استانهای اقلیتنشین؛ فقر نسلی و ترک تحصیل
خانوارهای فقیر هزینه کمتری برای آموزش میپردازند، اقلیتهای ملی برای تحصیل به زبان رسمی با مشکلات بیشتری روبرو هستند و همزمان دولت بر خصوصیسازی آموزش اصرار دارد.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد فقر در خانوارهای با سرپرست بیسواد شدیدتر است و دانشآموزانی که زبان مادریای غیر از زبان رسمی دارند، برای تحصیل در ایران با مشکلات بیشتری روبهرو هستند.
در این شرایط دولت جمهوری اسلامی ایران برنامه خصوصیسازی آموزش از مرحله پیش دبستانی تا آموزش عالی را در پیش گرفته است.
بر اساس اعلام وزیر سابق آموزش و پرورش، دولت تا به حال بیش از یک هزار مدرسه را به بخش خصوصی واگذار کرده است.
همچنین براساس اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش بیش از ۸۰ درصد مهدهای کودک فعال در ایران به بخش خصوصی واگذار شدهاند.
واگذاری مهدهای کودک به بخش خصوصی موجب کاهش پوشش پیشدبستانی شده است، بهگونهای که سطح پوشش پیشدبستانی در مناطق شهری از ۵۰ درصد به ۳۶ درصد و در مناطق روستایی از ۲۶ درصد به شش درصد کاهش یافته است.
یک کارشناس مسائل اقتصاد اجتماعی در ایران این سیاست را موجب انتقال نسلی فقر در خانوارهای فقیر میداند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، میثم هاشمخانی، کارشناس مسائل اقتصادی، در همایش «پیشدبستانی زیربنای عدالت آموزشی پایدار» گفته است که هدفمند کردن بودجه آموزش و پرورش نقش مهمی در جلوگیری از فقر مادامالعمر خانوارهای فقیر دارد.
به گفته این کارشناس مسائل اقتصادی، ۴۴ درصد سرپرستان خانوار در فقیرترین دهکهای درآمدی، بیسواد هستند.
میثم هاشمخانی:
۲۵ درصد سرپرستان خانوارهای دهکهای درآمدی پایین، دارای تحصیلات ابتدایی و تنها شش درصد از سرپرستهای خانوارهای فقیر دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
این کارشناس اقتصادی هزینه آموزشی خانوارهای فقیر را «اندک» خوانده و گفته است که هزینه آموزش در خانوارهای فقیر کمتر از یک هزار تومان در ماه است.
هاشمخانی همچنین از کاهش بودجه آموزش خانوارهای فقیر در سال ۹۴ خبر داده است. به گفته او هزینه سالانه آموزش کودکان خانوارهای فقیر در سال ۹۳، ۴۰ هزار تومان و در سال ۹۴، ۳۹ هزار تومان بوده است.
او گفته است که خانوارهای فقیر برای جبران کسری بودجه اول هزینه آموزش را حذف میکنند.
پیش از این مرکز آمار ایران هم از کاهش هزینه آموزش خانوارها در سال ۹۴ خبر داده بود.
دشواری تحصیل برای دانشآموزان دو زبانه
میثم هاشمخانی در بخش دیگری از صحبتهای خود از فقر گسترده در سیستان و بلوچستان خبر داده و گفته است که بیشترین تعداد دانشآموزان مردودی در سالهای اول و دوم دبستان در این استان زندگی میکنند.
به گفته او ۷۰ درصد خانوادههای دهکهای فقیر سیستان و بلوچستان برای آموزش کمتر از هزار تومان در ماه هزینه میکنند.
هاشمخانی کردستان و بوشهر را دو استان دیگری معرفی کرده که خانوارهای فقیر کمترین بودجه را به آموزش اختصاص میدهند.
پیش از این نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی گفته بود که ۷۰ درصد مردم سیستان و بلوچستان زیر خط فقط قرار دارند.
بر اساس گزارش وزارت آموزش و پرورش، سیستان و بلوچستان، خوزستان و هرمزگان بیشترین میزان کودکان بازمانده از تحصیل را دارند.
هاشمخانی تفاوت میان زبان مادری و زبان رسمی آموزش را بخش دیگری از مشکل آموزش کودکان در ایران دانسته و گفته است که ۶۷ درصد مردودیهای سال اول و دوم دبستان در ۹ استانی متمرکز هستند که زبان مادری با زبان رسمی آموزش متفاوت است.
این کارشناس اقتصادی گفته است که ۲۲ درصد مردودیهای سال اول و دوم در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند.
پیش از این عبدالحسین مقتدایی، استاندار سابق خوزستان، تک زبانه بودن آموزش را یکی از دلایل ترک تحصیل دانشآموزان در استانهای «دو زبانه» عنوان کرده و خواستار بازنگری در سیستم آموزش ایران شده بود.
بر اساس گزارش مرکز آمار، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان و آذربایجانغربی فقیرترین استانهای ایران هستند. فعالان حقوق اقلیتها در ایران پیش از این بارها خواستار اجرای حق آموزش به زبان مادری شده بودند.
نظرها
َشیرکو
چرا دولت فخیمه اسلامی ایران به این اقلیتهای ملی توجهی ندارد و هیچ تلاشی در جهت محرومیت زدایی نمی کند؟؟؟!!! شاید یکی از دلایل آن اعتقادشان به متزلزل بودن حکومتشان است، و خودشان این را به خوبی می دانند، و هر لحظه منتظرند که مردم یا ابرقدرتی در خارج مرزها کاسه کوزه شان را جمع کند!!!
رهایش
من میدانم اخیرا کمتر کامنت های ملی گرایان ایرانی فارسی زبان منتش رمیکنید و یک نظر لطفی به پان کردها و پان ترک ها دارد. که البته وقتی هم کامنتی منتش رکنیید کلمه پان کرد و پان ترک را ستاره منتشرمی کیند! ولی باز هم ی گویم، این کار شما درست نیست. *** این کارها تاکون نتیجه نداده و باز مثل بقیه ملی ها و میهن پرستان ایرانی می گیوم، پان و قوم گرایی، آدرس غلط می دهد. مطمئن باشید یا این وضع قوم گرایی ملت ایران از مشلاکت نجات نخواهد یافت.
رهایش
این کارها تاکون نتیجه نداده و باز مثل بقیه ملی ها و میهن پرستان ایرانی می گیوم، پان و قوم گرایی، آدرس غلط می دهد. مطمئن باشید یا این وضع قوم گرایی ملت ایران از مشلاکت نجات نخواهد یافت. تاز ماین این مللل ملل کردن ها باشد و ملت ایران بخواهند درنده وار پاره پاره کنند و دروغ های قومی بگویید و هر مشکلی به قومیت و زبان نسبت دهید، مطمئن باشدی نظام ولاییسم خوشحال می شود. از این بهرت نیست که نظام ولایی ملت ایران فاقد انسجام ملی ببیند و با هم اختلاف داشته باشد. 38 سال گذشت و 100 دیگر هم اگر به همین وضع تفرقه و نفرت پراکنی قوئمی-زبانی کنند این رژیم به حیاتش ادامه خواهد داد. اما این ادرس غلط است. هیچ اقپثر مهمی دوزبانه بودن مردم در فقر ندارد. نمونه اش شهرهای شمالی و اکثر شهرهای آذرابیجان است که پا به پای شهرهای عمدتا فارسی زبان هستند. مهم ترین تجار وبالاترین درصد افراد مرفه ایران از همین هموطنان شمالی اذربایجایان هستند. نه دارید ادرس غلط می روید. ایران حاکمیت قومی-زبانی تبعیض نیست. برای چندمین هزار بار، رزیم ایارن یک رژیم ایدئلوژیک مذهبی شیعی-ولایی است. در این نظام، قومیت و زبان اهمیتی ندارد در تبعیض یا فرصت ها. بلکه میزان اعتقاد شیعه ولایی بودن و خودی بودن و گروه نوقذ و لابی گری است. مثلا مرم بلوچ چون اغلب سنی هستند و جمعیت کمی هم دارند و قرن ها است از نهاد حکومت دور بوده اند نفوذ کمی دارند. شبیه همین سیستانی ها و بسیاری از مردم نزدیک به فارسی زبانان در شرق و جنوب غرب ایران همین طور هستند.
رهایش
تُرک های ایران جمعیت با درصد بالایی دانپرند که حدود نیمی از آنها در مناطق مرکز ایران بویژه پایتخت هستند. هم وطنان ترک زبان ایرانی ماف، پشت گرمی نفوذ چند قرنیدارند. نوادگان حکام ترک زبان حتی در دروان پهلوی و نظام ولایی دارای ثروت و نفوذ بالایی هستند د رنتیجه با لابی گری می توانند بودجه زیادی به خودشان اختصاص دهند. مثلا از بس که بدجه عمرانی گرفتن که بلای جان اب های اذرابیجان شد ! از بس که سدسازی شد و کشاورزی و صنعت و دامپروری انجا کسترش دادند! البته بدیه است مناطق فارس زبان بیشتر بهشان رسیده است ولی همه مناطق فارس زبان یک دست مرفه نیتسند و بعضا فقیر هم هستند. این بر می گردد با اینکه ان منطقه فارس زبان مرزی است یا سنی یا شیعه! من می دانم اینجا و جاهای دیگر میایند می یگوند فلانی مزدور است. پان فارس است و از این قبیل حرفها! اما حقیقت همین است. اگر هم وطنان بلوچ و سیستانی غلب فقیر هستند و گاه برخی شان مجبور دروی قاچاق بیاورند متاسفانه، بخاطر کمی جمعیت و کمی نفوذ است. چرا قرن ها است در این کشور دمکراسی واقعی نیست و هر قوم و طائفه بر ااس نفوذ و البته تشیع ولایی می تواند بودجه بگرد. حقیقت تلخی است. قطعا در ایران یک حاکمیت سوکولار.لیبرال دمکراسی وبد این همه تبعیض و فقر نبود. برای همین رژیم به شدت با سکولاریسم و لیبرال دمکرات ها مبمارزه میکند و در میان ملی گرایان سکولاردمکرات هم مورد بغض عوامل رزیم هستند. چرا که وطن پرستان ملی ایرانی اغلبشان ادم های لیبرال دمرکات هستند و به دنبال برابری انسانی و عدالت و رفع هرگونه تبعیض.
رهایش
من امدم ببینم کامنت هایم منتشر شده. ولی نشده. به هر حال با این نوع مضامین مقالات و آن عکس، مطمئن باشدی /مطمئن باشید/مطمئن باشید صد سال دیگر ایران وضع همین است همین است همین است. ادر ایرانامروز، تبعیضات تبعیضات، نه قویمن و زبان و بلکه ایدئلوژیم مذهبی (شیعه ولایی) و گروه های نفوذ است. این عکس و این مطلب آدرس غلط است. ای رادیو زمانه بیا و واقعا لیبرال دمکراسی درست به مردم عرفی کن.