درگذشت کیارستمی – سینماگران و منتقدان چه گفتند؟
پس از آنکه عباس کیارستمی در پاریس درگذشت، موجی از پیامهای تسلیت شبکههای اجتماعی را فراگرفت. گزیدهای از آنچه که سینماگران و منتقدان بازگو کردند.
شامگاه گذشته پس از انتشار خبر درگذشت عباس کیارستمی در رسانههای داخل و خارج از ایران، موجی از اظهار تأسف و دریغ شبکههای اجتماعی و رسانهها را فراگرفت. بسیاری از هنرمندان ایرانی و برخی از هنرمندان سرشناس جهانی وهمچنین روشنفکران و منتقدان یاد و خاطره عباس کیارستمی را گرامی داشتند.
پرویز پرستویی، اصغر فرهادی، جعفر پناهی، مهناز افشار و بهرام رادان، رضا کیانیان، ترانه علیدوستی، صابر ابر، مهران مدیری در شبکه اینستاگرام احساس خود از فقدان عباس کیارستمی را بیان کردند.
آرامش، نشانه انسانهای بزرگ
■ اصغر فرهادی، کارگردان نامآشنا و برنده جایزه اسکار که اخیراً فیلم «فروشنده» او در جشنواره فیلم کن درخشیده است، پس از درگذشت عباس کیارستمی گفت: «در آخرین دیدارم با او بیشتر درباره آینده حرف زدیم تا گذشته و من وقتی از آن خانه بیرون آمدم مطمئن بودم که سالهای سال زنده خواهد بود. برایم قابل باور نیست و بسیار دلتنگ حرفهایش هستم. فکر نمیکنم فقط یک فیلمساز بزرگ از دنیا رفته است بلکه دنیا یک انسان بزرگ را از دست داد.»
■ کمال تبریزی که به خاطر اعتراض به برنامه «هفت» تلویزیون جمهوری اسلامی ساخت سریال «سرزمین کهن» را متوقف کرده بود، درباره کیارستمی گفته است: «در میان بزرگان سینما فیلمهایش بیش از همه مرا دچار حیرت میکرد و با دیدن آنها تحت تأثیر عجیب و غیرقابل توصیفی قرار میگرفتم، حسی کاملا نزدیک به حقیقت زندگی و به شدت متفاوت با دنیای سینما؛ دنیایی مختص کیارستمی و منحصر به فرد. آرامشی دوستداشتنی که مطمئنم حالا که پیش ما نیست، آرامتر است. استاد آرام سینما به آرامی رفت. آرامش نشانه انسانهای بزرگ است.»
■ از میان سینماگران برجسته جهان، مارتین اسکورسیزی در متنی که در هالیوود ریپورتر منتشر شده، به درگذشت کیارستمی واکنش نشان داد. اسکورسیزی مینویسد: «با شنیدن خبر درگذشت عباس کیارستمی عمیقاً غمگین و بهتزده شدم. او یکی از هنرمندان کمیاب با دانشی ویژه از جهان بود، که ژان رنوار به خوبی بیان میکند: "حقیقت همواره سحرآمیز است." این جمله برای من خلاصه مجموع کارهای خارقالعاده کیارستمی است. برخی از آثار او به عنوان مینیمال یا مینیمالیست یاد میکنند، اما در حقیقت ماجرا کاملاً برعکس است. هر صحنه از "طعم گیلاس" یا "خانه دوست کجاست؟" سرشار از زیبایی و شگفتی است، که با لطافت و بردباری ضبط شده است.»
اسکورسیزی در ادامه گفته است: «عباس را از ۱۰ یا ۱۵ سال پیش میشناختم. انسان بسیار خاصی بود: آرام، باوقار، فروتن، فصیح، و بسیار هوشیار، که به گمان من هیچچیز را از دست نمیداد. به ندرت مسیر ما به هم میرسید، و من همیشه از این رویداد نادر خوشحال میشدم. او یک مرد اصیل و یکی از بزرگترین هنرمندان ما بود.»
کیارستمى به «خانه دوست» رسید
■ رضا علامهزاده، سینماگر تبعیدی ایرانی در متن کوتاهی با عنوان «کیارستمی به خانه دوست رسید» نوشته است: «عباس کیارستمى فیلمساز برجسته ایران و چهره سرشناس جهانى، در کشور فرانسه جائى که بیش از وطنش به او و آثارش حرمت مىگذاشتند براى همیشه آرام گرفت. فقدان او را به خانواده کوچک سینماى ایران تسلیت مىگویم.»
■ حسین باستانی، روزنامهنگار نیز در صفحه فیسبوک خود نوشت: « آبروی سینمای ما، سرانجام از دنیایی که در آن "محمدجعفرمنتظریها" برای "عباس کیارستمیها" تصمیم میگیرند رفت. "خانه دوست"، قطعاَ اینجا نبود؛ آن بالاها بود. جایی که دست محمدجعفرمنتظریها، دیگر هرگز به عباس کیارستمیها نرسد.
حسین باستانی به گفتههای محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور درباره کیارستمی اشاره میکند و مینویسد: « دو سال پیش عباس کیارستمی، از جنگ ایران و عراق به عنوان "پریودی از تاریخ ایران" (دورهای از تاریخ ایران) یاد کرد و ذهن مقام عالی دستگاه قضایی آنچنان درگیر موضوعات دیگر بود که کلمه پریود را به معنی عادت ماهانه گرفت و به فوریت هرچه از دهانش درآمد را نثار بزرگترین کارگردان سینمای ایران کرد. عجیب آنکه همفکرانش نیز نه تنها به او توضیح ندادند که اشتباه میکند، که تا یک هفته فضای رسانههای کشور را آکنده از تقدیرهای خود "مواضع غیرتمندانه مقام بابصیرت قضایی" کردند.
غروب یک ستاره
■ نیلوفر بیضایی، کارگردان تئاتر اما از زاویهای دیگر اهمیت کیارستمی در تاریخ سینمای ایران را بازگو میکند: فاصله کیارستمی از پیچیدگیهای جامعه با رویکرد به مینیمالیسم: «عباس کیارستمی فیلمسازی خلاق بود که از نظر من مهمترین اهمیتش در شناخت و بکارگیری تصویر و مینیمالیسم در آثارش بود. او توانست شهرتی جهانی بیابد و این بخت را داشت که ویژگیهای آثارش در زمان حیاتش در سطح جهانی مورد بررسی قرار بگیرد. او در دوران سخت و سیاهی از تاریخ کشورش به این شهرت دست یافت. دورانی که بازتابش در آثار او بسیار کمرنگ بود. فاصله گرفتن آگاهانه او با پیچیدگیهای اجتماعی و سیاسی ایران امروز و ساختن فیلمهایی که به قول خودش نیازی به سانسور شدن نداشته باشند، یک انتخاب بود که هر هنرمندی در چنین جامعهٔ پیچیدهای در برابرش قرار میگیرد. مسلماً بررسی آثار و نقش او در یک فاصله زمانی طولانی بسیاری از ابعاد پیچیده هنرمند بودن در ایران امروز را روشنتر خواهد کرد. اما درگذشت او برای جامعه هنری ایران یک ضایعه بزرگ است. رفتن زودهنگامش را به خانوادهاش، دوستدارانش و همراهانش تسلیت میگویم.»
■ این سخن ژان لوک گدار درباره سینمای عباس کیارستمی بر سر زبانهاست که گفته بود «سینما با دیوید وارک گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی پایان مییابد.» مهدی عبداللهزاده، منتقد سینما به این جمله اشاره میکند و مینویسد: «یک بار از کیارستمی پرسیدم، چرا در طول این همه سال، بعد از آنکه ژان لوکگدار گفت سینما با گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی پایان مییابد، هیچ وقت شما دو نفر با هم دیدار نداشتهاید، چرا هیچ اتفاقی بین شما نیفتاده. جواب داد، ظاهراً او حرفاش را چند سال بعد از آن پس گرفته و گفته به جز "زیر درختان زیتون" فیلم دیگری از من را قبول ندارد. یک بار در جشنوارهای در یک راهرو از کنار هم رد شدیم، او اعتنا نکرد و من هم.»
او سپس در اندوه درگذشت عباس کیارستمی مینویسد: « يك پدر، يك معلم، يك دوست، يك پشتيبان، يك مهربان را از دست دادم.»
■ پرویز جاهد، منتقد نامآشنا هم در صفحه فیسبوکش نوشته است: « میبینم که امشب هوا تاریکتر از شبهای دیگرست چرا که ستاره عباس کیارستمی غروب کرد.»
نظرها
نظری وجود ندارد.