ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● مجموعه ویژه

ترکیه: پایان دوره کودتاها یا پایان لائیکلیک؟

در ترکیه چه می‌گذرد؟ چه نیرویی پشت کودتای ۱۵ ژوئیه بود؟ با شکست کودتا، چه جریانی باخت و چه جریانی پیروز شد؟ این پایان دوره کودتاهاست، یا پایان نظام "سکولار" ترکیه؟ منتخبی از مطالب در مورد اوضاع ترکیه.

در ترکیه چه می‌گذرد؟ چه نیرویی پشت کودتای ۱۵ ژوئیه بود؟ با شکست کودتا، چه جریانی باخت و چه جریانی پیروز شد؟ این پایان دوره کودتاهاست، یا پایان قطعی نظام «لائیکلیک» (Laiklik)، عنوان ترکی لائیسیته (جدایی دین و دولت)؟

منتخبی از مطالبی که پس از کودتای ۱۵ ژوئیه در مورد اوضاع ترکیه در زمانه منتشر شده‌اند:

صبح روز بعد: نشانه‌های شکست

گروهی از نظامیان ترکیه که خود را «شورای صلح در کشور» می‌خوانند در ساعت ۱۰ شب ۱۵ ژوئیه اعلام کردندکه قدرت را در کشور به دست گرفته‌اند. یک ساعت بعد رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه از طریق تلفن برای مردم پیام تصویری فرستاد که به خیابان‌ها بیایند.

در ترکیه کودتایی صورت گرفت که به هدف برکناری اردوغان و کسب کامل قدرت نرسید. اردوغان در پیامی مستقیم به مردم، کودتا را توطئه خواند و گفت ارتش باید پاکسازی شود.

یک روزنامه‌نگار ترک می‌گوید کودتای جمعه شب بسیار ناشیانه برنامه‌ریزی شده بود: پایان آن به تشدید قدرت سیاسی اردوغان می‌انجامد و برخوردهای آتی با مخالفان را موجه می‌سازد.

رئیس جمهوری ترکیه مشغول تسویه حساب با مخالفان است. عده‌ کثیری از مقامات نظامی و نیز قضایی به ظن مشارکت در کودتا دستگیر شده‌اند. بحث می‌کنند که قانون  منع اعدام در زمان صلح را بار دیگر به جریان بیندازند.

به‌رغم همه اخبار بد مربوط به کشته‌شدگان و هرج و مرج، خبر خوبی هم جلب توجه می‌کند: اکثریت شهروندان ترکیه تمایلی به حکومت نظامیان ندارند. اکنون سوال اصلی این است که تاثیر این رویداد بر رفتار اردوغان چه خواهد بود: نزدیکی به مخالفان یا تسریع پروژه سلطانی؟

احمد شیک، نویسنده ترک: آنچه نجات یافت دموکراسی نبود بلکه نظام پارلمانی بود. در جنگ قدرت فاشیسم سردوشی‌دار و فاشیسم غیرنظامی، برنده‌ی اصلی فاشیسم شد!

میثم بادامچی: " گولن جماعت‌چی" چه مختصاتی دارد؟ ستیز میان این جماعت و "عدالت و توسعه" بر چه مبنایی است؟

پس از کودتا، حامیان اردوغان برای اولین بار و با هدایت مساجد، توانستند هژمونی حضور در خیابان را به دست گیرند؛ چیزی که پیش از این عرصه فعالیت چپ‌ها و اقلیت کرد بود. از حالا به بعد، اردوغان هر زمان می‌تواند از ابزار بسیج هوادارانش استفاده کند.

میثم بادامچی - مهم‌ترین رسانه اصول‌گرایان رویکردی دوگانه در برابر کودتای ترکیه در پیش گرفته است. آنچه را که در زمینه آزادی شهروندان در ایران نمی‌پسندند برای ترکیه روا می‌دانند.

نگاه امنیتی به کردها فصل مشترک محافل قدرت در ترکیه است. پس از کودتای نافرجام، در جنوب شرقی ترکیه آرامش و انتظار به هم گره خورده‌اند. حسی از بلاتکلیفی و نگرانی از شبیخون‌های نظامی تازه در فضا موج می‌زند. آرامش قبل از طوفان؟

رئیس جمهوری ترکیه به شکار آزادی‌های دمکراتیک رفته است. مطبوعات بین‌المللی رفتارهای او را با مائو و استالین و پل‌پوت مقایسه می‌کنند و  کودتای واقعی را وضعیتی می‌دانند که او بر امواج کودتای ناکام بنا کرده است.

اردوغان برقراری سه ماه وضعیت فوق‌العاده را به حراست از دموکراسی نسبت می‌دهد. او در عین حال گلایه کرده که چرا مخالفان این تصمیم، در برابر اقدام مشابه فرانسه پس از ترورهای پاریس ساکت بودند و حالا از او ایراد می‌گیرند. چرا اردوغان در این مقایسه محق نیست؟

از زمان آغاز تلاش برای کودتا در روز جمعه ۱۵ ژوئن، صدای زنان از صحنه سیاسی ترکیه غایب مانده است. تصاویر تظاهرکنندگان در خیابان‌ها نشان می‌دهد که اغلب آنها مردند، رهبران کودتاچیان هم مرد بودند.

بعد از کودتای نافرجام ترکیه، کلمه «پاکسازی» ورد زبان اردوغان شده است، این واژه که باری اهانت‌آمیز دارد، در این کشور از سنتی دیرینه برخوردار است و تا مدت‌ها فقط در رابطه به کردها بکار می‌رفت.

کودتا یا هدیه الاهی − کارتون از اسد بیناخواهی
کودتا یا هدیه الاهی − کارتون از اسد بیناخواهی

■ تصویرهایی از شب پرالتهاب کودتا:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • دژمن مجازی

    کودتا چیست؟ اقدام به کسب قدرت سیاسی توسط نیورهای نظامی یک کشور انقلاب چیست؟ اقدام به زور از سوی بخش بزرگی از مردم برای قدرت سیاسی حال اگر اکثریت مردم همراه نظامیان باشند کودتای نظامی چیزی شبیه انقلاب است مانند مصر در برابر دیکتاتوری و حکومت ارتجاعی محمد مرسی مگر نازیها باز بان خوش کنار رفتند؟ جز این بود نازیها و متحدان جنایتکارشان مثل ژاپنی ها با زور شکست خوردند/ یا اقدام رضاشاه که حکومت مرتجع و بی لیاقت قاجار سرنگون کرد و موجب عدم تجزیه ایران شد /در گیلان و خراسان و خوزستان... عملا تجزیه رفته بود /و بعدا سبب بوجود اوردن دولت مردنم شد/البته حکوکمتهای دیکتاتوری نظامی خطر نقض حقوق بشر دارند ولی مگر حکومت انقلابی ولایت فقیه یا همین حکومت 50 درصد به اصطلاح منتخب اردوغان کم جنایت و نقض حقوق بشر کرده اند/ وقتی حکومتی مثل چین و بلوشویک ها از راه انقلاب دیکتاتوری ایجاد میکنند و مردم مرعوب و ناتوان از سرنگونی نظام دیکتاتوری هستند/استفاده از زور اسلحه چه درون و از خارج مشورع است/سرنگونگی دیکتاتوری صدام که حتی از استفاده سلاح کشتار جمعی علیه غیر نظامیان ابائی نداشت مشروع بود/ حمله نظامی غرب درست بود/ولی کارشکنی و تروریستهای اسلام گرا نگذاشتند کار درست سرنگونی صدام به خوشی تمام شود.

  • porsande

    با بررسی تاریخ، تقریبا همه تغییر حکومتها و ختی تغییر هویت کشورها، بر اثر اعمل زرو بوده است و تغییر حکومت و مرزها و ایجاد و انحلال کشورها به صورت مسالمت آمیز یا دموکراتیک استثنا بوده است. هجوم یک قبیله (مثلا قاجارها) یا قیام بخشی مردم تحت عنوان انقلاب! (مثل خمینیستها یا مائوئیستها یا بلوشویک ها) یا کودتا نظامیا مثل چاوزیها یا السیسی یا رضاشاه یا هجوم خارجی مانند سرنگونی رژمیهای جنایتکار نازی و متحدانش یا صدام و قذافی و طالبان...ی فوق که گفتم نیست. هرکسی اندکی مطالعه تاریخی داشته باشد تایید میکند سخنم را. پس اعمال زور برای تغییر حکومت امری متداول بوده و خواهد بود متاسفانه/چرا که اساس هر نوع حکومتی بجز استثناء ها، حاضر نمی شود بر اسا رای دموکراتیک به تغییر و حتی اصلاح ساختاری بپردازد و نمونه اش همین نظام ولایت فقیه که همه راههای مسالمت امیز دموکراتیک را بسته و حتی راههای اندک شبه دموکراتیک اصلاح نظام در قانون اساسی خودش را هم عملا بسته و حققو شهروندی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید اجرا کند، آنها اجرا نمیکند یا با ترفند مکر، بی محتوا و بی اثر کرده مثل نهادهای مقننه و مجریه (بخاطر چرخه باطل استبدادی رهبری-شورای نگهبان و عوامل استبدادی مثل سپاه و بسیج...)/نقض حقوق بشر/ مثل ازادی بیان و عدم تفتیش عقیاد/برپایی تجمعات/ با جرم تراشی هیا مفتضحانه مثل تبلیغ عیله نظام/اجماع و تبانی/تشویش اذهان همومی...! وقتی حکومتی و نظامی راههای تغییرو اصلاح دموکراتیک می بندد این حق مردم است با نیروی قهریه و حتی کمک از کشورهای دیگر به زور آن نظام استبدادی و ناقض حقوق بشر را سرنگون کنند. مهم دلیل و نیت و نتیجه اعمال زور برای تغییر نظام/حکومت است/وسیله وقتی موجه میشود که نیت و نتیجه چه باشد/آیا برای احقاق حقوق مردم است یا بر علیه آن؟!

  • حقیقت جو

    در دو کامنت فوق، به واقعیت دوران پیشا سکولار دموکراسی یا لیبرال دموکراسی اشاره دارد. این حقیقت است تا عصر حاضر تغییر حکومتها به ندرت از راه مسالمت امیز و رای مردم بوده، حتی به دلیلی اینکه دموکراسی به حالت آزمون و خطا بوجود آمده بارها زمینه دیکتاتوری شده! مانند ظهور نازی و فجایعش، که در واقع از طریق دمکراسی بود! حتی اردوغان هم از راه انتخابات به قدرت رسیده و از نظر بسیاری دارد به سمت دیکتاتوری میرود! پس از چند سده از تجربه دموکراسی، این اصل هست که انتخابات ابزار دموکراسی است و نه اصل دمکراسی. اصل دمکراسی رضایت مندی مردم و اعمل نظر خرد جمعی مردم از راه نمایندگان است که حداقل های حقوق بشری برای همگان بدون تبعیض اجرا شود. مثلا نژاد، زبان، مذهب، بی دینی، ناخداباوری یا خداباوری، هیچکدام دلیلی برای اعمال ستم یا تبعیض و مورد مواخذه یا جرم تراشی و زندان و اعدام تبعید و محرمیت نشود. معنای دموکراسی اینست. یکی دیگر از پیشرفت های دمکراسی، حق تعیین سرنوشت و حق اصلاح نظام حکومتی است به شرطی که همان اصول فوق الذکر نقض نشود که در راسش حقوق بشر است. الان در غرب، پیشرفته ترین انواع دمکراسی هست. حتی در کشورهایی مانند بریتانیا یا کانادا، همه پرسی برای حق جدایی میدهند! برکسیت اخریش بود.

  • حقیقت جو

    ولی متاسفانه دمکراسی در جوامع عقب مانده مسلمان نشین، حتی در حد مدل های قرن نوزدهمی اش نیست! یعنی فقط ظاهر دموکراسی و انتخابات نمایشی است. حتی مردم در بدیهی ترین حقوق شهروندی مثل انتخاب پوشش خود و حفظ حریم شخصی خود آزادی ندارند. حجاب اجباری! دخالت در رابطه جنسی و عاطفی افراد بالغ و بزرگسال! فاجعه از این بالاتر دو مرد و زن در ماشینی جلویشان بگیرند و ازشان بپرسند چه نسبتی با هم دارند؟! این کجایش دموکراسی و رعایت حقوق بشر است؟! وقتی کسی بخاطر بهایی بودن به دانشگاه نرود؟! وقتی ثبت نام کند مثلا برای گذرنامه و یا در سرشماری از او عقاید دینی اش بپرسند/تفتیش عقاید از این واضح تر؟! عدم تفتیش عقاید، یعنی افراد مجبور نباشند عقیده خود از ترس پنهان کنند یا برعکس بترسند بگویند/ یعنی بدون ترس مختار در گفتن یا نگفتن عقاید خود باشد که مکمل ازادی بیان است. در ترکیه هم کمابیش همین طور است. در کشورهای کثرالقوم یا کثیرالسان، حداقل هایی برای حق حیات قومیت یا زبان مادری بایست باشد. البته نباید این حقوق قومی و زبانی بهانه تجزیه طلبی یا برتری جویی و جدال و خشونت شود بخصوص وقتی راه معقولانه-اخلاقی دموکراتیک هست مثل دموکراسی در بیشتر کشورهای غرب، که مدل های متنوعی از دمکراسی فدرالیسم/عدم تمرکز حاکمیت، پاسخ گوی این نیازها است، به هدف اصلی دمکراسی یعنی رضایت مندی نسبی عموم مردم یک کشور برسند. سکولار یا لائیک بودن بدون دمکراسی چیزی مثل رژیم های کمونیستی یا همین خاندانهای موروثی سکولار اسد و کیم و کاسترو و علی اف و غیره میشود! نوعی تظاهر احمقانه که مثلا سلاطانی نیستند! ولی دوران این گونه کلک ها گذشته است.