● پرونده ویژه
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و مسئله محیط زیست
آیا ایالات متحده به رهبری هیلاری کلینتون دموکرات، برنامه کاهش تولید و انتشار گازهای گلخانهای و توسعه و تولید تکنولوژیهای پاک را پیش خواهد گرفت؟ یا در جهتی عکس، با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست دولت، واشینگتن از توافقنامه اقلیمی پاریس صرفنظر خواهد کرد؟
یک دهه است که مسئله گرمایش زمین، تغییرات آبوهوایی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای بیش از هر موضوع زیست محیطی دیگری حواسها را به خود معطوف کرده است. اکنون مسئله گرمایش زمین بدل به معیاری شده است که یکسوی آن هواداران انرژیهای پاک و تجدیدپذیر ایستادهاند و در سوی دیگر منکرانی که تغییرات آب و هوایی را معضلی طبیعی و نه انسانی قلمداد میکنند.
اینک دیگر شعاع بحران تغییرات آب و هوایی و مبارزه با گرمایش زمین، از یک مسئله زیست محیطیِ صرف فراتر رفته و حوزههای گوناگونی از جمله سیاست و اقتصاد را درگیر کرده است. دهه اخیر را با همه فراز و نشیباش میتوان دههای نامید که دغدغههای زیست محیطی دوستداران طبیعت بدل به مسئلهای جهانی شده که از پاپ تا دولتها را به خود مشغول کرده است. جمع شدن نزدیک به ۲۰۰ تن از سران کشورهای جهان در بیست و یکمین کنفرانس آب و هوایی پاریس نشان داد که ضرورت مقابله فوری با گرمایش زمین تا چه حد جاافتاده است.
عامل اصلی گرمایش زمین به تولید و انتشار گازهای گلخانهای گره خورده است. اکنون کنترل بحران در گرو گذار از عصر سوختهای فسیلی(زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی) به انرژیهای تجدیدپذیری همچون باد، خورشید، امواج اقیانوس و گرمای درون زمین است.
اما این گذار پر هزینه وابسته به سرمایهگذاری کلان و دخالت دولتها است؛ سیاستی که اساساً با منطق بازار آزاد در تقابل قرار میگیرد. از سوی دیگر کشورها نیز در وضعیت همسانی برای این گذار به اقتصاد پسا کربنی(post-carbon) قرار ندارند: برخی اقتصادی وابسته به نفت و گاز دارند، برخی اساساً تکنولوژی یا امکانات تولید انرژی تجدیدپذیر را در اختیار ندارند.
در این میان اما آمریکا کشوری است که هم نفت و گاز و زغال سنگ دارد و هم تکنولوژی و امکانات تولید انرژی تجدیدپذیر را.
شاید به همین خاطر است که اکنون ایالات متحده آمریکا بیش از هر کشور دیگری در مقابل دو راهی قرار گرفته است. دوگانهای که تا حد در برنامههای متفاوت نمایندگان احزاب اصلی جمهوریخواه و دموکرات در جریان مبارزات انتخاباتی آمریکا ظاهر شد و انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به تعبیری به یک همهپرسی تمام عیار درباره مسئله تغییرات آب و هوایی جهانی بدل ساخت.
در دوران باراک اوباما، آمریکا هم خود برنامه کاهش گازهای گلخانهای را پیش گرفت و هم نقش عمدهای در پیشبرد این برنامه در جهان بازی کرد.
اکنون رأی مردم آمریکا روشن خواهد کرد: آیا ایالات متحده به رهبری هیلاری کلینتون دموکرات، برنامه کاهش تولید و انتشار گازهای گلخانهای و توسعه و تولید تکنولوژیهای پاک را پیش خواهد گرفت؟ یا در جهتی عکس، با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست دولت، دوباره معدنهای زغال سنگ و صنایع مرتبط با نفت و گاز مطابق با رویه آلودهساز خود تولید خواهند کرد و واشینگتن از توافقنامه اقلیمی پاریس صرفنظر خواهد کرد؟
وجود چنین انتخابی اکنون مسائل زیستمحیطی آمریکا را همعرض و شانه به شانه مسائل کلانی همچون سیاست خارجی، بحران پناهندگان و جهتگیری اقتصادی کشور قرار داده است.
سر آخر، در پرونده پیش رو تلاش خواهیم کرد تا با معرفی نامزدهای ریاستجمهوری و برنامههایشان به پسزمینهای برسیم که این بحثها در آن جاری شده است؛ یعنی تأثیر جنبشهای زیست محیطی در آمریکا، اجرای برنامه «حفاظت از آب و هوای» اوباما، لابی مخالفان دولت و افول انقلاب شیل که قرار بود آمریکا را به بزرگترین تولید کننده انرژی در جهان بدل کند.
انتخابات و محیط زیست:
نامزد کمتر شناختهشده انتخابات آمریکا، جیل استاین، فعال برابریخواه و محیط زیست با سه بار سابقه دستگیری برای دومینبار شانس خود را برای انتخابات ریاست جمهوری امتحان میکند. بر اساس آخرین نظرسنجیهای انتخابات هشت نوامبر سال جاری، میتوان گفت استاین در رساندن پیام خود از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ پیشرفتهایی کرده زیرا رأی او از زیر نیمدرصد به دو درصد رسیده است.
هیلاری کلینتون پس از بهدستآوردن حمایت برنی سندرز برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دیگر چندان در سخنرانیهای انتخاباتی خود به تغییرات آبوهوایی در سطح جهانی و انسانیبودن علت آن نمیپردازد. رویگردانی کلینتون از تأکید بر تغییرات آبوهوایی بهعنوان معضلی جهانی و ساخته دست بشر باعث شده است تا امید فعالان محیط زیست برای بدلشدن این موضوع به نکتهای کلیدی در انتخابات ریاستجمهوری امسال آمریکا بر باد رود.
ترامپ وعده داده است برای کنار گذاشتن مقررات و ضوابطی که به قول او «برای کارگران بد هستند یا در تضاد با منافع ملی»، از معاهده پاریس خارج خواهد شد. او پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی «گرمایش جهانی کره زمین» را «حقه و فریبی» خوانده بود که دولت باراک اوباما هزینه بیهوده بسیار زیادی صرف آن میکند و باعث «غیررقابتی شدن» صنعت آمریکا شدهاست. به همین خاطر او از حمایت بسیاری از کارگران صنایع مرتبط با سوختهای فسیلی برخوردار است.
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به بزرگترین همهپرسی این کشور درباره مسئله تغییرات آب و هوایی جهانی بدل شده است. دونالد ترامپ جمهوریخواه از آمریکایی حرف میزند که در آن چاههای نفت دوباره به سختی در حال تولید هستند و معدنکاران ذغال سنگ به کار باز گشتهاند. در مقابل کلینتون مدعی است که میخواهد آمریکا را به یک «ابرقدرت انرژی پاک» تبدیل کند.
درباره محیط زیست آمریکا:
«آلک» سازمانی غيرانتفاعی و غيردولتی که اعضای آن را عمدتاً اعضای حزب جمهوریخواه و تعدادی از صنايع بزرگ، به خصوص بخش انرژی، نفت، گاز و ذغال سنگ تشکيل میدهند، دولت آمريکا را متهم میکند که جنگی تمام عيار عليه استفاده از ذغال سنگ در نيروگاههای توليد برق به راه انداخته است. «آلک» معتقد است طرح دولت برای کاهش گازهای گلخانهای بر مبنای شواهدی تنظیم شده که مبنای علمی آنها مورد تردید جدی است و انتشار گازهای گلخانهای و گرم شدن زمین پدیدهای کاملا طبیعی قلمداد میشود.
طرح اخیر اوباما برای کاهش گازهای گلخانهای، هم پايانی بود بر عصر ذغال سنگ در آمريکا و هم افول انقلابی که قرار بود اين کشور را به بزرگترين توليدکننده انرژی در جهان بدل کند. زغال سنگ، اين آلودهترين منبع توليد برق در آمريکا هم اکنون وارد دوران گرگ و ميش خود شده است. انتظار میرود که حدود يک پنجم از کل نيروگاههای ذغال سنگ آمريکا در ميانه سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ تعطيل شوند. بر همين اساس رقابتها بر سر تعطيلی يا جايگزينی نيروگاههای ذغال سنگ شدت يافته است و ميلياردها دلار از درآمد عمومی در خطر است.
جنبش زیست محیطی در ایالات متحده آمریکا چهره متفاوتی به این کشور بخشیده است. با وجود افزايش جمعيت در ايالتهايی مثل نيويورک و ورمونت که سياست سبز پيش گرفتهاند و جنبشهای زيست محيطی پيشروتری دارند، انتشار گازهای گلخانهای کاهش چشمگيری يافته است. اما در ايالتهای ديگری مانند تگزاس و وايومينگ، که در آنها به تغييرات آب و هوايی بهای کمتری داده میشود، توليد گازهای گلخانهای نيز افزايش يافته است.
پس از ماهها گفتوگوی دو جانبه، بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان به توافقی تاریخی برای کاهش تولید این گازهای زیانآور دست یافتند. آمریکا و چین مشترکا حدود ۴۵ درصد از گاز دی اکسید کربن در جهان را تولید میکنند. این دو کشور به عنوان بزرگ ترین مانع برای دستیابی به یک توافق جهانی تلقی میشدند. چنین توافقی کاملاً غیر منتظره بود.
نظرها
نظری وجود ندارد.