استعفای مهدی کروبی از دبیرکلی حزب اعتماد ملی
در پی بروز اختلافها در حزب اعتماد ملی و استعفای رسول منتجبنیا از قائم مقامی حزب، مهدی کروبی اعلام کرد که «بهترین کار» برای حفظ انسجام حزب استعفای او از سمت دبیرکلی آن است.
مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی که در حصر خانگی بهسر میبرد، در پی اختلافهای درون این حزب از دبیرکلی آن استعفا کرد.
حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، روز دوشنبه ۲۶ دسامبر / ۶ دی به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «در دیداری که امروز با پدرم داشتم، ایشان با توجه به مسائلی که در این چند روزه پیش آمده و به دلیل محدودیتهایی که داشتند، برای حفظ انسجام در حزب اعتماد ملی و جریان اصلاحات تصمیم به استعفا از دبیرکلی حزب اعتماد ملی گرفتند.»
حسین کروبی افزود: «برداشت پدرم این بود که با توجه به اینکه مشخص نیست حصر چه زمانی پایان خواهد یافت و نبود ایشان موجب بروز اختلاف سلیقه در حزب شده است، بهترین کار برای حفظ انسجام و اتحاد در حزب اعتماد ملی، استعفا از این سمت است تا دبیرکلی که بتواند انسجام را حفظ کند، انتخاب شود.»
مهدی کروبی از بهمن ۱۳۸۹ در حصر خانگی بهسر میبرد.
پیش از اعلام استعفای مهدی کروبی ایلنا نوشته بود که او استعفای رسول منتجبنیا قائم مقام خود را پذیرفته و تصمیمگیری در این مورد را به شورای مرکزی حزب اعتماد ملی واگذار کرده است.
منتجبنیا در پی اختلاف با شورای مرکزی این حزب در چگونگی همکاری با شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان استعفا کرد. او با سیاست تعامل شورای مرکزی حزب با این شورا موافق نبود. این اختلافها تا آنجا بالا گرفت که روابط عمومی حزب اعتماد ملی در بیانیهای اعلام کرد که این حزب سخنگویی ندارد و اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب نیز که با منتجبنیا مخالف است گفت تغییر سخنگو از وظایف شورای مرکزی است نه قائم مقام حزب.
شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در آخرین نشست خود به منتجبنیا یک هفته فرصت داد تا به مسئولیت خود در جهت مصوبات شورای مرکزی حزب بازگردد اما هیچ شرطی در این زمینه را نپذیرفت.
گفته میشود که رسول منتجبنیا موافق معرفی کاندیدای مستقل اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده در کنار حسن روحانی بود و از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انتقاد میکرد که نظرات افراد خاصی را پیش میبرد.
نیروهای نزدیک به اصلاحطلبان پیش از انتخابات سال ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی از طریق دو شورا، «شورای راهبردی انتخاباتی اصلاحطلبان» و «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» به هماهنگی میپرداختند. با بروز اختلافها در راهکارها بین این دو شورا، اصلاحطلبان باقیمانده در ساختار حکومتی از محمد خاتمی، رئیسجمهوری سابق ایران در دوران اصلاحات خواستند تا با ادغام این دو موافقت کند. «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» در پی ادغام این دو شورا و با ریاست محمدرضا عارف شروع به کار کرد. موسوی تبریزی و موسوی لاری نیز نقش نایبرئیسان شورا را برعهده گرفتند.
مهدی کروبی پس از شکست در انتخابات ۱۳۸۴ ریاستجمهوری از دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز کناره گرفت و حزب اعتماد ملی را تأسیس کرد. مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان و کامل تقوینژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور از اعضای این حزب در دولت حسن روحانی هستند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
nader
جنایت تازه دکل دزدهای حاکم بر ایران – روز جاری حکم قطع انگشتان دست دو زندانی با اتهام سرقت در زندان ارومیه اجرا شد. مسئولان قضائی و زندان، برای «درس عبرت» زندانیان با اتهام سرقت را مجبور به تماشای اجرای این احکام کردند. امروز ششم دی ماه ۹۵ حکم قطع انگشت دو زندانی با اتهام سرقت در زندان مرکزی ارومیه اجرا شد. یک منبع آگاه با اعلام این خبر و بیان اینکه این دو زندانی برادر بودند، به گزارشگر هرانا گفت: “مسئولان قضائی و زندان حدود ۷۰ زندانی که آنها هم احتمالا اتهام مشابهی داشتند را مجبور به تماشای اجرای حکم کردند تا درس عبرتی برای شان شوند.”! این منبع همچنین تاکید کرد: “یکی از این زندانیان قبل از اجرای حکم به دادستان که برای نظارت بر اجرای حکم به زندان آمده بود التماس کرده بود که اشتباه کرده است و حکم اجرا نشود اما دادستان درجواب به صورت تمسخر آمیز گفته بود ما در راه میخواستیم شیرینی برایتان بگیریم تا شیرینی بخورید و این حرف ها را نزنید.”!
اسماعیل عبدالله زاده
بعضی سخنان صرفا یک دیدگاه هستند ولی بعضی دیگر واقعیت هایی را در بر دارند و پشت ان سخنان استدلالات محکمی وجود دارد. واقعیت هایی که بر هر انسان اگاهی معلوم است : 1 رژیم ملاها و نوکرهای انها غیر قابل اصلاح و امید به اصلاح ان یک توهم است. 2 هر رای به این رژیم به مثابه ساختن بخشی از یک چماق است که بر سر خود مردم زده میشود و به مثابه رای به دزدی و اختلاس و رانت خواری است. 3 مردم ایران اکنون به لحاظ فکری و فرهنگی امادگی تغییر رژیم و برپایی یک نظام دموکرات و ازادیخواه را ندارند. شاید حداقل 20 سال دیگر باید صبر کرد. 4 اینکه با تحریم اقتصادی و فشار بر طبقات متوسط و پایین جامعه ی ایران رژیم ملاها فرو میریزد اشتباه محض است تحریم سران رژیم اما چیز دیگری است. برای خارج نشین ها که اثرات اقتصادی تحریم دامن انها را نمی گیرد حرف از تحریم ساده و خوشایند است