تحشیهای بر «جماع نوخطان» در ولایت مؤمنان
تجاوز قاری بینالمللی قرآن به شاگردانش واقعیت جامعهایست که در تلویزیون دولتی آن، مبلغان مذهبی تحریک جنسی همسر را تکلیف دینی زنان میدانند. جامعهای که در آن نرخ اعتیاد به فیلمهای پورنو بالاست و تصویر دختران ساپورتپوش را در مجلس آن نمایش میدهند.
پس از افشای فساد اخلاقی و جنسی روحالله حسینیان، از وزرای سابق اطلاعات، مسائل مربوط به فرزاد جمشیدی، مجری برنامههای مذهبی در صدا و سیما، ماجرای آزار جنسی شینا شیرانی، کارمند پرس تیوی، پروندهی دیپلمات جمهوری اسلامی در برزیل و ...، اکنون پردهای دیگر از رسوایی جنسی-اخلاقی مقامات و مبلغان جمهوری اسلامی آشکار شده است.
خبر هولناک است؛ پروندهی سوءاستفاده و تجاوز حاج سعید طوسی، قاری برتر جمهوری اسلامی و محبوب رهبر به شاگردان نوجوانش، با دخالت بالاترین مقامهای سیاسی و قضایی کشور، بیش از پنج سال است معلق و مسکوت مانده (نگاه کنید به برنامهی صفحهی آخر صدای آمریکا).
سعید طوسی، متأهل و دارای سه فرزند، کارشناس شورای عالی قرآن، مؤذن صدا و سیما و آموزگار درسهای قرآن با تمرکز بر آموزش نوجوانان است و قاری مراسم دولتی همچون افتتاحیهی مجلس دهم، مراسم اول ماه رمضان بیت رهبری و مراسم احیای شبهای قدر مصلای تهران بوده است.
آنچه به اندازهی خود واقعه تکاندهنده است، دخالت مقامات بلندپایه در پرونده و واکنش قوهی قضاییه است که اکنون غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی آن، انتشار و انعکاس و پیگیری خبر را مصداق جرم و قابل تعقیب دانسته، در حالی که مجرم واقعی آزادانه به فعالیتهای خود ادامه میدهد.
«اروپایی بدان گردنفرازی، نداند راه و رسم بچهبازی»
هنگامی که در آوریل سال ۲۰۱۲، حکمتالله قربانی، دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران در برزیل که از حیث مقام نفر سوم سفارت بود چند دختر نوجوان بین ۹ تا ۱۵ ساله را در استخری خانوادگی در برازیلیا مورد آزار جنسی قرار داد، سفارت ایران در برزیل با صدور بیانیهای این موضوع را ناشی از «یک سوءتفاهم به دلیل تفاوت در مفاهیم فرهنگی» دانست. شوخی دردناک بیانیهی سفارت، البته ادعایی قدیمی و مجادلهبرانگیز است مبنی بر اینکه تمایل جنسی به کودکان از آداب و عادات کهن در شرق، به ویژه نزد قبایل سامی بوده که بعداً در paiderastia (شاهدبازی) یونانیان ماهیتی فراجنسی پیدا کرده است.
اما به قول زینالدو ازویدو، روزنامهنگار فویا د س پائولو، «این چه جور فرهنگ و آداب و رسومیست که به یک وحشی ۵۱ سالهی متأهل و دارای دو فرزند اجازه میدهد به دختران ۹ تا ۱۵ ساله تعدی جنسی کند؟»
قرنها قبل از آنکه پای دیپلماتهای ایرانی به استخرهای برزیل برسد و سفارت ایران بحث «اختلاف فرهنگی» را پیش بکشد اما یونانیها روی این مساله انگشت گذاشتند. برای مثال، به زعم هرودوت، پارسیان باستان شاهدبازی را از یونانیان فرا گرفتند؛ در مقابل اما، پلوتارک بر آن است که همخوابگی با پسران اخته در میان پارسیان به قبل از تماس آنها با یونانیها برمیگردد؛ و البته فراتر از هر دو، سکتوس امیپریکوس مدعی است که قوانین پارسیان، مشوق و مؤید چنین عملیست.
از اظهار نظر مورخان و فیلسوفان یونانی که بگذریم، نظر به شواهد قرآنی در خصوص «غلمان و ولدان در بهشت مؤمنان» و با توجه به اسناد تاریخی در مورد «خواجگان و ملیجکان دربار شاهان»، به راستی دست کسانی که رشتهی «پدوفیلی» را در تار و پود فرهنگ ایرانی-اسلامی جستوجو میکنند حسابی پر است؛ کافیست «رستم التواریخ» را ورق بزنید! یا نگاهی بیندارید به تحریرالوسیله آیتالله روحالله خمینی، آنجا که آمده است: «کسی که زوجهای کمتر از نه سال دارد و طی او برای وی جایز نیست، چه اینکه زوجه دائمی باشد و چه منقطع؛ اما سایر کامگیریها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد.»
اگر به صحت و اعتبار تاریخی رستمالتواریخ مشکوک هستید اما به انبوه غزلها، هزلها و قصیدهها در ستایش، عشق و فراق پسران نوباوه، یا به خروارها حکایت و تمثیلی مراجعه کنید که دربارهی نوجوانان گرجی قهوهخانههای صفویه، لعابچیهای زندیه، غلامبچههای فتحعلیشاه، جمالپرستی لوطیهای پهلوی و ... نوشته شده و ورای شایعات و اتهامات، مؤید ادعای رسوب پدوفیلی در ریشههای فرهنگی ایرانی-اسلامی ماست. بله، مشکل این دعوی در عدم کفایت مصادیق و اسناد آن نیست. مساله آنجاست که به همین اندازه شعر، حکایت عامیانه، تمثیل، سند تاریخی و شایعه در مورد درج و اختصاص پدوفیلی به فرهنگها و حوزههای تمدنی دیگر از جمله اروپایی نیز وجود دارد و بر خلاف باور ایرج میرزا که «چرا این رسم جز در ملک ما نیست»، در ممالک دیگر این رسوایی جاری و از قضا زیر نگاه منتقدان و محققان به غایت «برملا»تر است.
دستهای آلودهی خدا؟
ماجرا از آنجا آغاز میشود که مارتی بارون، در سال ۲۰۰۱ در روزنامهی بوستون گلوب، استخدام میشود و در پی رشته حوادثی، سلسله تحقیقاتی در مورد سوءاستفادهی جنسی کشیشها از کودکان را کلید میزند. با اصرار و پیگیری بارون، گروه روزنامهنگار اسپات لایت که مقالهها و پروندههای تحقیقی تنظیم و منتشر میکند، الگویی از پدوفیلی کشیشهای کاتولیک را در ماساچوست کشف میکند. با گسترش دامنهی تحقیقات، گروه به ۱۳ کشیش متخلف میرسد و در ادامه فاش میشود که باید حدود ۹۰ کشیش متجاوز در بوستون وجود داشته باشد، یعنی جمعیتی در حدود شش درصد کشیشها.
این بخشی از داستان فیلم «اسپات لایت» (۲۰۱۵) به کارگردانی توماس مککارتی است که بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شده: ماجرای روزنامهنگاران اسپات لایت در بوستون گلوب که توانستند از رسوایی هولناک کلیسای ماساچوست پرده بردارند و پایههای کلیسای کاتولیک را در مرکزش واتیکان بلرزانند. آنها به همین خاطر در سال ۲۰۰۳، جایزهی خدمات عمومی پولیتزر را دریافت کردند.
اگرچه از مدتها قبل، اتهام تعدی جنسی به کودکان متوجه کشیشهای کلیسای کاتولیک بوده، اما از اواخر دههی ۸۰ این مساله توجه و حساسیت رسانهها و افکار عمومی را به ویژه در ایرلند، کانادا و آمریکا برانگیخت. همزمان با چرخش قرن، مجموعهای از فیلمهای مستند از جمله «دست خدا»، «واترگیت مقدس» و ...، پدوفیلی کشیشها و مخفیکاری کلیسا را به یک موضوع حساس جهانی تبدیل کردند؛ همین حساسیت و پیگیری باعث شد که از میزان سوءاستفادهی جنسی از کودکان به طرز چشمگیری کاسته شود. اوج آزار و اذیت جنسی کودکان به دست کشیشهای کلیسای کاتولیک به سالهای بین ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۵ برمیگردد که در میان پروندههای آن، تجاوز به کودک سه ساله هم دیده میشود.
آن چیزی که مشخص است، دستکم نظر به موارد گزارش و ثبت شده در دستگاههای قضایی و انعکاسیافته در رسانهها، پروندهی کلیسای کاتولیک از دستگاه مذهبی روحانیون و مبلغان مسلمان به مراتب سنگینتر است؛ واقعیتی که احتمالاً محصول تفاوت قوانین شرعی ازدواج برای کشیشهای کاتولیک و روحانیان مسلمان است. خود همین مقایسه تا حدی نشاندهندهی این امر است که بر وزن و تعیینکنندگی عناصر فرهنگی و مذهبی در آزار و اذیت جنسی کودکان، و به طور کلی تجاوز نباید بیش از اندازه تأکید گذارد.
واقعیت آنکه نرخ سوءاستفادهی جنسی از کودکان در مدارس دستکم به اندازهی کلیساها، و در زندانها از هر دو بیشتر است. جهنم واقعی پدوفیلی نه کلیسا که زندان است. به طور کلی، هرچهقدر فضای نهادی بستهتر و به لحاظ جنسی کدگذاری یا تفکیکشدهتر باشد، امکان وقوع جنایات جنسی بیشتر است.
انقباض و ممنوعیت جنسی به هر نام و در قالب هر نهادی صورت پذیرد، انفجار و تکثیر سرطانی امر جنسی را باعث میشود. یا به عبارت دیگر، آسیب و نابههنجاری و امر تروماتیکی که در زندان و کلیسا در قالب تجاوز جنسی به نوباوگان و نونهالان فوران میکند، از قبل در آنجا تعبیه و مینگذاری شده است. درست همانطور که روژه باستید در مورد «امر قدسی» میگوید، شکی نیست که نظام اکید جنسیتی و وسواس جنسی نیز جامعه را مستعد «وحشی شدن امر جنسی» و بروز رفتارهای نابههنجار میکند.
رکود تورمی امر جنسی
اخبار میآیند و میروند؛ در بهار ۹۳، ناظم دبستانی در غرب تهران به اتهام آزار جنسی شش کودک بازداشت شد؛ در بهار ۹۵، گزارشی دربارهی اذیت و آزار جنسی دانشآموزی ۹ ساله به دست معلمش در روستای قرهمحمد منتشر شد. و چه کسیست که نداند اخبار منتشر شده و پروندههای ثبتشده از «آزار جنسی و تجاوز به کودکان و نوجوانان» در ایران صرفاً نوک کوه یخیست که بخش اعظم آن از دیدههای ناغافل، نگاههای بیتفاوت و چشمهای عامدانه فروبسته شده پنهان میماند؟
زخم تجاوز به یک کودک آنچنان عمیق است که هیچ کلمه و نظریهای در وصف یا توضیح آن کفایت نمیکند. «پدوفیلی» یک جنایت مطلق و ترومای ناشی از آن مطلقاً جبرانناپذیر است. طبعاً هیچ جنایت استثنایی و مطلق را نمیتوان در قالب یک نظریهی عام فرموله و فهمپذیر کرد، به ویژه اگر این جنایت در جامعهای با شرایط خاص و استثنایی ایران اتفاق افتاده باشد.
تجاوز قاری بینالمللی قرآن به شاگردانش واقعیت جامعهایست که در تلویزیون دولتی آن مبلغان مذهبی همچون حجتالاسلام حسین دهنوی، تحریک جنسی همسر را تکلیف دینی زنان میدانند. جامعهای که در آن نرخ خودارضایی و اعتیاد به فیلمهای پورنو بالاست، «ساپورت» به شکلی منحرفانه و جنونآمیز به یک فانتزی جمعی مردان آن (با توجه به تعدد صفحههای مربوط به آن در شبکههای اجتماعی) بدل شده، و تصویر دختران ساپورتپوش را در مانیتور مجلس آن نمایش میدهند. جامعهای که شوخی جنسی فوتبالیستهایش در شادی پس از گل تعجب جهانیان را برانگیخته است. جامعهای با رکود تورمی امر جنسی که همزمان با انسداد میل و انبوهی از ممنوعیتهای رفتاری حول و حوش سکس و در عین حال با تحریک و تکثیر و جوشش فانتزیهای جنسی روبهروست.
این رکود تورمی بخشی از معادلهی بزرگتر «بحران میل» در ایران پس از انقلاب است که حاصل تجربههای گوناگون انزوا در بیرون و انسداد در درون است و میانپردههای متعددی از حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی تا تحریم جهانی را شامل میشود؛ بحرانی که آن را نه فقط در نرخ بالای خودویرانگری، تجاوز جنسی و دیگر رفتارهای نابههنجار، بلکه در کرختی و ناتوانی عمومی حاکم بر جامعه نیز میتوان مشاهده کرد.
از میدانهای بوئنوس آیرس تا خیابانهای تهران
تقریباً همزمان با علنی شدن پروندهی سوءاستفادهی جنسی قاری قرآن، در آن سوی دنیا، خبر تجاوز وحشیانه و قتل دختر ۱۶ ساله، لوسیا پرز، اعتراض سراسری مردم آرژانتین را برانگیخت. به شکلی غیرمنتظره، ۵۰ سازمان تحصنی یک ساعته را در سراسر کشور اعلام کردند. فعالان سیاسی از زنان خواستند تا سیاه بپوشند و تمام فعالیتهای اجتماعیشان را قطع کنند. در بوئنوس آیرس مردم به خیابانها آمدند و شعار سر دادند «نه حتی یک زن دیگر» و همزمان زنان به شکلی گسترده دست به اعتصاب زدند.
در تهران اما افشای پروندهی قاری متجاوز، مطابق انتظار موجب بلند شدن کمتر صدای اعتراضی شد. این بیتفاوتی البته تا حدی به ماهیت پرونده نیز مربوط میشود. در هر حال، آنچه بیش از تعلل و ناکارمدی دستگاه قضایی در ایران نگرانکننده است، همین بیتفاوتی وجدان عمومی و کرختی جامعه است و بدیهی است جامعهای که به فاجعه خو بگیرد، روند و شدت فجایع آتی را تسریع خواهد کرد. این همان نقطهایست که دستگاه قضایی و جامعه در آن به هم میرسند. نقطهای از سکوت و سکون که در پس آن طنین توافق خاموش دولت و ملت را میتوان به وضوح شنید.
پانوشت
- عنوان این یادداشت برگرفته از قطعهای نوشتهی عبید زاکانی است.
- شعر «اروپایی بدان گردن فرازی/ نداند راه و رسم بچه بازی» نیز سرودهی ایرج میرزاست.
در همین زمینه
- «ای رهبر آزاده، تجاوز هم آزاده؟»
- مکارم شیرازی درباره ماجرای سعید طوسی: تا گناه کسی ثابت نشود، نقل آن گناه کبیره است
- سعید طوسی، قانون مجازات اسلامی یا مردم ایران، کدام متجاوزترند؟
- سخنگوی قوه قضائیه: خبررسانی درباره پرونده سعید طوسی جرم است
- قانون مجازات اسلامی، کودک قربانی و سعید طوسی
- مکارم شیرازی درباره ماجرای سعید طوسی: تا گناه کسی ثابت نشود، نقل آن گناه کبیره است
- سعید طوسی، علاقهمندان به جلسههای قرآنی و اتهام سوءاستفاده جنسی
- رییس قوه قضاییه: درباره برخی پروندهها دروغهای عجیب و غریب میگویند
نظرها
Ali
خیلی جالب و مستدل. دستتان درد نکند
سپهر
سپاس فراوان باز هم در این زمینه بنویسید
جمشید
سلام! آفتاب آمد دلیل آفتاب شد! پلوتارک!مورخی نچندان صاحب نام اینکه شما مطلب را به زعم هرودت مورخ نام آشنا را با تشکیک!بخورد مخاطب میدهید!بعد از پلوتارک!با قاطعیت استناد میکنید!را جز آفتاب آمد دلیل آفتاب شد!نمیتوان نام دیگر نهاد!لطف کنید!زحمت پاسخ به خود ندهید،(چرا که لازمه ورود به مباحث تاراریخی!بیطرفی است!)چرا که شما فاقد اندک....
اسکندر مرادی
سلام مذهبی که قوانین اقتصادی ابتدا و یا قبل از اسلام را به سفارش قدرتمندان توجیه شرعی میکند و آن را آزاد تر از سیستم بازار آزاد تبلیغ و عملیاتی و اجرایی میکند به نتایجی این چنینی در جامعه میرسد... رمز پاک شدن انسان ها بخصوص مومنین پرداخت زکات و رسیدگی به امور اقتصادی و جلوگیری از اسراف و تبذیر در جامعه است... البته ابتدا ایمان و نماز است و سپس زکات. زکاتی که با جهت گیری قرآنی پویایی دارد و میزان آن در طی زمان حسب نیاز نیازمندان و رضایت اجتماعی تغییر میکند... دو مولفه نماز و زکات بهم متصل هستند و نمی توان در اولی سخت گیری کرد و در دومی آزاد و رها عمل نمود یا به سبک و سیاق چندین قرن قبل عمل نمود... قیام به قسط موجب افزایش ایمان در جامعه میشود و بر عکس... بی اعتنایی یا بی برنامگی متولیان مذهب نسبت به امور اقتصادی و عدالت در جامعه بی ایمانی را رواج میدهد هر چند قاری قرآن باشد و آنرا با صوت خوش بخواند... والسلام
ايوا
سپاسگزاريم. بسيار ارزشمند و مفيد است. اميدوارم مردم و جوانان اين مطالب را بخوانند.
یک ایرانی
کمی اغراق در این مقاله هست و ظاهرا با عصبانیت نگارش شده. به عنوان یک روانشناس عرض کنم که پدوفیل لزوما هیچ دخلی به تعرض به کودکان نداره، فرد پدوفیل میتواند چنین میل جنسی را داشته باشد ولی لزوما متعرض و متجاوز نیست. و اینکه در میان یک قوم رسم میل به کودکان وجود داره دلیل بر این نیست که مساله لزوما اکتسابی هست. مساله میل به کودکان یک اختلال است که در میان همه انسانها میتواند بروز کنه و ربطی به قومیت نداره. اگرچه در بعضی از مذاهب این مساله میتواند مشروع باشد.
a
قانون مجازات اسلامی یا مردم ایران، کدام متجاوزترند؟ «فرهنگ دخولمحور و تحقیر مفعول در نگاه عامه