وقتی به جای آبنما روی مرگ فاطمه سرپوش گذاشتند
دختربچه ۵ سالهای داخل آبنمایی افتاده که گودالش دریچه ندارد. پمپ قوی آب او را به داخل کشیده و کشته است. برخی مسوولان میگویند: «در پارکی اتفاقاتی افتاده، ۳ نفر را عزل کردهاند، آیا باید انتظار داشت که شهردار منطقه و یا شهردار تهران پاسخگو باشد؟»
دختربچه ۵ سالهای به داخل گودال آبنمای پارک شهدای گمنام منطقه ۱۵ شهرداری تهران میافتد. گودال آبنما دریچه ندارد. دریچه را دزدیدهاند. پمپ مکنده دخترک را به داخل میکشد. دست و پایش را از تنش جدا میکند. مادر هراسانش که دنبال بچه گمشده میگشته، متوجه تغییر رنگ آب میشود. کم کم بقایای گل سر و لباس دخترک به روی آب میآید.
پدر بیکار است، برادر دخترک کارگر روزمزد. یک برادر کمتوان هم در خانه دارد. همه آنها در چند دقیقه دخترک را از دست میدهند.
خبر مثل تمام خبرهای بد به سرعت در شبکههای مجازی منتشر میشود و در واکنش به مرگ فجیع دختر بچه ۵ ساله، محمد حقانی عضو شورای شهر تهران از این حادثه اظهار تاسف میکند: «باید قبل از وقوع حادثه پیشگیریهای لازم از سوی شهرداری صورت میگرفت و پارک تجهیز میشد تا چنین حادثهای پیش نیاید.»اما عدهای میگویند تقصیر از پیمانکار است. اما آبنمایی که پمپی با مکش بالا در کف آب داشته، دختر بچه را که کف آبنما افتاده بود همراه با با موادی که در آب جمع شده بود، به سمت خود کشانده. دریچهای که باید جلوی ورود آشغال و برگ و خاک را به لوله پمپاژ میگرفته، دور روز قبل از حادثه به سرقت رفته بوده است.
دو روز برای بچهها زمان زیادی است. در دو روز بچههای زیادی به پارک میآیند. بچههای زیادی ممکن است لیز بخورند یا کنجکاوی کنند و داخل آبنما بیفتند. همان روز هم در پارک دحتربچهها و پسربچههای زیادی بودند که تنها شانسشان این بود که لیز نخورند.
مسئول پارک دو روز قبل از مرگ دخترک خبر دزدیده شدن دریچه را داده اما مسولان شهرداری دو روز را زمان کوتاهی میدانستند و فکر نمیکردند کسی تنها در ۴۸ ساعت قربانی دریچه دزدیده شده شود.
محمد حقانی، عضو شورای شهر تهران گفته که مردم هم قبلا درباره گذاشتن حفاظ در آبنما به مسوولان پارک داده بودند: «هشدار چندباره مردم، مسئولیت در این حادثه را بیشتر میکند و این با محاکم قضایی است که چه برخوردی با مقصران حادثه داشته باشند.»
شهرداری در حادثه مقصر است؛ خانواده فاطمه ۵ ساله تردیدی ندارند.
وقتی کسی مقصر نیست!
چند روز بعد از حادثه، شهردار تهران براساس گزارش سازمان بازرسی شهرداری درباره حادثه فوت کودک خردسال در پارک، شهردار و مسئول خدمات شهری ناحیه ۴ منطقه ۱۵ و همچنین رییس اداره فضای سبز منطقه را به دلیل اهمال صورت گرفته عزل میکند.آنها اهمال کردهاند که نصب درپوش را دو روز طول دادهاند اما تنها مقصران حادثه نیستند.
مادر فاطمه به خبرگزاری ایلنا میگوید که وقتی میبیند دخترش نیست موضوع را به نگهبان پارک اطلاع میدهد و دمپاییهای بچهاش را که روی آب شناور بودند نشانش میدهد. اما نگهبان به مادر فاطمه میگوید: «مگه بچهت مرغ وماهیه که بیفته اینجا؟ این دمپاییها چهار روزه که روی آبه، مگه دمپایی شبیه دمپایی بچه تو وجود ندارد؟»
سرانجام با اصرار مادر با نیروهای امدادی تماس گرفته میشود: «وقتی ماموران رسیدند؛ هنوز هم باور نمیکردند که بچه من داخل آب افتاده باشد. مامور پارک هم همچنان اصرار داشت که بچه دراین آب کمعمق خفه نمیشود و اصلا به محفظه پمپ که درپوشی نداشت؛ توجه نمیکرد. تنها شاهدان من دمپایی فاطمه و آبی بود که هر لحظه گلآلودتر میشد. این موضوع باعث شد تا ماموران موضوع را باور کنند.»
آتشنشانان بالاخره قطعات بدن فاطمه ۵ ساله را پیدا میکنند؛ مقصر را اما کسی پیدا نمیکند.
پرویز سروری، رئیس کمیسیون حقوقی و نظارت شورای شهر تهران در پاسخ به پیگیریهای خبرگزاری ایلنا درباره سهلانگاری صورت گرفته، گفته است: «اگر در جادههای کشور یک نفر کشته شود، شما وزیر راه و رییس جمهور را مورد بازخواست قرار میدهید؟»این عضو شورای شهر تهران گفته: «حالا چون در پارکی یک اتفاقاتی افتاده که همه ما هم متاسفیم، ۳ نفر را عزل کردند، آیا باید انتظار داشت که شهردار منطقه و یا شهردار تهران پاسخگو باشد؟ چرا باید این موضوع را به شهردار تهران ربط داد؟»
فقط رئیس کمیسیون حقوقی و نظارت شورای شهر تهران نیست که به جای آبما روی موضوع سرپوش میگذارد. مدافعان شهردار تهران از این بیشترند. معاون شهردار، ناصر امانی در شورای شهر تهران، از عملکرد قالیباف دفاع میکند و میگوید: «۱۸ هزار فاطمه در سوانح جادهای میمیرند، چرا هیچکس صدایش درنمیآید؟»او همچنین گفته که در دو هزار و ۵۰۰ پارک تهران در ۱۰ سال گذشته «خونی از دماغ کسی ریخته نشده».
معاون شهردار تهران مادر را هم متهم کرده که حواسش به بچه نبوده؛ چون به کلانتری هم مراجعه کرده و بعد به کنار آبنما رفته است. او حتی شک بزرگتری را مطرح میکند: «آیا ممکن است آن پمپ آب چنین کاری را با بدن بچه بکند؟!»اما با بازسازی صحنه حادثه به دستور بازپرس شعبه شش دادسرای امور جنائی مشخص شده که «پرههای پمپ آب به قدری بزرگ است که هر فردی با هر سنی داخل آن بیفتد، جانش را از دست میدهد.»
بازپرس پرونده، مدیر شرکت نگهدارنده بوستان کوهسار را احضار کرده است.
مادر فاطمه اما پرسشهای بیپاسخی دارد:
چرا وقتی مسئولان شهرداری و پارک دیدند سرپوش محفظه دزدیده شده، آبشار را خاموش نکردند؟
چرا ماموری نگذاشته بودند که جلوی نزدیک شدن مردم به آبشار را بگیرد؟
چرا شهردار گذاشت با آن وضعیت آبشار باز باشد و کار کند؟
چرا تابلوی هشداردهنده نگذاشته بودند؟
چرا شهردار به این موضوع که محفظه نه درپوش دارد و نه حفاظ، اهمیتی نمیدهد؟
چرا نگهبان به جای اینکه به دادم برسد، مسخرهام کرد؟
آیا ضعف مالی اهالی محل به شهردار اجازه میدهد که به ما توجه نکند؟
مادر فاطمه میخواهد از نگهبان و شهردار شکایت کند چون: «شهرداری به ما گفت با رسانهها صحبت نکنید و اگر از شما سوال کردند بگویید روحیه صحبت کردن نداریم. میخواهم از نگهبان پارک و شهردار شکایت کنم.»
شهرداری اما با رسانهای شدن این خبر، فورا جلوی آبشار نرده زده و روی محفظه هم درپوش گذاشته: نوشدارو پس از مرگ فاطمه.
نظرها
میرضا رضا
وقتی که رهبر سرکش نظام سرپوشگزار از برای سرپوش گذاشتن بر جنایات زندان کهریزک فقط به بستن آن اکتفا میکند و وقتی که در مورد دزدی ۳ بیلیون دلاری از بیت المال مملکت فتوای «کش ندادن» را از برای ماستمالی نمودن آن فاجعه صادر میکند دیگر چه اهمیتی دارد افتادن فاطمه در چاله ای و کشته شدنش؟ که تمامی مملکت چون چاهی بزرگ است و چاهیان در غرق آن در انتظار امام زمان که با ظهور خود آنها را از ظلمت و تاریکی بیرون کشد و از مرگ تدریجی نجات دهد.
احمد
چه سرپوشی؟ این یا کار صهیونیای اسراییلی است و یا داییش (ببخشید داعش) اینکار را کرده و یا ضد انقلاب! و یا اینکه سعید مرتضوی در پارک میدویده که باعث شده فاطمه کوچولو از ترس به گودال پناه برد و به حمله قلبی دچار شود!