به کودکان شرم از بدن را یاد ندهیم
این یادداشت درباره مشکلات جسمی و عوارض روحی شرم از بدن نیست. این بار میخواهیم به تاثیر آن بر نسل جدید زنان، فرزند خودتان، خواهرزاده، برادرزاده و نوهتان بپردازیم.
برای همه ما پیش آمده که بهخاطر شکل و ظاهر انداممان شرمسار باشیم. این موضوع مساله روزمره خیلیهاست و میتواند باعث مشکلاتی جدی مثل اختلال در غذا خوردن، نفرت از بدن و تمایلات خودتخریبی شود. اما این یادداشت درباره مشکلات جسمی و عوارض روحی شرم از بدن نیست. ما این بار میخواهیم به مساله شرمساری از بدن و تاثیر آن بر طرز فکر نسل جدید زنان، فرزند خودتان، خواهرزاده یا برادرزاده و نوهتان بپردازیم.
بیزاری از خود فقط تاثیر روحی برای خودمان ندارد، بلکه بر تصویر ذهنی دختران جوانی که با ما در ارتباط هستند نیز تاثیر گذار است. یک نوزاد از صداها و ژست و حرکتها میآموزد و تقلید میکند. کمی که بزرگتر میشود، از روابط، عملکردها و رفتار اطرافیانش یاد میگیرد. این به معنای آن است که هرگز نمیتوان عملکرد خود را بر شکل گیری احساسات و باورهای کودکان نادیده گرفت.
چرا این مساله مهم است؟
واقعیت تلخ این است که همه ما آنچه را که باعث شرمساری از بدن میشود، از مادرها و مادربزرگها و زنان مهم زندگیمان آموختهایم و به همین ترتیب در حالی که میدانیم چطور این احساسات باعث کمبود اعتماد به نفس و خجالت میشود اما ان را به نسل بعدی انتقال میدهیم. شاید درست نباشد که بخواهیم دنبال مقصر باشیم. اما خوب است که به تاثیرات این احساس شرمندگی بر احساس و باور زنان نسل بعد توجه کنیم.
برای زنان امروزی عادی شده که در برابر تعریف دیگران از ظاهرشان با تعارفات مخالفت کنند و به جایش به تصورات بدی که از بدن خود دارند اشاره کنند و بر آن تاکید کنند. شاید در ابتدا احساس کنید این گفته اغراق آمیز است، اما کافی است کمی به دور و برتان توجه کنید و بخواهید فهرستی از این رفتارها درست کنید.
به جمع دوستانتان بروید و سعی کنید آنها را تحسین کنید. هیچ بعید نیست که در پاسخ تعریف شما بگویند «خیلی ممنون اما من اضافه وزن دارم»، یا «این نظر لطف شماست اما من هم دیگر پیر شدهام و زیر چشمهایم چروک افتاده» یا «واقعا خوب شدهام؟ چرا خودم چنین احساسی ندارم؟»
هیچ چیز بدتر از این نیست که فرزندتان یا نوه و خواهر یا برادرزادهتان با تصور بدی نسبت به ظاهر و بدنش رشد کند. واقعیت این است که تغییر چنین احساس و باوری کار سادهای نیست. شرمساری از بدن مشکل و مساله چندین نسل است و مادران ما نیز به شیوه خودشان با آن درگیر بودهاند. در عین حال خود ما از نوجوانی یا کودکی به شرمساری از بدن خود عادت کردهایم و این دشوار است که رفتار و بار خود را یک شبه تغییر بدهیم.
با این حال راهی وجود دارد تا نسل آینده بدن خود را دوست داشته باشد و از آنچه که هست ناامید و ناراضی نباشد. اگر میخواهید زنان نسل آینده با این احساسات مخرب رشد نکنند، قوی باشند، اعتماد به نفس داشته باشند و کمتر به خود انتقاد کنند یا تلاش کنند تا خود را تغییر بدهند، مبارزه با این باور اشتباه لازم و ضروری است.
تصمیم بگیرید به خاطر فرزندتان این روند مخرب را متوقف کنید و بدن خودتان را دوست داشته باشید.
چطور آن را متوقف کنید؟
تحسین و تمجید زیبایی به زنان جوان یاد نمیدهد که از این نوع تحسین شدن لذت ببرند. بزرگترها صرفا تحسین میکنند و در مقابل تشکری دریافت میکنند که با انتقاد و خودتخریبی نوجوان یا جوان همراه است. اشاره به نکات منفی، اثر آن تحسین را از بین میبرد.
به این مثالها توجه کنید:
تو چه مادر خوبی هستی!
ـ اوه در عوض بیا خانهام را ببین که چه آشفته بازاری است.
چه موهای زیبایی داری، کاش موهای من هم اینطوری بود.
ـ ممنونم. ولی موهای من کلافهکننده و بد حالت هستند.
چه خوب ورزش میکنی!
ـ آره خیلی خوب بود ولی حالا عرق بدی کردهام.
چقدر این لباس به تنت زیباست.
ـ اما حیف که شکمم آب نمیشود.
خوب که دقت کنید متوجه میشوید که چقدر زیاد به این شیوه در مورد خودتان اظهارنظر میکنید. به جای اینکه درباره دستاورد و داشتههایتان خوشحال باشید و به سادگی از یک تعریف لذت ببرید، راهی پیدا میکنید تا این تعریف دیگر مثبت و خوشایند نباشد. این رفتار بیمارگونه است. اینطور نیست؟
از ظاهر خود شرم نکنید
اینکه یاد بگیرید در مورد خودتان اظهارنظرهای بد و منفی نداشته باشید، مهمترین قدمی است که میتوانید بردارید. کار دیگری که میتوانید انجام بدهید این است که به ظاهر و اندام زنان دیگر انتقاد نکنید. هیچ بدن ایدهآلی وجود ندارد. ابزارهای سرگرمی و رسانهها های تصویری و اجتماعی ممکن است نوع خاص و ویژه ای از اندام را تبلیغ کنند. اما واقعیت چنین نیست. تبلیغهایی که برای توجه به بدن، سبک زندگی و تغذیه سالم و تمرینهای ورزشی ارائه میشوند کاملا متفاوت از استانداردها و هنجارهایی است که جامعه برای اندام زیبا در نظر دارد.
علاوه بر این، توجه به تاریخ مد و زیبایی واقعیتهای مهمی را برای ما آشکار میکند. اگر به عقب برگردید و تصور جامعه از اندام زیبای زنانه را بررسی کنید متوجه این مساله ساده میشوید که هنجارها و استاندارهای زیبایی همواره در حال تغییرند. بنابراین شما مجبور نیستید اندام خود را شبیه زنان «ظاهرا» ایدهآل کنید. همچنین سلیقه متفاوت شما درباره زیبایی اندام، نباید بر رفتار شما با زنان یا مردان دیگر اثر بگذارد و نباید باعث شود که دیگران را دستهبندی و درجهبندی کنید. اینکه بگویید یک سایر یا یک شکل از اندام بهتر است، به این معناست که زنان دیگری را که در این دسته بندی قرار ندارند، تفکیک کردهاید و چه بسا آنها را تحقیر کردهاید.
سومین نکتهای که ممکن است بارها و بارها شنیده باشید اما همچنان به آن بیتوجه بودهاید، این است که برای تغییر این احساسات باید همواره به دنبال نکتههای مثبت باشید. عادتهایتان را تغییر بدهید، مثلا وقتی در مورد خودتان حرف میزنید تمرکز خود را روی موضوعاتی قرار بدهید که نسبت به آنها احساس خوبی دارید نه موضوعاتی که فکر میکنید باید تغییر کنند یا بهبود پیدا کنند. این کار چه زمانی که جلوی آینه با خودتان حرف میزنید چه در حضور دوستانتان، احساس خوشایندی در شما ایجاد میکند و هم توجه فرزند یا زنان جوان دیگری را که در کنارتان هستند، به آنچه میگویید و بار معنایی حرفتان جلب میکند. برای اینکه محکم و با اراده باشید، باید اعتماد به نفس داشته باشید. خودتان را تشویق کنید و گاهی کمی هم در مورد زیبایی خودتان اغراق کنید.
به نظر شما چه راههای موثر دیگری وجود دارد که بتوانیم نسبت به ظاهر خودمان احساس بهتری پیدا کنیم؟ آیا شما هم پیشنهادی برای توقف این چرخه معیوب و مخرب دارید؟ از تجربههای خود بگویید و در مورد این مساله اظهار نظر کنید.
منبع: فامیلی فوکوس
نظرها
نظری وجود ندارد.