پروندهی کشتارهای ۶۷ - گام اول: مصطفی پورمحمدی را برکنار کنید!
بهترین استفاده از فرصت بی نظیر توجه افکار عمومی به اعدام ها، تمرکز بر خواستههای معینی است که بتواند جنبش دادخواهی را یک یا چند گام به جلو ببرد.
اخبار روز - یادداشت سیاسی:
واکنش «نظام» به انتشار فایل صوتی آیت اله منتظری، هیچ جای خوشبینی ای باقی نگذاشته است که این اعدامهای گسترده و جنایتکارانه بعد از بیست و هشت سال، حتی نشانهای از تاسف و پشیمانی را در سیمای حکومت اسلامی ایران رقم زده باشد. دفاع یک پارچهی آنها از کشتارهای آن سال، بیش از همیشه شعار «می بخشیم، اما فراموش نمیکنیم»، را به حاشیه رانده و از رمق انداخته است. وقتی جنایتکاران همچنان بر جنایت خود پافشاری و از آن دفاع میکنند، «بخشیدن» به تمامی، معنای خود را از دست میدهد.
انتشار این فایل صوتی و بیش از آن، واکنشهای گستردهی سران و ارگانهای نظام در دفاع از جنایت ۶۷، اما موضوع کشتارها را برای اولین بار در سطحی ملی و وسیع در جامعهی ایران مطرح کرده و مردم بسیاری از اصل ماجرا، اگر نه از همهی حقیقت آن، آگاه شدهاند.
این وضعیت در بیست و هشتمین سالگرد این کشتارها، فرصت کم نظیری برای خانوادهها و بستگان قربانیان و همهی دادخواهان این جنایت و اعدامهای بی شمار پیش و پس از آن به وجود آورده است.
بهترین استفاده از این فرصت بی نظیر، زمانی که افکار عمومی با حساسیت موضوع اعدامها و واکنش عاملان آن را پیگیری میکند، تمرکز بر خواستههای معینی است که بتواند جنبش دادخواهی را یک یا چند گام به جلو ببرد.
مصطفی پورمحمدی را برکنار کنید!
مصطفی پورمحمدی وزیر فعلی دادگستری، یکی از چهار عضو هیات مرگ است. درخواست برکناری او به چند دلیل میتواند به خواستهی جنبش دادخواهی در موقعیت و وضعیت فعلی تبدیل شود.
او عضو یک «دولت منتخب» است و در راس وزارت نشسته است. وزیر دادگستری است که قاعدتا باید نماد اجرای عدالت باشد، اما همچنان از اعدامهای دسته جمعی زندانیان سیاسی دفاع میکند و آن را جزو افتخارات خود میشمارد.
و یکی از آن «چهار نفر» است که به کمیسیون و هیات مرگ معروف شدهاند و مستقیما حکم اعدامها را امضا کردهاند.
در مجلس شورای اسلامی مورد پرسش قرار گرفته است.
اختیار عزل او در دست رئیس جمهور و یا مجلس است، که ظاهرا با رای مردم انتخاب شده و باید در برابر این رای مسئول باشند.
یکی از آن چهار نفر است که در جناح اعتدال – اصلاحات جا خوش کرده و آنها را خواه ناخواه درگیر پروندهی اعدامهای سال ۶۷ میکند.
وقتی مصطفی پورمحمدی از طرف حسن روحانی به وزارت دادگستری منصوب شد، کمتر کسی حاضر شد به یاد آورد که او چه سابقهی سیاهی در پشت سر خود دارد. از میان کسانی که شادمان از پیروزی حسن روحانی و نشاندن او بر مسند ریاست جمهوری بودند، هیچ اعتراضی به این انتخاب صورت نگرفت. بسیاری تصور میکردند گذشتهها گذشته است. چرخ حوادث به گونهای گذشت تا نشان دهد گذشتهها نگذشته و مصطفی پورمحمدی یک بار دیگر مسئولیت آن اعدامهای هولناک را این بار نه در خفا که با گردنی افراشته بر عهده گرفته است.
شاید اینک وقت آن باشد که آن غفلت و بی توجهی سه سال پیش جبران شود. اصلاح طلبان میتوانند از آقای روحانی بخواهند که او را برکنار کند و یا طرح استیضاح او را به مجلس ارایه بدهند. این اقدام بی تردید مورد پشتیانی خانوادههای قربانیان، دادخواهان و بخش بزرگی از مردم ایران قرار خواهد گرفت و توسط آنها حمایت خواهد شد. شاید این قدم مناسبی باشد که اصلاح طلبان باید بردارند و به سکوت تلخ و آزاردهندهی خود در این کشاکش سیاسی - حقوق بشری پایان دهند.
درخواست برکناری مصطفی پورمحمدی را میتوان با فعالیت در مجامع بین المللی حقوق بشر همراه کرد. سخنان روز یکشنبهی پورمحمدی در لرستان، به عنوان یکی از عاملین قتلهای سال ۶۷، سند اعتراف به جنایت است. وقتی جنایتکاری به جنایتی به این بزرگی اعتراف میکند، بهترین فرصت برای آن است که از مجامع بین المللی خواهان پیگرد جهانی او و همهی همدستانش شد، تشکلهای مدافع حقوق بشر، از جمله فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر، آقای لاهیجی، خانم عبادی، میتوانند از این فرصت به صورتی که خود میدانند، استفاده کنند.
مصطفی پورمحمدی تنها یکی از مهره هاست، این را هر کسی میتواند بداند. مسئولیت اصلی این جنایت بر دوش خمینی و میراث داران اوست. اما موضوع دادخواهی در شرایطی که چشم انداز بزرگتری در پیش رو نیست، گام به گام میتواند جلو برود و نیروی خود را متوجه خواستهای معین کند. یکی شدن تلاش خانوادهها و جنبش دادخواهی بر خواست ِ «برکناری مصطفی پورمحمدی»، و طرح ادعانامهی بین المللی علیه او، در آستانهی دور تازهای از فعالیتهای انتخاباتی ریاست جمهوری، گام اول اما مهم در راهی دراز است.
منبع: اخبار روز
نظرها
فرزاد
یادمون نره که این جناب پورمحمدی که اینچنین افتخار به قتل عام زندانیان سیاسی میکند در انتخابات اخیر در لیست اصلاح طلبان بوده است و البته رفسنجانی نیز از قتل عام نیز پشتیبانی کرد/ این بیانگر این موضوست که در ایران امروز اختلافات موجود بین اصولگرایان و اصلاح طلبان بهیچ وجه معطوف به حقوق بشر نیست و هر دو گروه در جنایت پیشگی تلاش در سبقت از یکدیگر را دارند۰ شاید این ترفندی به آقایان اکبر گنجی و همفکران ایشان باشد که اینقدر تاکید به رای دادن به لیست اصلاح طلبان داشتند شاید در انخابات آینده ایشان به این موضوع اشاره کنند که اصلاح طلبان هیچ انگیزه ای برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران را ندارند۰
حمید
اصولا دیدگاه و گفتمان توده-اثریت زنده و حی و حاضر است و علی رغم فجایع ناشی از آن مثل تاکید بر تسلیم شدن اعضا و لو دادن اعضای سایر گروه ها و نیز توصیه به حکومت که برای شدت عمل در برابر گروه های ضدانقلاب(که همگی در نشریات آن سالهای سیاه دهه 60 این گروه ها وجود دارند)حالا هم به شعارهای مسخره ای مثل برکناری پورمحمدی دست یازیده اند. طرفه اینکه همین چند ماه پیش سینه چاک میدادن که مثلث جیم را نذارید بره مجلس و بعد از رای تهران که کلی قیل و قال کردن. معلوم شد موش از کوه زاییده شده و عملا هیچ. حالا مواضع عارف بماند.