سیاست اینترنت و تنش میان روابط زن و مرد
سرعت رشد ارتباطات در دهههای گذشته تاثیر بسیاری بر روابط زن و مرد در اجتماع گذاشته. با رشد فضاعای مجازی و توسعه شبکههای متعدد در اینترنت تغییرات گستردهای در الگوهای رفتاری زن و مرد و تغییر در نوع رابطه آنها در اجتماع شده است.
سرعت رشد ارتباطات در دهههای گذشته تاثیر بسیاری بر روابط زن و مرد در اجتماع گذاشته است. این تاثیرات عمراه با رشد فضای مجازی و توسعه شبکههای متعدد در اینترنت تغییرات گستردهای را در الگوهای رفتاری زن و مرد و نوع رابطه آنها در اجتماع به وجود آورده است.
گرچه در ابتدا این تاثیر در کشورهای پیشرفته آغاز شد، اما با توسعه و گسترده شدن اینترنت در کشورهای در حال توسعه، اکنون به یکی از ابزارهای قوی در ارتباطات اجتماعی در سراسر جهان تبدیل شده است. ایران هم از این قاعده مستثنی نبوده. در دهههای گذشته سرعت رشد اینترنت و فضاهای مجازی در جامعه ایران آن چنان بوده که در حال حاضر کمتر کسی را میتوان دید که از این فضاها بیبهره مانده باشد.
آنچه که در این میان قابل توجه است، برخورد متفاوت ایران با موضوع اینترنت و روابط زن و مرد است. استراتژیهای متفاوتی برای برخورد با این فضاها از سوی دولت به کار گرفته شده که نتیجه آنها حذف، فیلتر کردن، برخورد امنیتی با فعالان در فضای مجازی است. این در حالی است که مقاومتی در این فضا شکل گرفته که از یک سو سیاستهای دولت را در این خصوص ناکارآمد کرده و از سوی دیگربه تنش بیشتر به روابط زن و مرد در فضای واقعی ایران دامن زده است.
سیاست حذف و برخورد با فضای مجازی
یکی از سیاستهایی که در طول سالهای گذشته در برخورد با گسترده شدن اینترنت و فضاهای مجازی به خصوص شبکههایی چون فیس بوک، تلگرام، اینستاگرام و … به کار گرفته شده سیاست حذف و برخورد با فعالان در این فضاها بوده است.
شکل دهی گروههای مختلف در فضای مجازی و قرارهای اینترنتی که نوع مدرنتری را از آشنایی روابط زن و مرد به جامعه معرفی میکرد، شدیدا در تضاد با سیاستها ی دولت ایران در خصوص روابط زن و مرد بود. به این ترتیب فضای مجازی بستر متفاوتی از رابطه را تعریف کرد که در قوانین ایران تعریف نشده بود. همین امر موجب برخوردهای شدید با این فضاها، فیلترینگ و حتی باز شناسی این افراد از طریق سرویسهای امنیتی شد.
این سیاست هر چند در طول چند سال گذشته، نه تنها برای سازمان دهی این روابط، که برای برخورد با تشکیل گروهها و میتگهای سیاسی به کار گرفته شد. نهایتا تا امروز سیاست حذف و برخورد در فضای مجازی همچنان بی نتیجه مانده و این فضاها همچنان مورد استفاده نسلهای مختلفی در کشور شده است. نمونه اخیر آن را میتوان در دستگیری مدلهای ایرانی در شبکههای اینستاگرام یا دستگیری بازیکن تیم فوتبال به علت پخش عکسهای شخصیاش در فضای مجازی دید.
جایگزینی در فضای مجازی: مقاومت با سانسور
اما در طول چند سال گذشته به دلیل ناتوانی دولت در کنترل تمام عیار این فضاها، استراتژی جایگزینی وبسایتهای مشابه یا تبلیغ از طریق برنامههای مختلف علیه عضویت در فضاهای مجازی به کار گرفته شد. این در حالی است که این سیاست یعنی جایگزینی سایتهای مشابه در اینترنت و در فضاهای اجتماعی مجازی مثل فیس بوک و اینستاگرام و حضور رسانههای دولتی در این فضاها نتوانسته باعث کنترل کامل این فضاها شود.
وبسایتها و حایگزینهای ارائه شده در بهترین حالت پتانسیل خبر رسانی در فضای مجازی را تقویت کردهاند و به همین امر بسنده کردهاند. فضای رقابت در فضای مجازی با ارائه وبسایتهای مختلف نتوانسته است آن چنان به جذب مخاطبان جوان کمک کند.
دو استراژی مطرح شده از مهمترین روشهای مقابله با فضای مجازی و تاثیر آن بر روابط زن و مرد در جامعه بوده که در طول سالهای گذشته اعمال شده است، گرچه این مساله را هم باید خاطر نشان کرد که تاثیر اینترنت به عنوان یک منبع انتشار اخبار از سوی دیگر توانسته است تنشهای میان روابط زن و مرد را آشکارتر کند و مباحثی چون خشونت علیه زنان را به اخبار روز تبدیل کند؛ اخباری که بیشتر شاید سانسور میشد و دیده نمیشد.
خبرهای خشونتهای علیه زنان در وبسایتها و فضای مجازی و بازتابهای اخبار دیگر مربوط به زنان موجب شده که مساله اینترنت و فضای مجازی و تاثیر آن بر روابط زنان و مردان اهمیت بیشتری پیداکند. این در حالی است که سیاستهای کنونی حکومت ایران بدون توجه و در نظر گرفتن نیازهای نسل جوان و رویارویی آنها با فضاهای مجازی است.
تنش در روابط زن- مرد
یکی از تاثیرات مهم فضای مجازی در سالهای گذشته تنش در روابط زن و مرد در جامعه بوده است. این تنش به این دلیل است که نیازهای جامعه کنونی به خصوص روابط زن و مرد در جامعه با نقشهای ارائه شده از سوی حکومت و دولت در تضاد است. نقشهای کنونی در جامعه به دلیل حرکت روبه جلوی فضاهای مجازی به سرعت در حال تغییر است و از الگوهای گذشته خود فاصله گرفته است، این در حالی است که سیاستهای دولت در خصوص این روابط و به خصوص چالشهای اخیر در زندگی مدرن همچنان به صورت سنتی خود مانده است. تبلیغات کلیشهای و ارائه الگوهایی که ساختار مدرن چندانی ندارند در برابر دنیای مدرن ایستاده و همچنان به نقض روابط جدید مرد و زن بر رویه خود ادامه میدهد، در حال حاضر، ساختار روابط در دنیای مدرن و به خصوص با حضور فضای مجازی، شکل روابط فرم متفاوتی به خود گرفته و نیازمند نوعی بازنگری در این سیاستهاست.
با این حال در طول چند سال گذشته، با وجود این تنش، سیاستهای دولت همچنان به پنهان کردن و نپرداختن به آن ادامه داده و این تنش را به نوعی رد میکند و در عین حال مدام متمرکز بر ادامه سیاستهایی است که اکنون در بافت عمومی جامعه ایران هیچ کاربردی ندارد. این امر تنش در روابط را جدیتر کرده، چرا که به دلیل ساختار قانونی در ایران بسیاری ناچارند که ارتباطات خود را پنهان کنند و در واقع مدرن شدن روابط به صورت پنهانی در اجتماع حضور پیدا کرده. خانوادههایی با بافت سنتیتر هم در برابر این مدرن شدن مقاومت میکنند و قانون هم حامی آنهاست با این حال و با وجود این تضادها، اینترنت به عنوان یک ابزار قوی به خصوص در توسعه فضاهای اجتماعی مجازی هویت جدیدی را به روابطهای میان زنان و مردان در جامعه داده و در عین حال به میان خانوادهها حتی سنتی هم نفوذ کرده است و آنها را از سطح به صورت بخشی از اجتماع به میان آورده است.
بخشی که نمیشود انکار یا ردش کرد و به تدریج از سطح اجتماع تا عمق آن و در لایههای مختلف در حال رشد است، بروز همین امر به این روند جدیت این تنش شدت بیشتری بخشیده و موجب شده که به دلیل عدم تئجه سیاستها همچنان چالش زا باقی بماند.
زنان کاربران متفاوت در فضاهای مجازی
از دیگر تغییرات فضاهای مجازی استفاده متفاوت زنان از این فضاهاست. زنان در ایران به دلیل محدودیت در جامعه در فضای مجازی حضور متفاوتتری داشتهاند؛ از انتشار عکسهای زنان گرفته تا عضوی آنها در گروههای مختلف. گرچه در همین فضاها ی مجازی فضاهای زن ستیز هم روانه میدان شدهاند، اما استفاده زنان از این فضاها ماهیت حضور آنان در اجتماع را متفاوتتر از گذشته کرده است. استفاده متفاوت زنان از فضاهای مجازی از یک سو و ارتباط آنها در این فضاها که شکل متفاوتتری از حضور آنان در اجتماع ایران دارد به ماهیت تنش میان روابط میان زنان و مردان دامن زده و در واقع آن را پررنگتر از گذشته کرده است.
مانند گذشته، حضور زنان تنها در اجتماع و به صورت محدود و خاصی نیست؛ بلکه با انتشار عکسهای آنان در فضاهای مجازی، تغییر زنان شکل متفاوتی به خود گرفته و همین امر موجب تغییرسبک حضور آنان در جامعه شده است. از سوی دیگر زنان به وسیله اینترنت و در فضاهای مجازی فرصت رویارویی بیشتری را با واقعیتهای پنهان اجتماع دارند و همین امر موجب شده که به شکل گستردهتری هر نوع موفقیت، خبر یا اتفاقی مربوط به انان بیشتر در فضاهای مجازی بازتاب یابد.
آشکار کردن بخشی از واقعیتهای درون اجتماع به خصوص مساله اعمال خشونت علیه زنان نیز بازتاب بیشتری دارد. اگر در گذشته بخشی از این اخبار حذف می شد یا منتشر نمیشد اکنون به دلیل توسعه فضای مجازی بسیاری از این خبرها در فضای مجازی بازتابی دوچندان مییابد. انعکاس خبر قتلهای ناموسی، خشونتهای پنهان علیه زنان در بستر خانواده و بسیاری از موارد این چنینی موجب شده که مساله زنان بیشتر از گذشته از فضای مجازی وارد دنیای حقیقی شود. اعتراضات زنان نیز شکل گستردهای به خود گرفته و از فضاهای مجازی گاهی فراتر هم رفته است.
برای مثال مساله حجاب و صفحه آزادیهای یواشکی و حضور زنان در این صفحه که همراه با عکسهای بی حجاب است، تا به حال انعکاس و بازتاب گسترده ای داشته و بحث حجاب اجباری را دوباره به یکی از مسائل روز زنان تبدیل کرده است.
همین حضور زنان در فضای مجازی که بسیار در تضاد با بازنمایی آنان در اجتماع است موجب شده که شدت برخوردها چه در اجتماع و چه از طریق قانونی با این مساله بیشتر شود، اما در عین حال در این سالها زنان توانسته اند از اینترنت به عنوان اهرمی برای مقاومت در برابر فضای جامعه استفاده کنند. آشنایی زنان با شبکههای مختلف مجازی و شبکه ای شدن ارتباطات و وصل شدن آنها به مسائل روز نیز فرم دیگری از اثر بخشی اینترنت بر زنان در جامعه کنونی ایران است. در واقع میتوان گفت که اینترنت و استفاده زنان از فضای مجازی اهرم متفاوتی را برای مقاومت زنان در جامعه کنونی فراهم کرده است.
نتیجه
قطعا تاثیر فضاهای مجازی در جامعه امروز ایران نیاز به بحث و تحقیق گستردهتری دارد، اما آنچه که مسلم است در حال حاضر تنشهای موجود در جامعه به خصوص اتفاقاتی که در میان نسل جوان میافتد با سیاستهای کنونی دولت هیچ همخوانی ندارد و همین امر موجب شده که بسیاری از حقایق مربوط به این روابط همچنان به صورت تنش زا باقی بماند.
از سوی دیگر سیاست دولت تا کنون نه حل این معضل، بلکه دامن زدن به آن از طریق برخوردهایی همچون دستگیری و شدت بخشیدن به کنترل فضای عمومی اجتماع است. به نظر میرسد که تا دولت و دستگاههای اجرایی سیاستهای کار آمدتری برای تغییر در روابط و حضور متفاوت زنان در اجتماع از طریق فضاهای مجازی اجرا نکنند، تنشهای موجود به خصوص در روابط میان زنان و مردان در نسل جدیدتر همچنان به قوت خود باقی بماند و در جاهایی که خانواده ساختار سنتی تر دارد و در برابر این تغییر میایستدو این چالش دو چندان شود.
نمونه قتل ستایش قریشی مثال بارزی از این تغییر و دگرگونی است که نیاز به ارائه راهکارهای متفاوت دارد، راهکارهایی که پنهان نشود یا با آن به عنوان جرم برخورد نشود، بلکه به آن به عنوان یک معضل اجتماعی نگریسته شود.
نظرها
احمد
متاسفانه هر بار مشکلی در رابوط روی میدهد راهکار طلب میکنند، ولی نکته اینجاست سالیان است که برخی دارند اشاره بهر یشه مشکلات میکنند، که با بی توجهی برخورد میشود، مثلا نبود عدالت جنسی، سرکوب جنسی، محرومیت جنسی، تحقیر جنسی بخصوص د رمورد مردهای مجرد و تنها.
مهناز
ارتباط قتل ستایش قریشی با مقاله گنگی در مورد ارتباط تغییر زنان و اینترنت آن هم در قسمت نتیجه گیری اصلا گویا نیست.