ایران در یمن: از حرف تا عمل!
مداخله جمهوری اسلامی در یمن از آنچه که به نظر میرسد و طرفین سعودی و ایرانی مدعی آن هستند، بسیار ناچیزتر است؛ دست کم آن قدر ناچیز که معادلات و روابط قوا را در آن منطقه برهم نزند.
مداخله جمهوری اسلامی در یمن از آنچه که به نظر میرسد و طرفین سعودی و ایرانی مدعی آن هستند، بسیار ناچیزتر است؛ دست کم آن قدر ناچیز که معادلات و روابط قوا را در آن منطقه برهم نزند.
سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، دوشنبه هفته گذشته دعوت کرد که عزاداریهای عاشورا همراه با اعلام حمایت از یمنیها باشد. نصرالله در یک سخنرانی که در شبکه لبنانی المنصور پخش شد، ضمن اشاره به حمله هوایی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی به مراسم عزاداری در صنعا اعلام کرد: «کشتار سعودیها اکنون ایجاب میکند که ما از مردم ستمدیده یمن به شکلی قاطع و همه جانبه حمایت کنیم». درست به همین ترتیب، پدرخوانده ایرانی حزب الله، با لحنی تند حملات ائتلاف عرب را مورد انتقاد قرار داد.
ائتلاف نظامی تحت رهبری ریاض، از ۲۶ مارس ۲۰۱۵ فعال شده، در پاسخ به درخواست رئیس جمهوری تبعیدی عبد ربو منصور هادی، حملاتش را علیه شورشیان شیعی حوثی بیوقفه ادامه میدهد. از نظر جمهوری اسلامی اما یک راه حل بیشتر وجود ندارد: دخالت سعودیها باید پایان پذیرد.
ایران به تناوب گاه در مقام مدافع شیعیان، گاه با اقامه دعوی علیه مداخله خارجی، گاه در مقام میانجی صلح، به شکلی هوشمندانه موضع خود را بیوقفه تغییر میدهد. اما تا چه اندازه دخالت ایران در بحران یمن واقعی است؟
ستیز مذهبی یا نبردی ژئوپلتیک؟
همزمان با آخرین حملات ائتلاف عرب به شهر صنعا، در حالی که جامعه بینالمللی و بسیاری از انجیاوها قاطعانه این رفتار را محکوم کردند، ایران «بیتفاوتی جامعه جهانی در قبال جنایت سعودیها علیه مردم یمن» را مورد انتقاد قرار داد. جمهوری اسلامی در پوستین همیشگی خود یعنی مدافع مظلومان فرو رفت، و با چنان لحنی ستم به شورشیان را محکوم کرد که گویی در آینه یمن، تصویر واژگون رفتار خویش در سوریه را دست در دست بشار اسد دیده باشد.
طنین چنین ندایی را از آغاز درگیری بارها شنیدهایم. در مارس ۲۰۱۵، حزب الله، در مقام ماهواره لبنانی ایران، از عربستان سعودی و همپیمانانش خواست کرد که «فوراً و بیقید و شرط به این خشونت غیرعادلانه پایان دهند... خشونتی که چیزی جز ماجراجویی غیرعاقلانه و غیرموجه نیست». درحالی که ریاض در صدد و در طلب گشایش تحقیق و تفحص در مورد امکان مسلحسازی شبهنظامیان حوثی توسط ایران بود، نماینده ایران در سازمان ملل، اعلام کرد: «ایران به هیچ وجه به راهحل نظامی در مورد یمن باور ندارد و همواره کوشیده تا این دشمنیها پایان پذیرد و شرایط گفتگو برای رسیدن به یک توافق حقوقی و قطعنامهی صلح حاصل شود»؛ پاسخی با لحنی کاملاً صلحطلبانه؛ لحنی مناسب برای آنکه بتوان مهر بدنامی را بهتر بر چهره رقیب جنگطلب کوبید.
اگرچه در خوانش سنتی، ایران به عنوان پدر طبیعی شیعیان شورشی تلقی میشود، اما واقعیت بسیار پیچیدهتر از این است. حوثیها و زیدیها خود را به لحاظ عقیدتی ذیل شیعه دوازده امامی ایرانیها بازشناسی و تعریف نمیکنند. درست به همین خاطر، تفسیر بحران به عنوان نزاعی فرقهای-مذهبی، جز خوانشی تقلیلگرایانه از جنگ نخواهد بود. تیری کویل، محقق دانشگاه نوانسیا و متخصص ایران، در این مورد تصریح میکند: «این دوگانگی سنتی شیعه و سنی را که به موجب آن نقش ایران صرفاً مدافع و محافظ شیعیان منطقه تلقی میشود، باید کنار گذاشت. مسأله مذهبی نیست، بلکه تا دلتان بخواهد ژئوپلتیک است.»
شاهدی بر حمایت حداقلی!
در چنین زمینه سیاسیای، میزان مشارکت و دخالت واقعی ایران در بحران یمن به سادگی قابل سنجش نیست. اولین نشانههای این امر در سال ۲۰۱۵ آشکار شد، زمانی که عربستان سعودی و متحد آمریکاییاش در مورد محموله ۳۰۰۰ تنی کشتی «شاهد»، در نزدیکی سواحل یمن، دچار سوءظن شدند. ریاض مدعی بود که «شاهد» حامل ادوات نظامی برای تجهیز شورشیان حوثی است. در گزارش محرمانه سازمان ملل در ماه مه ۲۰۱۵ اما فاش شد که کشتی «شاهد»، که تهران مدعی بود جز کمکهای انساندوستانه محمولهی دیگری ندارد، پیش از آغاز شورش حوثیها، یعنی از سال ۲۰۰۹، در حال تردد به منطقه بوده است.
در مورد شکلگیری و سازماندهی گروههای شورشی نیز اطلاعات موجود مبهم است. از سال ۲۰۱۵، افسران آمریکایی مرتب نگرانی خویش را از مأموریتهای احتمالی سپاه پاسداران برای آموزش و تربیت شورشیان در یمن اعلام کردهاند؛ مأموریتهایی که در صورت وقوع، جز آموزش نحوه استفاده از سلاحهای پیچیده و چگونگی گسترش پایگاههای نظامی به حوثیها نمیتوانستند هدفی داشته باشد.
- پرونده ویژه رادیو زمانه: در یمن چه میگذرد؟
با توجه به دخالت و حضور ائتلاف عرب، روشن است که چنین پشتیبانی و کمکی اگر هم وجود داشته، بسیار محدود بوده است. به باور تیری کویل، این حمایت آنقدر حاشیهای و ناچیز بوده که «نمیتوان از یک راهبرد واقعی ایرانی سخن گفت.» بنا به آنچه این محقق میگوید، ایجاد یک نیروی سیاسی متحد توسط ایران در یمن، به منظور فراهم آوردن ابزاری برای تحت فشار گذاردن رقبای منطقهایاش، به ویژه عربستان سعودی و اسرائیل، جز پندار و خیالی خام نیست.
«عربستان سعودی میترسد که ایران یک حزب الله جدید در یمن درست کند و با استفاده از آن ثبات سعودیها را بر هم زند.» کویل اما اضافه میکند، حمایتهای ایران هرگز در آن حدی نبود و نخواهد بود که بتواند روابط قوا را در آن منطقه دستخوش تغییر کند و برهم بریزد؛ به خصوص اینکه نیروهای حوثی، «تا حد زیادی مستقل» عمل میکنند و تمایلی ندارند که به عروسکهای خیمهشببازی جمهوری اسلامی بدل شوند. هنوز مشخص نیست آنها تا چه حد حاضرند کمک و حمایت ایران را بپذیرند. شکی نیست که روابط آنها را با تهران به هیچ وجه نمیتوان با روابط حزب الله و ایران مقایسه کرد. در یک کلام، حوثیها همچون حزب الله به قیادت و سیادت ایران تن نخواهند داد.
در همین اثنا و زیر سایه و در غبار ابهامات موجود، هواپیماهای سعودی به بمباران پایگاههای شورشیان ادامه میدهند. پرواز این هواپیماها بر خلاف ادعاهای ایران واقعی است و تا این لحظه موجب مرگ دههزار و آوارگی سه میلیون غیرنظامی شده است.
تا آنجا که به جبهه ائتلاف مربوط میشود، عربستان سعودی درمقابل درتلاش برای پوشاندن شکافهایی است که در درون این جبهه پدید آمدهاند. در مقابل کاهش مداوم مشارکت متحد مصری، که مداخله را تا سطح حضور نیروی دریاییاش در دریای سرخ پایین آورده و نمیخواهد روابطش را با تهران از دست بدهد، ائتلاف در حفظ جبههای متحد و مشترک کاملاٌ ناتوان به نظر میرسد.
منبع : L’ORIENT LE JOUR
نظرها
shima
یمن رو هم خواهیم گرفت . خاور میانه مال ایران است . امپراتوری ایران شکل خواهد گرفت .
محمود بذلی
عربستان غروب غم انگیزی خواهد داشت - چون از یک عنصر مستعفی به خاطر محاکمه شدن از یمن گریخته دفاع میکند- عربستان چه بخواهد جه نخواهد ایران به قدرت اول خاور میانه تبدیل خواهد شد - ارباب عربستان هم (آمریکا) متوجه این مسئله شده است