داستاندانش «شیوا»: شهرنوش پارسیپور - ۳
شهرنوش پارسیپور - گفتوگو بین نویسنده و منوچهر ادامه دارذ. نویسنده در ریشهیابی گرفتاریهای ایران میگوید علاوه بر رفتار اقتصادى و جنسى به تکنولوژى نیز باید توجه کرد.
شیوا، یک داستان علمی – تخیلی یا به تعبیر نویسندهاش: «داستاندانش» است که در فضایی بین واقعیت و خیال و با بهرهگیری از بنمایههای اساطیری اتفاق میافتد.
ساعت هشت و ربع صبح است که شخصی به نام «منوچهر» از تهران با نویسنده داستان در شهر برکلی در ایالات متحده آمریکا تلفنی تماس میگیرد. او میگوید:
«من در تهران هستم. کافیست تا "دستگاج" را به خود ببندم و عرض و طول جغرافیائی را میزان کنم. درنتیجه اگر شما نشانی خود را به من بدهید من در عرض چند دقیقه ازطریق نقشه دقیقی که دارم محل سکونت شما را پیدا خواهم کرد.»
نویسنده داستان نشانیاش را با تردید در اختیار منوچهر میگذارد و دقیقهای بعد نور درخشانی در اتاقش پدیدار میشود. منوچهر در میان اتاق او ظاهر میشود و به این ترتیب سیر و سیاحتی در طول تاریخ، در گستره هزارهها اتفاق میافتد. در این داستان با انواع ابداعات و با شخصیتهای تاریخی از مارکس تا امیر حسین دهلوی آشنا میشویم و در تاریخ ایران و جهان نظر میکنیم.
شهرنوش پارسیپور در یک گفتوگوی ویدیویی به این موضوع اشاره میکند که در نوشتن داستاندانش «شیوا» از رویدادهای زندگی خودش هم استفاده کرده و به یک معنا این اثر ار یک سویه «اتوبیوگرافیک» هم برخوردار است.
داستاندانش «شیوا»، از اندک نمونههای رمان علمی – تخیلی و شاید نخستین نمونه آن در ادبیات معاصر ایران، به تدریج، به شکل کتاب گویا در رادیو زمانه عرضه میشود.
شماره ۳ از مجموعه داستاندانش «شیوا» را با صدا و اجرای شهرنوش پارسیپور میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
گفتوگو بین نویسنده و منوچهر ادامه دارد. نویسنده در ریشهیابی گرفتاریهای ایران میگوید علاوه بر رفتار اقتصادى و جنسى به تکنولوژى نیز باید توجه کرد. تکنولوژى یعنى بلند کردن یک چوب و پرتاب آن به سوى یک پرنده. در عین حال تکنولوژى یعنى هواپیما اگر تمام تکنولوژى ساخته شده در جهان را صد فرض کنیم یک در صد آن سهم تمام تاریخ و تمام فرهنگهاى بشرىست و نود و نه درصد آن سهم صد سال اخیر است. رشد تکنولوژى به صورت عمده در غرب شکل گرفته و بقیه نقاط جهان فاقد آن بودهاند. دلیل این مسئله نیز روشن است، چون باید به عامل جغرافیایى و شرایط آب و هوا نیز فکر کرد. ایران به دلیل جغرافیاى بدخیمش نمىتوانسته تکنولوژى به وجود آورد و اصولاْ غیر ممکن است که در جایى همانند عربستان تکنولوژى شکل بگیرد. تکنولوژى در کشورهاى سرسبز و پر آب شکل گرفته و رشد کرده و...
بشنوید:
همه شمارههای داستاندانش شیوا، کتاب گویا
نظرها
خلیل
به خانم پارسی پور و بعضی نوشته های ایشان که برمی خورم فکر می کنم تعریفِ "نویسنده" چیست و حدود و ابعادِ چیزهایی که می تواند بنویسد آیا نامحدود است؟ یعنی مثلاً فردا چنین نظریّاتی در باب ابعاد جهانِ هستی یا جغرافیای اقیانوس ها، یا فیزیک کوانتوم یا میکروبیولوژی یا هر علم دیگری به ذهنش برسد می تواند برای مان تعریف کند؟ این که برایم سوال شده علت اش این است که همه اینها را نه از دید ادبی و احساسی و عاطفی، بلکه کاملاً با دیدگاهی محقّقانه و فیلسوفانه بیان می کند، و به شعور بعضی مخاطب ها احتمالاً برمی خورد، نه؟