برنامه آقای رییس برای ۴۸ تیمی کردن جام جهانی
فیفا طرح جدیدی دارد: کُشتن جام جهانی
جیانی اینفانتینو طرح جدیدی دارد و میخواهد جام جهانی را ۴۸ تیمی کند. چرا؟ چون تیمهای بیشتری بتوانند «صعود» کنند و آدمهای بیشتری «خوشحال» شوند. البته ازقضا این طرح سودآور هم هست. اگر میشد به همه تیمهای شرکت کننده هم یک جام میدانند. قرار است در ماه ژانویه، فیفا در این مورد تصمیمگیری کند
بعضی از فیلمها به قدری بدند که باعث نابودی چیزی بیشتر از خودشان میشوند. گاهی یک مجموعه را از بین میبرند. درست همانطور که جرج کلونی پس از بازی در فیلم بتمن و رابین (۱۹۹۷) به طرزی کنایی و (البته به درستی) گفت: «فکر کنم ما فرانچایز بتمن و در واقع همهی بتمنها را کشتیم.» [فرانچایز به معنای مجموعهی جهان رسانهای یک اثر است، شامل فیلمها، رمانها و تمام آثاری که زنجیرهوار پس از اثر اصلی تولید میشوند.]
گاهی یک فیلم چنان فاجعهایست که کل یک ژانر را از بین میبرد. زیادهکاریهای هولناک «کلئوپاترا» به شکلی مرگبار ژانر حماسی شمشیر و صندل را زخمی کرد و شکست مطلق «سقوط امپراطوری روم» یک سال بعد چنان از بیخ و بن کار این ژانر را تمام کرد که برای دههها روی پرده بازنگشت. «دروازهی بهشت» مشهور است به فیلمی که نه فقط باعث فروپاشی یک استودیوی فیلمسازی (یونایتد آرتیستس) شد، بلکه فراتر از آن کلیت پروژهی ساخت وسترنهای پرهزینه را بُرد روی هوا. برخی حتی مایکل چیمینو را به خاطر این فیلم حماسی متهم کردهاند به قتل دههی ۷۰؛ یک اتهام خندهدار عجیب و غریب که برای آن واژهی دورهکُشی (epochicide) را ساختهایم.
فیفا، قاتل ژانر جام جهانی
افسوس که قرار است در مورد فیفا بحث کنیم –و این دیگر اصلاً خندهدار نیست– سؤال این است: قاتل یک فرانچایز یا قاتل ژانر؟ شما طرح جیانی اینفانتینو برای ۴۸ تیمی کردن جام جهانی را ذیل کدامیک از این مقولات استعاری قرار میدهید؟
درحالی که برخی از مدیران سابق فیفا هنوز درحال فرار از دست افبیآی هستند و برخی دیگر دارند روند استرداد مجرم را طی میکنند و در شرایطی که کل سازمان به مثل و مثالی جهانی برای فساد و حرص و طمع زننده بدل شده، ممکن است در این خیال باشید که فیفا در آخرین جلسهی محرمانهاش مشغول رسیدگی و بازرسی سفت و سخت از خودش بوده است. نخیر! در جلسهی هفتهی گذشتهی شورای فیفا که پس از اینفانتینو از نظر تعداد اعضای توسعهیافته (اعضایی که شغلشان بهترین شغل حرکتی-مشارکتی دنیاست) بحث بیشتر به طرح پیشنهادی افزایش فلهای تعداد کشورهای حاضر در جام به ۴۰ تا ۴۸ تیم گذشت. ببینید! اصلاحات فیفا شاید آن چیزی نباشد که شما بخواهید، اما به نظر اینفانتینو، اصلاحات فیفا درست همان چیزیست که لازم دارید.
البته آنهایی که هنوز احساس میکنند افزایش تعداد تیمهای جام جهانی از ۱۶ به ۳۲ تیم بین سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۹۸، از افسون و شکوه بخش نهایی مسابقات کاست، از حالا پایشان را روی پدال سطل آشغالی که منقش به علامت «قاتل ژانر» است گذاشتهاند. دیگران اما منتظرند اطلاعات بیشتری حاصل شود. اگر فیفا بخواهد گزینهی ۴۸ تیمی کردن را جدی بگیرد، بحثها و ابهامات زیادی در مورد چگونگی اجرای مسابقات وجود دارد. ایدهی وجود دو مرحلهی گروهی به احتمال زیاد گزیرناپذیر خواهد بود. اگر فقط ۱۶ تیم به مرحلهی حذفی بروند، باید ۸۸ بازی برگزار شود؛ اگر ۳۲ تیم صعود کنند، جام جهانیای خواهیم داشت با ۱۰۴ بازی.
اگر کسی غیر از لشکر مدیران بانک سوئیس وجود داشته باشد که صادقانه این پیشنهاد را طرحی بداند که باعث بهبود جام خواهد شد، مطمئنم اینفانتینو خوشحال خواهد شد که نظرش را بشنود. در این اثنا اما، او چارهای ندارد که بر توجیهات خودش تکیه کند و منصفانه است که بگویم این توجیهات آدم را به سرگیجه و سرسام میکشاند.
دموکراتیزاسیون سودآور
حقیقتاً وقتی آدم حرفهای جیانی را میشنود، احساس میکند این خود مفهوم ورزش است که به اشکال گوناگون مانع و مزاحم جام جهانی است.اما از ورزش چه میماند اگر به «دموده»ترین طرز ممکن انحصاری و حذفی نباشد؟ اینفانتینو زور زد که بگوید صعود به جام جهانی باعث «نشئگی یا ارگاسم فوتبالی» در کشورهایی میشود که موفق به این کار شوند، و بدین منظور طبعاً میباید تشویق شوند. اینفانتینو میگوید عدم صعود برای کشورها وحشتناک است و باشگاههای فوتبال را در این کشورها به بدبختی میکشاند.
اوهوم، احتمالاً اگر اعضای خانواده من هم میخواستند جام جهانی را طراحی کنند، این شکلی میشد: جامی که همه در آن حاضر باشند و همه خوش و خرم جایزه ببرند. خدا حفظشان کند–مخصوصا مادرم که واقعاً آدم مهربانیست– اما نخیر، ممنون. ته ماجرا، به نظر دیگر نه بردن جام که صعود به آن است وگویا حالا خود مفهوم رقابت ورزشی نیز از جهاتی مانعی شده بر سر این هدف غایی همگانیسازی، که البته خود به طرز مشکوکی سودآور است. اینطوری که پیش میرود ممکن است کار به جایی برسد که حذف ناراحتی طرفداران تیمهای بازنده هم در دستور کار قرار گیرد.
وقتی در قلمروی داستان و افسانه هستیم، عدالت همیشه زورش میچربد. شاید آن قسمت انیمیشن ساوت پارک (South Park) را دیده باشید که استیون اسپیلبرگ و جورج لوکس به خاطر تجاوز به آفریدهی خود (ایندیانا جونز) با ساخت فیلم وصفناپذیر «ایندیانا جونز و پادشاهی جمجمهی بلورین» بازداشت میشوند (وانگهی، پلیس درست همان زمانی لوکاس را دستگیر میکند که او از طریق تجاوز واقعی به یکی از اعضای گارد ضربت، یعنی همان Stormtrooperها، به شکلی استعاری به «جنگ ستارگان» تجاوز میکند). هر دو با صدای بلند اعتراض میکنند که همین چیز چرند چه پول زیادی در گیشه درآورده است. حقیقتاً، برخی کشورهای کوچک –عذر میخواهم– در واقع، همان شخصیتهای کوچکتر مثل باترز استاچ (شخصیت ساوت پارک) فکر میکنند که این کار هیچ ایرادی ندارد. اما همانطور که همهی فیلمبینهای فهمیده میدانند، «ایندیانا جونز و پادشاهی جمجمهی بلورین» حسابی لنگ میزند؛ اگرچه و شگفتا نه به اندازهی جام جهانی ۴۸ تیمی.
آنکه چند گل جلوست «فوتبال منیجر» است
در این میان باید به خالقان بازی فوتبال منیجر (Football Manager) آفرین گفت که البته شرکتشان آخرین موجودی بود که در عرصهی اجتماعی بریتانیا وارد مباحث «برگزیت» شد، آنهم به شکلی پیچیدهتر از لیام فاکس، وزیر تجارت بینالملل بریتانیا.
در مصاحبهای جذاب با دیلی تلگراف، مایلز جاکوبسون، مدیر شرکتِ طراح بازی فیفا، یعنی «اسپورت اینتراکتیو»، آشکار ساخت که نسخهی ۱۷بازی در سال آینده سه جدول زمانی و سناریوی برگزیت را شامل میشود که خروج مشهور به «سخت» (hard Brexit) طبعاً بیشترین تأثیر را بر بازی میگذارد. بنا به گفته جاکوبسون، طراحان بازی «با استفاده از هوش مصنوعی، و درصدهای شانس، هر عاقبت امکانپذیری را در مورد برگزیت در بازی لحاظ کردهاند....»
او گفت: «تحقیقات زیادی صرف آماده کردن جنبههای مربوط به برگزیت بازی جدید شده و مطالعات بسیار و گفتوگوی زیادی با سیاستمداران و اهالی فوتبال صورت پذیرفته است.»
بله! گیجکننده به نظر میرسد. اوضاع شبیه ماجرای طرفداران برندهی برگزیت است که سه ماه گذشته را صرف گفتن این مطلب کردند که آماده شدن برای برگزیت کار اسلافشان در وایت هال، یعنی هیأت حاکمهی بریتانیاست.شکست آنها در انجام این کار یک معنا بیشتر ندارد و آن یعنی اینکه کسانی که الان مسئول پیشبرد فرایند هستند، باید هفتهای یک بار تا زمانی که سرنخی به دست آید، سخنرانیهای توخالی وحشتناک بکنند. و احتمالاً یک بازی ویدئویی که جلوتر از آنها دارد حرکت میکند، مورد مناسبی برای کمیتهی ملی-تخیلی اقدمات وطنفروشانه (notional committee on unpatriotic activities) است، که امیدواریم بلاتأخیر در دنیای واقعی هم تشکیل شود.
منبع: گاردین
نظرها
مهرداد
بسیار زیبا توصیف کرد مساله جام را واقعا جام های بین دهه ۷۰تااواخر۹۰رو به یاد بیارید یک یک فستیوال حیرت ایز فوتبال بود تمام بازی ها تیم ها بازیکنان نوستالژی فوتبال شدند برامن که فقط اونا طعم واقعی جام جهانی داشت افزودن تیم های بی کیفیت بازهم از اون افسونی که داست کم میکنه