حکومت افغانستان فقط بر دو سوم کشور حاکمیت دارد
دفتر بازرس کل ایالات متحده آمریکا برای بازسازی افغانستان گزارش تازهای از میزان پیشروی طالبان منتشر کرده. حکومت افغانستان حاکمیتش بر بخشی از این سرزمین را از دست داده.
دفتر بازرس کل ایالات متحده آمریکا برای بازسازی افغانستان گزارش تازهای از میزان پیشروی طالبان منتشر کرده. بر اساس این گزارش حکومت افغانستان حاکمیتش بر بخشی از این سرزمین را از دست داده.
دفتر بازرس کل ایالات متحده آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) در گزارشی که جمعه، ۲۹ ژوئیه منتشر کرده میگوید طالبان در افغانستان در حال پیشروی است.
بر اساس این گزارش حکومت افغانستان تا پایان ماه مه سال جاری فقط بر ۶۵/۶ درصد خاک این کشور حاکمیت داشته است.
در افغانستان در مجموع ۴۰۷ ولسوالی وجود دارد. ۲۶۸ ولسوالی در دست حکومت است، ۳۶ ولسوالی تحت نفوذ طالبان قرار دارد و ۱۰۴ ولسوالی هم کاملاً در تصرف طالبان است. به یک معنا، در اثر پیشروی طالبان، در سال جاری حکومت افغانستان حاکمیتش بر ۱۹ ولسوالی را از دست داده است.
افغانستان دارای ۳۴ ولایت است و هر ولایت هم چند واحد اداری دارد که به آن ولسوالی میگویند.
دفتر بازرس کل ابالات متحده آمریکا میگوید خشونت در افغانستان از سال ۲۰۱۵ به این سو روند فزایندهای داشته است.
در سال ۲۰۱۵ در درگیری با طالبان ۷۰۰ پلیس و سرباز افغانستانی جان خودشان را از دست دادند. ۱۴ هزار نفر از نیروهای امنیتی افغانستان هم در این درگیریها مجروح شدند. در سال ۲۰۱۶ تعداد کشتهشدگان و مجروحان باز هم افزایش بیشتری پیدا کرده است.
در آغاز هفته جاری سازمان ملل گزارش داده بود که نیمه نخست سال ۲۰۱۶ بیش از ۵۱۰۰ غیر نظامی در افغانستان جان خود را از دست دادهاند یا مجروح شدهاند. این تعداد به نسبت سال گذشته چهار درصد افزایش پیدا کرده است. یک سوم قربانیان، کودک بودهاند.
سازمان ملل آماری را منتشر میکند که پیش از آن سه منبع مستقل تأیید کرده باشند.
۲۳ ژوئیه در تجمع حامیان «جنبش روشنایی افغانستان» در کابل در اثر انفجار سه بمب حداقل ۸۰ نفر کشته و ۲۳۱ نفر زخمی شدند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
ویرانه
افغانستان هم مثل کشورهای همسایه اش و اغلب کشورهای غرب/مرکز/جنوب اسیا، قربانی جغارفیایش شده است. جغرافیایی این ناحیه بزرگ آسیا، در بطنش، نیورهای مخرب ذخیره کرده و هز از گاهی، تکانه های ویران گرش، فجایع انسانی به بار می آورد از جمله این نیروها: 1- انباشت نیروی مخرب از رقابت و تنفر مذهبی انحصارطلبی اسلام گراین و عدم تحمل دگراندیشان غیر اسلامی از یک سو، از دیگر سود رقابت و جدال مذاهب و فرقه های اسلامی! 2- انباشت نیروی مخرب از رقابت و تنفر قومی تنوع قومی و زبانی، بستر وقه فجایع آماده کرده، عقب ماندگی فرهنگی و دمکراتیک این جوامع، که بخشی از ناشی از مورد اول است، که اجازه خودانتقادی را نمیدهد و محدود کردن اخلاقیات به شرع مذاهب، که اجازه نمی دهد اخلاقیات جهان شمول تر مثل اعلامیه حققو بشر یا دکراسی در این کشورها بسط و پذیرش عمومی پیدا کند 3- فقر فراگیر، چه از نظر اکثریت جمعیت، و چه از نظر ابعاد مادی و معنوی، در یک گلام، این کشورهای فقیر مادی-معنوی هستند و مثلا در زمینه اخلاقیات جهان شمول تر از جمله اعلامیه حقوق بشر، دمکراسی، ازادی بیان،... 4- دخالت دیگر حکومت/کشورها، برای کسب منفعت یا نابودی منغعت دیگران. در نکته 4 در واقع سه مورد اول، تسهیل کننده مورد چهارم هستند. اگر آن مشکلات درونی این کشورها نباشد، تا این حد در برابر دخالت خارجی ها آسیب پدیر نخواهند بود!