انسان باستانی زاگرسنشین
پژوهش تازهای بر روی ژنوم دهقانان زاگرس در عصر نوسنگی نشان میدهد که ایرانیها و اروپاییها در آغاز تمدن آمیزش نداشتهاند. ما با افغانستانیها و پاکستانیها از یک تباریم.
توضیح:
این مقاله ابتدا با تیتر " انسان باستانی زاگرسنشین و افسانه نژاد آریایی" منتشر شده است. آنچنانکه از تیتر اولیه برمیآید در مقاله میان تحقیق صورت گرفته توسط یک تیم بینالمللی به سرپرستی پارینژنشناسان دانشگاه ماینتس (آلمان) در باره ژنوم دهقانان در ناحیه زاگرس در عصر سنگ با موضوع مفروض مهاجرت قومی که "آریایی" خوانده میشود، ارتباطی دیده شده که در اصل پژوهش مطرح نیست. از این نظر گزارش خبری زمانه به درستی مورد انتقاد عدهای از خوانندگان قرار گرفته است.
ضمن پوزش از خوانندگان، در این متن علاوه بر تغییر تیتر، جملاتی نیز که پژوهش را به قضیه "آریایی"ها ربط داده، حذف شدهاند. بقیه جملات را چندان تغییر ندادیم . به لحاظ تضمین دقت به نظر میرسید که لازم بود کل خبر را حذف میکردیم. اما ما به خاطر انتقال این توضیح انتقادی از حذف آن خودداری کردیم.
تحریریه زمانه
پژوهشهای مشترک موزه ملی ایران، موزه تاریخ طبیعی پاریس و دانشگاه ماینس آلمان روی «دی ان ای» باستانی و ایزوتوپ نمونههای استخوان انسان از تپه عبدالحسین در شهرستان نورآباد که پیشینهاش به عصر نوسنگی میرسد و غار وزمه در شهرستان اسلامآباد در استان کرمانشاه اطلاعات تازهای درباره تبار، مشخصات ظاهری و نوع تغذیه کشاورزان ایرانی غرب زاگرس به دست داده است. اقوام جنوب آسیا از تبار ایرانیها در عصر نوسنگیاند و ایرانیها در آن زمان از نظر ظاهری تفاوت چندانی با امروز نداشتند. ما با افغانستانیها و پاکستانیها از یک تباریم.
در این پژوهش ۳۲ متخصص ژنتیک، باستانشناس و باستان جانورشناس از کشورهای ایران، آلمان، فرانسه، انگلستان، سویس، ایرلند و سوئد مشارکت داشتهاند. فرناز بروشکی از دانشگاه ماینس آلمان، مرجان مشکور از موزه تاریخ طبیعی پاریس، فریدون بیگلری از موزه ملی ایران، کامیار عبدی از دانشگاه کالیفرنیا و حسین داودی از دانشگاه تربیت مدرس در این پژوهش شرکت داشتند.
پژوهشگران پنج نمونه از استخوانهای به دست آمده در تپه عبدالحسین و غار وزومه را که پیشینهشان به ۱۰ هزار سال پیش در عصر نوسنگی میرسد بررسی کرده و موفق شدهاند ژنوم کامل انسانهایی که در آن دوران میزیستند را استخراج کنند.
دهقانان دامنه زاگرس از کهنترین فرهنگهای شناختهشده در جهاناند. آنها موفق شدند در عصر نوسنگی کشاورزی را ابداع کنند، و به این شکل پایههای تمدن را در «هلال حاصلخیز» (هلال خصیب) بنیان گذارند. از پژوهش اخیر معلوم میشود که همزمان در غرب آناتولی و اروپا هم عدهای از انسانها به کشاورزی روی آورده بودند، بدون آنکه با کشاورزان زاگرس ارتباطی داشته باشند. این دو شاخه از انسانها ۵۰ هزار سال پیش با هم ارتباط ژنتیکی داشتند، اما بعدها این ارتباط و آمیزش از بین میرود.
مرجان مشکور از موزه تاریخ طبیعی پاریس میگوید: «ممکن است ایرانیهایی در آن زمان به طرف غرب کوچ کرده باشند. اما اکثریت آنها، برخلاف آنچه که تاکنون پنداشته میشد با غربیها آمیزش نداشتند.»
بررسی بر روی ژنوم استخراج شده نشان میدهد که مردمان دارنده آن به سمت شرق مهاجرت کردهاند و در دوران نوسنگی با ساکنان مناطقی که امروزه افغانستان و پاکستان خوانده میشوند آمیزش داشتهاند.
ژنوم ساکنان ۱۰ هزار سال پیش در دامنه کوهستان زاگرس بیش از همه اما به زرتشتیان امروزین شباهت دارد. فرناز بروشکی، از دانشگاه ماینس آلمان میگوید: «احتمالاً زرتشتیها با مهاجران آمیزش کمتری داشتند و به این ترتیب ژنوم آنها با ژنوم انسان نوسنگی دامنه زاگرس شباهت بیشتری دارد.»
نظرها
کاربر
کوههای زاگراس که مناسب کشاورزی نبوده است. نخستین کشاورزان در بین النهرین و بعد در فلات (منطقه ی عیلام) بودند. آزمایش و بررسی ژن زرتشتیها و دیگر مردمان در ایران باید به دست تیمهای علمی بی طرف انجام گیرد که با اطمینان می توان گفت که راه تقلب و جعل نمی روند. دانشمند آلمانی دانشگاه ماینس نباید به تحقیقات تیم ایرانی در ایران تکیه کند، زیرا این تحقیقات تقلبی است، بیطرفانه نیست و سیاست و ایدئولوژی پشت آن عمل می کند.
بهروز
حالا که فهمیدیم خون آریایی نداریم به چی سوگند بخوریم؟
maranjan
اصلاحات آرایی و سامی و عرب و ترک و مغول به دوره تاریخی- یعنی عصر اختراع خط است. اینها اصلاحات تاریخی است و نه اصطلاحات باستان شناسی پیش تاریخ. اگر جهانشاه درخشانیف و دیگران، اصلاح اریایی بکار میبرند، مثل همان اصطلاح سامی یا التائیک است. یعنی خاستگاه اولیه یک نژاد انسانی. وگرنه هر کسی چند روز در شهرهای مختلف ایران از شمال غرب و به جنوب شرق برود، شباهت ظاهری-جدا ارنگ پوست روشن تر غربی ها و تیره شرقی-بواسطه هزاران سال سکونت میبیند شرای معتل یا گرمولی فیزیک و جمجمه و نوع فرهنگ از جمله نوروز و زیرساخت لباس که شامل پیراهن هاهای گشاد و شلوراهای چین دار و شال و شال کمر، و سبک های حاص و گویشها و لغات مشترک حتی در ترکی آذری، همگی حیات زا تمدن بزرگ است. آریا نام قومی نیست یک صفت از است که کلمات ار/آل/آلان/آزان/آلبان.. مستتر است به معنی سرزمین بلند/ معنایی همگی بر وجود یک زبان یا ترکیب و نزدییک زبان و فرهنگی دارد/ در شما ل ایران به لحاظ بسته بود و ایزوله ، نزاد اولیه ایرانی بر اثر همخونی و عدم اختلاط همانندی زیادی یافته و صاف سری بیشتر شده در مناطق شرقی و جنوب یبا ختلاط با تیره افرواسیایی گردی جمجمه شدهع ولی کلست زنیتک یکی است. زبان هنودوراوپایی در فلات ایارن شکل گرفت.
سینا
با کاربر محترمی که اولین نظر رو نوشته به شدت موافقم. بعد از جنگ جهانی دوم، آموزش برخی ازعلوم به شدت سیاسی شد و با شروع قرن بیست و یکم تمامی علوم سیاسی شد! این تحریف از ابندا از تاریخ شروع شد. بر همین اساس بود که در جای جای دنیا به مهندس و تحصیلکرده با دیدۀ تحقیر و توهین نگاه می شه. کشوری که تا 1979 هم پیمان غرب محصوب می شده و همواره هیتلر و بسیاری از شخصیت های دیگه به مناسبت نوروز پیام تبریک به حاکم و مردمش میفرستادن، بعد از 1979 بنا می شه که کشور هیولا ها باشه و ربطی به نژادهای اروپایی نداشته باشه. به شدت موافقم که نتایج تحقیقات کاملن تحریف شده و جهت داره و ارزشی نداره. اگر چهار روز دیگه گزارش بشه که طبق تخقیقات بین المللی با حضور 30 کشور و شرکت بیست دانشمند ایرانی ،اروپایی ها و حجازی ها از یک نژاد بودن، اصلن جای تعجب نداره. من از نژادپرستی و بادبه دماغی ایرانی بدم میاد، ولی سال هاست که آلمان زندگی میکنم و پیش از این هم آمریکا بودم. به موزیگری و دروغگویی و پراگماتیزم این دو ملت کاملن آگاه و واقفم. آلمانی ها به هیچ وجه ایرانی ها رو تحمل نمیکنن. هیچکیو تحمل نمی کنن. حتا همدیگه رو تحمل نمی کنن. نمونه ش برادران داسلره که به خون هم تشنه بودن و پوما و آدیداس مال اون دوتا برادر بوده. یا برادران آلدی همینطور. هرگز یه مادر آلمانی رو نمی بینید با بچه ش بگه و بخنده. هرگز قربون صدقه بچه نمیره و نوازشش نمی کنه. آلمانی ها از بچگی (چه دختر و چه پسر) همگی شون یه پا مردن. احساسی نسبت به هیچکس ندارن. چه برسه بخوان ایرانی ها رو تحمل کنن یا اینکه ایرانی ها رو از جنس خودشون بدونن. یه شاهد دیگه برای قلب علم و واقعیت اینه که، امروزه برای اینکه کسی بتونه مطرح بشه، کافیه که مقاله علمی (که من بهش میگم شبه علمی - pseudoscientific) بنویسه که حول محور "فمینیستی" یا محور "ال جی بی تی" (در حمایت از همجنس بازها یا تغییرجنسیت داده ها یا دو جنسه ها و سه جنسه ها! چهارجنسه ها! و ...) و یا "ضدیت با جنس مرد" باشه. خیلی خوب مشهور می شه و موفق می شه. نمی دونم دست اندکاران رادیو زمانه کامنت بنده رو منتشر می کنن یا نه، اما این ها همه دروغه و مطالعات گذشته واقعیت داره.
maranjan
ظهور اسلام و اتخاد عرب بادیه نشین، ملیون عرب از رهسپار فتح تمدنهای هلال سبز و کنعان/اسرائیل کرد آریایی یک صفت برای مردمان فلات ایران است و نه مشخصه زبان و نزاد خالص. این سواستفاده نازی های هیتلری بود. ایرانیب/آریایی با هر زبانی که خاستگاه دارند/فلات ایران/ از اذری تا فارسی و بختیاری و لری و کردی و بلوچی و شمالی... هجوم اوقام التایئک که ترکیبی سکایی-مغولی دارند، قدرت فعل سازی وندی دارند و سازگار با زبان پیوندی پارسی پهلوی، در نتیجه هژمونی هزارساله قبل غز، باعث شد شمال غرب ایارن و اناتولی به سمت ترکی اذری و استانبولی برود. تیره نژادی انها عان ایارنی است. با همه اینها ، کسی منکر هویت زبان ترکی نیست. اذریهای ترک زبان هم ایرانی اصیل هستند. یک حکومت فدرال دمکراسی و برپایه کانتونهای شهرستانی، متضمن حققو همه است. ای کاش مردم غیر فارسی زبان ایران با فارسی زبانا متحد شوند و برای ایجاد یک جمهوری فدرال به پا خیزند و دست تفرقه بردارند. ایارن کشور بزرکگ و مستعددی است. اگر همهب اهم متحد شویم ایند خود و نسل های بعدی را در خوشبخیت تضمین خواهیم کرد. رمز پیروزی، رستاخیز متحدانه همه مردم ایران برای جمهوری دموکرتیک فدرال ایران است.
حمید
این چه ربطی به آریایی بودن مردم ایران داره. این پژوهش میگه که ایرانیان 10000 سال قبل ارتباطی با اروپاییان نداشتن در بهترین حالت یعنی اروپاییا آریایی نیستن! بعد تو این تحقیق ژنوم زردشتیانو با کی مقایسه کرده!؟ ژنوم انسان 10000 سال پیش! ؟نظریه مهاجرت آریایی ها بیان میکنه که حدود 4000 سال قبل یه عده از مکانی که در اسطوره بهش ایرانویچ میگن و احتمالا قفقاز بوده به ایران مهاجرت کردن و با دیگر ساکنین ایران امتزاج پیدا کردن! 10000 سال پیش چه ربطی به 4 ،5هزارسال پیش داره آخه! اینا راست میگن ژنوم مردای نمکی رو مقایسه میکردن! اصطلاح آریایی ها فقط اقوام ایرانی و هندی اطلاق میشه هیچ ربطی به اروپاییها نداره فقط یه نامه برای مللی با ریشه های مشترک بهتره تیترتونو اصلاح کنین بزنید اروپایی ها آریایی نیستن! خودشونو به اشتباه با انگیزه های نژادی به آریایی ها چسباندن! این تیتری که شما زدین انگار اروپایی ها رو آریایی دونستین ولی ایرانیا و افغانها و هندی ها آریایی نیستن!؟
فرهاد مفیدی
واقعا رادیو زمانه خجالت نمی کشد مطلب دروغ منتشر می کند؟ این عنوان مشخصا بر پایه منبعی که ارسال شده دروغ است. یعنی در هیچ جای منبع نوشته نشده که تحقیقات ما افسانه نژاد آریایی را رد می کند یا نژاد آریایی وجود دارد که این تحقیقات ما (که معلوم نیست ژنوم میتوکندری یا وای کروموزوم است) نشان می دهد که ایرانیان متعلق به آن نژاد نیستند. من قبلا در اینجا تفاوت این دو نژاد آریایی و قوم آریایی را شرح دادم: https://farda.us/?p=1793 سایت شما با انتشار مطالب قومگرایانه حوصله ی خیلی ها از جمله من را خیلی وقت است که سر برده. کامنت مرا حذف کنید پست مجزا می شود می رود روی بالاترین.
اردلان
یک پژوهش ادعای خود را دارد و دلایلی برای اثبات نظریه اش می آورد اما قابلیت تبدیل شدن به یک نظریه ی منسجم را ندارد تا زمانی که پژوهش های فراوانی در این زمینه انجام شود .این نظریه که اکثریت تا 80 درصد ژن های مردم جنوب اروپا و تا 50 درصد ژن های مردم شمال اروپا فرزندان کشاورزانی هستند که 10 هزارسال پیش در زاگرس کشاورزی را کشف کردند و به مرور مهاجرت کردند یک نظریه ی مدون است که تعداد زیادی پژوهش ژنتیکی را به عنوان مدرک همراه خود را دارد و این فرضیه هم موجود است که زبان های هندواروپایی این گونه در اروپا و آسیا منتشر شده اند .بهترین شاهد پروژه ی بزرگ و جدی نشنال جئوگرافیک هست (https://genographic.nationalgeographic.com/reference-populations/) که دقیقا نشان داده و مبتنی بر این نظریه هست که کشاورزان به مرور مهاجرت کردند و بیشتر از چند صد پژوهش ( نه یک پژوهش با شعار ژورنالیستی ) به عنوان ادله ی خود دارد
اردلان
https://genographic.nationalgeographic.com/reference-populations/ در پروژه ی نشنال جئوگرافیک نشان داده شده مثلا ایرانی ها 42 درصد ژن های جنوب آسیا 42 درصد ژن های مدیترانه ای و 8 درصد ژن های شمال اروپا را دارند اما یونانی ها 54 درصد ژن های مدیترانه ای 17 درصد ژن های جنوب آسیا و 28 درصد شما اروپا را دارند .و آلمانی ها 17 درصد ژن های جنوب آسیا و 37 درصد ژن های مدیترانه ای و 46 درصد ژن های شمال اروپا .این سه دسته ژن ، ژن های اورآسیای غربی و ژن های نژاد سفید به حساب می آید مثلا هندی ها و پاکستانی ها که چندان سیمای سفید پوستی ندارند بیشتر از 50 درصد ژن هایشان متعلق به شمال شرق آسیا و جنوب شرق آسیا است .متاسفانه یا خوشبختانه ایرانی ها تنها 8 درصد ژن هایشان متعلق به شمال شرق آسیا است و به همین دلیل چهره ی ایرانی ها شباهت زیادی به مردم قفقاز ترکیه یونان و جنوب ایتالیا دارد و همچنان سفید پوست باقی مانده اند و مقل پاکستانی ها هندی ها و افغانی ها دچار آمیختگی سنگین با ژن ها شمال شرق و جنوب شرق آسیا نشده اند.
sgs147
نصف افغانستانیها ظواهر زردپوست دارند . لطفا جوگیر نشوید! ما از مردمان بومی خاورمیانه هستیم ولی پاکستانیها یا افغانستانیها نه چندان ! این یافته ها هم چیز جدیدی نیست و قبلا بارها در تحقیقات ژنتیکی نشان داده شده که هاپلوگروپ عمده در ایران j2 است که منشاء بین النهرینی دارد . البته اگر جلوی آینه هم بایستیم حتما به همین نتیجه خواهیم رسید!
رهی
یکی اینجا گفته مردم ایران از غرب تا شرق شبیه هم هستند و جمجمه و استخوان بندیشون یک جور است! عارضم که حتی در یک خانواده هم تنوع در ساختار بدن و شکل جمجمه وجود دارد و اتفاقا در ایران هم در هر منطقه قیافه های تیپیکالی هست که در مناطق دیگر یافت نمی شود .دست از این افسانه های آریایی بردارید . خشکسالی دارد منقرضمان می کند!
nojkteh
اگر زبان هندو اروپایی در ایران شکل گرفته باشد پس برای انتقال این زبان به اروپا باید مهاجرت صورت می گرفت آیا اثری از هاپلوگروپهای رایج در ایران در بین مردمان شمال و غرب و مرکز اروپا یافت شده؟!! ولی مقادیری اندک از هاپلوگروپهای مردمان شمال و مرکز اروپا در ایران یافت شده . پس زبان هندواروپایی را ما ایجاد نکردیم آن هم در منطقه ای که مردمان بومی به زبان های سامی تکلم می کرده اند!
گودرزی
نام های ایرانی که در پژوهش آمده است نشان میدهد که این پژوهش چقدر معتبر است. :)
sadeh
سینا جان ! درکت می کنم!! مردهای ایرانی و خاورمیانه ای زیادی دوست داشتند با زنهای بلوند و زیبای اروپایی باشند و در آخر آنها را بی احساس و مغرور یافتند! بعضی از آن ها نهایتا سر از داعش در آوردند و در بین اسیران ایزدی به دنبال زن چشم سبز گشتند!!! مردان خاورمیانه ای عادت دارند هر جور که خواستند به زنان دسترسی پیدا کنند و انها را تصاحب کنند .آنها وقتی وارد اروپا می شوند توی ذوق شان می خورد. بر خلاف تصورت اتفاقا مرد ایرانی هیچ فرقی با مرد عرب ندارد .هم از نظر ظاهر هم از نظر رفتار و فرهنگ! و اصلا تعجب نمی کنم افرادی که به شدت روی نژاد موهوم آریایی تعصب دارند زن ستیز هم باشند! چون قوم و قبیله گرایی و ناسیونالیسم افراطی و تاریخ باستانی همگی منعکس کننده فرهنگ نرسالار چند هزار ساله هستند! به همین دلیل هر وقت زنی را می بینم که سنگ نژاد عاریا و داریوش و کوروش را به سینه می زند عصبانی می شوم .چون در واقع دارد سنگ مردسالاری را به سینه می زند .
اشکان
خیلی جای شگفتی نداره. مدت هاست که دیگه کسی افسانه هایی مثل آریایی ها رو باور نمیکنه. البته منظورم افرادیه که حداقل تاریخ رو مطالعه می کنند و نه روشنفکرایی که تعصب چشماشونو کور کرده.
اشتباهی
این یعنی اروپاییا آریایی نیستن! زمانه جان خیلی پرتی گویا... اصطلاح «آریاییها» به اقوام ایرانی و هندی اطلاق میشه، و در باستان هیچ ربطی به اروپاییها نداشته، پس بزنید اروپاییها آریایی نیستن! خودشونو به اشتباه با انگیزههای نژادی به آریاییها چسباندن! این تیتری که شما زدین انگار اروپاییها رو آریایی دونستین ولی ایرانیا و افغانها و هندیها آریایی نیستن!؟ لطفاً پیش از انتشار اخبار مطالعهٔ بیشتری داشتهباشید.
Shahram
موضوع استراک ژنتیکی مردم ایران مربوط به بعد از مهاجرت اقوام آریایی است این با موضوع اقوام پیش از تاریخ مهاجرت مشخص است که تفاوت دارد، انتظار این بررسی در تضاد با ریشه مشترک اقوام هند و ایرانی و اروپایی ندارد.
سارا
سرویس هایی هست که از شخص شما تست دی ان ای بگیرند، بهتون بگن مثلا پیشینه ژنتیکی شما n درصد از این قوم و n درصد از آن یکی هست. این رو درک میکنم که کسی بخواهد در مورد خودش بداند. اون هم برای صرفا شناخت بهتری از گذشته اش، نه اینکه امروز زندگی اش رو ول کند سعی کند اثبات کند که اجدادش با اروپایی ها آمیزش کردند یا شرق دور. گذشته مهم هست، اما به عقیده من هرچه به امروز نزدیک تر میشویم فکت ها اهمیت بیشتری دارند. برای من مهمتر از اینکه ده هزار سال پیش اجداد ایرانی ام با اروپایی ها ارتباط داشتند این است که هزار سال پیش با عرب ها آمیختند و اینکه امروز نیمی از زبانی که حرف میزنم عربی است. ولی آن هم باز امروز اهمیتی ندارد. امروز چیزی که مهم است و واقعی، جغرافیاست. امروز من به افغان ها، پاکستانی ها و عرب ها نزدیکتر هستم. فهم مشترک، درک کردن و به صلح رسیدن با همسایه هایم خیلی مفیدتر از تلاش در اثبات ارتباطی از چندهزار سال پیش دارد. از آن هم مهم تر، ارتباطم با مردم توی خیابان، همکلاسی، همخانه ام، و کارمند فروشگاه محلی است. این چیزی است که امروزِ من واقعا درباره اش است. این تحقیقات و نتایج آنها جالب هست، اما لازم است یادمان باشد که هیچ چیز را عوض نمی کند.
اریا
طرفداران این نظریه که ایرانیها از نژاد آریاییاند استدلال میکردند که ایرانیها و اروپاییها ریشه ژنتیکی مشترکی دارند و کشاورزان ایرانی ده هزار سال قبل به اروپا مهاجرت کردند و پایههای تمدن در آن نواحی را بنیان گذاشتند. اکنون یافتههای ژنتیکی تازه بطلال این نظریه را ثابت میکند متن بالا بسیار راحت میشه رد کرد چون استدلال کسایی ک معتقدند ایرانی ها اریاییند به دلیل ریشه مشترک با اروپاییان نبود و نیست اینطور ک شما نوشتید اروپاییان باید اریایی بوده باشند (از ابداعات حزب نازی المان برای انصال به تاریخی بس عظیم و پر افتخار)و حالا چون اثبات شده ایرانی ها با اروپایی ها امیزشی نداشتند پس ایرانی ها اریایی نیستند اریایی بودن ایرانیان قبل از اینکه اروپاییان بتونن روی دوپای خودشون راه برن در کتیبه های داریوش بزرگ امده و اریایی نه یک نژاد باکه یک صفت هست برای مردمانی ک در اطراف خودشون هزاران مردم وحشی و بی تمدن میزیستند
شاهد
بهتر است با نگاهی شوخ وشنگ برخی نظرات خواند . گویند بزرگ زاده ای اهل هندوستان در مجلس جشنی در لندن به برنادر شاو طعنه زد که چرا شما انگلیسی ها در همه عالم در پی طلا و نقره و ثروت و مال و اموال هستید و برای بدست اوردن اینها جنگ و استعمارگری می کنید . برنادر شاو از از ان بزرگ مرد پرسید شما هندی ها برای چه می جنگید و او پاسخ داد برای شرف آبرو حیثیت بژرگی . شاو گفت درست است هر کسی بدنبال چیزی است که ندارد !
افسانه آریایی
واقعا احسنت بر شما رادیو زمانه عزیز.. ازینکه اینچنین بیطرفانه، واقعیت را بیان کردید.. حکایت کرده اند که روزی شاه عباس صفوی و وزیرش با لباس مبدل برای کنترل قصبات می روند و شب را در کاروانسرایی بین راه سر می کنند. سلطان سردش می شود. مدتی مقاومت می کند ولی بعد که تحملش تمام می شود با انگشتش به سمتی اشاره کرده به وزیر می گوید، آن را بیاور که روی خود بیاندازم. وزیر می گوید، "سولطانیم! آن که پالان خر است." سلطان اعتراض می کند که "اسمش را نگفتم خودش را بیاور." واقعاً هم نیازی به ذکر نام نیست. این خود پالان است که تن سلطان را گرم می کند، نه اسمش. امروز که در نتیجه گفتمان ضدنژادپرستی، "تز نژاد آریا" آبرویی بیشتر از پالان خر ندارد، عده ای از نژادپرستان همان زرنگی را می کنند که شاه عباس کرد؛ برآن گشته اند که دیگر اسم "نژاد آریایی" را نیاورند ولی هدفی را که اسلافشان از ابداع این کلمه داشته اند، یعنی تراشیدن هویت و تاریخ واحد برای تمام ملت های ساکن ایران، کماکان، و شاید هم سفت و سخت تر دنبال کنند. البته این نژادپرستان هنوز در مورد اسم جدید پالان قدیمی به توافق نرسیده اند. زرنگ ها اسمی نیافته اند و زرنگ ترها نام های مختلف پیشنهاد می کنند. پالان اما همان پالان است! نژاد آریا یا هویت مشترک "ایران زمین"ی ویا نژاد مشترکی که اسمش دیگر آریایی نیست! هدف؛ انکار وجود هویت های مختلف در جغرافیای ایران. پالان همانست، نه؟
عاریا
گروهبندی نژادها با بهره گیری از سه متد: 1ـ ژنوتیپ 2ـ فنوتیپ 3ـ ریشه های زبانشناختی صورت می گیرد. ١ـ ژنوتیپ : از نظرمکتب داروینیسم گروههای دارای ژنهای مشترک ، همنژاد محسوب می گردند. از نظر علمی این روش دقیقترین روش به حساب می آید ولی اختلاط بین اقوام و ملل و عدم امکان مطالعه تک تک افراد از نظر ژنتیکی ، باعث متزلزل شدن مفهوم نژاد از نظر ژنوتیپ شده است. در ضمن آزمایشات علمی نیز هیچگونه برتری خاصی را در گروه خاص ثابت نکرده است. ٢ـ فنوتیپ: در این روش افراد را از نظر ریخت و قیافه و اندام ، رنگ پوست و مو و اندازه جمجمه سر و … بررسی می کنند و گروهبندیهای همچون سفید پوست ، سیاه پوست و …. پدید می آید . 3ـ ریشه های زبانشناختی : در این روش گروههایی که دارای ریشه زبانی واحد میباشند هم نژاد فرض می گردند مانند التصاقی زبانها ، تحلیلی زبانها و هجائی زبانها و … و مطالبی که در این مقاله ذکر شده کاملا علمی هستند و مهم نیست که نژادپرستان چقدر بخاطر انتشار واقعیات عصبانی هستند.
کاربر
اینجا محقق علم ژن شناسی ایرانی می خواهد ثابت کند که زرتشتیان که "خالص ترین" ایرانیان هستند از ده هزار سال پیش در این منطقه که امروز نامش شده ایران، زندگی می کردند. این در رد شواهد مسلم باستان شناسی و تاریخی کنونی است که هجوم و مهاجرت اقوام ایرانی گله دار و کوه نشین به منطقه ی کشاورزی عیلام را حداکثر به سه هزار سال پیش می رساند. عیلام در کوههای زاگرس نبوده است، مراکز عیلامی شوش و انشان در خوزستان و فارس کنونی بوده است و آن را در اصطلاح به ناحیه ی زاگرس منتسب می کنند زیرا به این رشته کوهها نزدیک است. مسئله این است که ثابت شده است که سومریها، عیلامیها و بعدتر بابلیها، آشوریها از هزاره چهارم ق.م. تا هزاره سوم ق.م. در این منطقه ی بین النهرین تا جنوب غربی ایران، آناتولی و.. تاریخ کتبی بجای گذاشته اند. سکنا گزینی مردمان بین النهرین تاریخش به هزاره ی هفتم ق. م. می رسد. حالا می خواهند در این میانه، هفت هزار سال سابقه ی سکنا گزینی برای "ایرانیان اصیل" / زرتشتیان هم اضافه کنند تا بشود ده هزار سال. مشکل اینجاست که آزمایشهای ژنتیکی ایرانیان را این محققان ایرانی جهت دار مدیریت کرده اند که می توانند دست به انواع تقلبات و جعلیات بزنند تا ادعای خود را ثابت کنند که بومیان این منطقه از همان نخست "زن ایرانی" داشته اند و "ایرانیان اصیل" /زرتشتیان در این میان از همه بیشتر، یعنی ده هزار سال حق آب و گل در این منطقه را دارند. این اما در تضاد با همه ی شواهد تاریخی و باستان شناسی است.
حق جو
به جز مال ایارن-حایه خزر- تا قرون وسطی-بقیه ایران مرتبا تیره هیا نژادی رفت و آمد داشتن/ حتی شمالی ها هم آخر سر اختلاط پیدا کردند. به همان دلایلی که اقوامی باستانی اغلب دامپرور به فلات ایارن آمدند و بر اثر خشک سالی دوران حدود هزاره اول قبل از میلاد اوج رسید، کوچ ایارنیان به سایر نقاظ ار داخل فلات آغاز شد، برخی به هند رفتند و با بومیان آنجا اختلاط داشتند/ برخی به اناتوئلی و میدرتانه و اختلاط. ولی در کل تیره مدیرانه ای با مردم ایران درای اشتراکات بیشتری هستند. تفاوت اصلی مردم ایران ، همان ویژگی هیا کلی غرب اسیاست مانند میترائیسم و به تدریج توحید که ریشه هایش از رتشتی به ادیان ابراهمی کشیده شد. اهریمن/اهورا به شیطان و الله اسلام تبدیل شد. این دوانگی خیر وشر، کهن ترین عقیده بشری در مورد ادیان است. نوروز و جشن های ایارنی. زبان ایارنی به زبانهای دیگر اختلاط پیدا کرد. این زبانها بهم وام واژگان زیادی دادند. گروه زبان های هندوایرانی ی/اریایی فقط یک گروه زبانی است. نژادسفید اساس ناخالص ترین نژاد است چرا غلبه ژن های زرد و سیاه بر سفید مسلم است. اکثر مردم ایارن از تیره قفقازی/سفیدپوست خاص مدیرترانه ای و فلات ایارن هستند. با این وجود از حدود سه هزار سال پیش تمدن ایرانی بر اکثر مناطق فلات ایران تا کنون غلبه داشته و حتی ترک زبان های ایارن هم در اصل ایرانی هستند. اکثریت قاطع مردم ایارن، چنان باه اختلاط دارند که هیچ کسی نمتواند بگوید نزاد خالص دارد و بلکه ایارنی یک تیره اختلاطی با غلبه سفید مدیترانه ای-ایرانی است ولی از نظر فرهنگی-تاریخی یک هویت مشترک عمده دارد که بهترین نامش همان ایرانی است. ایر هم به معنی آتش است (کرمانجی) و هم به معنی بلندی (و ایر در ترکی، فارسی، سومری..) هر دو معنی هم پوشانی دارد از جغرافیا و فرهنگ ایرانی. واژگان ایران، عیلام، آلان، البان،... همگی ریشه بر یک هویت اشتارکی دارند. بگذارید برای این اختلافت، با اشتارکات به سمت کشور فدرال دموکراسی قیام کنیم و به استبداد پایان دهیم
آرش
ما ایرانی ها در متون باستانیمان "airya=ēr=īr" نامیده شده ایم...نتیجه این پژوهش ها آریایی بودن ما رو رد نمی کنه...نام ما با توجه به متون باستانیمان و نام کشورمان (ایران)آریاییه از هر کجا که آمده باشیم و از هر ژنی که باشیم؛ لطفا برداشت اشتباه نکنید و وجهه علمی این پژوهش عالی رو تخریب نکنید با سپاس از این کار علمی و پژهشی بزرگ که قطعا باید در باستان شناسی ایران بسیار تاثیرگذار باشد..
iran poor
اکثریت ایارنیان در ظاهر و فرهنگ و زبان اشتراکات غیر قبلا انکار دارند (اکثریت قاطع دارای لغات بین 70 تا 90 درصد اشتراک لغوی زبانی دارند حتی ترک زبانها هم لغات مشترکی بلایی دارند و در ظاهر و فرهنگ بسیار شبیه بقیه ایرانیان هستند)/با وجودی طی قرون وسطی همانند چهاراره محل عبور قبال بدوی و کوچرو اعراب و مغول و ترکمان بودند اکثریت ویژگی ظاهری و فرهنگی مشترکشان حفظ کردند. جدا از اینکه عرب ها اسلام به ضرب شمشیر و تکفیر غالب کردن و صفوریه های هم شیعه را و همچنان نظام استبددادی شیعی و لایی هم شدیدترین هویت زدایی را از ایران باستان انجام داد و بخش بزرگی از جشن های باستانی ایرانی و رواج عربیت و کلمات عربی، باز اشتراکات بسیار بالاست. با این وجود مشکل مردم ایران اینها نیست. سوءاتسافده تجزیه طلبان و تفرقه افکنان است که اجازه نمیدهد مردم ایران متحد شوند با یک شورای رهبری دموکراتیک قیام کنند و رزیم استبدادی و فاسد برکنند. این واقعیت تلخ ما است. ایرانیان با یک نظام سکولار دموکرات که غیر متمرکز باشد و حقوق زبانی و قومی و شهروندی همه را رعایت کند استعداد خوشبختی برای همه دارد. ایران برای همه ایرانیان جا کافی دارد. هیچ زبان و قومیتی در یک سیستم دموکراسی واقعی احساس نابرابری نخواهد کرد. یک مدل فدرالیسم (و نه ملوک الوئفی) مابین کانتونی سوئیسی و ایلتی امرکیایی، میتواند همه ایرانیان متحد و همسود در کنار هم برای ابد در سعادت و آزادی همسزیست کند. رمز موفقیت، قیام متحدانه است.
شهرام
اصلا فرض کنیم در گذشته ایرانیان نژاد اریایی داشته اند مهم وضعیت امروز مردم ایرانه مگر حمله اعراب چیزی از نژاد ایرانی باقی گذاشت اعراب مردان ایرانی را می کشتند و زنان ایرانی را با نطفه کثیف خود حامله می کردند و درصد کمی از نژاد ایرانی باقی مانده هم با حمله چنگیز قربانی تجاوزات دسته جمعی سربازان مغول به زنان ایرانی شد (به خصوص در شرق ایران)بطوریکه سربازان مغول پیش چشم مردان ایرانی دسته جمعی به زنان ایرانی تجاوز می کردند و نتیجه ان تجاوزات سربازان مغول قومیتی در ایران هست که با وقاحت چنگیز خان مغول را پدر خود می دانند
یک ایرانی که لزوما آریایی نیست
پیام هایی که به پیوست این خبر نگاشته شده خود می تواند برای سازمان های گوناگون در حکم یک نظرسنجی در خصوص دیدگاه ایرانیان در مقابل ریشه های تاریخی خود باشد و نشان دهنده این واقعیت است که در طول چهار دهه هجمه سازمان یافته برای تبدیل یک ملت دارای ریشه های تاریخی به امتی بی ریشه و پشتوانه فرهنگی آیا در شرایط کنونی میهن پرستی, نه از نوع شوونیسم و جعل حدیث و روایت از کوروش و داریوش و سجده کردن بر آرامگاه کورش, در میان اقشار و اقوام گوناگون افزایش یافته و یا اینکه همچون عراقع سوریه و افغانستان ایران نیز آماده بالکانیزه شدن می باشد.
سرگالش
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چیزی که واضح است این است که کشور ایران در حال حاضر اوضاع نابسامانی دارد یک کم ار امریکا و کانادا یاد بگیرید همه مردم دنیا باالقوه این پتانسیل را دارند که شهروند امریکا شوند بروند آنجا و مثل یک امریکایی آنجا خانه بخرند و بیمه شوند و... آنوقت ما اینجا چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
بشریت
من متن و کامنت ها خواندم. یک انتقاد کاملا بجاست، و آن تیتر این مطلب است/در واقع تیر مشکل زا است/برخی گفته اند تیتیر این طوری میبود بهتر است: اروپایی اریایی نیستند/چون تر اریایی بودن ایرانی ها و اینکه افسانه=دروغ و خیال است!!! چرا باید یک مقاله را با تیتر آلوده به اغراض کرد. هر ادم معقولی، با نگاه به ظاهر مردمان فلات مرکی ایران که همین حدود ایران امروز است بنگرد و نگاهی به مردم جنوب اسیا و شمال اروپا، براحتی تفاوت ظاهری میبیند/ ولی با همان گاه بی عرض بنگرد شباهت زیاد ظاهری میان مردم حوزه مدیرانه/قفقاز/فلات مرکزی ایران و منطقه موسوم به هلال سبز/یعنی شام و عراق امروز/این مناطق اخیر حوزه مدیترانه-قفاز-فلات مرکزی ایران، تحت تاثیر غلبه ژنتیکی است. ولی در همین حوزه اخیر، تنوع زبانی است و حداقل 5 گروه زبانی است: هندواروپایی- سامی- التاتیک- قفقازی- شاخه های منفرد مثل دراویدی یا باسکی یا منقرض شده مانند عیلامی و سومری. زبان سریعتر میتواند تغییر کند اگر زبان غالب هژمونی داشته باشد مثل عربی بر اثر حکومت اعراب بر منطقه یا انگلسی در زبان مستعمرات بریتانیای کبیر/ولی تیره نژادی (نه نژاد) بستگی به میزان غلبه ژنتیکی و میزان اختلاط دارد. نمونه واضح در جند قرن اخیر، کشورهای ینگه دنیا/نیمکره غربی است/ مردم دیدن دورگه های سفید با زردپوست و سیاه پوست، ژنتیک مغلوبتر دارند و فرزندان دورگه بیشتر به والد زردپوست یا سیاه پوست شبیه ترند! شاید ضعف ژنتیک سفید پوست بخاطر جدیدتر بودن ظهور این تیره نژادی از نژاد اولیه انسان مهاجر از افریقا باشد! بیایید منصافنه انگیزه ها را تحلیل کنیم 1- طرفدار اریایی بودن اکثریت مردم ایران چه هدفی دارند؟ 2- طرفداران غیر اریایی و در واقع چند ملیتی و چند نژادی بودن اکثریت مردم ایران؟
بشریت
ولی جواب به دو سوال بالا، هر دو طرف انگیزه سیاسی دارند! اگر فرض کنیم هر دو گروه واقعا طرفدار نژادپرستی ینستند/چون ضدانسانی و ضداخلاقی بودن این تز یعنی نژادپرستی ما به در همین تاریخ معاصر دیدیم چه فجایعی ضدانسانی و ضداخلاقی بوجود اورد از نازیسم بگیر تا کشتارهای روندآ... گروه اول هدفشان اینست این کشور بزرگ و مستعد، که دارای تونع فرهنگی و طبیعی است حفظ شود/آنها شاید به نوعی منفعل هستند در برابر تهدید تجزیه! زیرا میترسند فدرال دمکراسی، ترفندی باشد برای تجزیه، بخصوص با تجربیات ناموفق چند دهه اخیر/هرچند فدرالیسم های دیرین تر مثل سوئیس یا امریکا و کاندا هنوز سرپا هستند/مططالعه تفاوت های انواع فدرالیست و رابطه اش با میزان دمکراسی و عدالت و رفاه و سطح سواد و مهمتر لیبرال و سکولار بودن حاکمیت و مردم. گروه دوم، اغلب تاکید زیادی روی چند نژادی و یا چند ملیتی دارند/خود این نکته حاکیست گروه دوم هم از کوبیدن تز آریایی بودم مردم ایران را برای نیل به هدف تجزیه و ایجاد فدرالیسم چند ملیتی و نه لزوما فدرال دمکراسی! یعنی مثل وضعیت فعلی عراق! عملا اسمش یک کشور است و دویا سه پراه و در هر بخش یک حکومت مستقل است! در این گروه دم، حتی اشتراکات فارسی زبانان و لرها/ گیلک ها /کردها که میان 70 تا 90 درصد لغات مشترک است و حتی لغات نامشترک زیادی هم درواقع شکلشان دگرگون شده و ریشه مشترک دارند/عمدا نادیده گرفته میشود مانند پارمترهای فرهنگی مشترک مانند ریشع میترائیسم و نوروز و جسن مشترک منسوخ شده توسط هزمونی حاکمان اسلام گرای شیعی و سنی!
بشریت
به نظرم هر دو گروه، بخشی از نظرتشان درست است و بخشی نادرست. شکی نیست ایارنی ها از هزران سال پیش حتی اگر در ابتدا چندنژاید بودند در نهایت اختلاط وسیع یافتندشباهت های ظاهری و /نزدیکی زبانی وفرهنگی آنها دلیل مسلم این اختلاط است. ولی تافوت ها نیز وجود دارد. این تفات در گروه فرسی و ترکی و کردی، بلکه در میان خودی فارسی و ترکی و کردی هم است. کرمانج ها خود کرد اعلام میکنند د رحالی که تفاوت قابل توجه با لک ها یا کرمانشاهی دارند. حق تفاوت دلیل می شود قومیت و گویش و زبان معادل ملیت و داشتن کشور جدا بدانیم، حتی کردستان بزرگ هم باید به چندین کشور تقسیم شود و در نهایت کل غرب اسیا و فلات ایران، چیزی شبیه دولت-شهرهای یونان باستان می شود و تقریبا بیشتر شهرستانها باید تبدیل به یک کشور بشوند! میدانم فورا برخی موضع میگرند من طرفدرا فاشیسم و تمامیت خواهی و نقض حقوق بشر هستم! نه! سخن تکمیلی ام ثابت میکند من طرفدار حقوق بشر و احترام به تفاوت ها هستم. راه حل میانه ای است. این راه جل آن مردم کشورهایی که قدر اشتراکات و بزرگی کشور و تنوع فرصت ها دانستند مانند امریکا، این راه حل میانه انتخاب کردند و متحدانه از آن پاسداری کرده و نه ترفندی برای تفرقه و گذار به تجزیه و جدایی. راه حل نظام غیرمتمرکز مردم سالار غیز مذهبی است که برخی معادل لغوی فرنگی اش، فدرال سکولار دمکراسی اش ترجیح میدهند بگویند.
بشریت
در نظام فدرال سکولار/لیبرال دمکراسی، تفاوت های زبانی، تیره نژادی، فرهنگی، قومی، مذهبی، دینی، بی دین،... همگی محترم هستند تا زمانی علیه دیگری اقدام نکنند د رنتیحه با سکولار/لیبرالیسم انها در حوزه شخصی نگه داشته و اجازه دخالت در سیاست و حاکمیت نمیدهند. ملیت/تابعیت/شهروندی، بر اساس شناسنامه/هویت در مرزهای کشور است که آن کشور بر اساس قانون اساسی مورد اتافق اکثریت قاطع مردم-چه در سطح سراسری و چه در سطح محلی- مورد تایید است. یعنی مثلا اکثریت سراسر مردم ایران و هم اکثریت مثلا استان کردستان. این چنین قانون اساسی مبناع سوگند وفاداری اتباع/ملت یک کشور واحد است. نه سوگند به دین و مذهب یا قمیت و نژاد! چون قانون اساسی این چنین متضمن حقوق اساسی و حقوق بشر و حقوق قومی و زبانیو مذهبی و اعتقادی... همه اتباع کشور است و تبعیض و نابرابری میان هیچ یک از گروهها قائل نیست و چه جمعیتشان بیشتر باشد و چه کمتر. از تجربیات موفق تر فدرال سکولار دموکراسی بهترست استفاده شود بدون کپی برداری محض، نظامی ما بین سوئیس و امریکا، با برخی جزئیات متناسب با واقعیت های ایران . دموکراسی واقعی همیشه اجازه خواهد که اشتابهات اصلاح کرد و هر چند سال اصلاحات جزئی یا هر نسل اصلاحات کلی تر و بیشتر متناسب به نیاز انجام پذیرد. تنها می ماند طرد تفرقه گراییشود ، و اقدام متحدانه همه مردم و گروههای مختلف سیاسی.
بشریت
هر چند کامنت ها طولانی شد به بزگوارتان ببخشید و این کامنت های تکمیلی ام منتشر کنید. در راستا پیشنهاد من 1- با توجه اشتارک و تفوت ها غیر قابل انکار سراسری و محلی، مردمان ایرانی بکار ببریم (People). آریایی را به همان محدوده زبانهای هندوایرانی و مردم باستانی غیر معاصر فلات ایران و شبه قاره تقلیل دهیم و هرگز از اسطلاح نژاد آریایا نه بار یمردم ایران و شبه قاره و نه جای دیگر استفاده نکنیم. 2- این اصطلاحات در معنای درستش بکارببریم: ملیت= نشنال، همه اتباع یک شکور که دراای شناسنامه/گذرنامه/کارت ملی یکسان هستند و سوگند وفادرای به قانون اساسی فدرال سکولار/لیبرال دمکراسی دارند. بر این اساس حافظ تمامیت راضی و حفاظت از قانون اساسی بعنوان ضامن حقوق انسانی و شهورندی و حقوق بشر و دیگر حقوق بدیهی انسانی برابر و عدالانه. قومیت=اتنیک، به خرده فرهنگ، قومیت، گروه مذهبی مشخص که در منطقه یا شهر یا استانی حایز جمیعت عمده هستند/ممکن است در یک استان و یاشهرستان، روستا و شهری عمده اتنیک/قومیت متفاوت داشته باشند/در قانون باید طوری ترتیب اثر شود که حقوق آنها نیز حفظ شود 3- مبنا و آغاز فدرالیسم از شهرستان باشد/ اختیارات در استان در حد هماهنگی میان دولت مرکزی و دولت محلی/شهرستان باشد. 4- نهادهای متضمن حقوق شهروندی-تفاوتها/اتنیکها، مثل پارلمان/فرمانداری/شهرداری/مدیریت ها با حق بومیان باشد هر چند اگر رای مردم محل بر شخص بومی بود هم قبول است. مهم رای مردم محلی است. 5- نهادهای متضمن تمامیت راضی و وحدت کشور، مثل پارلمان فدرال، قوه قضاییه دموکراتیک با وحدت رویه سراسری و کلا تفکیفک قوا، آزادی داشتن عقیده و بیان و رسانه و عدم تفتیش عقاید/ارکان دموکراسی واقعی، ارتش و یک حکومت مرکزی با اختیارات کافی برای حفظ امنیت مرزها و هماهنگی میان دولت های محلی/که ثروتهای عمومی و بودجه و مالیات ها و هزینه ها منصفانه میان دولتهای محلی و مرکزی تقسیم شود.
فرهاد
این کشف چیز جدیدی نمیگه ، ایران قبل از مهاجرت آریایی ها خالی نبود، یه عده اونجا زندگی میکردند. آریایی ها از موفق ترین مهاجر هایی بودند که اومدند ایران، چون بنای یک امپراتوری را گذاشتند. آریایی ها هم با مردم بومی مخلوط شدند، همونطور که بعد ها عربها و ترکها مخلوط شدند
آریایی ناب ایرانی
این تحقیق نشون میده که ژن اسکلت ثابت میکنه ایرانیان آریایی نبودند؟ این محققین مثل اینکه بهتر بود درس فرهنگ شناسی بخونند که بیاموزند که ترم آریا یک سفت فرهنگی هندو ایرانیست. نه ربطی به نژاد دارد و نه به آلمانی یا اروپایی ها!
افشین
سلام به همه ! انگار این گزارش خیلی بازخورد داشته !! و اکثرا هم منفی ... یه سوال تو ذهن من ایجاد شده ...پس این روایت تاریخی مهاجرت آریاییها به ایران در 5000 تا 3000 سال پیش چیه !؟ افسانه ست !؟ اصلا قوم آریایی اصلا اینوری نیومده ن !؟ کلا رفتن اروپا !؟ پس این همه گزاره های تاریخی موکد و مشخص همه دروغند!؟ هخامنشیها و پاذتیها و ساسانیان ...الکی واسه خوش تیپی خودشون رو به ژرمنهای اروپایی می چسبونده ن !؟ اگر نتایج این پژوهش قطعی و درسته ...پس باید خیلی از مستندات تاریخی ایران زیر سوال بره البته من از اینا نیستم که به خون آرییاییم قسم بخورم ولی یک چیز رو میدونم ...نژاد زاگرس نشینها میتونه از اقوام بومی این منطقه که تمدن درخشانی مثل عیلام و کاسیدها باشه که خب آریایی نیستند و می تونه با افغانستان و پاکستان هم ریشه باشه ..همونطور که نژاد جنوب بین النهرین هم با جنوب هند هم ریشه ست و ظاهرا ناشی از یک مهاجرت بزرگ در حدود 7000سال پیش باشه ...پژوهشهای تمدن شهر سوخته و کرانه هیرمند و جیرفت هم همین رو نشون میده که یک مهاجرت بزرگ از شرق به غرب در حدود 7000سال پیش صورت گرفته .. برای روایی و پایایی این پژوهش ..باید ژن نواحی استان فارس و آذربایجان و گردستان و رو هم آزمایش می گردند ...چون سرزمین ایراندقبل از ورود آریاییها مسکون بوده و مردم حال حاضر اسران نتیجه امتزاج اقوام آریایی با بومیان ایرانزمین هستند ...
احسان
ای کاش ما اسکیمو های قطب شمال بودیم ولی ارامش داشتیم و اززندگی لذت میبردیم چه اریایی چه غیر اریایی حقیقت تلخ دنیا اینه که ادما دچار جنون ادم کشی وسادیسم شدن.
علی
این تحقیق راجع به کشاورزان 10هزار سال پیش زاگرس هست و نه مردم کنونی ایران و اینکه مثلا اگر اونها با کشاورزان غرب هلال حاصلخیز ارتباطی نداشته اند(با فرض درست بودن این تحقیق و جهت دار نبودن آن) دلیلی بر این نیست که در حال حاضر هم مناطق زاگرس نشین ارتباط ژنتیکی با مردم مناطق غرب خاورمیانه و اروپا ندارند. اینکه به فرض درست بودن مقاله اگر ژنهای کشاورزان نخستین زاگرس بیشترین درصد را در پاکستانیهای و افغانها و ایرانیها داشته باشد دلیلی بر نزدیکی زنتیکی این ملتها نیست چرا که ممکن است این میزان مثلا 10 درصد باشد!درسایت زیر نقشه های پراکندگی هاپلوگروپهای مختلف در اروپا و خاورمیانه رو میتونید ببینید(در ضمن سایت ایرانی نیست!) ، تقریبا تمام هاپلوگروپهای اروپایی در ایران دیده میشه چرا که به جز هاپلوگروپ I باقیه هاپلوگروپهای موجود در اروپا ریشه غیر اروپایی و اغلب خاورمیانه ای دارند. خیلی جالبه بدونید که نیای هاپلوگروپ اروپاییI هاپلوگروپ IJ هست که تنها در ایران یافت شده! و همین برای رد این برداشت نادرست کافیه. بنده این تحقیق را در پایگاه ساینس مشاهده کردم، در این تحقیق اشاره شده که بیشترین شباهت با کشاوران باستانی زاگرس را در درجه اول زرتشتیها و بعد بلوچها و باقیه مردم ایران و افغانستان و پاکستان دارند، و بیشترین شباهت با کشاورزان غرب اناتولی را مردم ساردینیا (جزیره ای در جنوب غرب ایتالیا)دارند و به این موضوع اشاره شده که این کشاورزان از یکدیگر ایزوله بوده و از لحاظ ژنتیکی متفاوت بودند. شما اگر به نقشه هاپلوگروپ خاورمیانه ای J2 که در ایران بیشترین فراوانی را نسبت به بقیه هاپلوگروپ ها دارد نگاه کنید میبینبد که در ساردینیای ایتالیا هم حدود 15-20 درصد این هاپلوگروپ وجود دارد!و این دلیلی است بر اینکه اگر هم محتوای این مقاله در رابطه با عدم پیوند کشاورزهای شرق و غرب منطقه هلال حاصلخیز در 10هزار سال پیش درست باشد، به علت مهاجرتهای گسترده ای که بعدا اتفاق افتاده دیگر چنین عدم پیوندی وجود ندارد. http://www.eupedia.com/europe/european_y-dna_haplogroups.shtml
نژاد
در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد و تبار یافت نمی شود http://iranglobal.info/node/19054
ج
خدا رحمت کنه پورپیرار را'اون بیچاره گفت که یهودیا مردم ایران رو با نژاد قلابی آریایی سر کار گذاشتن'روحت شاد'خدا این فارسها رو از تعصب نجات بده
d
آریایی که افسانه شد’کوروش هم که جلاد یهودیا از آب در اومد’پس ما به چی افتخار کنیم'خدا رحمت کنه پورپیرار رو'اون بیچاره گفت اینا همش دروغه ولی باور نکردیم'روحت شاد
فرناز بروشکی
دوستان عزیز! من متاسفم که تیتر و خبرگزاری غلط چنین بحثی ایجاد کرده. مهم است که این مقله به هیچ وجه آریایی بودن یا نبودن را بحث نمیکند. لطفا مقاله اصلی را بخوانید تا بد فهمی ها برطرف شود. امیدوارم خبرگزاری زمانه به خاطر این اشتباه بزرگ عذر خواهی کند. فرناز بروشکی
یاشار
من درک میکنم که تعدادی اینچنین متعصبانه و متاسفانه نژادپرستانه در باره این واقعیت که نژاد ایرانی آریایی فقط یک توهم هست چنین برخوردی با این مقاله میکنند
رخشنده
زمانه نباید از مسئولیت خودش در به راه انداختن این بحث شانه خالی کند: یک گزارش تحقیقی و علمی سرد، با برداشت آزاد ، تبدیل به یک گزارش داغ شده است. لینک گزارش به زبان آلمانی به عنوان منبع این در نوشته هست. هر کس زبان آلمانی بداند متوجه میشود که نتیجهگیریها درست درک نشدهاند و یا عمدا و برای جذابتر شدن جور دیگری ترجمه شدهاند. وظیفه حرفهای و اخلاقی زمانه است که برای جبران این برداشت آزاد و غلط انداز، یک بار دیگر متن اصلی را با دقت و با وفاداری به آن، به فارسی منتشر کند تا شائبهها رفع شوند.
ساسان
بالاخره حقیقت رو شد و با عث خوشحالیست که تیتر بی ربط و غیر واقعی اولیه تغییر یاف. تحلیل این مطلب در این لینک شده بود قبلا: برداشت علمی از گزارش «ماینس» آریاییان از دیرباز در فلات بودهاند http://amordadnews.com///content/463/%D8%A2%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%8A%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%8A%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF