برکسیت بر غذایی که بریتانیاییها میخورند چه اثری دارد؟
برکسیت چه اثری بر تغذیه مردم بریتانیا میگذارد؟ آیا مردمی که به برکسیت رای دادند آمادگی این را دارند که در مزرعهها کار کنند، زمین را بکنند و با مزد پایین در کارخانهها کار کنند؟
بیشتر سالهای عمر ۴۲ سالهام، در بریتانیا موز خوردهام. من متولد سال ۱۹۷۴ هستم؛ یعنی یک سال بعد از پیوستن بریتانیا به اتحادیه اقتصادی اروپا به دنیا آمدم. از آن زمان، موز را به شکلها و اندازههای مختلف خوردهام. موزهای گرد شبیه هلال ماه، موزهای صاف مثل باتون پلیسها. موزهای نازک و کوچولو را چشیدهام؛ موزهایی لاغر و شیرین و موزهای خیلی بزرگ که میشد قطعهقطعهشان کنی و روی سه تا پنکیک بچینیشان.
در تئوری بر اساس قوانین اتحادیه اروپا، تجریه من از خوردن موزهای متنوع باید غیرممکن باشد. جوک کلاسیک ضد اتحادیه اروپا، شوخی با «قانون موزها»۱ است. این که در اتحادیه اروپا تولید موزهایی با شکلهای مختلف ممنوع است و یک میوه استاندارد شده به مردم بریتانیا تحمیل شده است. البته در واقع، این قانون در بالاترین سطح خود، تنها شامل موز شده و موزهای معمولی درجه یک و درجه ۲ که در بیشتر مغازهها فروخته میشوند، همیشه فارع از شکل و قیافهشان مجاز بودهاند.
اما حالا که کمپین خروج از اتحادیه اروپا پیروز شده، روشن است که غذاهای بیشتری در اتحادیه اروپا در معرض خطر خواهند بود. تاکنون رییس اتحادیه مزرعهداران، میوریگ ریموند، درباره افزایش قیمت مواد غذایی به دلیل افت قیمت پوند و وابستگی بریتانیا به واردات غذا هشدار داده است. به عنوان کشوری که ۵۴ درصد آنچه که خورده میشود را خودش تولید میکند، بریتانیا نسبت به نوسانات بازار در موقعیت حساسی قرار دارد. برای نخستین بار از زمان جنگ جهانی دوم، توان اقتصادی بریتانیا برای تهیه مواد غذایی خود، محل تردید است.
۲۴ ژوئن گذشته، تیم لانگ، استاد دانشگاه سیتی و کارشناس سیاستهای غذایی بریتانیا، توییت کرد که «شوکه از ماجرای اتحادیه اروپاست» و «خیلی ناراحت است» و سپس نوشت: «حالا نیاز به برنامه جایگزین برای غذا داریم. مردمی که به برکسیت رای دادند آیا آمادگی این را دارند که توی مزرعهها کار کنند، زمین را بکنند و با مزد پایین در کارخانهها کار کنند؟»
یکی از دلایل اصلی ایجاد اتحادیه اروپا جز تلاش برای ایجاد صلح، این بود که تولید و فراهم کردن غذا برای کل جمعیت اروپا تضمین شود. سیکو مانسهولت یک کشاوز هلندی بود که به عنوان نخستین کمیسر کشاورزی اتحادیه اروپا در سال ۱۹۵۸ انتخاب شد. مانسهولت نقش اتحادیه اروپا را جلوگیری از قحطی میدانست؛ قحطیهایی مانند آنچه در سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵ در هلند روی داد. رویای مانسهولت این بود که اروپا در زمینه غذا خودکفا شود.
همانطور که لانگ میگوید اروپا نه فقط غذای مردم بریتانیا را تامین کرده، که ذائقه آنها را هم تغییر داده است. با عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا غذاهای مناطق گرم و آفتابی مثل زردآلو، هلو، گوجه فرنگی و سیر به بریتانیا راه یافت. در طول دههها، غذای شام بریتانیاییها تغییرات اساسی کرد: شراب و سیبزمینی سرخکرده فرانسوی به روی میزها آمد. در ۱۹۷۳، در بریتانیا میشد روغن زیتون خرید اما در شیشههای کوچک و از عطاریها آن هم برای درمان جرم گوش. حالا بخش روغن زیتون سوپرمارکتهای بریتانیا آنقدر بزرگ است که در آن گم میشوی؛ در آن از روغن زیتون یونانی هست تا اسپانیایی.
البته دلیل این تنوع تنها اتحادیه اروپا نیست چون بریتانیا حالا از جاهای مختلف دنیا غذا دارد. شاید انقلاب غذایی به هر حال در این کشور اتفاق میافتاد همان طور که در ایالات متحده و استرالیا در همان دوره زمانی اتفاق افتاده. اما بیش از یک چهارم کسانی که در صنعت مواد غذایی بریتانیا کار میکنند مهاجرانی از داخل اروپا هستند. ما بدون وجود آنها نمیتوانیم غذا بخوریم.
صنعت غذای بریتانیا به علاوه از سیستم «حفاظت از منشا» اتحادیه اروپا بهره میبرد که از غذاهای خاص محلی حفاظت میکند؛ از گردوی پریگورد گرفته تا پنیر بروکیو و صدف وایت اتیبل و ریواس یورکشایر. علاوه بر این، اثر اتحادیه اروپا بر رژیم غذایی مردم بریتانیا را نمیتوان انکار کرد؛ همان طور که لانگ میگوید: «تغیرات فرهنگی در ابعادی وسیع.»
در ماه آوریل، لانگ به همراه ویکتوریا شوئن مقالهای نوشتند درباره اثر برکسیت بر غذای بریتانیا؛ نوشتهای قابل تامل. لانگ و شوئن اشاره میکنند که در سال ۲۰۱۵، ۲۷ درصد غذایی که در بریتانیا خورده شده از اروپا صادر شده و تنها ۴ درصد از آمریکای شمالی و ۴درصد از آفریقا آمده. در مورد میوهها و سبزیجات، بریتانیا تا ۴۰ درصد وابسته به اروپاست.
لانگ این موضوع را به مساله سلامت هم به اندازه اقتصاد مربوط میداند. تنها ۳۰ درصد بزرگسالان بریتانیایی اکنون روزانه وعده توصیه شده سبزیجات را مصرف میکنند و تنها تعداد خیلی کمی از مزارع بریتانیا برای باغبانی و کشت میوه و سبزی مناسب است؛ یعنی ۱۶۰ هزار هکتار از ۴.۷ میلیون هکتار. وقتی سوبسیدها و تعرفههای گمرگی اتحادیه اروپا برداشته شود، مواد غذایی این مزارع گرانتر خواهند شد و و در نتیجه بریتانیاییهای کمتری از آنها مصرف خواهند کرد.
سختترین سوال این است که بریتانیا چطور میخواهد نیاز غذایی خود را از اروپا جدا کند؟ آن طور که لانگ و شوئن میگویند «مجموعه وسیعی از موافقیتنامهها و قراردادها اکنون غذای بریتانیا را تامین میکند.» برکسیت مستلزم هزاران مذاکره پیچیده تازه با اتحادیه اروپاست. قوانین که بسیاری از آنها در ارتباط با مواد غذایی است. قوانین اتحادیه اروپا شامل قوانین زیست محیطی، سوبسید به مزارع، امنیت غذایی و تغذیهای است. طرفداران برکسیت میگویند که مساله دقیقا خلاص شدن از این پیچیدگیهاست. در واقع، برخی از قوانین غذایی اروپا، واقعا کافکایی هستند؛ مثلا سیاست ماهیگیری مشترک که که اخیرا از ماهیگیران میخواهد که ماهیهای قابل استفاده را برای تطابق با شرایط این قانون دور بریزند. اما لانگ میگوید که خارج شدن از اتحادیه اروپا میتواند حتی روند اداری پیچیدهتری را هم به وجود بیاورد؛ روند پیچیده بازنگری در آنچه که ۴۳ سال است در موردشان تصمیم گرفته شده.
آنچه که بریتانیاییها موقع غرغر کردن درباره سیاستهای غذایی اتحادیه اروپا از یاد بردهاند، این است که بسیاری از این قوانین برای سالمتر کردن، امنتر کردن و مطمئن تر کردن تغذیه ایجاد شدهاند. غذا یکی از روشنترین موفقیتهای اتحادیه اروپا بوده. دو نسل بدون کمبود و قحطی زندگی کردهاند، اما حالا فکر میکنند که وحشتناکترین موضوع، روند بروکراتیک قانون قوس تن موزهاست!
حالا بریتانیا خود را در شرایط تازهای مییابد، شرایطی که در آن سیر کردن خود مثل خیلی از چیزهای دیگر چالش انگیز و نامطمئن است.
منبع: نیویورکر
۱-مقررات کمیسیون اروپا ۲۲۵۷/۹۴ بیان میکند که میوه باید «عاری ناهنجاری یا انحنای غیرطبیعی» باشد. موز درجه ۱ میتواند «نقص جزئی در شکل» و موز درجه ۲ میتواند «کمی نقص در شکل» داشته باشد.
نظرها
نظری وجود ندارد.