مارتین لوتر: یک انسان درشتخو با شخصیتی متناقض
همزمان با پانصدمین سالگرد «رفورماسیون» بیوگرافی تازهای از پیشوای نهضت اصلاحات مذهبی منتشر شده است: تصویری از یک انسان زمینی، درگیر با پدر و خدا.
مارتین لوتر جهان مسیحیت را متحول کرد. مورخان بارها شرح حال او را نوشتهاند. اینبار اما به مناسبت پانصدمین سالگرد رفورماسیون بیوگرافی تارهای درباره حسبِ حال مارتین لوتر منتشر شده است. این کتاب را یک زن مورخ، لیندل روپر که در دانشگاه آکسفورد تدریس میکند نوشته است. «مارتین لوتر، یک انسان»: پیشنهادی برای ترجمه به زبان فارسی.
چنانکه از عنوان این کتاب پیداست، روپر قصد دارد برخلاف بیوگرافیهایی که تاکنون منتشر شده، به جای آنکه تاریخ رفورماسیون را بیان کند، شخصیت مارتین لوتر به عنوان یک انسان را با تکیه بر زندگی، اندیشهها و آثار او بکاود. پرسش اصلی او در این اثر این است: چگونه مارتین لوتر از یک سو نهضت رفورمارسیون را ایجاد کرد و از سوی دیگر همواره با باورهای مذهبیاش در جدال بود، تا آن حد که حتی با جسماش هم به این دوگانگی واکنش نشان میداد؟
روپر در گفتوگو با شبکه یک تلویزیون آلمان میگوید:
«در زندگی مارتین لوتر، جسم او مکانی بود برای درگیری دو نیروی خیر و شر، خدا و شیطان. گوش او صدا میداد، از سردردهای مزمن و از درد دندان رنج میبرد: نشانههایی از یک جدال درونی با شیطان و برای مسیح.»
لیندل روپر بر این باور است که مارتین لوتر را نمیتوان فقط از طریق نوشتههایش شناخت. این مورخ استرالیایی برای درک شخصیت مارتین لوتر و کند و کاو زندگی روزانه او به شهرهایی که لوتر در آنها پرورش پیدا کرده بود رفت. ویتنبرگ، ارفورت، آیزلبن. در این شهرها که در قرون وسطی، شهرهایی دورافتاده بودند، هنوز تاریکی قرون وسطی حکمفرما بود. مردم به زبان آلمانی زمخت و خشنی با هم سخن میگفتند و او که زور بیشتری داشت، حرفش را به کرسی مینشاند. از مدنیت چندان نشانی نبود. لوتر که کودکی و نوجوانیاش را در یک کلبه ساده سپری میکرد شاهد سوانح مرگآفرین کار در معادن و طوفانهای سهمگین بود. در نیمه اول قرن شانزدهم شرایط اقلیمی اروپا در حال تغییر بود. در چنین شرایطی بین انسان و خدا، یک واسطه حمایتگر وجود نداشت.
روپر میگوید:
«مارتین لوتر خدا را به عنوان یک قدرت قهار درک میکرد. از چنین خدایی نمیشد انتظار رحمت داشت. انسان هم در نظر لوتر نوجوان، شایسته رحمت خداوند نبود.»
روپر در کتاب «مارتین لوتر، یک انسان» بهخوبی تأثیرات چنین باوری را در آثار مارتین لوتر نشان میدهد. نویسنده با بررسی دستنوشتهها و اعلامیههای مارتین لوتر به خشم او راه میبرد. لوتر از دینفروشی کشیشان خشمگین بود و گمان میکرد معامله با مذهب به قصد سودجویی کفر محض است و پاپ هم دجالی بیش نیست.
در سال ۱۵۰۵، لوتر در ۲۲ سالگی ابتدا با پدرش درافتاد و برخلاف خواست او به جای تحصیل در رشته حقوق و ازدواج با دختری از یک خانواده متمول به کسوت کشیشان درآمد. درگیری با پدر سوداگر و برنیاوردن آرزوهای او به بحرانی درازدامن انجامید.
روپر میگوید:
«لوتر در درگیری با پدر سختگیر و اقتدارگرا دریافت که چگونه میتوان با نهادهای اقتدارگرا مانند کلیسای کاتولیک هم درافتاد. در عقاید اصلاحطلبانه او ردی از درگیری با پدر را میتوان سراغ گرفت.»
روپر در کتاب «مارتین لوتر، یک انسان» ثابت میکند که لوتر «رفورماسیون» را با یک طرح و نقشه از پیش تعیین شده به وجود نیاورد. برای او که یک کشیش گمنام و خشمگین بود فقط این موضوع اهمیت داشت که درک و دریافتش از مسیحیت را به میان مردم ببرد: «مذهب عرصه سوداگری و رانتخواری نیست.»
هنگامی هم که کلیسای رم به او هجوم آورد، در مقام پاسخگویی، تمامقد مقابل نهاد کلیسا ایستاد. به گفته روپر: «مذهب مارتین لوتر، مذهب پایداری بود. مذهب کلیسا، مذهب احکام.»
لوتر با مخالفانش به همان شیوهای پاسخ گفت که در کودکی آموخته بود: با زبانی درشت اما با استدلال محکم. تلاش او در اصلاح مذهبی به رهایی او از پدر هم میانجامد. بیش از هر چیز اما رفورماسیون تردیدها را از او دور میکند. لوتر بر این باور بود که سرنوشتش تنها در دست خدا و یک امر مقدر است. در این معنا، هرگاه که مخالفانش زندگی را بر او سخت میکردند، احساس میکرد که در راه مسیح گام برمیدارد و به حق است.
تصویری که روپر از شخصیت مارتین لوتر ارائه میدهد، با تصویر اوانجلیستها از او کاملاً تفاوت دارد. لوتر شخصیتی است متزلزل و پر از تناقضات درونی. دشمنیاش با یهودیان، خیانتش به دهقانان و فرمان او مبنی بر سرکوب نهضت دهقانی از سویههای نه چندان روشن زندگی اوست. با اینحال در ۵۰۰ سال گذشته عقاید اصلاحطلبانه مارتین لوتر انسانهای بسیاری را برانگیخته است.
روپر میگوید:
«مارتین لوتر همواره در کشاکش بود با باورهای مذهبیاش. این همان نقطه جذاب در شخصیت اوست.»
«مارتین لوتر، یک انسان» را میتوان به این شکل خلاصه کرد: مارتبن لوتر دوگانگیهایی داشت. یک شخصیت آرمانی نبود. او فقط یک انسان بود.
شناسنامه کتاب:
Der Mensch Martin Luther – Die Biographie Frankfurt am Main: S. Fischer, 2016, ISBN 978-3-10-066088-6
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.