جغرافياى عشق!؟
رضا علامهزاده – خاطره دیدار با هلاکو، جوان بهایی در فیلم «تابوی ایرانی» که به خاطر اعتقاد مذهبیاش از تحصیل بازمانده بود. او اکنون در کالیفرنیای شما تحصیل میکند.
کسانى که فیلم «تابوى ایرانى» را دیدهاند بعید است قلبشان از گزارش صادقانهى نوجوانى بهائى که در کنکور سراسرى ایران بالاترین نمره را آورد ولى به دلیل اعتقادات مذهبىاش از ورود به دانشگاه محروم شد، نلرزیده باشد. «هلاکو» در صحنهى پایانى این فیلم بزرگترین آرزویش را ادامه تحصیلات عالى در داخل ایران ذکر مى کند.
شیرینترین لحظهى سفر اخیرم به شمال کالیفرنیا، دیدار غیرمنتظرهام بود با هلاکوى جوان در جلسهاى که در دانشگاه استنفورد داشتم. حتى قبل از اینکه خودش را معرفى کند چهرهى زیبا و خندانش با مهرى که از نگاهش مىبارید چنان جذبم کرد که مثل فرزند گمشدهاى در آغوشش کشیدم (در عکسى که مى بینید دو تهیه کنندهى تابوى ایرانى، منصور تائید و بیژن شاهمرادى در دو سوى من و هلاکو ایستادهاند.)
شب که به هتلم برگشتم به فکر روزى افتادم که تلفنى با هلاکو در تهران حرف زدم. اولین نمایش خصوصى فیلم ما برگزار شده بود و نمایش عمومى آن داشت برنامهریزى مىشد. با آگاهى از وضعیت هلاکو، تهیهکنندگان و من بشدت نگران تاثیر نمایش این فیلم بر زندگى هلاکو در ایران شدیم. نهایتا تصمیم بر این شد که تا خروج هلاکو و رسیدن به ترکیه نمایش عمومى فیلم را به عقب بیاندازیم، که انداختیم.
با این یادآورى یکى از اساسىترین پرسشهائى که ذهن هر مستندسازى را آزار مىدهد خواب از چشمم ربود: آیا نمىشد من در تابوى ایرانى از صحنهى گفتگوى با هلاکو درمىگذشتم تا او ناچار به ترک وطنى که این همه به آن عشق مىورزید نمىشد؟
بعد به خودم این گونه پاسخ دادم: هلاکو آرزویش نه صرفا ماندن در وطن بلکه تحصیل کردن در دانشگاههاى ایران بود و آنکه رسیدن به آرزویش را عملا غیرممکن کرد من نبودم بلکه رژیم جهالت اسلامى حاکم بر ایران بود. او حالا دارد در دانشگاهى در آمریکا به تحصیلات عالیهاش ادامه مىدهد و با استعداد سرشار و پشتکارى که دارد بىتردید در این کار موفق خواهد شد. با دستِ پُر بیشتر مىتوان به وطن و به مردم میهن خود خدمت کرد. اگر خوشبینى تلقى نشود دیر نیست که ایران ما به خواست دیرینهاش، دموکراسى، دست یابد و هلاکو شانس بازگشت به وطن داشته باشد. بدبین هم که باشیم و باورمان این باشد که حالا حالاها در به همین پاشنه خواهد چرخید باز هم جاى نگرانى نیست. رژیم اسلامى مىتواند از ورود هلاکوها به وطنشان جلوگیرى کند ولى هیچ قدرتى قادر نیست جلو خدمت به وطن و مردم میهن را به صرف فاصلهى جغرافیائى از کسى که عشق به این دو در سرشتش تنیده شده بگیرد.
عشق به وطن و به مردم میهن تاریخ دارد ولى جغرافیا ندارد!
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.