«ریگستان»: بازیابی هویت ملی تاجیکان
شهزاده سمرقندی در سومین رمانش در قالب یک داستان عشقی، سمرقند را پیش از زوال اتحاد جماهیر شوروی بازآفریی میکند: یک رمان شهری با درونمایهای قومی.
پس از رمان «زمین مادران»، شهزاده سمرقندی به تازگی سومین رمان خود را با عنوان «ریگستان» منتشر کرده است. این رمان در قالب یک داستان عشقی، درباره هویتیابی تاجیکان سمرقند هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شورویست.
«ریگستان» در آخرین سالهای اتحاد جماهیر شوروی اتفاق میافتد. دختر جوانی در سمرقند که دلباخته م. د استادش است یک تابستان پرالتهاب را از سر میگذارند. در همان حال جهان هم در حال دگرگونیست و اتحاد جماهیر شوروی نیز به تدریج فرومیپاشد و دوران تازهای آغاز میشود. در چنین بستری، فضای شهر سمرقند و زندگی روزانه تاجیکان به عنوان یک اقلیت قومی در این شهر بازآفرینی میشود.
شهزاده سمرقندی، از همکاران رادیو زمانه درباره اثر اخیرش میگوید:
«"ریگستان" رمان تاریخی نیست. با آن دوران شباهتهای بسیار دارد اما به هیچ حادثهای به صورت تاریخی نگاه نکرده است.»
«ریگستان» نام میدان مشهوری در شهر سمرقند است. شهزاده سمرقندی درباره انتخاب این نام برای رمانش میگوید:
«در دوران تیموریان میدان اصلی شهرهای بزرگ را ریگستان مینامیدند که آنجا گل و گیاه و درخت کم میکاشتند تا لشکر با اسب و اسباب جنگی بتوانند گرد هم آیند. میدان ریگستان هم میدان اصلی جمع آمدن لشکر امیر تیمور بوده است. گرچه از همان عهد به مدرسههایی که در سه گوشه ریگستان ساخته شده هم شناخته میشده است. در رمان "ریگستان" سمرقند با هویتهای مختلفاش مرور میشود. هویتهایی که گویی منطقه ممنوعه باشد مثل دالانهای زیرزمینی ریگستان.»
در ادبیات جهان، از نخستین نمونههای رمانهای شهری میتوان به «برلین، میدان الکساندر» اثر نویسنده آلمانی آلفرد دوبلین یاد کرد. در ادبیات معاصر ایران، در رمان «جننامه» نوشته هوشنگ گلشیری، اصفهان قدیم بازآفرینی میشود. در «شب هول» نوشته هرمز شهدادی و در رمان «سفر شب، ظهور حضرت» نوشته بهمن شعلهور نیز زندگی شهری و ساختار یک شهر بزرگ به داستان جهت میدهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.