سینماگران نسل دوم مهاجران ایرانی: انقلاب، خشونت و جنگ
از سال گذشته تاکنون، سه فیلمساز ایرانی از نسل دوم مهاجران موفقیتهایی در جهان به دست آوردند: منوچهر طبیب، آنا لیلی امیرپور و بابک انوری.
آثار سینماگران نسل دوم مهاجران ایرانی در غرب به تدریج مطرح میشود. مضمون فیلمهای آنان، تحت تأثیر داستانهایی که از پدران یا مادرشان شنیدهاند انقلاب، خشونت و جنگ است. نگاهی داریم به فیلمهای سه فیلمساز برجسته دوتابعیتی ایرانی که از سال گذشته تا امروز خبرساز بودند: «ما سه تایی یا هیچکس»، نخستین ساخته منوچهر طبیب، «دختری که تنها در شب به خانه میرود» اولین فیلم بلند داستانی آنا لیلی امیرپور و «زیر سایه» ساخته بابک انوری.
ما سهتایی یا هیچکس
فیلم «ما سه تایی یا هیچکس»، نخستین ساخته منوچهر طبیب، فیلمساز و کمدین ایرانی آبان سال گذشته در سینماهای فرانسه به نمایش درآمد و مورد استقبال علاقمندان به سینما قرار گرفت. این فیلم درباره خشونتهای سالهای نخست انقلاب و مشکلات یک وکیل مبارز ایرانی است.
منوچهر طبیب در سال ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمده، اما در کودکی همراه با خانوادهاش ناگزیر به ترک ایران شده و در فرانسه بزرگ شده است. او در سال ۲۰۰۶ به «کانال پلوس»، یکی از شبکه های تلویزیونی فرانسه راه پیدا کرد و خود را به عنوان یک کمدین موفق شناساند.
او را در فرانسه به نام هنری «کِی رون» میشناسند در نخستین فیلم داستانیاش، ماجراهایی را که برای پدرش، هبت طبیب اتفاق افتاده روایت میکند.
هبت طبیب یک وکیل مبارز ایرانی بوده که به خاطر عقایدش در دوران پهلوی دوم مدتی به زندان میافتد، پس از آزادی از زندان به دختری در خوزستان دل میبازد و با او ازدواج میکند. بعد از پیروزی انقلاب اما برخلاف انتظار همگان، آیتالله خمینی خلف وعده میکند و سرکوبهای سیاسی و مدنی در ایران آغاز میشود. این وکیل مبارز ناگزیر میشود تن به تبعید بدهد. او، همسرش و فرزند خردسالش با کمک احزاب کرد از راه کردستان خود را به فرانسه میرسانند و در محله «سندنی» در شمال پاریس زندگی تازهای را آغاز میکنند. آنها تلاش میکنند در زندگی اجتماعی مردم حاشیهنشین شمال پاریس نقش سازندهای را ایفا کنند. فیلم روایتیست از گریز از ایران و تلاش برای در پیش گرفتن یک زندگی روزانه متعارف اما مفید در تبعید.
«ما سه تایی یا هیچکس» در فرانسه رکورد فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی را شکست و از مرز یک میلیون تماشاگر عبور کرد.
دختری که تنها در شب به خانه میرود
«دختری که تنها در شب به خانه میرود» اولین فیلم بلند داستانی آنا لیلی امیرپور، در یک شهر خیالی پرت و دورافتاده ایران به نام «بد سیتی» (شهر بد) که پر از فاحشه و معتاد و آدم خلافکار است، اتفاق میافتد.
دختر چادری جوان خونآشامی (با بازی شیلا وند) به دنبال شکار در شهر پرسه میزند. شکار او عموماً آدمهای بد جامعهاند.
او با جوان آس و پاسی به نام آرش (با بازی آرش مرندی) که پدرش معتاد است آشنا میشود و رابطه عاشقانهای بین آنها به وجود میآید.
فیلم که با حمایت جشنواره ساندنس آمریکا ساخته شده، نمایش موفقی در این جشنواره داشت و مورد توجه منتقدان بسیاری قرار گرفت.
منتقدان، عموماً فیلمبرداری سیاه و سفید، موسیقی فیلم (که ترکیبی از موسیقی فیلمهای وسترن به سبک انیو موریکونه و آهنگهای راک ایرانی از ساختههای علی عظیمی است) و جنبههای تصویری فیلم را ستوده و با برخی کارهای جیم جارموش مقایسه کرده بودند.
آنا لیلی امیرپور که در آمریکا زندگی میکند، پیش از این چند فیلم کوتاه ساخته که از میان آنها میتوان به «خودکشی کوچک» و «من احساس حماقت میکنم» اشاره کرد. تازهترین فیلم او «دسته بد» جایزه ویژه هیأت داوران هفتاد و سومین جشنواره فیلم ونیز را به دست آورد.
زیر سایه
بابک انوری «زیر سایه» را از روی فیلمنامهای که خودش بر اساس خاطرات دوران کودکیاش از جنگ و موشکباران محلههای تهران نوشته کارگردانی کرده است. در این فیلم نرگس رشیدی، آوین منشادی و بابی نادری بازی میکنند و تهیهکنندگی آن را شرکت فیلمسازی «ویگوام فیلم» با یرمایهگذاری قطر، اردن و بریتانیا به عهده داشته.
شیده (با بازی نرگس رشیدی) یک فعال سیاسیست که در سالهای جنگ خانهنشین شده و با وقوع جنگ، همسر او را که پزشک است به جبهههای جنگ اعزام کردهاند. شیده که به تنهایی در آپارتمانی در یکی از محلههای تهران با دخترش زندگی میکند، گرفتار اوهام و کابوسهایی میشود. موشکی به محل سکونت این خانواده ایرانی اصابت کرده اما عمل نکرده است. حالا شیده خیال میکند آپارتمان او محل آمد و شد جنها و ارواح خبیثه است. معلوم نیست که آیا در روزگار جنزدگان که زندگی مردم به کابوسی شباهت دارد، جن واقعاً وجود دارد یا این شیده است که با ذهنی آسیبدیده در آستانه جنون قرار گرفته است؟
«زیر سایه» به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسیست و به عنوان نماینده بریتانیا برای حضور در اسکار فیلم غیرانگلیسیزبان معرفی شده است.
بابک انوری فیلمسازی را با ساختن موزیکویدئوهایی آغاز کرد. او در سال ۲۰۱۲ به خاطر فیلم کوتاه «دو با دو» درباره یک مدرسه ایرانی در بریتانیا جایزه بفتا را به دست آورد.
نظرها
آرام تهرانی
داستان فیلم "ما سهتایی یا هیچکس", واقعی بودن کلیت ماجرای اون, حضور "منوچهر طبیب" به عنوان بازیگر نقش اول مرد و کارگردان (به همراه هوش زیاد و دماغ بسیار بزرگش), موسیقی بسیار زیبا و نیز اغراق هایی که در فیلم شده همه و همه این کار رو به یک فیلم بسیار خوب تبدیل کرده. فیلمی که برای ما ایرانی ها میتونه خیلی ملموس و خاطره انگیز باشه. لذت تماشای این فیلم بسیار خوب رو از دست ندید.