کردستان از گرد و غبار حال و روز خوشی ندارد
گرد و غبار شعاع دید در اغلب شهرهای کردستان را به ۸۰۰ متر کاهش داده، اما این استان به عنوان بخشی از برشهای استانی سند ملی گرد و غبار هم معرفی نشده است.
پس از محو شدن استان خوزستان در گرد و غبار، اینک با فرارسیدن فصل گرما نوبت به استانهای غربی ایران رسیده است. اما در این میان وضعیت استان کردستان وخیمتر از سایر مناطق و بحرانی توصیف میشود.
آب و هوای کردستان از ابتدای سال ۹۵ حال و روز خوشی ندارد و وضع بدی را تجربه میکند، این استان در این مدت بیش از ۵۰ روز هوای ناسالم را از سرگذرانده است.
با ورود این موج گرد و خاک به کردستان وسعت دید در کل این استان به شدت افت پیدا کرده، بهگونهای که شعاع دید در بسیاری از شهرهای کردستان به ۸۰۰ متر کاهش یافته است.
از سوی دیگر هجوم ریزگردها با زمان اوج کشاورزی و برداشت محصول در این استان نیز مقارن شده و از این رو معیشت بسیاری از مردم را در معرض خطر قرار داده است.
هر گرم از ذرات گرد و غبار، محتوای باکتریهایی است که سیستم تنفسی را با مخاطره جدی مواجه میکند و آنطورکه پیمان باباپیری مدیرکل منابع طبیعی کردستان میگوید، تنها راه مقابله با این ذرات معلق ایجاد کمربند فضای سبز در اطراف شهرها و حفظ و گسترش فضای سبز درونشهری، حفظ و احیای جنگلها و مراتع و انجام عملیات آبخیزداری و آبخوانداری است.
در هفته اخیر و در پی افزایش گرد و غبار در کردستان وضعیت آلودگی هوای این استان به طور متوسط به سه برابر استاندارد جهانی رسیده است.
گرد و غباریکه مسئولان دولتی از آن به عنوان «ریزگرد عربی» یاد میکنند و خاستگاه آن را تنها عراق و سوریه میدانند، نفس مردم کردستان را به شماره انداخته است. غبار عراق حاوی ۳۷ فلز خطرناک است که گمان میرود با باد وارد ایران میشود و مردم را با مشکلات جدی ریوی روبرو میسازند.
کردستان، قطعه گمشده در سند ملی گرد و غبار
ضیاءالدین شعاعی، مدیر طرح ملی مقابله با پدیده گرد و غبار میگوید بیش از ۹۰ درصد گرد و غبار ایران منشاء خارجی داشته و به تالاب زدایی و بیابانزایی و خشکسالی در عراق و سوریه ارتباط دارد.
اما علاوه بر مسائل فراملی، معضل گرد و غبار در کردستان ابعاد دیگری نیز دارد.
آبان ماه سال گذشته و زمانی که سند ملی مقابله با گرد و غبار تدوین شد، استان کردستان حتی به عنوان بخشی از برشهای استانی این سند معرفی نشد و تنها این سند برای استانهای خوزستان، ایلام و کرمانشاه انتشار یافت. اما در عمل تنها همان استان خوزستان بود که در این زمینه معضل شمرده میشد و سایر استانها و بهویژه کردستان به دست فراموشی سپرده شد.
همانطور که خود ضیاءالدین شعاعی میگوید، بیشترین اعتبارات ستاد مقابله با گرد و غبار در سال گذشته به استان خوزستان اختصاص یافت. در چند ماه اخیر تنها در خوزستان بود که اقداماتی برای مقابله با گرد و غبار صورت گرفت: بیش از۱۰ هزار هکتار از ۴۰۰ هکتار اراضی مستعد گرد و غبار این استان مالشپاشی و ۳۰ هزار نهال نیز کاشته شد. البته این اقدامات درحالی صورت گرفت که بحران زیست محیطی در کردستان افزایش پیدا کرد و رفته رفته به اوج خود رسید.
تنها در چند ماه گذشته بیش از ۳۵۰ هکتار از مراتع و جنگلهای استان کردستان طعمه حریق شدند. به گفته محمد ناصر محمدی، معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان کردستان بیش از ۸۰ درصد از مراتع این استان مستعد آتشسوزی است. مراتع و جنگلهایی که بیتوجه رها شدند درحالی که به شدت محتاج مراقبت و آبیاری ویژهاند.
از سوی دیگر بیش از ۷۰ درصد آتشسوزی جنگلهای ایران در زاگرس و بهویژه استانهای کرمانشاه، کردستان و ایلام رخ میدهد. در سال گذشته قریب به ٢٠ درصد از جنگلهای بلوط کردستان به دلیل آتشسوزی برای همیشه توانایی رویش مجدد را از دست دادند. سالانه مساحت زیادی از جنگلها و مراتع استانهای کردستان به ویژه مناطق مرزی طعمه حریق شده اما تاکنون هیچ اقدامی جهت بهبود و حل این معضل از سوی مسئولان صورت نگرفته است.
این آتشسوزیها بیشترین خسارت را متوجه پوشش گیاهی میسازد، خاک را برهنه میکند و موجب از بین رفتن لطافت هوا میشود، در نتیجه پدیده گرد و غبار و ریزگرد و هوای آلوده نیز رخ مینماید.
از سوی دیگر حدود ۱۵ سال است که مناطق مختلفی از جنوب و غرب ایران با معضل گرد و غبار دست و پنجه نرم میکنند. ۱۵ سال اخیر دقیقاً مقارن با زمانی است که سیاستهای توسعه محور ایران اوج گرفت و البته پیامدهایش نیز دامن محیط زیست ایران را گرفت.
علاوه بر این، در حال حاضر پروژه انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه توسط شرکتهای زیر مجموعه سپاه پاسداران در حال انجام است. پروژهای که عواقب آن بسیار خطرناک است و در برابر مضرات آن سودی عاید محیط زیست نخواهد شد و معضل دریاچه ارومیه نیز چندان تغییر نمییابد.
با انتقال آب زاب و جلوگیری از ورود آب به عراق، روند خشک شدن تالابها در عراق که از آب زاب تغذیه میشوند تسریع خواهد شد و این خشکی شرایط مناسبی را برای ایجاد ریزگردها فراهم خواهد کرد که در آینده برای کشور ایران مشکلات عظیمی به بار میآورد.
شاید آن زمان پی بردن به اشتباه انتقال بین حوزهای آب خیلی دیر شده باشد و معضلات زیست محیطی و عواقب آن چند برابر شود.
نظرها
نظری وجود ندارد.