جمعیت یوزپلنگ ایران چند قلاده است؟
کاهش تعداد یوزپلنگهای ایران زمانی در اوایل دهه شصت به چشم آمد که مشاهده یوزها به طرز چشمگیری کاهش یافته بود. با حال از دو دهه پیش اطلاعات ما از یوزها افزایش چشمگیری یافت.
بار دیگر فرا رسیدن روز ملی یوزپلنگ آسیایی(Asiatic cheetah) میانجی اعلام آمار جمعیت این حیوان در ایران شد. شهریور سال گذشته در حالی که گمان میرفت بین ۷۰ تا ۱۲۰ قلاده یوزپلنگ در ایران موجود باشد، مقامات مسئول و فعالان این حوزه شمار این گربهسان کمیاب را بین ۴۰ تا ۷۰ قلاده تخمین زدند.
به فاصله یکسال بعد مرتضی اسلامی، مدیر انجمن یوزپلنگ ایرانی که ۱۵ سالی است بر روی این حیوان کار میکند، گفت در ایران تنها ۲ یوزپلنگ ماده باقی مانده است. مرتضی اسلامی پیشبینی کرد که اگر اتفاق خاصی رخ ندهد نسل یوزپلنگ ایران تا پایان دهه ۹۰ شمسی به طور کامل در ایران منقرض خواهد شد.
یک روز پس از این اظهارات هومن جوکار، مدیر پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی -پروژهای که از ۱۵ سال پیش تحت نظارت برنامه توسعه سازمان ملل متحد آغاز شد- گفت اعلام وجود تنها ۲ یوز ماده در سراسر ایران آمار صحیحی نیست.
نزدیک بیست سال از تمرکز داخلی و بینالمللی بر روی یوزپلنگان آسیایی ساکن در جغرافیای ایران میگذرد؛ جایی که آخرین زیستگاه این نوع یوزپلنگ در خارج از آفریقا محسوب میشود. با این حال همچنان هیچ مرجع مستندی برای اعلام آمار یوزپلنگهای باقی مانده در ایران وجود ندارد.
تردیدهای آماری- پژوهشی
بحران کاهش تعداد یوزپلنگهای ایران زمانی در اوایل دهه شصت به چشم آمد که مشاهده شمار این حیوانات به طرز چشمگیری کاهش یافته بود. این زنگ خطر منجر شد تا «طرح جمع آوری اطلاعات اوليه درباره يوز از سراسر كشور» آغاز شود. اما یک دهه مطالعه بر روی جمعیت یوزپلنگها عملاً به اقدامات حفاظتی منتهی نشد.
تا آنکه در اواخر دهه شصت، سازمان حفاظت محیط زیست استان خراسان بهدنبال مشاهده یک قلاده یوز در منطقه نایبندان، پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را کلید زد. بالاخره در ادامه این روند از سال ۱۳۸۰ برنامه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران تحت نظارت برنامه توسعه سازمان ملل متحد و با مشارکت سازمان حفاظت محیط زیست ایران آغاز شد. سال ۸۰ به یک معنا دورهای تازه از توجه به وضعیت یوز آسیایی بود. در این سال «انجمن یوزپلنگ ایرانی» هم که انجمنی غیردولتی و غیر انتفاعی به شمار میآید، فعالیت خود را با هدف مطالعه، حفاظت و اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمومی شروع کرد.
در این سال هنوز اطلاعات چندان درباره تعداد یوزپلنگان ایران، زیستگاه و رفتار آنها وجود نداشت. در دهههای گذشته آمارگیری جمعیت یوزپلنگها عموماً به دو روش انجام میشد.
تا پیش از سال ۲۰۰۲، آمارگیری این حیوان گریزپا از طریق ردپایه و نمایه صورت میگرفت. در این روش عملاً محاسبه دقیق تعداد یوزپلنگها ممکن نبود.
اما از سال ۲۰۰۲، ورود دوربینهای تلهای افقی تازه برای پایش این گربهسان کمیاب گشود. این دوربینها که به حرکت و نور حساس بودند اطلاعات تازهای درباره پراکندگی یوزها در اختیار گذاشتند. دادههای تازه کمک کرد تا شمار زیستگاههای این حیوان به ۱۴ زیستگاه در کل ایران افزایش یابد.
تا ابتدای سال ۸۰، تنها پارك ملي كوير، پناهگاههای حيات وحش نایبندان و دره انجير، منطقه حفاظت شده بافق و ذخيره گاه زيستكره توران به عنوان زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی شناخته میشدند.
با وجود پیشرفتهای ناشی از این تحول تکنولوژیک، روش اخیر نیز خالی از اشکال نبود. نخست آنکه مکان نصب این دوربینها بیشتر یوزهای نر را ثبت میکرد و در نتیجه ماده یوزهای کمتری عکسبرداری شدهاند.
علاوه بر این، تعداد دوربینها به نسبت وسعت زیستگاهها کم است و بسیار از مناطقی که در آنها یوز رویت شده است، فاقد دوربین است. مناطق کنار رودخانه هم کمتر مجهز به دوربینهای تلهای بوده است. جابهجایی دوربینها از نقطهای به نقطه دیگر هم از جمله مصائب این روش است.
معضل دیگر، مناطق امنیتی است. برای مثال هومن جوکار میگوید منطقه وسیع دربند در راور کرمان، منطقهای است که مسئولان میگویند خودشان دوربینگذاری میکنند و عملاً اطلاعاتی در مورد آنها موجود نیست.
در مجموع متخصصان تصدیق میکنند که دوربینهای تلهای ابزار دقیقی برای اندازهگیری جمعیت یوزها نیست. به ویژه آنکه روش سرشماری برای گونههایی که تراکمشان کم است روش درستی نیست و در مجموع باید روش آمارگیری را بر مبنای برآورد گذاشت.
همین موضوع سبب شده تا سازمان محیط زیست به دنبال روشی تازه باشد.
آنگونه که مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی میگوید «روش تازه در دنیا، روش بررسی ردپای ژنتیکی است، یعنی از طریق بررسی DNA مدفوع یوز میتوانیم بفهمیم که چه اثری مربوط به کدام یوز است تا با این روش به طور موازی اطلاعات به دست آمده از دوربینهای تلهای را بررسی کنیم».
در این روش آزمایشهای ژنتیکی از سرگین یوزپلنگها، اطلاعات دقیقی از جمعیت، نسبت سنی و نسبت جنسی یوزپلنگها به دست خواهد داد.
آنچه در رابطه با جمعیت یوزها قطعی است، عدم امکان آمارگیری دقیق آن است. هم به سبب فقدان تکنولوژی دقیق، هم به خاطر خصلت کوچنده و مهاجر این حیوان و هم به دلیل تراکم کم آنها.
در بخشهای جنوبی ایران بحران شدیدتر است اما پیشرفتهایی نیز به چشم میخورد: جمعیت یوزها در منطقه میاندشت افزایش یافته است.
مسئله قابل تصدیق در اینجا خود «بحران کاهش جمعیت یوزپلنگ آسیایی» است. هرچند پژوهشهای دو دهه اخیر دانش ما را نسبت به این حیوان و رفتارش افزایش داده است.
حقیقت آن است که در دو دهه اخیر تلاشها برای حفظ و نگهداری یوزپلنگ آسیایی در ایران، باعث افزایش توجه افکار عمومی به سرنوشت این جانور در معرض انقراض شده است. همچنین پژوهش و روشنگری درباره وضعیت یوزهای باقی مانده ایران توانسته حمایت دولتی را افزایش دهد.
تعداد یوزپلنگان جهان در یک قرن گذشته بیش از ۹۰ درصد کاهش پیدا کرده و اکنون ادامه نسل این پستاندار به شدت در خطر است. بیرون از قاره آفریقا ایران تنها زیستگاهی است که یوزپلنگانی در آن میدوند؛ اگرچه این کشور هنوز نتوانسته چرخه انقراض را بشکند و بقای آنان را تضمین کند.
اما برای طبیعت دوستان و طرفداران حیات وحش در ایران، تجربه این دو دهه تلاش برای بقای یوزپلنگ آسیایی، نقطه امیدی خواهد بود تا به نجات حداقل ۷۴ گونه از ردههای مختلف جانوری ایران بشتابند که در فهرست قرمز «اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت» قرار دارند.
نظرها
علی
عرض سلام و خسته نباشید، به نظر بنده فقط وفقط بایددراین زمینه فرهنگ سازی کردوبودجه بیشتری صرف این طرح ملی اختصاص داده شود واز تجربیات کشورهای موفق دراین زمینه کمک گرفت ،البته اگردزدیهای آقایان وکمکهای رژیم به سوریه وروسیه وحزب الله و....اجازه بدهدبه امیدآنروزکه نسلهای آینده نیز توفیق دیدن این موجودات زیبارادراین مرزوبوم داشته باشند،آمین
بابکان
قلاده در اینجا چه معنا و جایی دارد ؟ آیا جانورا وحشی قلاده دارند که با قلاده شناخته شوند؟! حتا اگر جانوران اهلی هم نباید با قلاده و افسار و دهنه و مانند اینها شناخته و نامگذاری شوند.