آینده نیروگاههای اتمی: اروپا و ایران، دو گرایش مخالف
مجید محمدی محقق- در این مقاله به دلایل دودلی اروپا و اصرار ایران برای ساخت نیروگاه اتمی پرداخته میشود. تجربه اروپا در حوزه انرژی چه درسهایی برای ایران دارد؟
دهه هفتاد و هشتاد هجری شمسی را می توان دهه های شکوفایی نیروگاه اتمی در دنیا دانست. بیشترین نیروگاه های اتمی در این دو دهه ساخته شده است. در آن زمان تصور عمومی بر این بود که ارزان ترین و بهترین روش تولید برق، استفاده از نیروگاه های اتمی است. البته نباید فراموش کرد که در همان زمان هم متخصصانی بوده اند که این باور را مورد انتقاد قرار می دادند و بیان می داشتند که اگر تمامی مخارج ساخت نیروگاه اتمی در نظر گرفته شود روشن خواهد شد که ساخت نیروگاه اتمی نه تنها ارزان ترین روش تولید برق نیست، بلکه یکی از گران ترین روش ها به شمار می آید.
در آن زمان، نیروگاه های اتمی در اروپا به طور مطلق توسط شرکت های دولتی ساخته می شد و از آنجایی که روابط بازار مشترک و قوانین حاکم بر آن بسیار کمرنگ تر از امروز بود، دولت ها می توانستند به شرکت های تولید و توزیع انرژی سوبسید بدهند و یا حتی به طور مستقیم کمک مالی در اختیار آنان بگذارند.
از طرف دیگر، به دلیل اینکه مخارج ساخت نیروگاه اتمی به طور شفاف معلوم نبود و به ویژه روشن نبود که چه بخش هایی را شامل می شود، در ظاهر هزینهی پروژه های ساخت نیروگاه اتمی کمتر از واقع منعکس می شد.
رفته رفته که قوانین بازار آزاد شکل گرفت، دولت ها مجبور شدند در چارچوب قوانین تجاری بازار آزاد فعالیت و شرکت های دولتی را نیز بر همین اساس مدیرت کنند. یکی از مهمترین نکات این قوانین آن است که هر شرکتی باید بتواند دخل و خرج خود را تصدی کند. شرکت های انرژی هم از این قانون مستثنی نبوده اند. درنتیجه، شرکت های تولید انرژی نیز مجبور شدند برای ساخت نیروگاه های خود مانند هر بنگاه اقتصادی دیگر به حداقلی از سودآوری دست یابند. این فرآیند موجب شد که به تدریج هزینه های واقعی ساخت نیروگاه اتمی شفاف تر شود و نشان دهد که ساخت نیرو گاه اتمی نه تنها مقرون به صرفه نیست، بلکه در مقایسه با سایرانواع نیرو گاه ها، مثل نیروگاه های نوپای بادی، بسیار گران تر است.
درحال حاضر، دنیای صنعتی با یک معضل، و به گونهای یک پارادوکس، روبرو شده است. از یک طرف الزام دارد که تولید دی اکسید کربن را کنترل کند و از طرف دیگر به تولید انرژی برق مقرون به صرفهی اقتصادی و منطبق بر سیاست استقلال ملی(بدون نیاز به خارج) نیازمند است. یعنی مجبور است تکنولوژی هایی را جستجو کند که از نظر سوخت، تکنیک ساخت و اداره، حتی المقدور نیازی به خارج از مرزها نداشته باشد.
درچنین فضایی، ظاهراً چنین می نماید که در اروپا، تولید برق توسط نیروگاه اتمی، مناسب ترین راه برون رفت ازاین معضل باشد، زیرا در این گونه نیروگاه ها نه گاز دی اکسید کربن تولید می شود و نه ساخت آن تهدیدی برای استقلال کشورها به شمار می آید و به علاوه در ساخت و اداره چنین نیروگاه هایی چندین دهه نیز تجربه وجود دارد. اما این نتیجه گیری، همانست که باید از آن احتراز شود، چرا که اندکی عجولانه است. زیرا در صورت بروز حادثه -که احتمال آن کم نیست- آسیب های زیست محیطی و خساراتی که به جمعیت های ساکن در پیرامون نیروگاه وارد می شود به حدی است که به هیچوجه با تولید دی اکسیدکربن قابل مقایسه نیست.
البته گمان می رود که نسل سوم نیروگاه های اتمی توانسته باشند در مقایسه با نسل دوم ریسک وقوع حادثه را کاهش دهند. اما طولی نکشید که معلوم شد برق تولیدی این نسل از نیروگاه ها بسیار گران تمام می شود و از برق تولیدی در نیروگاه بادی جدید نیز گران تر است. بنابر این ملاحظه می شود که تولید برق توسط نیروگاه های اتمی نه کمکی به محیط زیست می کند و نه به اقتصاد کشور.
این مقاله سعی می کند با ذکر وضعیت ساخت نیروگاه های اتمی جدید در اروپا، آیندهی این نوع نیروگاه ها را مورد برسی قرار دهد و در ضمن وضعیت نیروگاه اتمی بوشهر و ساخت نیروگاه اتمی جدید در ایران را نیز مورد بررسی اجمالی قرار دهد و با تحلیل ارقام موجود، جوابی برای این سوال اساسی پیدا کند که آیا ساخت نیروگاه اتمی برای ایران از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است یا نه؟ و آیا اصولاً داشتن نیروگاه اتمی در سبد انرژی ایران مناسب یک سیاست انٰرژی مستقل است یا نه؟
بررسی موردی نیروگاه های اتمی اروپا
برای روشن تر شدن وضعیت نیروگاه های اتمی در اروپا بهتر است موضوع را در چند کشور که نیروگاه اتمی را تعطیل کرده اند یا نیروگاه در دست ساخت دارند، بررسی کنیم.
آلمان
بعد از حادثه فوکوشیما دولت آلمان تصمیم گرفت که تا سال ۲۰۲۲ تمامی نیروگاه های اتمی خود را تعطیل کند. در سال ۲۰۱۰، یک سال قبل از حادثه فوکوشیما، آلمان بیش از ۲۲٪ از برق تولیدی خود را توسط نیروگاه های اتمی تولید می کرد. این تصمیم نخست یک تصمیم سیاسی بود که برای دولت آلمان مخارج زیادی به همراه داشت. همزمان، دولت آلمان تصمیم به توسعه ساخت نیروگاه های تجدیدپذیر بهخصوص نیروگاههای بادی گرفت.
سوئد
در سوئد هم اکنون یک نیروگاه اتمی را از کار انداخته اند. مالکان چهار نیروگاه اتمی دیگر که می توانند لااقل برای ۱۵ سال دیگر به کار خود ادامه دهند، برآنند که این نیروگاه ها را نیز تعطیل کنند. این تصمیم در حالی است که برای تولید هر کیلووات ساعت برق توسط نیروگاه اتمی، هزینه های سرمایه ای بیشترین سهم را دارند و هر یک از نیروگاه های مزبور با حدود۴۰ سال عمر هنوز نتوانسته اند اصل سرمایه را باز گردانند و حدود یک پنجم آن هنوز باقی مانده است. با وجود این دو شرکت Vattenfall و Eon تصمیم به تعطیلی چهار نیروگاه اتمی خود گرفتند[1].
فرانسه
۷۷٪ از برق فرانسه توسط نیروگاههای اتمی تولید می شود. کشور فرانسه در تحول نیروگاه های اتمی نقش بسیار مهمی را در اروپا بازی می کند. از این رو سیاست های انرژی در فرانسه، نقش مهمی در اروپا دارد. از این جهت بد نیست که نگاهی دقیقتر به سیاست انرژی فرانسه بیندازیم.
سیاست انرژی دولت فرانسه بر کاستن از وابستگی خود به نیروگاه اتمی استواراست. این دولت تصمیم گرفته است میزان وابستگی خود را به انرژی اتمی از ۷۷٪ به ۵۰٪ تا سال ۲۰۲۵ کاهش دهد. بر این اساس فرانسه تا سال ۲۰۱۶ می باید معادل ۱۶۵۰ مگاوات نیروگاه اتمی را از کار بیندازد. این در حالی است که فرانسه بنا دارد که تا سال ۲۰۳۰، تولید گاز دی اکسید کربن خود را نیز در مقایسه با سال ۱۹۹۰، به میزان ۴۰٪ کاهش دهد. از طرفی این تصمیم در تقابل با کاهش تولید برق توسط نیروگاه های هستهای است. اما فرانسه برای نیل همزمان به هردو هدف بالا به ساخت نیروگاههای تجدید پذیر بهخصوص نیروگاه های بادی روی آورده است. ضمناً از یاد نبریم که فرانسه علاوه بر آن که در حال حاضر بزرگترین صادر کننده برق در اروپا است، وابستگی شدیدی نیز به صادرات صنعت ساخت نیروگاه اتمی دارد. در ده سال گذشته فرانسه هر سال به طور خالص معادل ۷۰ تراوات ساعت برق صادر کرده است[2]. این میزان صادرات برق معادل ۱۶ برابر تولید نیروگاه بوشهر است. این صادرات به دلیل قدیمی بودن نیروگاه های اتمی فرانسه و مستهلک شدن بخش بزرگی از اصل سرمایه امکان پذیر شده است.
علی رغم تمامی این امکانات و فرصت های مناسب، فرانسه تصمیم گرفته است خود را از وابستگی به نیروگاه اتمی برهاند و دلیل این تصمیم چیزی نیست جز گرانی و چالش های زیست محیطی نیروگاه اتمی.
البته در حال حاضر نیروگاهی به نام فلامین ویل ۳ در دست ساخت است که از نوع نسل سوم راکتورهای European Pressurized Water Reactor به شمار میآید که قدرت اسمی آن ۱۶۵۰ مگاوات است. بنا بوده است شرکت فرانسوی EDF این نیروگاه را در سال ۲۰۱۲ افتتاح کند و قیمت پروژه ۳.۵ میلیارد یورو برآورد شده بود که تا به حال سه بار این تاریخ به تعویق افتاده است و آخرین بار آن در سال ۲۰۱۵ بود که شرکت EDF اعلام کرد تاریخ شروع بهره برداری تا سال ۲۰۱۸ به تعویق می افتد و قیمت تمام شدهی پروژه به ۱۰٫۵ میلیارد یورو خواهد رسید. مشکل فقط به اینجا ختم نمی شود، در بازرسی های انجام شده معلوم شده است که درست در محل قرارگرفتن سوخت، به دلیل آن که آهن های مصرفی برای مسلح کردن بتون استاندارد مناسبی نداشته، بتون ترک برداشته است. علاوه بر این در سیستم خنک کننده نیز مشکلهای جدی پیدا شده است.[3]
انگلیس
تا سال ۲۰۱۲ انگلیس تقریبا ۱۹٪ از برق خود را توسط نیروگاه اتمی تهیه میکرد. در انگلیس تصمیم به ساخت دو نیروگاه اتمی از نوع نسل سوم اروپا گرفته شده است. این نیروگاهها بنا است در محل هینکلی پوینت Hinkley Point- بنا شود و بنا بوده که شرکت فرانسوی EDF نیروگاه اتمی از نسل سوم را - که در فنلاند و فرانسه در دست ساخت است- با شرایط زیر بسازد:
- ۱۸ میلیارد یورو هزینه که هر چند هنوز ساخت این راکتور قطعی نشده است با این حال مخارج آن به ۲۴٫۵ میلیارد یورو رسیده است.
- دولت انگلیس قبول کرده است که برق این نیروگاه را به قیمت ۹۲ یورو برای هر مگاوات ساعت تا ۳۵ سال بعد از ساخت نیروگاه بخرد. این قیمت در حال حاضر سه برابر قیمت برق در بورس برق می باشد.
- دولت انگلیس قبول کرده است ضامن بخشی از قرض این شرکت باشد و به این ترتیب این بخش از قرض برای شرکت بهره کمتر ی خواهد داشت.
از آنجایی که ساخت چنین نیروگاهی احتیاج به سرمایه بسیار دارد و این یک سرمایه گذاری با ریسک زیاد همراه است، شرکت فرانسوی EDF سعی کرد شریک مالی پیدا کند. همچنین شرکت سی ان جی چین (China General Nuclear Power Corporation) پذیرفته است ۲۰٪ از این مخارج را تقبل کند مشروط بر اینکه در صورت بروز هرگونه اشکالی در کار شرکت EDF ضرر را تقبل کند.
با این همه در ماه فوریه سال ۲۰۱۶ هیأت رئیسه EDF برای بار دهم جلسه داشته و تصمیم برای شروع ساخت را به تأخیر انداخته است.
لازم به ذکر است که برای اولین بار تمامی سندیکاهای انرژی فرانسه به طور متحد از هیأت رئیسه EDF درخواست کرده اند که این قرارداد را به دلیل ریسک بسیار زیاد آن امضا نکند. زیرا زیان اقتصادی حاصل از آن به حدی است که می تواند شرکت را نابود سازد.
فنلاند
درفنلاند، ۳۵ از برق تولید شده در سال ۲۰۱۵ توسط نیروگاه های اتمی صورت گرفته است. این کشور دو پروژه برای ساخت نیروگاه اتمی در دست دارد. یکی از آنها 3 Olkiluoto است دو شرکت فرانسوی Areva NP و Siemens در سال ۲۰۰۵ ساخت آن را آغاز کردند.
اما در سال ۲۰۰۹ شرکت Siemens سهم خود را که یک سوم پروژه بود به شرکت Areva NP فروخت. مطابق برنامه زمانی، قرار بوده است این نیروگاه در سال ۲۰۱۰ تحویل داده شود که فعلا تا ۲۰۱۸ به تعویق افتاده است. مخارج این نیروگاه نیز ۳٫۲ میلیارد یور برآورد شده بود که فعلا به ۸٫۵ میلیارد یور افزایش یافته است.
فنلاند در سال ۲۰۱۵ قرارداد ساخت نیروگاه اتمی دیگری را با روس اتم Hanhikivi peninsula منعقد ساخته است که بر آن اساس شرکت مزبور ۳۴٪ نیروگاه را صاحب خواهد بود. این نیروگاه از نوع نیروگاه AES-2006 نسل سوم است که دارای ۱۲۰۰ مگاوات توان می باشد. این که چرا در نظر است این نیروگاه توسط روس اتم ساخته شود به طور خلاصه این است که ابتدا قراربود این نیروگاه نیزتوسط شرکت آلمانی انرژی EON و از نوع نیروگاه نسل سوم مانند محصولات فرانسه و فنلاند ساخته شود. اما شرکت مزبور تصمیم به ترک این پروژه گرفت. البته این تصمیم شرکت EON محدود به پروژه مورد بحث نیست و قبلا از تمامی فعالیت های مربوط به نیروگاه های اتمی، پای پس کشیده است. بسیاری از تحلیلگران این تصمیم را ناشی از آن می دانند که شرکت مزبور آینده ای برای نیروگاه اتمی در اروپا نمی بیند. از طرف دیگر، همانطور که قبلا گفته شد، شرکت siemens نیز ساخت نیروگاه را در فنلاند ترک کرده بودو شرکت توشیبا هم حاضر به وارد شدن در این پروژه نشد و در حقیقت کم یا بیش راه
حل دیگری برای فنلاند جز قرارداد با روس اتم برای ساخت نیروگاه اتمی باقی نمانده بود.
روسیه
این کشور به دلیل اشتیاق فراوانی که به وابسته کردن جهان و به ویژه اروپا به انرژی خود دارد، شرکتی به نام روس اتم را در سال ۲۰۰۷ بنیان نهاد که این شرکت دولتی حاضر است مخارج ساخت، اداره، تحویل سوخت و باز پس گرفتن سوخت را برعهده بگیرد.
وضعیت ساخت نیروگاه اتمی در اروپا
همانطور که توجه می کنید در بسیاری از کشورهای اروپایی ساخت نیروگاه اتمی با چالش بسیار زیاد همراه شده است. البته کشورهای دیگر اروپایی هستند که در فکر ساختن نیروگاه اتمی هستنند. این کشورها عبارتند از رومانی، بلغارستان، بلاروس، لهستان، اسلواکی و روسیه.
در تمامی این کشورها تأمین هزینهی ساخت نیروگاه ها را مستقیماً دولت برعهده دارد. با این حال در تمامی این کشورها به جز روسیه کم یا بیش چشم به راه نتایج نیروگاه انگلیس و جواب EDF هستند.
اما در این راه مشکلاتی وجود دارد: اولا در نیروگاه های نسل سوم اروپا هم قیمت پروژه چندین برابر شده است و هم زمان تحویل به درازا کشیده شده است.
در ضمن به رغم آن که دولت انگلیس در یک تصمیم گیری کاملاً سیاسی حاضر به دادن سوبسیدهای بسیار زیاد شده است، هنوز شرکت فرانسوی EDF در ساخت نیروگاه های اتمی مورد توافق برای انگلیس، بسیار مردد است. هرتصمیمی که این شرکت بگیرد، تردیدها را بیشتر خواهد کرد. زیرا که اگر قبول کند که وارد این معامله شود همانطور که گفته شد بیم زیاد می رود که ساخت این نیروگاه صدمه ای جدی به تمامی شرکت EDF وارد سازد .
این مسئله بسیار جدی است تا جایی که تمامی سندیکاها خواستار لغو این قرارداد هستند و کشورهای اروپایی نیز چشم به راه خواهند ماند تا ببینند این پروژه حداقل تا لحظهی شروع چگونه پیش خواهد رفت. از طرف دیگر اگر این شرکت حاضر به ساخت نیروگاه نشود، به این معنی است که ساخت نیروگاه اتمی لااقل از نوع نسل سوم توسط این شرکت مقرون به صرفه نیست و لازم است برای تولید برق در اروپا راه حل دیگری جستجو شود و برای مثال، به شرکت روسی روس اتم متوسل شوند.
در نمودار ۱ سعی شده است بر اساس داده های ساخت این نیروگاه، نشان داده شود که چرا اتخاذ تصمیم برای شرکت فرانسوی تا این حد دشوار است[4]. محاسبات نشان می دهد که با در نظر گرفتن نرخ بهره ۶ ٪، قیمت تمام شده تقریباً ۱۰۶ دلار برای هر مگاوات ساعت خواهد بود و دولت انگلیس قبول کرده است که برق حاصل را به قیمت ۱۰۴ دلار برای هر مگاوات ساعت خریداری کند. البته به دلیل اینکه انگلیس علاوه بر تعهد تأمین وام ارزان و نیز ضمانت کردن بخشی از وام باعث شده تا بهره این وام ها کمتر از ۶٪ شود. اما اولا به دلیل در دست نبودن این ارقام و ثانیا برای اینکه روشن شدن قیمت تمام شده واقعی ساخت نیروگاه اتمی و درک این که آیا ساخت نیروگاه بدون سوبسید می تواند مقرون به صرفه باشد یا نه ، رقم ۶٪ که رقمی متعارفی است در این محاسبات انتخاب شده است.
البته همانطور که در نمودار ۱ مشاهده می شود ساخت نیروگاه های اتمی از نسل دوم در مقایسه با نیروگاه بادی تا حدودی ارزانتر خواهد شد. هزینهی نیروگاه اتمی متعارف ۶۷ دلار برای تولید هر مگاوات ساعت خواهد بود در صورتی که این رقم برای نیروگاه بادی به ۷۲ دلار برای هر مگاوات ساعت می رسد. اما چرا اروپا به سادگی بسیار به ساختن نیروگاه تجدید پذیر بخصوص نیروگاه بادی تن می دهد اما برای اتخاذ تصمیم به ساخت نیروگاه اتمی با تردید بسیار روبرو است؟ در زیر کوشش می شود برای این پرسش چند پاسخ مناسب ذکر شود:
- ساخت نیروگاه اتمی بسیار پیچیده تر از ساخت نیروگاه بادی است و این پیچیدگی موجب می شود که پروژه ساخت نیروگاه اتمی هم گرانتر و هم زمانبر تر شود و در نتیجه قیمت تولید شده برق را بالا ببرد.
- نیروگاه اتمی از نوع متعارف از درجه امنیت کمتری نسبت به نیروگاه اتمی از نسل سوم برخوردار است و در حال حاضر پس از دو حادثه در اروپا و ژاپن دولت های اروپایی رغبت کمتری به ساخت چنین نیروگاه هایی دارند و نیروگاه اتمی از نسل سوم ساخت آرپوا همانطور که دیدیم بسیار گرانتر از معمول تمام می شود.
- بسیاری از کشورها ساخت نیروگاه بادی را حمایت می کنند به امید اینکه این خود به یک صنعت تبدیل شود که هزاران نفر را به کار مشغول کند آنچنان که در ألمان و دانمارک کرده است.
- در حال حاضر دولت هارغبت بیش تری به پرداخت سوبسید به نیروگاه های بادی دارند.
بر طبق همین محاسبات ساخت نیروگاه گاز سوز نیز در مقایسه با ساخت نیروگاه بادی برای اروپا مقرون به صرفه نیست زیرا قیمت گاز به عنوان سوخت این نوع تولید، برق را گران می کند. علاوه بر اینکه اروپا خود منابع گازی لازم در حد نیاز را ندارد و برای مثال آلمان هم اکنون وابستگی زیادی به روسیه دارد. علاوه بر این اروپا می داند که لازم است تولید دی اکسید کربن خود را کاهش دهد تا بتواند کشورهای دیگر در حال رشد را نیز به این کار ترغیب کند. از این رو است که ساخت نیروگاه های بادی در اروپا چنین رشد فزاینده ای به خود گرفته است.
وضعیت ساخت نیروگاه اتمی در رابطه با ایران
همانطور که ملاحظه شد ساخت نیروگاه اتمی در اروپا با چالش های بسیاری روبرو است و کشورهای اروپایی به سختی به ساخت نیروگاه اتمی تن در می دهند. حال باید دید این وضعیت برای ایران بر چه منوال است؟
یکی از مشکلات ساختاری ایران بالا بودن نرخ بهره است. از آنجایی که ساخت نیروگاه اتمی احتیاج به سرمایه بسیار دارد در نتیجه مخارج سالانه سرمایه به مراتب بالاتر از کشورهایی خواهد شد که نرخ بهره درآن ها برای مثال بیشتر از ۶٪ نیست. در نمودار ۲ بر اساس نرخ بهره ۱۲٪ شش راه حل برای تولید برق محاسبه و با یکدیگر مقایسه شده است. سه راه حل آن متعلق به ساخت نیروگاه اتمی است. دو ستون نماینگر قیمت تمام شده هر مگاوات برای دو سطح تولید مختلف نیروگاه بوشهر( یکی با سطح تولید فعلی که کمتر از ۴٫۴ تراوات ساعت در سال می باشد و دیگری با تولیدی ۷٫۴ تروات ساعت در سال) در نظر گرفته شده است. از آنجایی که نیروگاه اتمی بوشهر در حال حاضر با کارایی پائین تر از حد استاندارد خود کار می کند در نتیجه برق تولیدی آن بسیار گرانتر از معمول است. بالا بودن نرخ بهره و گران تر شدن ساخت نیروگاه بوشهر از نرخ متعارف و بالاخره پائین بودن کارایی نیروگاه، از دیگر دلایلی است که برق تولیدی این نیروگاه را بیش از حد گران می کند. در مقایسه ای با حالت فرضی که اگر نیروگاه بوشهر با کارایی مناسب کار می کرد- که می باید کار کند – و در نتیجه حدود ۷٫۴ تروات ساعت برق تولید می کرد، در آن صورت مخارج برق تولیدی برای هر مگاوات ساعت ۴۰٪ ارزان تر می شد. البته هنوز همانطور که در نمودار ۲ مشاهده می شود تولید بوشهر در هر دو حالت با هزینه هایی که دارد بسیار گران تر از برق تولیدی نیروگاه های بادی و گاز سوز است. چالش هایی که نیروگاه اتمی در سبد انرژی ایران دارد عبارتند از:
- قیمت انرژی تولید شده توسط نیروگاه اتمی حتی با نورم های معمول نمی تواند با قیمت برق تولید شده در نیروگاه های فسیلی برای مثال گازسوز برابری کند. حتی اگر قیمت دی اکسید کربن تولید شده نیز به حساب آورده شود. بنابراین، به روشنی ملاحظه می شود که بهتر است منابع مصرفی، یا در بهینه کردن نیروگاه ها و برای افزایش کارایی پائین آن ها استفاده شود، یا در ساخت نیروگاه های تجدید پذیربه مصرف برسد. به ویژه که در این صورت می تواند آینده ای برای صنعت ایران نیز محسوب شود.
- در دسترس نبودن سوخت نیروگاه اتمی در داخل و در نتیجه دائم وابسته ماندن به خارج.
- خطر رخداد فاجعه ای همانند فوکوشیما و یا چرنوبیل.
- ریسک گرانتر شدن مخارج ساخت نیروگاه اتمی هم به خاطر بالا بودن نرخ بهره و هم به خاطر شفاف نبودن قراردادها.
- وابسته ماندن به لحاظ تکنیکی به خارج.
در نمودار ۲ همانطور که می بینید تنها راه حلی که از نیروگاه بادی کاملاً ارزانتر است نیروگاه گاز سوز با نرخ گاز دولتی می باشد [5]. قابل ذکر است که تولید برق توسط نیروگاه اتمی نسبت به آنچه که از مصرف کننده برق وصول می شود پائین تر است. برق تولید شده در این نیروگاه بالغ بر ۲۵۰ دلار برای هر مگاوات ساعت تمام می شود و دولت این برق را برای مثال برای مصارف صنعتی با تعرفه ۳-۴ تا ۴۹ دلار برای هر مگاوات ساعت می فروشد[6]. در نمودار ۲ قیمت انرژی توسط نیروگاه گاز سوز با دو کارایی مختلف مقایسه شده است تا خواننده به راحتی متوجه شود که ادامه تولید برق با کارآیی پائین مقرون به صرفه نیست. البته پائین بودن کارایی نیروگاه های ایران مشکل ساختاری نیز دارد. برای مثال شفاف نبودن قیمت گذاری برق در مناقصه ها، شفاف نبودن قانون در این مورد که اگر نیروگاه ها کارایی خود را بالا ببرنند به چه میزان می توانند از دولت کمک دریافت کنند، شفاف نبودن مستقیم قیمت سوخت در محاسبات نیروگاه ها. علاوه براین، شفاف نبودن مخارج نیروگاه های دولتی، موجب شده است این نیروگاه ها بتوانند مخارج واقعی خود را کمتر نشان دهند و در نتیجه در مناقصه های برقی که هر چند روز صورت می گیرد، برنده شوند.
حال باید پرسید که چرا ایران اصرار دارد چندین نیروگاه اتمی دیگر احداث کند. این در حالی است که همانطور که مشاهده شد این نوع تولید برق یکی از گرانترین نوع تولید برق است در ضمن اینکه صنعت آن با ساختار صنعت ایران سازگاری ندارد و هیچگاه نمی تواند ایران هدف را ساخت نیروگاه اتمی در سطح جهانی بگذارد و به این وسیله صنعتی برای تولید اشتغال در ایران بشود.
در ضمن این در حالی است که نیروگاه هایی داریم که کاریی آن فقط ۲۵٪ است و به عبارت دیگر ۷۵٪ از سوخت اتلاف می شود. خط انتقالی داریم که بیش از ۱۴٪ پرت دارد. آیا بهتر این نیست که این هزینه های هنگفت را در بهینه کردن نیروگاه های قدیمی بهکار انداخت. یا سرمایه گذاری در نیروگاه های تجدیدپذیر کرد و به این وسیله صنعتی در ایران احداث کرد. و همزمان مصرف را بهینه کرد و از آن کاست. باری دو دلی اروپا را در ساخت نیروگاه اتمی می توان از پس ارقام درک کرد اما اصرار ایران را نمی توانم برای آن توضیحی پیدا کنم.
پانویسها
[1] آلبته اگر این نیروگاه ها بخواهند به فعالیت خود ادامه دهند باید مخارج زیادی مصرف شود تا هم درجه اطمینان بالا برده شود و هم تعمیرات اساسی انجام گیرد. اما در مجموع بسیار ارزان تر از ساخت نیروگاه جدید بوده است.
[3] فرق عمدهی نسل سوم نیروگاه اتمی با نسل قبلی در میزان امنیت آن است. این نوع نیروگاه در قسمت کوره دو جداره است و سیستم های خنک کننده علاوه بر سیستم معمول سیستم خنک کننده دیگری هم دارد که قادر است با قوانین طبیعی از جمله جاذبه و قوانین انتقال گرما کار کند.
[4] در این محاسبه ، بهره ۶٪ حساب شده است اما همچنان که ذکر شد بخش زیادی از این سرمایه را انگلیس تضمین کرده است در نتیجه نرخ بهره آن درعمل کمتر از ۶٪ ب خواهد بود اما مهم این است که این محاسبه نشان می دهد که تردید شرکت فرانسوی چینی در ساخت نیروگاه بیهوده نیست. بخصوص که در دو تجربه برای ساخت این نوع نیروگاه، قیمت ساخت بطور مدام افزایش یافته است.
[5] در اینجا برای ساده بودن کار، فقط یک سوخت مورد نظر گرفته شده و آن سوخت گاز طبیعی است و نیروگاه از نوع توربین گازی با توربین با کاندس با کارایی ۴۵٪ در نظر گرفته شده است.
[6] در این محاسبه افت برق و مخارج انتقال برق در نظر گرفته نشده است. برآورد برای یک مصرف کننده با ۱۰۰ کیلووات قدرت و ۵۰۰ مگاوات ساعت انرژی حساب شده است. قیمت تعرفه ها را می توان در اینجا پیدا کرد.
نظرها
abc
هاشمی، محسن رضایی و طائب و دیگر مقامات درز اطلاعاتی دادند که انرزی هسته ای برای چی بود وگرنه صاحب نظران بارها گفته اند مقرون به صرفه تر برای ایران این بوده نیروگاه گازی و بادی توسعه دهد.
راه سبز
با توجه محدودیتهای کشورهای صنعتی که اغلب در نمیکره شمالی و نواحی معتدله و نزدیک قطب هستند و معضل گمایش زمین و گازکربنیک، یک پیشنهاد معقول ایسنت این کشورهای صنعتی، در کشورهای حاشیه جنوب اروپا بر روی تولید برق خورشیدی و بادی سرمایه گذاری کنند و آن به اروپا و شمال امریکامنتقل کنند. در فاصله کمی از اروپا شمال آفریقا و عرب آسیا و مکزیک است که یک مناطق بسیار مستعدتولید برق خورشید و بادی هستند.