطیفِ این بانوانِ مؤمنۀ پیروِ اسلامِ عزیز!" "ای مؤمنان نمازبهکمرزده! اینها هفتهای یک بار، یکشنبهها، چند تا ناقوس میزنند، میروند پیِ کارشان تا یک هفته بعد… شما میخواهید روزی پنج بار ـ از سَحَرگاه تا شب ـ با بانگِ مسلمانیتان گوشِ فَلَک را کر کنید." آقای زراعتی گفتند کجای متن نفرتانگیز است. این جملات اگر نفرتانگیز نیست چیه؟ شادابکننده است؟ از رادیو زمانه بعید است که چنین متنی را منتشر کند. متنی که به غیر از این موارد، چقدر ضعیف و شلخته و بیدروپیکر است.
انوش
این که بنویسید رفتن در استخر با این لباس های حتماً ناشسته و ناپاکیزه!، یه چیزی بیشتر از نفرت همراه خودش داره. خیلی جالبه که خود اون جماعت اروپایی به حضور خانم های مسلمان با لباس های محجبه اعتراضی ندارند ولی این دوستان ایرانی ساکن غربت کاسه ی از آش داغ ترند. ولله خیلی خوبه که شماها دست تون از تصمیم گیری و سیاست گذاری و دولت مداری کوتاهه.
الهام
ادبيات و نحوه نگرشتون رو نپسنديدم. اين كه چقدر اين مايوهاي پوشيده بهداشتي يا غير بهداشتي هستند رو نمي دونم ولي چيزي كه توي نوشتار شما بسيار ناراحت كننده بود لحن تمسخر آميز و اسلام ستيز شما است. به نظرم وقتي ميخوايد راجع به چيزي انتقاد كنيد ادب رو رعايت بكنيد.
علی
اول اینکه در ممالک عرب رفتن زنان با لباس به داخل آب بسیار متداول هست بندگان خدا به سبب مسلمانی نه به سبب این سنت محلی کاری کردند که ان شالله خدا هدایتشان کنند انجام ندهند. مومن کاری نمی کند که خود و دینش را در معرض اتهام قرار دهد. دوم اینکه از کجا فهمیدید فرد عاشق همسرش شده رفته مسلمان شده. افکار پوسیده شما همین قدر ارزش دارد. همسر بنده ایرانی نیست مسلمان شده از شما که گویا مسلمان زاده اید بهتر کتاب خدا و حدیث می داند به زبان عرب صحبت می کند و مشکلی هم ندارد. اگر هم پای بحث با ایشان بنشینید مطمئنا خشتکتان را بر سرتان می کشند که هیچ سوادی از دین نداشته به خصومت با آن بر خواسته اید. و در کل خشتک ناشسته زن مسلمان به ز بوی خنزیر زنان شما که اصول اولیه طهارت را فراموش کردند. من که خودم همیشه با حفظ شعاع مشخصی از کنار مرد و زنان گبر راه می روم.
Nahal
شما کتاب میفروشید؟ خوب چند تا از اون کتابهایی که میفروشید رو بخونید شاید کمی ***پیدا کردین.
شاهد
جماعت "اسلام پناه" از یک مقاله چنان بر اشفته اند که انگار توهین به شخصیت شان کرده اند و چه شخصیتی که به رفتن یا نرفتن با مانتو و مقنعه در استخر بند است . در ایران اسلامی شان برای رنگ روسری و بالا رفتن پاچه شلوار زنان یک میلیون و دویست هزار زن را در یک سال خیابان متوقف کرده اند مورد توهین کلامی قرار داده اند و شصت هزار نفراز انان را دادگاهی کرده اند انگاه "اسلام پنا هان" کسی که گفته است لطفا اگر می خواهید با مانتو و مقنعه به استخر بروری در خواست کن استخری در خو ر تو برایت مشخص کنند" نزاد پرست می نامند ! زهی اندکی شرم .
چغاد
ختنه که امری نیکوست حتی در فیلمهای پورنوگرافیک نیز از آلت های ختنه شده استفاده می کنند.پس مردم را از ختنه شدن نرسانيد.
وحید
دوستانی که ایراد میگیرند به متن و نوع نگارش این نویسنده و میگویند بوی نژاد پرستی میدهد باید متوجه این نکته باشند که وقتی در قلب اروپا تروریست پرورده میشود و با گذرنامه شینگن وارد ترکیه میشود تا بتواند به دولت اسلامی بپیوندد نتیجه سهل انگاری و احترام بیش از اندازه به عقیده این نوع آدم هاست! شهروند اروپا باشی دوازده تا بچه داشته باشی تو خونت برده داری بکنی یک زن در اروپا و چند زن در کشوری که از آن جا آمدی داشته باشی و.... محال ممکن است که از اروپایی جماعت که پوشش و حجاب جایگاهی در زندگی شان ندارد متنفر نباشی باور بفرمایید یک نفر که با لباس و پتو میرود استخر آن زنی را که لباس معمولی شنا پوشیده را یک کافر ذمی میداند وپایش بیفتد ممکنست سرش را هم جداکند متاسفانه گند کار هنوز آنقدر ها بالا نیامده که عزم جدی برای برخورد با این نو کیشان افراطی در مسئولان تصمیمی گیر اتحادیه اروپا و کشورهای ی چون فرانسه و بلژیک و حتی شمال اروپا و... بوجود بیاید
مجید
شرم آوره زبان و ادبیات این مطلب. سخن از بهداشت درست است اما قبل از آن باید فکری برای این همه الودگی ذهنی و زبانی امثال این نویسنده کرد... آن آلودگی با دوش و لباسی میره، این نمیره...
مجید
به نویسنده باسواد کتابفروش هم بگید که صراط المستقیم درست نیست... فرق ترکیب وصفی و اضافی رو نمیدونند.
داریوش
نوشتار بسیار خوب و منطقی و بجایی بود. مردم متمدن جهان به ویژه اروپا باید به خود بیایند و دست از انفعال در برابر رفتارهای غیرمتمدنانه ی مسلمانان که برآمده از سرشت واپسمانده ی اسلام است بردارند. با چراغ خاموش از کنار این کارها گذشتن، هیچ نتیجه ای ندارد مگر خواست های بیشتر و بیشتر از سوی مسلمین!
علی
به نفرت انگیز بودن نوشته و نگاه دوست نویسنده کاری ندارم. به این که عمو جان بوقی که در آن میدمی گوش خودت را هم ممکن است کر کند هم کاری ندارم. فقط دوست دارم با آقای روشنفکر کتاب فروش بشینیم و مسابقات قهرمانی شنای جهان را در بخش زنان و مردان ببینیم و تعداد شناگرانی که با لباس کامل در مسابقه شرکت میکنند را ببینیم. البته واضح و مبرهن است که اگر چشم آبی و موی بور داشته باشی میتوانی با لباس شنا کنی ولی اگر عرب یا سومالیایی باشی آقای روشن فکر و نویسنده ما به خودش جرات میدهد که از دینت و دین شوهرت بپرسد و بعد به شنا کردنت گیر بدهد و نامه بنویسد که راهت ندهند به استخر و آخر سر هم همه این خزعبلات را رادیو زمانه منتشر میکند.
خسرو
عالی بود امیدوارم که بتونید به خواسته تون برسید در برابر این باورهای پوسیده و متحجر و خطرناک باید تمام قد ایستاد، من خیلی خوب اسلام و مسلمین رو میشناسم خیلی خوب، چه بسا که خیلی هم ازشون آموختم که چطور به دنیا و بقیه ی انسانهای غیر مسلمون نیگا میکنن، حالا خیلی از این کامنت گذاران که از اسلام تنها بوی خوش جانماز مادرشون به مشامشون رسیده و منتظرن ببینن کجا چیزی مورد ظلم قرار گرفته حالا میخواد یه دختر تو استخری در سوئد باشه یا یه طوطی تو جنگلهای امازون تا با حربه ی احترام به عقاید و نفرت زدایی و نژادپرست ستیزی به جنگ زر و زور و تزویر برن :)))) من معتقدم که جامعه ی سکولار و آزاداندیش اروپا، در آینده ی نه چندان دور، عقوبتی بسیار سخت رو به جهت ِ بشر دوستیش خواهد دید، اونجایی که در دوراهی احترام به عقاید این موجودات و حفظ ارزش های انسانیه بشریت مدرن، باهاس دست به انتخاب ِ خیلی دردناک بزنن، حتا همین امروز هم وضعیت بسیاری از مناطق ِ اروپا، به دلیل قدرت گرفتن متعصبین مذهبی، از شرایط ِ خطرناک عبور کرده: گــِتوهایی در قلب اروپا که با پولهای بی حساب عربستان و قطر و امارات، دست اندرکار ساخت نسلی از متحجرین خشونت گرا شده که چون دملی چرکین و سرطانی، سلامت این جوامع رو نشونه گرفته. خوشبختانه حزب سوسیال مسیحی در همین المان با جدیت بیشتری خواستار تصویب قانونی برای کنترل اشاعه ی اسلام وقطع کمک مالی خارجی به مساجد آلمان شده اینها در مقیاس کلان، البته مثل یهودیهای فراری از دست نازی ها نیستن، بلکه نازی های مدرنی هستن که روش مظلوم نمایی و خود قربانی نمایی رو خوووووووووووووب یاد گرفتن و به قصد تسخیر و ضمیمه کردن سرزمین های نو به قلمروئه سرزمین های خلافت اسلامی، از هیچ مکرُ فریبُ نیرنگُ ترفندی فروگذار نیستن. ترجیح میدم الان به سنگدل بودنُ همنوع دوست نبودنُ حیوون بودن متهم بشم تا در آینده ی نه چندان دور ِ سقوط عقلانیتُ مدرنیت ُ زوال ِ سکولاریسم در اروپایی کهدست ِکم توی تاریخ معاصر و از چند سده ی قبل تا الان، پرچم دار عقلانیت و خردورزی جهان بوده ؛ فقط تماشاگر یا از اون بدتر تحت تاثیر تصاویر ملال آور پرچم حمایت از این متعصبین و متحجرین رو دست بگیرم.
بهزاد مهرانی
مطلب خوبی بود. عزیزانی که میگویند نژادپرستانه بود احتمالا دین را هم نژاد میگیرند. اگر کسی معتقد باشد که این نطلب دینستیزانه بود شاید قابل تامل باشد و ایرادی هم ندارد اما نژادپرست خواندن هم از آن حرفها است. در مورد حجاب هم اگر کسی میتواند از حجاب دفاع کند کسانی هم باید باشند که آن را نقد کنند. به نظر من حجاب اسلامی در شکل اختیاری آن هم به معنای به اختیار پذیرفتن زنستیزی و بردگی انسان است. ایرادی هم ندارد. کسی دوست دارد اختیاری بپذیرد اما من هم باید حق داشتم باشم که نظرم را بگویم.
ناصر زراعتی
یک. ممنون از همه همزبانانی که این یادداشت طنزآمیز را دقیق خواندند و آن را درک کردند. دو. در مورد آنان که با دقت نخوانده اند... شاید هم اصلا نخوانده اند یا نگاهی سطحی به آن انداخته اند و گذشته اند... و نیز اهالی روستای «تعصب» که هیچ گاه هیچ سخنی باایشان نمیتوان رد و بدل کرد.... و کسانی که «طنز» را درنمی یابند یا به هر دلیل نمی خواهند دریابند.... فقط می توان تاسف خورد و گفت: «مردم اندر حسرت فهم درست!» سه. یاد حکایت طنزآمیز دیگری از عبید زاکانی نازنین افتادم: ترسابچه ای صاحب جمال مسلمان شد. محتسب فرمود که او را ختنه کردند. چون شب درآمد او را بگایید. بامداد پدر از پسر پرسید: «مسلمانان را چون یافتی؟» (پسر) گغت: «قومی عجیب اند. هر کس که به دین ایشان درمی آید روز کیرش می برند و شب کونش می درند.»
موسوی
جناب زراعتی من جای شما بودم دیگر ادامه نمیدادم. حالا زدهاید به کوچۀ طنز بود و شما کمهوشها نفهمیدید. حربهتان خیلی نخنماست و چطور شده که تازه یادتان افتاده به کارش ببرید؟ شما در هیچ مطلب طنزی هم حق ندارید آدمها را تحقیر کنید، دربارۀ دلایل مسلمان شدن و مسلمان بودن آدمها چرند ببافید و خواستار محدود شدن یک قشر جامعه شوید. شوخی و طنز هم شده عذر بدتر از گناه جماعتی که هر حرف نامربوطی میزنند و بعد بقیه را متهم میکنند به نداشتن حس طنز. مطلب شما طنز بود یا جدی سخیف بود و بسیار هم سخیف بود.
بر دا
به نظر من موی بدن مردها هم در استخر چندش آوره ...... بخصوص که زن ها بنا بر عرف مجبور به اپیلاسیون هستند ولی مردها بخصوص از نوع خاورمیانه ای با اون موهایی که سطح بدنشون رو گرفته می پرند توی استخر .
شاهد
جناب زراعتی عزیر ختم کلام با طنز عبید پاسخ در خوری به اهالی روستای تعصب بود . به ازخود بیگانگانی که با اویزان شدن به این یا ان عقیده برای خویش کسب "شخصیت و هویت " می کنند . بیاد اوریم همین کسب هویت اسلامی به شورش هویت طلب سال 57 انجامید .و انکس که سال 58 از دختر 16 ساله ای شکایت کرد که در نیاوران با مایو به استخر خانه اش رفته بود از همین تو ده مسلمان هویت خواه بود . بیاد بیاوریم که ان دختر زیر شلاق حکومت اسلامی اینان کشته شد . حال این جماعت اهل روستای تعصب " نژاد "جدیدی کشف کرده اند . "نژاد اسلامی" و با این سخن مثلا ضد نژاد پرستی خودشان راهم نژاد با همان شاکی کرده اند و همچون او از مرگ ان دخترک خم به ابرو نمی اورند .
بر دا
قابل توجه نویسنده و رضا و همه مردهای پیر و جوانی که هیچوقت خودشون رو در آینه نمی بینند!!!
بهنام
من فقط یک سئوال از این به اصطلاح مسلمین مسجد ندیده که اینجا اعتراض کرده اند مطلب نژاد پرستانه است دارم و آن اینکه : آیا خودشان حاضرند در همان آبی که با هزاران انگل و باکتری و احتمالآ خون حیض ، به خاطر عدم تعویض نوار بهداشتی بانوان محجبه و مومنه ، آلوده شده ، آب تنی و شنا کنند یا خیر ؟ طرز فکر شما مثل همان جاهلینی است که بانو ( فرخنده ) را به خاطر مبارزه با جهل و خرافات با آن طرز فجیع کشتند و حتی پیکر بی جانش را به آتش کشیدند . ما همان ملتی هستیم که با پای پیاده تا کربلا می رویم ولی اصلآ و ابدآ حاضر نیستیم عرض 40 متری یک خیابان را از پل عابر پیاده بالا رفته و رد شویم و یا احترامی برای عبور از چراغ قرمز قائل نیستیم و از روی اجبار بعضی از اوقات رعایت می کنیم . پس همان بهتر که در جهل و خرافات خود غوطه ور باشید و هرگز در راه نعالی و پیشرفت و آگاهی قدمی بر ندارید و در همان جهل ( مرکب ) خودتان بمانید ، باشد که دستورات دین مبین اسلام محمد کذاب را مو به مو به مرحله اجرا در آورده باشید . جناب زراعتی با تشکر از مطلب جالب و مفیدتان و ضمن آرزوی موفقیت ، از وز وز اسلام گرا ها آن هم از نوع ایرانیش نهراسید ، چون ( عرض خود می برند و زحمت ما می دارند ) و با شجاعت به انتقادات مفید و سازنده خود ادامه داده و خواسته به حق و منطقی خود را با جمع آوری امضا< و طومار حتمآ پیگیری نمائید .
bahamani
نژادپرستانه البته نیست چون در ایران هم خیلی ها اینطورند! به نظر میرسه یه عده ایرانی غرب نشین خیلی در پوست غربی ها فرو رفتند و خودشون رو جدای از مردمان خاورمیانه می دونند یا فکر می کنند همه ایرانی ها مثل خودشون و دوست و فامیل شون مشکلی با استخر مختلط ندارند !
امید
برای رادیو زمانه بسیار متاسفم برای انتشار این نوشته سرشار از نژاد پرستی ، واقعا چه زیبا گفته اند که ابتدا یه سوزن به خود بزن بعد یه جوال دوز به دیگران، واقعا دست کیهان ، رجا نیوز، جهان نیوز و ... را از پشت بسته اید/ واقعا برای مسئولان رادیوزمانه بسیار متاسفم
حسین
فقط میخواستم ببینم من چوم اسمم "اسلامی"ه میذارید کامنتو یا نه؟! وگرنه از این متن نژاد پرستانه توقع بیشتری از ایرانیان جوگیرِ "خارج نشین" نمیره.
ساكن بلاد كفر
اينكه متن و نحوه نگارش مغرضانه بود شكى توش نيس. ولى به جا اين همه نيش و كنايه تو اون نامه تون به دوستان مايو اسلامى رو معرفى كنين. هم پوشيدس هم ديگه نيازى نيس شما اينقد تا فيها خالدون بسوزى كه ٤ تا مسلمون اومدن يه آبى به تن بزنن.
Taraneh
ممنون از این مطلب جالب. ربط دادن شلختگی و این کار غیربهداشتی دیگر ته داستان ماست! ما هنوز خیلی راه داریم تا درک صحیح از دمکراسی و اینجور موضوع ها تا طرح و تکرار نشوند جا نمی افتند، مرسی از تلاش شما
ata
دگرستیزی به هر قیمتی و از هر راهی. واقعا مقاله نفرتزاست چرا که هدف مقاله تحقیر و توهین به عقیده و اندیشه و عرف گروهی از شهروندان در یک جامعه ی مثلا دموکراتیک اروپای با تمدن حشی خود است. غربی که در تاریخ خود وحشیانه دست به چپاول و غارت ملل و انسانهای بی گناه زده و میزند؛ غربگرایانی که تمدن بشر را غرب میدانند و تاریخ دیگر ملل و فرهنگها را وحشی و عقب مانده. آقایی که ادعای دموکراتیک بودن داری در این مقاله دموکراسی که توهین و تحقیر و به عنوان فرهنگ غالب سرکوبگر باشد دموکراسی نیست. دموکراسی اکثریت نیست دیگر این را باید فهمید؛ دموکراسی تعامل و همزیستی مسالمت آمیز است دموکراسی زمانی جایگاه دارد که فرهنگ استعماری مدرنیته فراموش شده باشد. شمایی که مقاله مینویسید خواسته یا ناخواسته تبعیدی هستید که هیچ حقی برای کسی مانند خودتان که تبعیدی است حاضر نیستید همزیستی داشته باشید. شما و امثال شما یک چیز میخواهید بگویید اینکه غرب یعنی آرمان بشر و تمدن غرب تمدن والای بشری در تمام تاریخ بشری بوده است. اما این را بدانید که تمدن و فرهنگ غرب نیز تمدن و فرهنگی به سان دیگر تمدنها و فرهنگهاست. کسانی مثل شما که دم از دموکراسی میزنند دموکراسی مدگرا و مصرفگرای و استثمارزده ی غربی را میخواهند که همرنگ جماعت شدن اصل اساسی انهاست. دیگر بس است دیگرستیزی به هر قیمتی و زیر هر توجیه و مصادره به مطلوبی.
لهاسا
شما دست از توهین کردن بر نمیدارید، بعد پیروان حضرت ختمیمرتب رو پررو خطاب میکنید. این خانه از پایبست ویران است. عزیزم شما طاقت شنیدن انتقاد نداری و احتمال برخطا بودنت رو درنظر نمیگیری، چرا بقیه رو به تعصب و نفهمی متهم میکنی؟ فکر نمیکنی اصرار بر ادعایی که بطلانش واضحه، خودش بزرگترین تعصب و نفهمیه؟ البته به شما حق میدم. خیلی شجاعت میخواد آدمی به سن و سال شما قبول کنه که عمری طنز رو با توهین و تحقیر اشتباه میگرفته. این هم جالبه که رادیو زمانه، کلمهی «عقل» رو از کامنتی سانسور کرده، بعد لطیفهی پورن این آقا رو تمام و کمال درج کرده. نمردیم مصادیق آزادی بیان رو هم دیدیم. نکنه نهایت تمنای شما از آزادی سانسور عقل است به نفع پورن و اروتیسم؟
مهتاب
جناب زراعتی، یهو بعد از چند روز متوجه شدید که مطلب طنز نوشته بودید؟ از اول نمیدانستید؟ وقتی اینهمه اعتراض شد (و به حق) فکر کردید طنز دیوارِ خوبی است که میشود پشتاش پنهان شد و از تیررس در امان ماند. و البته: طنز با فحاشی فرق دارد.
لهاسا
نوع مخالفت شما و آنهایی که میگویید طنز شما را درک کردهاند، بسیار شبیه است به برخورد حکومتیهای ایران با منتقدینشان. «وز وز اسلامگراها» و «خس و خاشاک» از یک واژهنامه بیرون میآیند. نادیده گرفتن رای مخالف، با بیان «مردم، اندر حسرت فهم درست» همان حرفهایی است که طرف میگفت «روشنفکرند، اما به اندازهی یک بزغاله فهم ندارند.» فقط دست تقدیر یا به قول ساینتیستها، خطای سیستماتیک، بوده که جایگاه شما و آنها را با هم عوض کرده. وگرنه از یک قماشید.
الزام
اصلا همینکه وازه ی روستا و تعصب را با هم آورده اید نشان می دهد چه پ هستید. لطفا این کامنت را سانسور نکنید .سایتی که خودش را به زور حامی اخبار طبقه ی کارگر و اقلیت ها میداند شرمساری چاپ چنین مطالبیو ما از یک رسانه ی اوپوزیسیون که دست کمی از بی بی سی و ...ندارد توقعی بیش از این نداریم . از هر دری مطالب دارد از هر دری....از نویسنده ی زن آزار بگیر تا اپوزیسیون مسلمون کش..... نکته ی دیگر هم هست که زراعتی می گوید یک دسته از خوانندگان که با دقت خوانده اند ببخشید متن رساله ی دکتری مارکس است که آیا کسی کمی با دقت کمتر و بیشترخوانده باشد. یک گزارش *** از یک روز دلربای ایشان است و بس. دوما لایه های معنایی متفاوت را هم برای این متن بیخیال شوید لطفا چرا که آن موقع فکر می کنیم از ترس سانسور مجبور شده اید اینگونه نگارش کنید. پس به قول خودتان شهری ها ی غیر متعصب : کیپ کلم و وا بده.
مهران
آقای زراعتی، برادر ، این چه دسته گلی بود آخر عمری به آب دادی؟ عزیز, تو در جامعه سوید چه یاد گرفته ای؟ احتمالا هیچ چیز، اخر به اعتراف خودت حتی نمی توانی زبانشان را هم به خوبی بنویسی. این که گفته ای طنز نیست برادرم. این خود_ کینه ورزی به انسانهاییست که وجدانا هیچ کدامشان را نمی شناسی صرفا برای خوشمزگی ست نزد انسانهایی که به خوبی می شناسی. خوشحال باش که این همه انسان با انصاف و با ادب به نقد دسته گل پژمرده ات پرداخته اند. جدا ااز شما بعید بود.
روانکاو
اقای زراعتی عزیز، به خاطر داری که چند ماه پیش، در همین زمانه، نوشته ای داشتی در مورد" کشته شدگان فاجعه منا" من به خوبی بیاد دارم. من در همدلی با شما بر پای آن مقاله کامنتی گذاشتم و شما پاسخ دادی. بیایید با هم دو باره آنها را بخوانیم: آقای زراعتی، با همه ی کرامتی که نوشته ی شما را آراسته است، اگر افرادی چون دوست شما( که در میان به اصطلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران فراوانند) نگاهی از سر کینه به انسانها داشته باشند و در عین حال خود را در سلامت روانی بداند، بی تردید می باید سرزنش شوند. هر کس با هرگونه نگاه تکفیری به انسان، می باید سرزنش شود. خوشحالم که دوست شما در نهایت حق را به شما داد. انسانهای شرافتمندی که دچار چنین صدمه ی وجدانی شده اند، اگر در زدودن آن نکوشند، زندگی خود را به تمامی به ستم جمهوری اسلامی باخته اند،حتا اگر روزی جانشان را از چنگال او رهانیده باشند. روانکاو / ۱۱ مهر ۱۳۹۴ روانکاو ! متشکرم و با نظرِ شما موافقم. متأسفانه اکثرِ ماها در برابرِ سرزنش که هیچ، حتا انتقاد سازنده و نظر دوستانه هم موضع میگیریم و نه فقط حرفِ حساب و منطقی را نمیپذیریم، که به تریجِ قبامان هم برمیخورَد و گاهی لج هم میکنیم…. همانطور که نوشته اید، باعثِ خشنودی است که این دوست سرِآخر، خطای خود را پذیرفت… انباشتِ نفرت و کینه در دل، تولید زهری کشنده میکند که پیش و بیش از هرچیز و هر کس، به خودِ شخص آسیب میزند. موفق و پایدار باشید. ناصر زراعتی / ۱۲ مهر ۱۳۹۴
محمد بن عبدالله
به ***شرای این جماعت گوش نکن نویسنده ی گرام.به لطف همین چلغوزها و احترام به عقایدشون هست که امروز خاورمیانه داره تو منجلاب اسلام دست و پا می زنه.همین ها به خاطر قوانینِ همین اسلام ناب محمدی فلنگ رو بستن رفتن اروپا و آمریکا. ریدن به اسلام و جفنگیاتش وظیفه ی هر آزاد اندیشیه :)
سحرناز
دلت رو سیاه نکن آقای زراعتی! نوشتت سرشار از نفرت و نژادپرستی بود. انتقادت رو لازم نبود با تین همه تحقیر یگی. دلتو سیاه نکن!
شیراز
جناب زراعتی، کتاب فروش تبعیدی! آموزگار، هنرمند! آزادی خواه گرامی! خودت هم می دانی که حرف دلت چیست، میدانی که نگرانیت پاکیزه گی آب حوض نیست، چرا که در آغاز دردل گوییت، یقه ی آن دختر محجبه ی سیه چرده را که به دکانت "کتاب فروشی" مراجعه کرده، می گیری و با اینکه حدس می زنی عرب است و می بینی که حجاب دارد از او می پرسی مسلمانی؟ خودمانیم، پیداست چیزی در دلت به دنبال آزار آن دختر است، چیزی که تو آن را در این نوشته بر ما آشکار می کنی، ولی شرم خودت یا لبخند آن دختر با ادب اجازه ی بروز آن در دکان را به "خود آگاهت" نمی دهد. مرد حسابی، هیچ کتاب فروش سویدی 24 عیار هم به فکرش خطور نمی کند که با چنین پیش داوری ی زهر آلودی به حریم وجدانی یک خریدار کتاب نزدیک شود. من اگر جای تو بودم، حتی اگر از نوشتن این توهین نامه پشیمان هم نمی شدم، برای نخوردن تنم، آلوده نشدن وجدانم به کلمات تشویقی " محمد بن عبدالله" نوشته را پس می گرفتم،البته اگر کتاب فروش بودم،اگر آموزگار بودم، اگر ادیب بودم. من نیستم، تو اما هستی. نیستی؟ مهربان و پایدار باشی.
reza
آدمی با عقل متعارف وفارغ از تعصب به حیرت میافته که قسمتی ازآیات قرآن (آیات مدنی) سراسر توهین وتحقیری ست آمیخته با رنگ و لعابی نژاد پرستانه؛ را رها کرده و چسبیده اند به انتقادی بجا ازحرکتی بسیار زنندهء و مغایر با اصول بهداشت عمومی... با سپاس ازآقای ناصر زراعتی برای طرح چنین مباحثی در جوامع متمدن ؛ و شناختن هنجارها...
reza
پیش ازطرح عناوین اسلام هراسی ابتدا به خود بپردازیم و دین خود ... سورهء توبه آیه ۱۲۳ “يا اَيّهُاَ اّلَذيَنَ آمنُوا قاتلُوا اّلذَينَ يَلُونَكُمْ مِنَ اْلكُفّارِ وَ لْيَجِدُواَ فيكُمْ غِلْظَهً” گروه مؤمنان بكشيد كافران را يكی پس از ديگری (هر كه نزديكتر و بيشتر در دسترس است) آنان بايد سختگيری و عدم گذشت و ملايمت را در شما احساس كنند. امر به شدت عمل در سوره تحريم كه از سورههی اواخر سالهی هجرت است نيز ديده ميشود سورهء نساء آیه ۳۴ “وَ الّلاتی تَخافُونَ نُشُوزِهُنَّ فَعظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فيِ الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ…” اگر زن شما در مقام نافرمانی و سركشی برآمد نخست او را پند دهيد، اگر به راه نيامد از همخوابگی محرومش سازيد و اگر باز تسليم نشد و اطاعت نكرد او را بزنيد سورهء بقره آیه ۲۲۳ نِساؤُكُمْ حَرْثُ لَكُمْ فَاْتُوا حْرَثَكُمْ أنّی شِئْتُمْ. يعنی زنان شما كشت شمايند و در هر کجای كشت خود ميتوانيد وارد شويد”. ای محمد پیامبراسلام ازتو دربارهء عادت ماهیانه زنان پرسیدند بگو آن رنجی ست برای شما از سوی الله...( آیه ۲۲۲ سورهء بقره ) دوست خیالی محمد این رنج و عذاب!!؟؟ نیست بلکه ضروری ترین مکانیسم برای تولید مثل وتداوم نسل بشر است... در قران آیات فراوانی درمورد کنیزان و آداب برده داری وجود دارد (روم 28 ، نخل 75، بقره 178، نور 33، بقره 221، نسا 25، معارج 30-29 ، المومنون 1-7، نسا 24 ، مائده 89 ، مجادله 3، نسا 92 ، البلدان 12-13، نور 31، نور 58 ، احزاب 55 ، انفال 67 ، احزاب 50 ، احزاب 52، نسا 36). با مطالعه این ایات انسان امروزی خجالت زده می شود که خدای عالم و قادر و عادل انسانها را اینگونه تقسیم کرده و خجالت اورتر اجازه استفاده جنسی یا وجود برده جنسی است (نسا 25 _24، معارج 29-30، المومنون 1-7)
علی
چرا باید به عقیده غلط احترام گذاشت؟ و از کی تا حالا دین شده نژاد؟
الف
خطاب به دوستانی که ادعا میکنند نفرت پراکنی نسبت به پیروان ادیان، مصداق نژادپرستی و فاشیسم نیست. از آخرین باری که کسانی در اروپا، پیروان یک مذهب را دسته جمعی راهی قبر میکردند، و عملشان مصداق کامل فاشیسم و نژادپرستی است کمتر از 80 سال میگذرد. کمی تاریخ بخوانید.
عادل
به اين ميگن ديگرهراسی. شاخ و دم هم نداره. روانشناس ميتواند به ناصر زراعتی برای درمان اين مشکل ديگرهراسی کمک کند. متاسفم که کار راديو زمانه به اينجا رسيده.
رامين
لطفا بيشتر از اين تفكرات نژادپرستي و اسلام فوبيايي تون رو به رخ مردم نكشيد .
فرارو
مطلب بسیار خوبی بود، حمله گاز انبری مسلمین و مسلمات هم قابل پیش بینی، این نوع جماعت شلاق خوردن و عربدههای یک انسان به دلیل خوردن و آشامیدن در ماه رمضان در کشورهای اسلامی خم به ابروهایشان نمیآورد، بالاخره احترام به شریعت عمومی حکومت واجب است، اعدام دیگری را به جرم رابطه غیر شرعی و همجنسگرای تشویق هم میکنند و اگر دستی برسد در زدن سنگ و لعن و نفرین پیش قدم هم میشوند. اما به تریج قباشون بر میخوره اگر کسی بگویید که میکروبهای لباس شما آب استخر را آلوده میکند، یا حتی بگویید دین شما غیر انسانی و وحشیانه است، یعنی هم شلاق را بخوریم هم بد نگوییم از این قوم دد منش...
حورا
عجب متن کثیفی بود. شرم به این نژادپرستی تون. جالبه که میزبان اونجا (همچنان که در امریکا و خیلی از کشورهای اروپایی) مشکلی با مایوهای اسلامی و پوشیده نداره، بعد شمایی که به اعتراف خودت حتی نمی تونی یه نامه ی اعتراضی به زبان سوئدی تهیه کنی شدی کاسه ی داغ تر از آش. گشت ارشاد جلوی شما لنگ میندازه والا!
زهرا
والا منم سیاتل زندگی میکنم و خیلی وقتا دیدم خانمها با تیرت و شلوار رفتن تو استخر هیچکی هم اعتراض نکرده....کاملا معلومه که آقای زراعتی زاویه دارن با مسلمونا والا میشد با لحن بهتری هم نوشت.
سیاوش
فوق العاده نژادپرستانه و سرشار از نفرت مذهبی بود...همان طور که افراط مذهبیون و نفرتشون از غرب و مظاهر تمدن ، مهوع و مسخرست این مدل مذهبی ستیزی هم صرفا بچرخه خشونت و رشد افراطیها کمک میکنه...مایو میتونه یک تیکه یا دو تیکه و یا سراسر بدن رو بپوشونه(حتی با لباس به استخر اومدن هم بشرط تمیز بودن اون لباس ها به دیگران ضرری نمیرسونه و اگر واقعا دغدغه بهداشت دارین که با توجه به محتویات نوشته شما مشکلتون این نییست و کلا نفرت از اعراب و مسلمانان هست...میشه با تبلیغ و معرفی مایوهای پوشیده و یا اجبار به استفاده از لباسهای تمیز نگرانی بهداشتی رو رفع کرد)
امیر
عقده و bigot بودن توی این متن موج میزنه.
Beni
اينكه نبايد هيچكسي با لباس وارد استخر بشه از لحاظ بهداشتي بنظر من خيلي هم مهمه ، اما دليل نميشه افراد با حجاب نتونن استخر برن، راه حلش استفاده از لباس شناي كاملاً پوشيده هستش. نگيد نيست كه من خودم تو مالزي ديدم بود. پس مسئولين استخر ميتونن با خيال راحت تابلوي ورود به استخر بجز با لباس شنا ممنوع رو نصب كنن، مگر اينكه از لحاظ مالي تاثير زيادي براشون داشته باشه.
حسن
تو ايراني احتمالا پناهنده به سوئد، *** ميخوري براي يک مسلمان سوئدي يا دولت و سيستم تصميم گيري آن کشور تعيين تکليف ميکني ، اگر مثل خودت فکر کنن بايد بنويسنند لطفا ***چون تو وارد آب نشوند
حسین
میگن یک تیم محلی با بارسا مسابقه داشته، مربی شون میگه همه تون برید این مسی را بگیرید. بازی شروع میشه یکی از تیم خودشون صاف میزنه زیرطاق. مربی شون داد میزنه مسی را ول کنید همه تون قضنفر را بگیرید! حالا شده داستان ما... همه جمع شید آقای کتابفروش فرهنگی را بگیرید! د آخه آدم عاقل، آدم با تجربه، آدم موسفید کرده، آدم حسابی... اینجور که تو شیرفلکه حقارت های خودت را باز می کنی، بقیه می تونند رو دین و عقیده، نقد و نظر داشته باشند؟ فکر کردی مردم عقل ندارند؟ فکر نمی کنند؟ همین آدمهای عادی هر روز دارند هزارجون بالا پایین می کنند. راستش را بخواهی امثال تو اگه نباشند با یکم منطق و متانت، پنبه هرچی عقیده قدیمی و نخ نما است را براحتی میشه زد! نتیجه ی کارهای امثال تو چیزی جز تشنج نیست. تو داری کار را سخت تر می کنی! فردا پس فردا باز یک چیزی به ذهنت رسید و خواستی شوت بزنی، چشات رو باز کن ببین رو به کدوم دروازه وایسادی!
بهروز جاوید
به نظر من نه اسلام ستیزانه بود و نه نژاد پرستانه. هر نقد اجتماعی ای را با این اتیکتهای دم دستی نباید سرکوب کرد.
reza
اسلام هراسی، سپری علیه نقد امین قضایی اسلام هراسی یا اسلاموفوبیا (Islamophobia) اتهام یا برچسبی است که مسلمانان یا مدافعین مسلمان به خصوص در آکادمی کشورهای غربی، به هر کسی که (درست یا غلط) منتقد اسلام باشد، وارد میکنند. ما در این مقاله میخواهیم دروغین و کاذب بودن این برچسب را نشان دهیم. اما قبل از آن می خواهم توجه خواننده را به اهمیت این موضوع جلب کنم. متاسفانه ایشان توانسته اند این عنوان را به خصوص در کشورهای غربی (در کشورهای اسلامی با زور و چماق مخالفین را سرکوب میکنند) جا بیاندازند طوری که امروزه کمتر کسی خصوصا اگر اهل کشورهای غربی باشد، جرات نقد اسلام را به خود می دهد تا مبادا عنوان نژادپرست یا اسلام ستیز یا اسلام هراس به او داده شود. این سکوت شرم آور غربیان با سرکوب بی شرمانه مسلمانان در جهان اسلام همدست شده است. خوشبختانه هستند معدود افرادی که در این زمینه به روشنگری دست می زنند. برای نشان دادن اهمیت موضوع، بهتر است نگاهی به ویدئوی الحاقی به این مقاله بیاندازیم. من بخشی از یک بحث داغ را بین سام هریس (اته ئیست و منتقد اسلام) و بن افلک (هنرپیشه و فیلم سازی آمریکایی) را در برنامه تلویزیونی بیل مار تحت عنوان overtime، آورده ام. از میزان بازدیدهای همین ویدئو در یوتیوب می توان فهمید که این بحث تا چه جنجالی شده است. بخشی از بحث را در اینجا ترجمه کرده ام. https://youtu.be/vln9D81eO60 مشروح گزارش را در سایت کانون آگنوستیگ های ایران دنبال کنید. Agnostics
Yasaman
موضوع اينه كه چرا ادمهايي با اين ذهنيت ميان اروپا براي زندگي، خوب بمونن همون كشور اسلامي، مگه تو يه كشور مسلمون كسي ميتونه بدون حجاب تو محل عمومي باشه، چطور توقع دارن با حجاب بيان تو استخر، خودخواهي تا چه حد، همچنان منتظر روزي هستيم كه مسلمونهاي عزيز برگردن به كشورهاشون، به نفع خودشون هم هست، زندگي تو بلاد كفر بين اين همه كافر، حجاب هم كه رعايت نميشه، نگران اخرتشون نيستن كه موندن اينجا
November
متن شما بغايت دچار پيشفرض ها و عصبیته.لباس شنای اسلامی اونقدر در شما نفرت و خشم برانگیخته که همزمان احتمال کثیف بودن، خاکی بودن، نشسته بودن، پریود بودن و لابد هر چیزی که در نظرتون جالب نیست رو دادید. هرگز احتمال دادید دختری با سه تا بند مایو هم اتفاقا میتونه پريود باشه و بیاد داخل آب؟ چطور چنین چیزی به ذهنتون خطور نکرده که فرضا مایو چسبیده مارکدار سکسی هم میتونه خيلي کثیف و نشسته باشه ولی احتمال نشستگي و ناپاکی رو دادید به سرپوش و تن پوش اسلامي من آتئیست، راستش ترسم از شما اسلاموفوبها بيشتره تا تروریستها. اونها حداقل يک گروه محدود تحصیل نکرده بار اومده در گتوها هستند اکثرشون. شماها گویا روشنفکريد و زیاد هم هستيد
ریچارد
حرف دلم رو زدی آقای زراعتی. نباید در برابر این افراد جا زد، تا میتونید علیه اونا تبلیغ کنید و سعی کنید با کارهایی مثل نظرسنجی عمومی و... دولت رو مجاب کنید در برابرشون کاری بکنه، بازم میگم یک لحظه تعلل باعث شکست خواهد شد. نمیدونم اینایی که کامنت میذارن که حرفات نژادپرستی هست و ال و بل و... واقعا چطور فکر میکنن و اصلا چطور و چرا از کشورهای گل و بلبل اسلامیشون در رفتن اومدن اینجا؟ عمو جان اگه ناراحتی برو گورتو گم کن کشور خودت... میگن جوی الاغ زیاد بشه گاز میگیره اینجاست! چنان دقیق*** شده به شعور و مغزشون که نمیتونن خودشون رو از این منجلاب نجات بدن...
MiliAd
*** نژادپرستی تو پاراگراف ابتدایی که داره زن مسلمان رو تشریح میکنه مستتره: "روسری سیاهی را چنان محکم پیچانده روی سر و دورِ صورت که وقتی نگاهش میکنم، احساسِ نَفَستنگی بهم دست میدهد." و از چندخط پایینتر هم از استتار در میاد و نویسنده فریاد میزنه که من نژادپرست ِ اسلام هراسم: «مُسلمانان کم بودند، تو هم مسلمان شدی؟» واضحه که حدیث نفس نویسنده دلیل بر بیمیلی ایشون نسبت به مسلمان شدن دیگرانه. نام عبید رو هم وام گرفته که لجن بودن تفکرش رنگ و بوی اهل مطالعه بودنش رو بگیره. دست و پا زدن شما برای توجیه نوشته مذبوحانهست؛ عذرخواهی کنید. پ.ن:نوشته من رو یاد توئیت چندوقت پیش احسان نوروزی انداخت که گفته بود اگر چادریها را درکوره آدم سوزی بیاندازند؛ دنیا به مراتب جای بهتری خواهد بود. او هم مدتی دست و پا زد؛ بعد اخراج شد؛ بعد عذرخواهی کرد و دویچه وله بهش فرصتی دوباره داد.
بهنام
مثل اینکه امت حزب الله و مارکس الله حتی تحمل یه مطلب انتقادی رو هم نداره و حسابی بهشون برخورده! آقای زراعتی شانش آوردی که دم دستشون نیستی مگرنه همون بلایی رو سر شما میاوردن که سر کاریکاتوریستهای مجله فرانسوی و تئو ون گوگ و ... آوردن! به نظر میرسه شست و شوی مغزی رژیم اسلامی حالا حالا ها پاک نمیشه حتی با آب زم زم!
صادق
چه قدر خزعبلات یک جا .. اگر دغدغه شما بهداشت استخر بود میتوانستید در زمینه پیشنهاد برای ایجاد استخر های زنانه صحبت کنید ، مقاله بنویسید یا هر چیز دیگری ، اما این حرف ها چیزی جز نژادپرستی ، دین ستیزی و عقده نبود..
علیرضا
اقای زراعتی. صرف نطر از منقدان نوشته ات ، آرزویم اینکه: مضمون نظرات طرفداران نوشته ات، شما را در قضاوتی واقعی تر از آن ، کمک کند. خواهشن یکبار دیگر بخش آعازین نوشته ات و برخورد درونت را با آن دختر که به کتاب فروشیت وارد می شود بخوان. بحث استخر و بهداشت انقدر مهم نیست. ایا شما دوست داشتی بعنوان جستجو گر کتاب وارد یک کتاب فروشی بشوی و در ذهن کتاب فروش آنگونه که خود در رابطه با آن دختر کردی، مورد تفتیش عقاید و سرکوب اندیشه واقع شوی؟
فاطمه
بحث واقعا بر سر اینکه آیا این مشکل مورد بحث اساسا بهداشتی یا غیر بهداشتی است، و یا چه میشود برلی آن کرد، نیست! بحث لحن نوشتاری و کلام آمیخته با تمسخر و توهین این متن است( جنس نه چندان لیطف.... نماز به کمر زده.... و....) نویسنده این متن هر کس دیگری حق دارد به مساله ای که برایش ناپسند است اعتراض کند و راجع به آن حرف بزند، ولی تمسخر، نگاه تحقیرآمیز، توهین به مقدسات یک دین، قضیه اش متفاوت است. خصوصا در حال حاضر که جمعیت میلیونی پناه جو های سوری که اغلب مسلمان هم هستند و بیچاره ترین مردم این عصر در معرض تمام این برخوردهای پر از کینه و تحقیر و نگاههای نژادپرستانه قرار دارند اشاره میکنم به حرف سرآسر نفرت نویسنده پراگی که در آخر نوشته آمده.
منصور
ناصر زراعتی در نظری که خود پای این نوشته می نویسد، می گوید: "من اگر میتوانستم به سویدی بنویسم (طوری که نوشته ام را سردبیر روزنامه نیندازد توی سطل زباله) این کار را میکردم یا همین نوشته را با اندکی اصلاحات لازم به سویدی ترجمه میکردم و میفرستادم برای روزنامه ها… خوشبختانه هموطنان (بخصوص جوان) زیادی هستند که تسلط کامل به زبان سویدی دارند و چنین کاری از دستشان ساخته است. اگر خودشان بنویسند چه بهتر… اگر هم دوست داشتند میتوانند این نوشته را به سویدی ترجمه کنند… من خوشحال میشوم و تصور میکنم تاثیر داشته باشد" من بعنوان یک ایرانی که سی سال است در سوید زندگی کرده ام و پس از گریختنم از ایران خمینی هرگز به میهن تحت ستم جمهوری اسلامی نرفته ام، بعنوان کسی که دو فرزند دختر خدا ناباور متولد این کشور دارم، صحبتی دوستانه با ناصر زراعتی دارم 1- بدان خوش شانسی که سویدیت آنقدر خوب نیست که این مقاله را ترجمه کرده و به نشریه ای مثل مترو بفرستی. چون به محض بیانش، بی تردید به حکم صریح قانون بازداشتت می کردند، و شک نکن که سردبیر هم مقاله ات را به سطل آشغال می انداخت، البته نه بخاطر ناتوانی زبانی نوشته ات. 2-خوب است که برای ترجمه این نوشته ی سخیف به دنبال جوانان سویدی-ایرانی نگشته ای، که پیدا کرد ن حتی یک نفر در میانشان که راضی شود این دشنام نامه ی آلوده به تحقیرت را ترجمه کند، بسیار، بسیار پر زحمت خواهد بود. دوست عزیز، معلوم است نه تنها ارزشهای فرهنگی سوید را نمی شناسی، از ذهنیت جوانان ایرانی متولد سوید هم کاملن بی خبری.
بهنام
کامنت ( بهنام ) در تاریخ 18 خرداد که به اسم بنده می باشد ، کامنت بنده نیست و از کامنت گذار محترم در خواست می گردد به نام خودشان کامنت گذاشته و باعث سوء تفاهم دیگران نشوند و از این مسئله سوء استفاده ننمایند . ضمنآ ادیتور محترم رادیو زمانه به درستی میتواند صحت گفته های بنده را تشخیص دهد .
فاطمه قيومي
سلام حرفاتون شايد درسته اما از اول متنتون جبهه گيرى تند داشتيد و حالت تمسخر چه از پوشش اون خانم چه از ارزش هايي كه براي اون خانم محترم بود بعد سر استخر درسته كه از لحاظ بهداشتي واقعا اشتباهه اين نوع پوشش اما احتمالا هيچ استخرى براي محجبه ها نيست و حتي وقتي استخرها اين جوري شده به فكر نيفتادن كه چرا و چه بايد كرد در مورد مسجد هم همينجور كه ما در شهرها اجازه ساخت مساجد برا سُني داريم اونجا كه آزاديه چرا مسجد نباشه و يا صداي اذان نياد
گیل آمرد
نویسنده ی مقاله، حتی اگر از اسلام متنفر است، نباید این نفرتش را با واژه های تمسخرآمیز بیان کند. اصولا اینگونه مقاله نویسی، کار حرفه ای نیست. امیدوارم روزی برسد که نه من مسلمان و نه این آقای متنفر از اسلام، به خود اجازه ندهیم که به جای نقد محترمانه، اینگونه از قلم برای گسترش نفرت و تمسخر یکدیگر استفاده کنیم.
reza
ضمن تشکر ازمطلب جالبِ آمیخته با طنز آقای ناصر زراعتی؛ پیشنهاد میکنم درصورت امکان جایی برای کتاب و مراجع تحقیق ذیل را درقفسهء کتابفروشی خود درنظر بگیرند ؛ چرا که متأسفانه ما ایرانی ها سودای کنجکاوی ومیل گذشتن از تابوی دین درسرنداریم ؛ وتنها به نقل قول های پدر و مادرواقوام و آخوند ها بسنده میکنیم : کتاب ۲۳ سال ؛ زنده یاد علی دشتی که نقدی ست مسالمت آمیز ازاسلام و قرآن که جد درجد آخوند بوده واین کتاب درهردو نظام شاهنشاهی ؛ وولایت فقیه ممنوع بوده و هست. کتاب تصفیه حساب با محمد؛ نوشتهء حامد عبدالصمد اسلام شناس مصری. تاریخ فلسفه؛ جامعه شناسی نوین ؛ تاریخ ادیان. تاریخ تمدن *** با امید به زندگی بهتر درسایهء عدالت و آزادی بیان برای هموطنان عزیز. من نخوهم لطف حق با واسطه که هلاک خلق شد این رابطه ( مولانا )
parviz07@hotmail.com
chobo ke bar midaran gorbe dozde farar mikone (tofan dar yk livane ab (storm i ett vatten glas
سینا
درسته که مطلب با چاشنی تمسخر نوشته بود اما خوب با لباس تو استخر رفتن خیلی بیشتر ازینا مسخرست و نویسنده حق مطلب و ادا نکرد:)))) حالا یه مشت مثلا روشن فکر بیان یقه پاره کنن که آی نژاد پرستی شده
منصور
چقدر خوشحال شدم که تقریبن همه ی زنان کامنت گذار، از مخالفان این نوشته بوده اند.اگر دقت شود زن ستیزی را در این نوشته آشکارا می توان دید. تمام کارکترهای مورد شماتت نویسنده زن می باشند. مشتری کتابخانه، شناگران سیاهپوش، حتی جوانانی که مشغول آموختن شنا می باشند، دخترند. مسلمان ستیزی؛کمونیست ستیزی؛ یهودی ستیزی؛ ادب ستیزی؛ همجنسگرا ستیزی و البته زن ستیزی، همه غالبن از یک جنسند. مردانه اند. آنجا هم که زنها ستیزه گر با این اقلیت ها می شوند، اغلب تاثیرپذیر از مردانند. البته منظورم این نیست که هر مردی بلقوه جزء ستیزه گران نامبرده در بالا می شود. منظورم بیشتر این است، که جهان. جهان مردانه است و زبانش مردانه است، تفنگش مردانه است، دوربینش مردانه است والبته قلمش هم.
HAMID
اگر نگران تمدن و فرهنگ اروپایی هستید وبرای دموکراسی وآزادی در سوئددر برابر زیاد شدن مسلمانان دلنگران هستید باید بگویم خطر ورود افرادی با چنین تفکرات پر از نفرت و سرشار از عقده های گوناگون چون شما بیشتر از آن مسلمانان است.
reza
ازکسی که کتابخانه ؛ کتاب های فراوان در دسترس دارد نباید ترسید ازکسی بترس که یک کتاب دارد و آنرا مقدس میشمارد...
رضا
سلام موضوع آزادی به تعریف و شکلی که غرب دنبال می کند یک موضوع کاملا ایدولوژیک است . غرب برای حفظ و برتری دادن به ایدئولوژی آنرا با تمام قدرت اجرا می کند . این کار باعث ضربه زدن و نادیده گرفتن آزادی حقیقی عده کثیری می شود که ایدئولوژی غربی ندارند چه از داخل جوامع غرب و چه از خارج آن. در این مثال اگر استخر ها و سانس های جداگانه ای برای زنان و مردان وجود داشت با توجه به تفاوت های فیزیولوژیکی ، تفاوت در باور ها و ... قطعا هیچکس ناراضی نبود و کیفیت استفاده هم بالاتر می رفت اما اجبار به اجرای یک ایدئولوژی به این شکل باعث این مشکلات و مسائل میشود
عندلیب السلام
مقاله بسیار خواندنی بود از یک آقای بسیار محترم غیر نژاد پرست. دو تا دانه پرسش و یک کامنت کوچک خدمت شما بزرگوار: ۱-آیا این زنان کله سیاه با همان لباس کثیف و خاکی بیرون بدون دوش گرفتن می پرند تو استخر یا مثل سفید های متمدن ابتدا دوش می گیرند بعد یک دست لباس (لابد) تمیز (چادر چاقور شنا!) به تن کرده و می روند تو آب ؟ ۲-آیا سفید های متمدن قبل از رفتن به آب کاملا برهنه می شوند و همه جاهای (با تاکید روی واژه همه جا ها) بدنشون را تمیز شسته (مثل استخر های عمومی در ژاپن و کره جنوبی که همه باید لخت مادرزاد شده با آب و صابون همه جاشون را اول بشورند...) بعد می روند تو آب؟ یک کامت کوچک: به عنوان یک پزشک (هر چند کله سیاه) خدمت شما بزرگوار عرض شود که: میزان آلودگی های مختلف در نواحی تناسلی و مقعد (به خصوص در کسانی که بعد از دفع مزاج آن نواحی را با آب و تمیز نشسته اند) بسیار بالاتر از نواحی دیگر سطح بدن است تماس پوستی و خوردن ترشحات و بازمانده آن ناحیه ها که در آب حل شده اند امکان ابتلا به بیماری های پوستی و انگلی و عفونی را به دنبال دارد. این آلودگی هم ربطی به رنگ پوست و موی آدمها ندارد و تنها تابع نحوه نظافت بعد از دفع مزاج است. این را هم خدمت شما عرض کنم که آخرین بار(همین چند ماه پیش) که در اروپا (مهد نظافت!) به استخر رفتم من و دو تا کله سیاه بدبخت دیگه تنها کسایی بودیم که همه جامون را قبل از رفتن تو آب شستیم و چه بیهوده بود چو ن هیچ کدام از سفیدهای متمدن زحمت این کار را به خودشان نمی دادند و دوش گرفتن تنها برای خیس شدن قبل از رفتن به آب بود. تندرست باشید.
بهروز
آقای زراعتی درود بر شما بخاطر این نوشته. لطفا تخطئه برخی کامنتگذاران در شما اثر نکند. همانطور که دوستی در بالا اشاره کرد این کامنت گذاران کشورهای های خود از جمله ایران را به گند کشیدهاند، بعد از آن فرار کردهاند و حالا سعی دارند همان بلا را بر سر اروپا و آمریکا و ژاپن و امثالهم بیاروند. کسی که مذهبش هیچ حقی برای دگر اندیشان قایل نیست و کتابش سراسر توهین به دیگران است باید کمی فروتن هم باشد و دست از پرویی بردارد.
پرهام
آقای نویسنده: ۱-لطفا (مثل یک مهاجر با فرهنگ) کمی زبان کشور میزبان را یاد بگیرید و اندکی از این افکار مشعشع خود را برای مردم فرهیخته آن سرزمین هم بازگو کنید تا جوابی شایسته محتویات ذهنتان دریافت کنید. ۲-برای شما که سینما دوست هستید: لحن نوشتار شما (فارغ از محتوی درست یا نادرست آن) انسان را به یاد فیلم جَنگوی زنجیرگسسته (Django Unchained) و گفتار و رفتار استفان (سرپیشخدمت سیاه پوست آقای کندی) می اندازد که در نفرت از نگرو ها از خود آقای کندی هم دو قدم جلو تر بود و این آقای کندی بود که اغلب باید جلوی ایشان را می گرفت!
نرگس
با اینکه خودم هم معتقدم نباید با لباس وارد استخر شد، اما از متن شما خوشم نیامد. شما دچار یک نفرت شخصی از مسلمانان هستید و این را از همان جملات اول متن شما می توان دریافت. نه بخاطر اینکه به مسلمانان احترام بگذارید، بلکه بخاطر قوی تر شدن نوشتار و کمی ایجاز که نیازمند آن هستید، پیشنهاد می کنم بیشتر مطالعه بفرمایید.
مهسا
یه احمق دین ستیز خوب بنده ی خدا همون کشور دموکراسی که میگی توش هستی اومدن زنا با لباس خلاف بهداشته توی آب باید بگم اگه همون کشور امکانات مناسبی رو برای زنان قرار می داد و استخر های جداگانه برای اون ها تاسیس می کرد این بیچاره نیازی نبود با این دردسر بیاد تو آب به نظرت مشکل از کمبود اسخر و امکانات مناسب برای زنان نیست؟؟؟؟به نظر بزرگترین مشکل دیدن همچین صحنه هایی نبود امکانات لازم برای اقشار و سلایق مختلف جامعس ....
مهدی
معلومه که شما ... به هیچ وجه اهل منطق و استدلالی تحقیق نیستی!! و فقط یکسری عقده های دورنی ات را از مسلمانان و دین اسلام به بروز وظهور نشانده ای شاید دلت چرکینت خنک شود!!