مارش ترکی موتسارت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شباهت زیادی به غرفه ایران دارد: کارگزاران برای کارگزارن. کمترین نشانهای از آزادمنشی پیش از کودتا باقی نمانده است.
غرفه ترکیه در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شباهت زیادی به غرفه ایران دارد: کارگزاران برای کارگزارن. کمترین نشانهای از گشودگی و آزادمنشی پیش از کودتا باقی نمانده است. مهمترین نویسندگان ترک برای معرفی آثارشان به غرفه کشورهای دیگر روی آوردهاند.
پیش به سوی «میزگرد»
در غرفه ترکیه در سالن شماره پنج نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به بازدیدکنندگان در بدو ورود یک کتابچه درباره کودتای ۱۵ ژوئیه هدیه داده میشود: «ترکیه حمام خونی را که غرب خواستار مدارا با آن بود، با تجربه تلخ و شیرینی پشت سر گذاشت.»
این پرسش را با مردی در میان میگذارم که پشت پیشخوان ایستاده است: «آیا در این غرفه کتابهای نویسندگان و روزنامهنگارانی که بعد از کودتا بازداشت شدهاند عرضه میشود؟»
غرفهدار پاسخ میدهد: «به عنوان کارمند اداره فرهنگ اجازه ندارم درباره این موضوع صحبت کنم.»
- چرا؟ هرچه باشد غرفه ترکیه زیر نظر وزارت فرهنگ این کشور دایر شده.
او در پاسخ میگوید: «در میزگردی که با موضوع دموکراسی و فرهنگ برگزار میشود، این موضوعات را میتوان به بحث گذاشت.»
بسیار خوب. پس برویم به سوی میزگرد. مردی که احتمالاً دو تابعیتیست پشت میکروفن قرار میگیرد. «فرهنگ و دموکراسی؟! اینجا ظاهراً محل مناسبیست برای این بحث.» در این گفتهها کنایه و خشم به هم آمیخته.
مردان کتوشلوارپوشی هم که برای گفتوگو درباره این موضوع روی صحنه میروند و روی صندلیها مینشینند، معلوم است که از کارگزاران حزب عدالت و توسعهاند. موضوع دموکراسی و فرهنگ از زبان آنها دستکم به لحاظ صوتی باید اندکی تعدیل شود تا قابلتحمل شود. به همین دلیل هم بانویی روی صحنه میرود که مارش ترکی موتسارت را بنوازد. او نوازنده چیرهدستیست و با این حال نمیتوان جملات «اصلی اردوغان»، نویسنده و روزنامهنگار بازداشت شده ترکیهای را فراموش کرد که از زندان یادداشتی فرستاده بود و در افتتاحیه نمایشگاه فرانکفورت قرائت شد.
پیش از این، زمانی که میتوانستیم ترکیه را با وجدان بیش و کم آسودهای یک دموکراسی بنامیم، «اصلی اردوغان» به عنوان یک زن نویسنده و روزنامهنگار و یکی از مهمترین چهرههای ادبی در ترکیه، هر سال مهمان نمایشگاه کتاب فرانکفورت بود. اکنون اما دادستانی ترکیه او را به اتهام اقدام تروریستی به زندان انداخته است. او در پیاماش که در افتتاحیه نمایشگاه کتاب فرانکفورت قرائت شد، نوشته بود: «در اینجا، در کشور من، وجدان عمومی را با خشونتی مثالزدنی از بین میبرند. در ترکیه، از روی عادت و کورکورانه در کار سرکوب و تحریف حقایقاند. من نمیدانم چه خواهد شد. اما این را میدانم که ادبیات همواره از عهده دیکتاتورها برآمده است. ادبیاتی که ما با خون خودمان میآفرینیم، تنها حقیقتیست که هنوز اعتبار دارد.»
مردمی که در غرفه ترکیه جمع شدهاند با گوشیهاشان از ویلونزن فیلم میگیرند و در همان حال کارگزاران کت و شلوارپوش حزب عدالت و توسعه هم شادمانه با پاهایشان با مارش ترکی موتزارت ضرب گرفتهاند.
اورهان پاموک: فقط پوستری روی دیوار
در میزگرد یک نویسنده و منتقد سرشناس و از نزدیکان حزب عدالت و توسعه هم شرکت دارد: اسکندر پالا. او میگوید: آگر بخواهیم فرهنگ کشوری را درک کنیم، باید ادبیات آن کشور را بخوانیم.»
آدم به فکر فرومیرود که حق با اوست و در همان حال چشمات به قفسه کتابها میافتد. در این قفسهها تا پیش از این آثار نویسندگان و شاعران معاصر ترکیه عرضه میشد، اما حالا کتابهای مصور وزارت فرهنگ در عرصه گردشگری و کتابهای تاریخی درباره افتخارات دوران عثمانی و کتب مذهبی جای آن آثار را گرفته است. نویسندگانی مثل اورهان پاموک هم البته حضور دارند، اما فقط به شکل پوستری روی دیوار.
خوب است که اسکندر پالا نظرش را درباره این دگرگونیها بگوید. اما او پرسشها را بیپاسخ میگذارد و مؤدبانه صحنه را ترک میکند که سه مقالهای را که دست گرفته به سرانجامی برساند. گریز او از صحنه مثل یک نفرین است.
همه آن پیروزیهای فراموش شده
در یکی از ویترینها مدالها و نشانهای نظامی و عکسهایی «پیروزی فراموش شده» امپراطوری عثمانی بر بریتانیا در نبرد الامرا را به یاد میآورد. چیدمان غرفه ترکیه از هر نظر نمایانگر آن چیزیست که امروز در ترکیه جاری و ساریست: دولتی پا به عرصه وجود گذاشته که با ناسیونالیسم و اسلام تعریفی از خودش به دست میدهد و قصد دارد که فروپاشی امپراطوری عثمانی را با به یاد آوردن پیروزیهای فراموش شده فراموش کند. اسطورهای هم که ساختهاند، اسطوره مقامومت مردم در برابر کودتاگران ۱۵ ژوئیه است.
در جایی، دور از محل برگزاری شصت و هشتمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت، یک ناشر ترکیهای میگوید که بسیاری از نویسندگان ترکیه حاضر نشدند در غرفه ترکیخ حضور پیدا کنند: جم ارجیس که آثارش را ناشر نویسندگانی مانند الیف شفق و جان دوندار منتشر میکند، میگوید: «غرفه ترکیه نماینده ترکیه من نیست.»
جان دوندار که اکنون در تبعید به سر میبرد، در محلی بسیار دور از غرفه ترکیه کتاب تازهاش را معرفی میکند: «زیستن به خاطر حقیقت».
منیع: فرانکفورتر
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.