ایران: داعیه رهبری آسیای غربی
ایران با تعریف خود به عنوان رهبر غرب آسیا، درصدد تحمیل یک روایت نوین ژئواستراتژیک به جهان است. تحلیلی در مورد مباحث کنفرانس "مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر" در دسامبر ۲۰۱۶.
"مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر"، ماه گذشته کنفرانسی برگزار کرد که در آن مسئولان و پژوهشگران اتاق فکر ایران، متخصصان روسی، چینی، آفریقای شمالی و اروپایی را گرد هم آورده بود. موضوع کنفرانس به بنیانهای سیاست خارجی و امنیت ایران اختصاص داشت. آنطور که امانوئل دوپویی، رئیس موسسه چشمانداز و امنیت در اروپا (آی. پی. اس. ای) از سخنرانان این کنفرانس رمزگشایی کرده، کسانی که پشت تریبون رفتند و صحبت کردند، به ترتیب عبارت بودند از علی لاریجانی، رئیس مجلس، جواد ظریف، وزیر امور خارجه، حسین دهقان، وزیر دفاع، عبدالرضا رحیمی فضلی، وزیر کشور، محمود علوی، وزیر اطلاعات، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل رهبر.
یک الگوی جدید امنیتی برای منطقه
اتاق فکر ایران، وابسته به شورای عالی امنیت ملی، جلسه دسامبر را به چه هدفی برگزار کرد؟
مسئولان ایرانی با تحکیم روابط نزدیک میان مسکو، تهران و پکن به ستایش و تجلیل از مثلث دیپلماتیک-استراتژیک نوینی مشغولاند که میتوان آنکارا را نیز ازین پس به آن افزود.
این «خودکفایی» باژگونشده همه معنایش را از رودررویی با غرب میگیرد؛ در طول سقوط حلب و پس از همایش، در بیستم دسامبر وزرای امور خارجه روسیه، ترکیه و ایران بدون حضور ایالات متحده، عربستان سعودی و فرانسه در مسکو جمع شدند. ایرانیها ازین به بعد اروپاییها را به عنوان تماشاگرانی ساده به توازن جدید قدرتها در خاور میانه دعوت میکنند. ایران میگوید نیاز مبرمی به مدرنسازی تسلیحات و نوین کردن امکانات نظامیاش دارد؛ و دستش را به سوی صنایع فرانسوی دراز کرده که حجم صادراتش به کشورهای حاشیه خلیج فارس قریب به ۱۵ میلیارد یورو بوده است.
اما آیا تهران واقعاً امکان تبدیل شدن به قدرتی فرامنطقهای را دارد؟ بودجه هفده میلیارد دلاری دفاع ایران در مقایسه با بودجه ششصد میلیارد دلاری ایالات متحده وزن سنگینی ندارد. درآمدهای نفتی که هنوز نسبتاً پایین است و تردیدهای مربوط به روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا، ایران را به محافظهکاری و احتیاط واداشته است. تأثیرگذاری ایران همچنین به تواناییاش در نزدیکی با مصر، روسیه و ترکیه و البته به ظهور الگویی نو برای معماری صلح و امنیت در خاورمیانه بستگی دارد؛ چیزی مانند روششناسی «تدابیر اعتمادسازی» که از دل کنفرانس ۱۹۷۵ هلسینکی در فنلاند به وجود آمد. در واقع، با اینکه اکثر قطعنامههای سازمان ملل متحد به ثبات و امنیت شرق برمیگردد، هیچ نهاد امنیت جمعیای که بتواند با بالادستان گفتگو کند، در منطقه وجود ندارد.
در چهارراه شرق و غرب
آیا ایرانیها به غربیها که در بحثها عمدتاً غایباند، پیغامی فرستادهاند؟
ایران − کشوری با هشتاد میلیون جمعیت که در سال ۲۰۵۰ جمعیتاش به صد میلیون نفر خواهد رسید، و با تولید ناخالص داخلی در توازن با قدرت خرید − در جایگاه هفدهمین قدرت اقتصادی جهان قرار دارد. ایران مدعی ایفای نقش یک قدرت محوری و منطقهای در فضای در حال تثبیت اوراسیا درحد فاصل اروپا و آسیا است. ایران در حال ایجاد فضاهای گسترده همکاری و ادغام بینقارهای از شرق به غرب در منظری اروپایی-آسیای، و در امتداد جادههای نوین ابریشم است. تهران با تعریف خود در مقام رهبر منطقه غرب آسیا، درصدد تحمیل و تثبیت یک «روایت» نوین ژئواستراتژیک درون جامعه آکادمیک است، روایتی که بنا به آن مفاهیم خاور نزدیک و میانه برآمده از تصور و رویکردی نادرست و زمانپریش از نظام بینالمللیاند. منظور همان رویکردی است که دریای مدیترانه را مرکز تصمیمگیری روابط بینالمللی میدانست و توافقنامه ۱۹۱۶ سایکس-پیکو میان بریتانیا و فرانسه را، آغاز و فرجام (آلفا و امگای) رابطه غرب با شام میپنداشت.
ایران ورای مرزهای غربی
محمود علوی وزیر اطلاعات از ورود عناصر داعش به ایران ابراز نگرانی کرده است.
وزیری قدرتمند اما غیرصریح که مسئول ابرسرویسهای اطلاعاتی ایران است، شانزدهم اکتبر گذشته پشت تریبون مجلس آمد و در مورد خطر «واقعی» نفوذ و استقرار واحدها داعش در ایران هشدار داد. در طی سه ماه گذشته خیلی از مقرهای داعش که بعضیشان در تهران بودند برچیده شدند. و چند هفتهای میشود نیز که کتیبهای از داعش که گویا قرار بوده تکههایش از مرز عراق-ایران رد شود در معرض تخریب قرار گرفته است. این مسأله سؤالی اساسی را از پیش روی اروپاییان قرار میدهد که آیا حاضراند تهران را در مبارزه با دشمن مشترک شرکت دهند یا نه؟ جمهوری اسلامی از طریق حزبالله و نیروهای ویژه ایرانی حاضر در کنار نیروهای رژیم بشار اسد درگیر جنگ سوریه شده است. به هر حال این واقعیتی است که سردار علی آراسته، معاون فرمانده نیروهای ایرانی پذیرفته است. جمهوری اسلامی در عراق هم حضور دارد، جایی که شبهنظامیان شیعی عراقی (واحدهای بسیج مردمی که به دستور آیتالله سیستانی در ژوئن ۲۰۱۴ ایجاد و از آن زمان در ارتش ثابت عراق ادغام شدهاند)، پاسداران و سپاه قدس تحت فرماندهی کاریزماتیک سردار قاسم سلیمانی پیروزیهای زیادی را به دست آوردند. نیروهای طرفدار بغداد، تکریت را در ۲۰۱۴ و رمادی را در ۲۰۱۵ باز پس گرفتند و با اینکه تلفات سنگینی را متحمل شدند، اما مطمئناً موصل را نیز فرداروز باز پس خواهند گرفت.
ایران ورای مرزهای شرقی
آیا «امنیتسالاران» ایرانی نگران ظهور خطری در مرز شرقی خود با افغانستان نیز هستند؟
با حضور یک و نیم میلیون پناهنده افغانستانی در سرزمینش، ایران در جستجوی راهی برای جلوگیری از پیشروی داعش از سمت شرق است. تهران به واسطه جامعه هزاره که نزدیک به ده درصد جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، کارت آشتی با طالبان را با عمقی استراتژیک (زبانی، قومی، مذهبی، سیاسی) بازی میکند. هدف ایران خنثی کردن تأثیر فزاینده رتوریک داعش در افغانستان است که در ژوئیه گذشته در حملهای مرگبار شیعیان هزاره را در کابل مورد هدف قرار داد و بیش از هشتاد قربانی بر جای گذاشت... محمود علوی، ملا منصور رهبر طالبان را در ماه مه [به ایران] دعوت کرد. ملا منصور در هنگام بازگشت هدف گلوله یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی قرار گرفت. ایرانیها همچنین جامعه بینالمللی را تشویق کردهاند که از تصمیم بحثانگیز اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، مبنی بر ادغام دوباره گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی (سازمان نزدیک به طالبان) در بازی سیاسی حمایت کنند. از سال ۲۰۰۱، حکمتیار یکی از رهبران قیام علیه دولت افغانستان و نیروهای غربی بوده است.
ایران و آمریکای ترامپ
ایرانیها از پا گذاشتن دونالد ترامپ به کاخ سفید نیز نگراناند... و به ویژه در انتظار ترکیب کابینه دولت آینده ترامپ به سر میبردند. آنها با آسودگی خاطر از عدم حضور رودلف جولیانی، شهردار سابق نیویورک، و نیوت گنگریچ، رئیس سابق مجلس نمایندگان، یا جان بولتون، سفیر سابق سازمان ملل متحد، در کابینه آینده استقبال کردهاند، کسانی که همگی از حامیان بدنام مجاهدین خلق – که به عنوان سازمانی تروریستی در ایران معروف است – شمرده میشوند. ورود رکس تیلرسون، مدیرعامل شرکت اکسانموبیل، به کابینه دولت نیز مورد خوشایند تهران قرار گرفته است؛ واکنشی که البته در مورد ورود جیمز ماتیس به پنتاگون صادق نبوده است. چرا که ژنرال ماتیس در دولت بوش زمانی که فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در خاور میانه را بر عهده داشت، گزینه رویارویی نظامی با تهران را مطرح کرده بود. نامزدی مایک پومپئو به عنوان رئیس سی. آی.ای هم مسئولان جمهوری اسلامی را نگران کرده است. اردوگاه رئیس جمهور روحانی و جبهه محافظهکاران هر دو هراس دارند که جنگطلبان اطراف دونالد ترامپ بازی کثیفی را در آستانه انتخابات ۲۰۱۷ ایران راه اندازند. سر آخر، ایرانیان خصوصاً در انتظار ایناند که بدانند آیا ترامپ برجام (توافقنامه هستهای) را پاره خواهد کرد یا نه؟ ترامپ دست کم در حرف چنین چیزی را پیشنهاد داده است. سنا و مجلس نمایندگان آمریکا تحریمهای ایران را در رابطه با عدم رعایت حقوق بشر و حمایت از تروریسم تمدید کردهاند. ایرانیها میترسند که ترامپ تحریمهای جدیدی را علیه آنها، به ویژه در رابطه با استفاده از موشکهای بالستیک وضع کند. فعلاً با از سرگیری تولید موتورهایی با سوخت هستهای برای ناوگان دریایی –که به طوربالقوه استفاده نظامی دارند— ایران دارد آمریکاییها را امتحان میکند. علیرغم رنگرانی در مورد اجازه کنگره و وزارت خزانهداری آمریکا مبنی بر فروش صد هواپیمای جدید به شرکتهای ایرانی، تهران میتواند روی یک متحد قوی یعنی دنیس میولنبرگ، مدیرعامل شرکت بوئینگ، حساب کند.
سؤال اساسی پیش روی اروپاییان این است که آیا حاضراند تهران را در مبارزه با دشمن مشترکشان داعش مشارکت دهند؟
آیا ایران در فهرست علایق ریاست جمهوری فرانسه هست یا نه؟
ایران با آغوش باز از انتخاب فرانسوآ فیون استقبال خواهد کرد، زیرا فیون واقعگراست و شناخت دقیقی از روابط نیروهای سنتی در خاور میانه دارد، و همچنین نظر به نزدیکیاش با مسکو، از داشتن متحدی ایرانی در سوریه بدش نخواهد آمد.
منبع: L'OPINION
نظرها
بی آن و این
نظام ولایت فیه، حقیقتا شبیه لارو هیولایی است که قبل رسیدن، ادعای هیلایی می کند! لاروِ نارسیده ولایت فقیه، سال 1358، هنوز تازه می خواست سیستم اداری کشور تنظیم کند، شروع هجمه ضد مدنی کرد و اولین نیش زهرش را با اشغال سفارت آمریکا انجام داد. قبلتر دولت موقت در کاری به ظاهر ابلهانه و شاید آگاهانه ، قراردادهای عظیم تسلیخاتی را کنسل کرد و میلیاردها دلار پول کشور برباد داد و ارتش ایارن از مدرن ترین سلاح ها محروم کرد!، تجزیه لطبان شورشی باقی مانده پادگان های مرزی غارت و ویران کردند تا کشور در برابرتهاجم ضعیف باشد، نظام خودکامه خمینی ملعون ضد ایرانی، چنان سر مست قدرت باد اورده بود و توده های تحریک شده آلوده به تعصبات مذهبی، که حتی مهلت نداد یک چند سالی ملت زخم خورده ایران جان بگیرد، با تحریکات متعدد، صدام دیکتاتور بیمار شهوت قدرت را وادشت به ایران جمله کند،. دو ساله ملت ایران پیروزی بزرگ خرمشهر رقم زد، باز شرایط مهیا شد برای آرامش، اما خوی جاه طلبی داشیعی نظام ولایت فقیه و کینه فوق شتری اش نگذاشت تا شش سال دیگر ملت از وحشت جنگ و کشتار به آرامشی برسد. اما مگر سیرمانی دارد این لارو نارس هیولایی داشیعی در بحران سازی؟! بحران پشت بحران، مجال تنفس و تعالی به ملت ایران نمی دهد. منحوس نکبتی مثل نظام خامنه های و اقلیت فاسد و ظالم حاکمه اش، مهلت بازسازی به ملت ایران نه داده در این 27 سال! جاه طلبی هسته ای و لجاجت دیوانه وار، تا تحریم های فلج کننده، هستی و فرصت های غیر قابل جبران بر باد دوباره دهد. هنوز این لارو نارس بدترکیب است و تا قیامت نارس می ماند گویا! نظام ولایی عجول، مغزبیمارتر از آن است که شعورش برسد چه امثال من چه می گوییم! هنوز بحرانی خلاص نشده ملت ایران، نظام غیرمردمی ضد ایرانی، بحرانی دیگر م خواهد به آفریند!!
سوادابه
ایرانیها جامعه هزاره افغانستان را تباه کردند، جامعه مهاجر هزاره در ایران یا معتاد شده اند و یا در جنگ های نیابتی بنام مذهب بکام مرگ می روند. عده ای هم که از این دو بلای ویرانگر در امان مانده اند بامزد کم و ساعات کار زیاد در کارخانه های ایرانی بدون هیچگونه حق و حقوقی استثمار می شوند. سیمای مهاجرین هزاره در ایران را می توانید در زیر پل سوخته کابل بیبینید که جان و جهان شان را با مواد مخدر دود می کنند.
حامد
واقعا ایران در دهه پیش رو ابستن تحولاتی هست که اگر مدبرانه حرکت کند قدرت منطقه را در دست گرفته است و اینده اقتصادی بسیار خوبی در انتظارش خواهد بود واقعا باید قبول کنیم که با تحریم امریکا ما به روز سیاه نمیفتیم و اتفاقا روابط اقتصادی مان با دیگر کشور ها بهبود پیدا میکند
احمد
شتر در خواب بیند پنبه دانه.