شدت مصرف انرژی در ایران
مجید محمدی محقق− ایران به ازای هر دلار تولید ناخالص ملیاش، هر سال انرژی بیشتری مصرف و دیاکسید کربن بیشتری تولید میکند. حاصل گازهای گلخانهای، خشکسالیست.
هر گاه بخواهیم پدیدهای را در محیطهای مختلف مقایسه کنیم لاجرم میباید شاخصهای کلیدی انتخاب کنیم که آن پدیده در محیط های مختلف بنابر تغییر محیط آن شاخص ارزشهای مختلفی از خود نشان دهد. برای مثال اگر بخواهیم رفتار آب را در فشارهای مختلف بسنجیم انتخاب شاخصی به نام دمای جوش آب شاخصی است که اطلاعات لازم را برای بخشی از رفتار آب در فشارهای مختلف نشان میدهد. با مقایسه کردن دمای جوش آب در فشارهای مختلف می توانیم این حکم را بدهیم که دمای جوش آب نسبت به فشار نسبت مستقیم دارد. به بیان دیگر با پائین آمدن فشار دمای نقطه جوش نیز پائین میآید.
برای شاخص رفتارهای انرژی در کشورهای مختلف هم شاخصهای کلیدی مختلفی انتخاب شده است که هر کدام از آن بخشی از حقیقت را بیان میکند. یکی از این شاخصها شدت انرژی است (Energy Intensity).
تعریف این شاخص بهطور خلاصه این است که مجموعه انرژی که یک کشور استفاده میکند را تقسیم بر تولید ناخالص ملی همان کشور می کنند. و یا به تعبیری دیگر این شاخص نشان میدهد که چه میزان انرژی برای هر دلار تولید ناخالص ملی مصرف میشود. اگر میزان این شاخص بالا باشد به این معنی است که کشور مزبور برای به دست آوردن هر دلار تولید ناخالص ملی میباید انرژی بیشتری نسبت به کشوری که میزان این شاخص در آن پائین است مصرف کند. برای مثال کشورهای که در مناطق سردسیر و یا بسیار گرمسیر بسر می برنند و یا صنایع سنگینی مثل ذوب آهن و یا کارخانه تولید آلومینیوم و یا تولید کاغذ دارند این رقم بالاتر از کشورهای است که این شرایط را دارا نیستند. این شاخص را میتوان به دو صورت مورد بررسی قرار داد یکی اینکه یک کشور را در مقایسه با کشورهای دیگر با همان امکانات برای یک سال مشخص مقایسه کرد و یا اینکه دید روند مصرف انرژی در کشورها در طول زمان به چه صورت بوده است. در مقایسه ای که در نمودار۱ صورت گرفته شده است خواننده میتواند برای مثال ایران، عربستان سعودی و ترکیه را در این نمودار با هم مقایسه کند [i].
همانطور که مشاهده می کنید ایران از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۱۲ از کشورهای قابل مقایسه با ایران همیشه انرژی بیشتری برای هر دلار تولید ناخالص ملی مصرف کرده است. اطلاعات مهمتری که از این شاخص بدست میآید این است که روند رشد و یا نزول این شاخص را در طول زمانی معین برای ایران بررسی کنیم و آنرا با کشورهای قابل مقایسه بسنجیم.
کشورهای که سیاست انرژی با سیاست اقتصادی آن کشور همخوانی پیدا کرده است و سعی در هر چه بهتر استفاده کردن از انرژی و از آن مهمتر استفاده از انرژی با کیفیت مختلف در جای درست نمودهاند، در آنها این شاخص سیر نزولی را نشان خواهد داد. و هر سال از سال قبل انرژی کمتر برای هر دلار تولید ناخالص ملی استفاده شده است.
همانطور که در نمودار ۱ مشاهده میکنید ایران نه تنها بنابر این نمودار همه ساله از کشورهای قابل مقایسه انرژی بیشتری برای هر دلار تولید ناخالص ملی مصرف کرده است بلکه روند این مصرف سیری صعودی داشته است.
به عبارت دیگر هر سال از سال پیش انرژی بیشتری برای هر دلار تولید ناخالص ملی میباید مصرف کند. و در همین نمودار میتوانید روند نزولی این شاخص را در کشورهای صنعتی مشاهده کنید. کشور چین که رشد اقتصادی افزون بر متعارف را داشته است را در نمودار۲ جدا آوردهام تا خواننده به راحتی ببیند که رشد نزولی این شاخص به چه ترتیب بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۲ بوده است و همانطور که مشاهده میکنید استفاده بهینه از انرژی تناقضی با رشد اقتصادی ندارد [ii].
اما در شاخص شدت انرژی مسئله محیط زیست مطرح نمیشود و این شاخص نمیتواند ارزشگذاری برای سیاست انرژی به لحاظ محیط زیست کند. یکی از مشکلات فعلی محیط زیست گرم شدن کره زمین به سبب گازهای گلخانهای است و گاز دی اکسید کربن به لحاظ کمیت مهمترین گاز گلخانهای را تشکیل می دهد.
از این رو شاخصی به نام شدت دی اکسید کربن (Carbon Intensity) در رابطه با تولید ناخالص ملی برای اینکار انتخاب شده است. به طور خلاصه برای بدست آوردن این شاخص مجموعه دی اکسید کربن تولید شده در هر کشور را تقسیم بر تولید ناخالص ملی آن کشور میکنند. به بیان دیگر این شاخص نشان میدهد که برای هر دلار چه میزان دی اکسید کربن در کشور مزبور تولید میشود. به این ترتیب هم در قیاس با کشورهای قابل مقایسه دیگر برای سالی مشخص و هم در قیاس در طول زمان (چندین سال) برای یک کشور نشان دهنده میزان سلامت فعالیت کشور مزبور به لحاظ محیط زیست است. همانطور که در نمودار شماره ۳ مشاهده میکنید ایران نسبت به کشورهای همجوار بیشترین دی اکسید کربن را برای هر دلار تولید ناخالص ملی محیط زیست تولید میکند. در نمودار ۴ این شاخص بین دو کشور ایران و چین مقایسه شده است.
همانطور که مشاهده میکنید با وجودی که در سال ۱۹۸۰ چین حدود پنج برابر ایران دی اکسید کربن برای هر دلار تولید ناخالص ملی تولید میکرده است، توانسته این میزان را به زیر سقف تولید دی اکسید کربن در ایران برای هر دلار تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۱۲ برساند.
حال آیا جای سوال کردن نیست که به چه لحاظ ایران میباید هم در مقایسه با کشورهای قابل قیاس با ایران انرژی بیشتری برای تولید هر دلار تولید ناخالص ملی مصرف کند و هم این روند استفاده هر سال نسبت به سال قبل رشد بییشتری پیدا کند و به این ترتیب هر سال بیشتر میباید انرژی که در حقیقت متعلق به نسلهای بعد است مصرف کند تا بتواند به حیات ملی خود ادامه دهد. و به لحاظ محیط زیست بیشتر از کشورهای قابل قیاس دی اکسید کربن تولید میکند و باز از آن بدتر اینکه این روند تولید دی اکسید کربن نیز سیری صعودی داشته باشد.
به این ترتیب ایران برای هر دلار تولید ناخالص ملی هر سال از سال پیش بیشتر انرژی مصرف کند و بیشتر دی اکسید کربن به هوا بفرستد و این آخری در تمامی تحقیقات نشان داده است که حاصل عمل گازهای گلخانهای برای ایران خشکسالی است.
آیا بهتر این نیست که لحظه ای به فکر فرو برویم و ببینیم که آیا راه حلی برای این معزل مصرف لجام گسیخته موجود هست یا نه؟ چرا میباید هر سال از سال قبل بیشتر انرژی مصرف کنیم و هر سال از سال قبل بیشتر محیط زیست را آلوده کنیم.؟ آیا بهتر این نیست که خود سیاست انرژی دراز مدتی را طراحی کنیم به جای آنکه دیر یا زود دیگران به سبب رفتار نامناسب سیاست انرژی ما و در نتیجه صدمه زدن به محیط زیست که دامنگیر تمامی کره زمین می شود برای ما تعیین تکلیف کنند؟
پانویس
[i] کشور سوئد را از این جهت انتخاب شده است که اولا در منطقه سردسیر قرار دارد و در ثانی صنایع سنگین همانند صنایع کاغذ سازی و ذوب آهن که انرژی بسیار مصرف می کند سهم بسزای در تولید ناخالص ملی دارد
[ii] البته مراد از آوردن این نمودار تصدیق کامل سیاست انرژی چین نیست که آن خود کاستیهای بسیار دارد.
نظرها
rahkar
دلیل اصلی مشکل انرزی در ایران اینهاست: 1- بهره وری پایین 2- فرسودگی ابزارو تجهیزات از بخش تولید تا توزیع و مصرف 3- ضعف فرهنگی، از نگگاه خودخواهی بو توهم ثروت بی کران انرزی تا بدمصرف کردن و اسارف! از دلایل بوجود امدن سه مورد فوق: 1- ساختار مشکل دار نظام حکومتی، که غیردموکراتیک است، این امر ضعف خرد جمعمی و نظارت عمومی منجر می شود. موجب رشد فساد و انحصار است، موجب کاهش رقابت پذیری است که نمونه بارزش شبه دولتی ها هستند. 2- ضعف اموزش همگانی، کمبود ازادی بیان، ضعف رکن چهارم دمکراسی/مطبوعات و نمونه بارز مدارس که باید نسل آگاه و مسئولیت پذیر و دلسوز و سازنده جامعه تحویل دهند، به کارخانه جات شستشوی مغزی و ایدئولوژیک نظام شده است.
rahkar
معضل نظام استبداد در کشورها، تنها سرکوب ازادی برحق فردی و اجتماعی و نقض حقوق بشر نیست. استبداد یک نظام قهقرایی ظالمانه و فساخیز است. بخشی از ظلم و فساد، در اقتصاد است. انحصار و رانت و رشوه، موجب کاهش رقابت پذیری و کیفیت کار اقتاصدی می شود. از نتایج مصبت بار استبداد همین بهره وری پایین است. امثال شوروی استبداد ایدئلوژیک و کیش شخصیت دیکتاتورهایش، موجب شد اقتصادش ضعیف باشد و د رنهایت از فروپاشد!