آنچه باید درباره جنگ داخلی سوریه بدانیم
در جنگ داخلی سوریه، ایران بیشترین هزینه را متحمل شد اما در روند صلح کمترین نقش را داشت. از جنگ داخلی سوریه چه میآموزیم؟ نگاهی به تقویم رویدادهای خونبارترین جنگ قرن.
پا به سال ۲۰۱۷ نهادهایم و هنوز معلوم نیست که آیا امسال هم سوریه چون ۲۰۱۶ و پیش از آن خونین خواهد بود یا نه.
در آخرین روزهای سال ۲۰۱۶ به ابتکار روسیه و ترکیه و با مشارکت ایران آتشبس پایداری در سوریه برقرار شد. خبرگزاری رویترز به نقل از منابعی که نام آنها را افشا نکرد گزارش داده بود که قرار است ظاهراً سوریه به مناطق خودمختار تقسیم شود و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، بشار اسد جای خود را به یکی از سیاستمداران علویتبار بدهد.
سپاه پاسداران در سوریه نقش پیادهنظام ولادیمیر پوتین را ایفا کرد و ایران هم در روند برقراری صلح کمترین نقش را به عهده گرفت. سهم عمده از آن روسیه و ترکیه است. کردها هم همچنان یک چالش بزرگاند. ظاهراً قرار است که در مذاکرات صلح که در سال ۲۰۱۷ در قزاقستان برگزار شود، به نمایندگی از کردها مسعود بارزانی پای میز مذاکره بنشیند. ایران با حضور عربستان و قطر در این مذاکرات مخالف است، اما ترکیه از آنها دعوت کرده به به مذاکرات صلح بپیوندند.
قرار است سازمان ملل کارگروهی برای بررسی احتمال وقوع جنایت جنگی در سوریه تشکیل دهد. ایران و روسیه جزو مخالفان قطعنامه سازمان ملل برای ضرورت بررسی جنایت جنگی در سوریه بودند.
شش سال جنگ داخلی سوریه این کشور را کاملاً ویران کرد. بیش از نیمی از جمعیت سوریه هم آواره شد.
علت جنگ داخلی سوریه چیست؟
علتهای متعددی دارد که در سراسر کشورهای خاورمیانه، از جمله در ایران هم میتوان آنها را سراغ گرفت:
- خشونت دستگاه اطلاعاتی و انتظامی
در سوریه هم مانند ایران نهادهای موازی اطلاعاتی و گروههای مافیایی و رانتخواری و فساد وجود داشت. این نهادها در اغلب مواقع با خشونت بسیار زیادی با مخالفان حکومت اسد رفتار میکردند.
نهادهای اطلاعاتی سوریه از زمان حافظ اسد به خشونت و شکنجه مخالفان و به وجود آوردن زندانهای مخوف شهرت داشتند.
سرکوب مخالفان در طلیعه بهار عربی یکی از دلایل جنگ داخلی سوریه بود.
رهبری جمهوری اسلامی اما اعتقاد دارد که به دلیل آنکه فساد در نهادهای اطلاعاتی رخنه کرده بود، آنها نتوانستند به موقع «تهدید» را شناسایی و با آن مقابله کنند.
- تبعیض اجتماعی
بشار اسد در آغاز ریاست جمهوریاش برنامهای را برای اصلاح نظام اقتصادی سوریه به اجرا گذاشت. نقدینگی در جامعه افزایش یافت و برخی از شهروندان، به ویژه لایه متوسط و شهرنشین جامعه در شهرهای بزرگ مرفه شدند. بسیاری از جوانان سوری به چشماندازهای تازهتری دست پیدا کردند و برخی نیروهای متجدد در جامعه خواهان اصلاحات سیاسی شدند. همزمان با این تحولات اما فاصله بین فقیر و غنی بیشتر شد و بسیاری از روستائیان که در اثر تغییرات اقلیمی و بروز خشکسالی، فقیرتر از پیش شده بودند، به شهرهای بزرگ مهاجرت کردند و حاشبهنشین شدند. یکی از دلایل جنگ داخلی در سوریه هم همین نابرابریهای اقتصادی و رشد حاشیهنشینی بود.
- رانتخواری و فساد اقتصادی
رانتخواری و فساد اقتصادی زندگی روزانه مردم را فلج کرده بود. اگر کسی در پی اشتغال و کسب درآمد بود، میبایست رشوه بپردازد و برای خودش آشنایی در وزارتخانهها دست و پا کند. اگر کسی میخواست خانهای بسازد، برای دریافت مجوز میبایست رشوه دهد. آنها که به این امکانات دسترسی داشتند، از انواع مزایای اجتماعی برخوردار بودند. اما آنها که «واسطه» یا «پارتی» نداشتند، دستشان کوتاه بود.
- تبعیضهای مذهبی
علویها در سوریه یک اقلیت مذهبیاند. با اینحال آنها مهترین مناصب را در اختیار داشتند. این تبعیض مضاعف به رقابتها و چشم و همچشمیهایی دامن زده بود و نارضایتی از حکومت و خانواده اسد را افزایش داده بود.
حکومت اسد تلاش میکرد با مهارت و ظرافت از اختلافات مذهبی به نفع خودش و برای تحکیم حکومت استفاده کند، در همان حال اجازه نمیداد که در فضاهای عمومی و در رسانهها آزادانه بحث اختلافات مذهبی و تبعیض اجتماعی مطرح شود. این هم بر نارضایتیها دامن زد.
چه رویدادهایی در جنگ داخلی سوریه سرنوشتساز بودند؟
- واقعه درعا
در شهر درعا چند نوجوان شعارهای مرسوم در بهار عربی را روی دیوار نوشته بودند که بازداشت شدند. والدین نوجوانان خواهان آزادی آنها شدند. اما مقامات امنیتی نه تنها نوجوانان را آزاد نکردند بلکه به تمسخر به والدین آنها پاسخ دادند: قید اینهرا بزنید. بروید بچه درست کنید برای خودتان.
صدها نفر در اعتراض به مقامات امنیتی به خیابانها ریختند. دامنه تظاهرات گسترده شد، دانشجویان و فعالان مدنی بسیج شدند. حکومت اسد در زندانها را باز کرد و عدهای از اسلامگرایان تکفیری را آزاد کرد. آنها بعدها سرکرده گروههای جهادی در جنگ داخلی سوریه شدند. به این ترتیب نهضت آزادیخواهانه مردم به انحراف کشیده شد.
- تظاهرات حمص و حما
تابستان ۲۰۱۱ تظاهرات گسترده مردم در شهرهای حمص و حما سرکوب شد. عدهای از سربازان که از تیراندازی به مردم خودداری کرده بودند به مردم پیوستند. دولتهای غربی هم خواهان کنارهگیری بشار اسد شدند. به تدریج اندیشه مبارزه مسلحانه با حکومت اسد جای مبارزه مدنی را گرفت.
- ناظران سازمان ملل
بهار ۲۰۱۲ حکومت اسد با پیشنهاد سازمان ملل مبنی بر فرستادن ناظرانی برای تخفیف بحران موافقت کرد. اما به وعدهها و تعهداتش مبنی بر خارج کردن نظامیان و سلاحهای سنگین مانند توپخانه و تانک از سطح شهرها عمل نکرد و مأموریت ناظران سازمان ملل با شکست مواجه شد.
- بمبهای بشکهای
در تابستان ۲۰۱۲ حکومت اسد نه تنها با سلاحهای سنگین به مقابله با مردم و تظاهرکنندگان برخاست، بلکه نیروی هوایی را هم به کار گرفت. شهرها بمباران شدند. برای نخستین بار بمبهای بشکهای بر ضد مخالفان به کار گرفته شد.
در پاییز ۲۰۱۳ کار به آنجا رسید که گفته شد ارتش سوریه بر ضد تظاهرکنندگان در مشق بمب شیمایی به کار برده. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد که به کارگیری بمب شیمیایی، خط قرمز آمریکاست. مخالفان اوباما میگویند اسد از این خظ قرمز عبور کرد، بدون آنکه آمریکا واکنشی درخور نشان دهد.
- مصالحه حما
در تابستان ۲۰۱۴ با پادرمبانی ایران، اسد موافقت کرد که شورشیان شهر حما را ترک کنند و به شمال سوریه بروند. همزمان ابوبکر البغدادی در عراق و شام اعلام خلافت کرد. نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و جنگ داخلی سوریه از ابعاد فرامنطقهای برخوردار شد. از آن پس بود که حزبالله لبنان و سپاه قدس رسماً در این جنگ حضور پیدا کردند.
از بهار ۲۰۱۶ به اینسو نبرد پالمیرا و نبرد حلب نقط عطف دیگری در جنگ داخلی سوریه با ابعاد فرامنطقهای را رقم زدند. در اوت ۲۰۱۶ عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه بر ضد کردها و به سود ترکمانها، جنگ داخلی سوریه را پیچیدهتر کرد.
طرفهای درگیری چه گروههایی هستند؟
در یک سو طرفداران اسد قرار دارند. در سوی دیگر مخالفانش. مخالفان اسد، آمریکا، عربستان سعودی و قطر خواهان برکناری او هستند.
حکومت اسد تنها گروه درگیر در جنگ داخلی سوریه بود که هواپیماها و هلیکوپترهای شکاری دارد. سربازان وظیفه از خدمت فرار میکردند و به همین جهت ارتش سوریه با کمبود نیرو مواجه شد. ایران تلاش کرد این کمبود را جبران کند.
- نیروهای دفاع ملی
(به عربی: قوات الدفاع الوطنی) که به بسیج سوریه معروف است، شاخهای از نیروهای مسلح سوریه است که از بخش مهمی از نیروهای داوطلب مردمی پس از تابستان ۲۰۱۲ تشکیل شد. این تشکیلات را ایران برای مبارزه در جنگ داخلی سوریه سازمان داد.
- جیش الفتح
جیش الفتح اتاق عملیات نظامی متشکل از هفت گروه اسلامگرای مخالف حکومت اسد در جنگ داخلی سوریه است که در ۲۴ مارس ۲۰۱۵ برای هماهنگی در عملیاتهای نظامی این گروهها در شمال سوریه ایجاد شد.
احرارالشام بزرگترین عضو این ائتلاف است. جبهه فتح شام و گروههای کوچکتری همچون لواء الحق، جندالاقصی، فیلق الشام، جیش السنه و اجناد الشام، هفت گروهی بودند که جیش الفتح را بنیان گذاشتند. این ائتلاف پیروزیهای چشمگیری در استان ادلب به دست آورد.
جیشالفتح با الگوگیری از جبهه جنوبی ارتش آزاد تشکیل شد که توانست با متحد کردن ۵۸ گروه مختلف مرتبط با ارتش آزاد سوریه به سازمانیافتهترین نیروی اپوزیسیون تبدیل شود. جندالاقصی و فیلق الشام که در تشکیل این ائتلاف نقش داشتند، به تدریج از این ائتلاف خارج شدند.
ارتش آزاد سوریه هم که از مخالفان سکولار بشار اسد تشکیل شده بود عملاً از بین رفته و متلاشی شده است.
- کشورهای منطقه و غرب
ایران، عراق، روسیه و لبنان با حکومت اسد همپیماناند.
آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس مخالف اسدند.
ترکیه از مخالفان سرسخت اسد بود تا آن حد که از گروه دولت اسلامی (داعش) تلویحاً و به طرز محرمانه حمایت میکرد. اما اکنون به روسیه نزدیک شده است.
کردها هم برای استقلال خود از دولت مرکزی سوریه میجنگند.
چرا ایران در سوریه اهمیت دارد؟
لخدار ابراهیمی، فرستاده ویژه پیشین سازمان ملل به سوریه در سال ۲۰۱۵ از ایران به عنوان مهمترین حامی بشار اسد در سوریه یاد کرده بود.
ایران در سال ۲۰۱۱ با برخورداری از تجربه سرکوب نهضت سبز، به یاری بشار اسد شتافت.
استفان دمیستورا، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه برآورد کرده است که ایران هر سال دستکم ۶ میلیارد دلار به بشار اسد کمک میکند. برخی از منابع غیر رسمی از کمک ۱۵ تا ۲۰ میلیاردی ایران به بشار اسد سخن گفتهاند.
تنها از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ ایران ۹ میلیارد دلار به بشار اسد وام داده است.
ایران از آغاز جنگ داخلی سوریه نفت مورد نیاز این کشور را تأمین کرده. هر روز ۶۰ هزار بشکه نفت از ایران و از طریق بندر بانیاس که تحت تسلط حکومت اسد قرار دارد به سوریه صادر میشود.
ایران مهمترین صادرکننده سلاح به سوریه هم هست: مهمات، پهپادها، و سلاحهای سبک و سنگین.
سرداران سپاه پاسداران به عنوان مستشاران نظامی در کار آموزش نیروهای نظامی و شبهنظامیان طرفدار بشار اسدند.
لشکر فاطمیون یک نیروی شبهنظامی وابسته به سپاه قدس است که با سربازگیری از شیعیان افغانستان مهاجر به ایران تشکیل شده. این گروه در سال ۱۳۹۰ با استعداد یک گروهان اعلام موجودیت کرد و امروز با نام تیپ یا لشکر فاطمیون با نام عربی (لواء فاطمیون) شناخته میشود. بنیانگذار این گروه شبهنظامی علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد بود که در سال ۱۳۹۳ کشته شد.
بیشتر بخوانید:
نظرها
شهروند
من در سال 1984 برای مدت کوتاهی در دمشق توریست بودم. زمان حاقظ اسد. همه جا پر از زوار های ایرانی بود و این برای اقتصاد سوریه اهمیت داشت، ولی هم زمان همه جا پر از بسیجی های ایرانی بود . در همان مدت کوتاه که یکبار برای تمدید ویزا به پلیس مراجعه کردم متوجه شدم بدون رشوه هیچ کاری پیش نمیرود. با مردم عادی که صحبت مرکردم میگفتند حافظ اسد خوب است اطرافیانش فاسدند. حزب بعث که یک حزب ناسیونالیست عربی با ایده های سوسیالیستی بود همه قدرت را در دست داشت و همه جا تصاویر حافظ اسد بر دیوار ها در ابعاد بزرگ نقاشی شده بود. حکومت سوریه یک حکومت استبدادی بود و هست که حافظ منافع قشر کوچکی از جامعه است و از همان بیماری رنج میبرد که دیگر حکومتهای شرقی، "استبداد شرقی". مردم فقط باید در صحنه باشند و نماشنامه نوشته شده توسط قدرت مندان را اجرا کنند. مشکل اصلی عدم وجود حکومت مردم است.
ایرانی
باسلام متن درج شده وسراسر تحریف شمارا خواندم متاسفانه شمابه هیچ یک از جنایات گروه ه های تروریستی که مردم سوریه را درج نکرده اید واقعیات مشکلاتی است که امریکاودیگرکشورهابرای حکومت ومردم سوریه بوجوداورده اند اصلا اشاره نکرده اید شمافقط اسدرامسوول کرده اید حال انکه دخالت امریکاودیگران را کشور مستقلی را توجیه مثبت میکنید ایا عقلهای دانا میتوانند قبول کنند که اقدام غربیها به نفع مردم سوریه است چرا ترکیه که صرفادرجهت منافع اسراییل درامورسوریه دخالت کرده امروز خود نمی تواند باتروریستها مبارزه کند چرا هرگز به دخالتهای مستقیم وغیرمستقیم دیگرکشورها اشاره نکرده اید مگرافراد دانامیتوانند قبول کنندکه عده ای بنام اسلام به سرزمینت تجاوز کنند ومردم کشورت راسرببرند وتوساکت بمانی خواهشا معقول وعاقلانه قضاوت کنید.
جواد
اگر در سوریه جنگ داخلی صورت گرفته پس این همه خارجی در این جنگ از کجا امدند وسلاح رو از کجا میاوردند تحریم اقتصادی ایران نشان داد اگر امریکا بخاد منابع را بر روی کشوری ببنده به راحتی انجام میشه.چطور دواعش از سلاح های امریکایی و بیمارستانهای اسراییلی سر در میارن و ترامپ تیکه میپرونه که هیلاری داعش ایجاد کرد .
حسین
از تروریست های بین اللمللی مثل داعش و النصره ( وابسته به القاعده) که از سمت دولت های غربی و عربی حمایت می شوند نگفتید جنگ داخلی به جنگی گویند که ملت یک کشور با یکدیگر درگیر باشند نه سوریه که از شمال آن ترکیه ( و ارتش ازاد که در حمایت کامل ترکیه است ) حمله کرده از سمت عراق داعش و از سمت کشورهایی چون اردن ( النصره ) ضمن اینکه هر از گاهی رژیم اسرائیل نیز حملاتی پراکنده دارد
بی آن و این
جنگ داخلی-نیابتی سوریهف باری چندمین بار در ترایخ معاصر، در انظار مردمان جهان، صورت کریه دنییا سیاست بدون اخلاق را نشان داد. این سیاست تا وقتی بی پدر او مادر است و حرام لقمه، وضع همین است. شادی برای اولین بار، نظام سکولار/لیبرال دمکراسی سعی نموده، کراهت و ضداخلاقی از صوتر این دیو بشریت پاک نماید. رژیم بشار اسد، سکولار بود و شاید تنها امتیاز مهمش همین بود. ارزش سکولاریسم حییل بالاست که می بیند از دوصقتی هم چهره زیبا می سازد و این برتری سکولاریسم بر تئوکراسی/حکوکت دینی است. اما سکولاریسم بدون دمکراسی همین می شود که می بینم، ظاهر زیبا ولی باطن پلید!، رژیم اسد، افراد سلفی را از زندان آزاد می کند، در حالی مردم عادی به خاک می کشد! 6 سال است سلفی ها بعلاوه بعثی های فراری عراق و سوریه با همداعش بوجود اورده اند. این جلادان آموزش دیده اسخبارات حزب بعث عراق-سوریه، 6 سال با کمترین مزاحمت از سوی رژیم السد و حامیانش در سوریه جنایت کرده اند و اکنون دارند به اخر تاریخ انتقضای می رسند! ماموریت نابود کردن یک انقلاب دموکراتیک را! سعودی و فطر و ترکیه و دیگر حکومت های مرتجع اسلامی سهیم در این جنایت هستند. ولی چه کسانی این فرصت را به اسلام گرایان سنی-سلفی دادند؟! اسد و خامنه ای و حامیان حزب الهی و لبنانی و افغانی و پاکستانی داشیعی! اینان اگر اجازه می دانند مردم رای و نظرشان از صندوق رای بدهند، چنین نمی شد. چنین نمی شد که مردم به چنین بی چارگی دچار شوند.
محمد
کاش کمی منطقی تر مینوشتید تا باور پذیر باشد اگر از جنایات داعش و کمک های کشور های دیگر مینوشتید کمی منطقی تر بود متاسفم برای این همه یک جانبگی و دم ار دموکراسی و ازادی بیان زدن ازادی بیان این نیس ک اگر مخاف اسد هستیم از داعش هیج نگوییم
کرماشانی
نویسنده خیلی سعی کرده تا مبارزات کردها را در این جنگ (که البته دیگر جنگ داخلی نیست، بلکه جنگ جهانی سوم است) حاشیه ای کرده و از اهمیت آن بکاهد. واقعیت این است که «کردها هم برای استقلال خود از دولت مرکزی سوریه» نمیجنگند، بلکه مبارزات ان ها در داخل مرزهای سوریه تعریف شده و قصد تعریف سوریه ای دموکراتیک را بر مبنای مرزهای کنونی دارند. اینکه چطور بارزانی که هیچ ربطی به کردهای سوریه ندارد و حتی در گرماگرم جنگ کوبانی با پشتیبانی ترکیه در مرز کردستان عراق و سوریه خندق حفر می کرد، به نشست صلح دعوت می شود، ولی مقامات روژاوا نه تنها دعوت نمی شوند، بلکه هنوز هم به آمریکا ممنوع الورود هستند، از نکات بسیار مهم و تعیین کننده در جنگ است. هم اکنون تنها گروهی که توانایی تعریف هویت سیاسی جدید و دموکراتیکی را برای سوریه دارد کردها هستند که برای فدرالیسم می جنگند. نمایندۀ آن ها هم حزب اتحاد دموکراتیک (پ.ی.د) است و نه بارزانی مزدور ترکیه. تا زمانی که به این واقعیت پی برده نشود که کردها برای دموکراسی می جنگند نمی توان نقش انها را در جنگ درک کرد. کردها منسجمترین و پیگیرترین مبارزان علیه استبداد و نیز بنیادگرایی اسلامی هستند و تنها گروهی هستند که «چاره ای به جز دموکراسی ندارند».