● مجموعه ویژه
پرونده پلاسکو زیر آوارِ مسئولیت
زمانه از زمان وقوع فاجعه پلاسکو تلاش کرد تا در کنار پوشش خبری ماجرا، به تحلیل و ارزیابی ابعاد مختلف آن بپردازد. مجموعه مطالبی که درباره این موضوع منتشر شده است، در این پرونده جمع شدهاند به این امید که تصویری دقیقتر از ماجرا در دسترس افکار عمومی قرار داده شود.
خبر، سه کلمه بود: پلاسکو فرو ریخت. آنچه بر جای مانده صدها تن آوار از ۱۷ طبقه ساختمان است، انبوهی بیکار، میلیاردها تومان ضرر مالی و مهمتر از همه، جانهای عزیزی که از دست رفتند. مردمانی که گفته میشود بیشترشان آتشنشانهای مشغول امدادرسانی در محل بودند.
عملیات آواربرداری و امداد همچنان ادامه دارد اما عدد و رقم دقیقی از شمار افرادی که در محل حادثه مفقود شدهاند اعلام نمیشود. سردرگمی و نبود مدیریت واحد در کنار سانسور خبری و برخورد سیاسی محض با موضوع، باعث شده است آلام ماجرا بر دوش مردم سنگینتر شود. رحمتالله حافظی، عضو شورای شهر تهران در توییتر خود نوشته است: «لغو انحصار خبری حاکم بر عملیات #پلاسکو را مطالبه میکنیم. از مدیرانی که خودشان بخشی از مسأله هستند، انتظار بیان حقایق را نداریم، صادق باشید.»
حالا شهر پر شده است از تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی درباره فداکاری آتشنشانها که متولی نصب آنها شهرداری تهران است. نهادی که به عنوان مسئول اصلی وقوع این حادثه شناخته میشود، اما به نظر میرسد که به جای پذیرش مسئولیت، پشت سر آتشنشانهای جانباخته سنگر گرفته است.
فاجعه پلاسکو اما بار دیگر ساختار فاسد، ناکارآمدی مدیریت شهری و مدیریت بحران و ضعف شدید در اطلاعرسانی شفاف و به قاعده را نمایان کرد. علاوه بر این باز هم مردمی را در قاب توجه قرار داد که به تماشای فاجعه آمدند، عکس و فیلم و حتی سلفی گرفتند و هر چهقدر از آنها خواسته شد تا محل را ترک کنند و مانع کار امدادرسانی نشوند، توجهی نکردند. کسانی که حتی همراه خانواده و بچههای خردسال برای تماشا در محل حاضر شدند.
از آخرین روز دی ماه ۹۵ که ساختمان بلند پلاسکو فرو ریخت، کار و کسب دستکم چهار هزار نفر هم تحت تأثیر قرار گرفته است. آنها، در کنار کسانی که اعضای خانواده یا دوستان و نزدیکانشان در محل حادثه بودهاند و جان باختهاند یا مفقود شدهاند، احتمالاً جدیتر از دیگر بخشهای افکار عمومی خبرهای مربوط به ساختمان پلاسکو را تعقیب میکنند. خبرهایی که قطره چکانی منتشر میشوند و بعضاً بعد از انتشار تکذیب میشوند.[1]
"زمانه" از زمان وقوع فاجعه پلاسکو تلاش کرد تا در کنار پوشش خبری ماجرا، به تحلیل و ارزیابی ابعاد مختلف آن بپردازد. مجموعه مطالبی که درباره این موضوع منتشر شده است، در این پرونده جمع شدهاند به این امید که تصویری دقیقتر از ماجرا در دسترس افکار عمومی قرار داده شود.
پلاسکو، یادداشتها و تحلیلها
محمدرضا نیکفر- ملت چه مسئولیتی دارد؟ حد آگاهی کاسبان ساختمان پلاسکو تا حد فهم ضرورتِ داشتنِ یک دستگاه آتشخاموشکن نمیرسیده است؟ یا اینکه طمع میکردهاند و میگفتهاند انشاءالله چیزی پیش نمیآید، پس برای چه خرج کنیم؟
- آیا مردم در آتش سوزی پلاسکو مقصرند؟ (بگومگو با محمدرضا نیکفر)
مهدی جامی- محمدرضا نیکفر فلسفه دان و مدرس شناخته فلسفه سیاسی و سردبیر یک رسانه است و از نظر تعلقات فکری به جریان چپ دلبسته است. یادداشتی در این روزها به مناسبت آتش سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو منتشر کرده است که آماج اصلی اش نشان دادن سهم مردم در این حادثه است. من با چند گزاره از یادداشت او موافق ام ولی با بسیاری از آنچه او نوشته و حکم کرده مخالف ام. در این یادداشت مروری میکنم بر آنچه نیکفر نوشته است تا نشان دهم چرا نمیتوان مردم را مقصر کرد و چرا این شیوه از تحلیل راهی به دهی نیست و گرهی باز نمیکند.
پریسا نصرآبادی- در امتداد واقعهی فاجعهبار فروریختن ساختمان پلاسکو، محمدرضا نیکفر یادداشتی منتشر کرده است که بنا به ادعای خود وی، با هدف “خلاف جریان” بودن نوشته شده است. اما به نظر میرسد که این یادداشت نه تنها خلاف موج حرکت نمیکند و “متفاوت” نیست، بلکه از قضا همسو و همراستای یکی از قدرتمندترین امواج ایدئولوژیک جاری قرار گرفته و گفتار معینی را تقویت میکند. گفتاری که ظاهراً به نظر میرسد نیکفر (دست کم تا قبل از واقعه پلاسکو) با آن زاویه داشته است.
حسین نوشآذر- ما فقط جان داریم که فدا کنیم، دیگران اما هم جان دارند هم آسایش جان. اهل تعارف هم هستیم. واژه «شهادت» را ارزان میتوان بخشید. حرف مفت این روزها «ایثار» است. اگر راست میگویید آتشنشانها را از مزایای سختی کار برخوردار کنید.
علیاصغر رمضانپور- جنبه دیگری از هرج و مرج پنهان را میتوان در فقدان مدیریت بحران دید. دلیل این امر آن است که مدیریت بحران، نه یک تخصص مدنی بلکه بخشی از قدرت کنترل انتظامی تلقی میشود. قدرت وزارت کشور که متولی قانونی مدیریت بحران است، در فرآیند اضمحلال قدرت از بالا، مضمحل شده و ناتوان از مدیریت و برقراری ارتباط کارآمد با سایر منابع قدرت مدنی و تخصصی است. در نتیجه جریان قدرت از بالا به جای حمایت از نهادهای مدنی و تخصصی برای نمایش قدرت به نمایش قدرت شخصی توسط چهرهای مانند سردار قالیباف متوسل میشود که خود نمادی از تصرف قدرت مدنی شهرداری توسط قدرت پلیسی نیروی انتظامی و سپاه پاسداران است.
سه سال پیش وقتی ساختمان پنج طبقهای در خیابان جمهوری آتش گرفت و دو نفر در آن حادثه کشته شدند، چشم همه مسئولان و مدیران تهران به این خیابان دوخته شد. نطقهای پرشور اعضای شورای شهر تهران در جلسههای بعد از این حادثه از لزوم ایمنسازی ساختمانهای قدیمی این خیابان حکایت داشت. آتشنشانی از بیتوجهی مالکان ساختمانها به اصول ایمنی میگفت و سازمان مدیریت بحران از وضعیت بحرانی این خیابان، اما در نهایت همه این بحثها فراموش شد تا امروز که ساختمان پلاسکو آتش گرفت و جان آتشنشانان قربانی آشفته بازار مدیریت در پایتخت ایران شد.
پلاسکو، گزارشهای تحلیلی
امید منتظری- بازخوانی و مرور ۹ آتشسوزی مشهور ایران، روایتیست از تکرار فجایع تکراری و پرسشی دوباره درباره سیستمهای اطفای حریق در ساختمانها، بهروز نبودن تجهیزات، مدیریت بحران و نبود آموزش در زمینه مراقبت از خود در مدرسهها یا برای افراد عادی. هر چند نباید فراموش کرد میزان سوختگی در استانهای محروم به علت استاندارد نبودن محیط زندگی، فقر و اعتیاد، بیشتر از استانهای دیگر است، اما آتشسوزیهای تهران و مرکز بیشتر از بقیه خبری میشوند.
نیلوفر جعفری- مهم نیست که کجا زندگی میکنید و خانه و مکان زندگیتان چقدر بهرهمند از امکانات اضطراری است؛ در هر صورت حادثه در کمین است. اگرچه موقعیت شما و امکاناتی که برای موقعیتهای خطرناک فراهم کردهاید بسیار مهم و تاثیرگذار هستند اما همیشه این امکان وجود دارد که در معرض حادثهای بسیار خطرناک قرار بگیرید. اگر نمیدانید در موقعیتهای پرخطر و تهدیدگر چه باید بکنید، این یادداشت را بخوانید و خود را را برای مواجهه با خطر آماده کنید.
هیراد طلوعی- آنچه درباره پلاسکو برجسته است اما گره خوردن زیست جامعه با منافع افراد و گروههاییست که امکان اطلاعرسانی دقیق و شفاف پیرامون برنامهها و اقدامات آنها وجود ندارد. در چنین فضایی، امید چندانی وجود ندارد که جامعه در مواجهه با حوادث مشابه احتمالی برخورد بهتری بکند.
طاهر خلجانی- بعید است کسی در ایران از ماجرای آتشسوزی در ساختمان پلاسکو و فروریختن آن باخبر نباشد. فرویختن آوار بر سر آتشنشانان و کارگران ساختمان پلاسکو و سوختن آنان در آتش، قلب همه مردم ایران را به درد آورده است. در رسانههای مختلف از این حادثه دلخراش به عنوان یک فاجعه یاد میشود، اما فاجعه بزرگتر سپرده شدن مسئولیت شهرداری و مسئولیت بحرانهای شهری به دست کسانیست که عقل سلیم از قرار داشتن آنها در این مسئولیتها حیران و شرمسار است.
مانی امیرخانی- نواخته شدن رنگ خطر فاجعه ساختمان پلاسکو تهران در صبح روز جمعه ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ را میتوان به شیوههای مختلفی تعبیر و تحلیل کرد. وقوع این حادثه تأسف بار در یک روز تعطیل را شاید بتوان به کنایه بر تعطیل بودن بسیاری موارد ضروری در کشور منتسب کرد، موضوعی که مهمترین جنبه آن غفلت از بهکارگیری آگاهانه فنآوریهای روز در جریان زندگی شهری و در کسب و کارهاست. استفاده از تجهیزات هشدار دهنده، دستگاههای اعلام موقعیت و خدمات رایانش ابری از نمونههایی که در روزهای اخیر برخی کارشناسان به آنها اشاره کردهاند.
این روزها که خبر فاجعه پلاسکو افکار عمومی را در ایران درگیر کرده و هنوز ابعاد آن و تعداد کشتهشدگان و خسارتهای ناشی از آن معلوم نیست، آیا به این فکر کردهاید که محل زندگی و کارتان چقدر در مقابل آتشسوزی مقاوم است؟ آیا فکر کردهاید که اگر آتشی در خانهتان بگیرد، چه باید بکنید؟ آیا در خانه شما هشدار دهنده دود وجود دارد؟ اگر هشدار دهنده دود دارید، آخرین بار کی باتریاش را چک کردید؟
فاجعه «پلاسکو» در تهران، فداکاری آتشنشانان ایرانی را آشکار کرد. آتشنشانان که حتی از مزایای سختی کار هم در قانون کار ایران بیبهره ماندهاند، در میانه ناکارآمدی مسئولان و جلوتر از همه، محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، تنها نقطه اتکا هنگام بروز فاجعه «پلاسکو» بودند. تصاویری که از اندوه و درماندگی آنها در سراسر جهان منتشر شد، همگان را متأثر کرد. رانتخواری، نبود مدیریت کارآمد و فقدان امکانات ایمنی لازم از یک سو و از سوی دیگر فداکاری آتشنشانان محور اغلب فیلمهای شناخته شده سینمایی درباره این موضوع است.
یوروک آماناسیان- ۳۰ دی ۹۵ ساختمان پلاسکو در تهران در بهت و حیرت مردم فروریخت. این حادثه تاکنون نزدیک ۷۰ مصدوم داشته ولی تعداد کشتهشدگان آن اعلام نشده است. ساختمان پلاسکو نخستین ساختمان بلندمرتبه تمام فلزی ایران و نخستین آسمانخراش خاورمیانه بود که نیم قرن پیش مهندسان اسرائیلی آن را ساختند. بنای پلاسکو، توسط حبیبالله القانیان (معروف به حاجحبیب) رییس انجمن کلیمیان تهران، مالک کارخانهی پلاسکو به عنوان بزرگترین مجموعهی تولیدی پلاستیک و ملامین ایران ایجاد شد. گفته میشود در آن زمان برخی روحانیان سیاسی تهران از جمله آیتالله طالقانی به ساخته شدن بلندترین ساختمان تهران توسط یهودیان ایرانی اعتراض کردند. بانی ساخت این بنا، سال ۵۷، در زندان قصر توسط خلخالی اعدام شد و اینک مردم ایران شاهد سوختن این بنای کمنظیر و مصدومیت و احتمالاً مرگ بسیاری از مأموران آتشنشانی زیر آوار آن بودند.
پلاسکو، خبرها و گزارشهای خبری
پیکر سه آتشنشان دیگر پیدا شده است و به دنبال آن مراسم تشییع که قرار بود روز پنج شنبه برگزار شود به تعویق افتاده است. در هفتمین روز فاجعه پلاسکو، پیکر سه آتشنشان دیگر در ضلع غربی پلاسکو کشف شد. جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی کشف پیکرهای این آتشنشانان را تأیید کرده است. سایت شبکه خبر از قول سخنگوی سازمان آتش نشانی نوشته است که امروز هفت پیکر از زیر آوار خارج شده و تعداد آتشنشانان شهید به ۱۰ نفر رسیده است.
در جلسه سهشنبه پنجم بهمن شورای شهر تهران، رحمتالله حافظی خواهان محاکمه عاملان حادثه پلاسکو شده اما مجتبی شاکری، رییس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران از جوسازی سیاسی در تشییع جنازه کشتهشدگان در روز پنج شنبه ابراز نگرانی کرده و گفته «جای معرفی و محاکمه مقصران، این مراسم نیست.»
روز ۴ بهمن ۱۳۹۵ فعالان کارگری و مدنی و جمعی از مردم شهر سنندج مراسمی در تجلیل از آتشنشانان و دیگر قربانیان آتش سوزی پلاسکو برگزار کردند.
نشست خبری بررسی حادثه پلاسکو با حضور عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران، محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی، مسعود قادی پاشا مدیرکل پزشکی قانونی، علیرضا جاوید معاون فنی عمرانی شهرداری تهران و جلال ملکی سخنگوی ستاد بحران پلاسکو برگزاری شد. خلاصهای از گفتههای حاضران در این نشست خبری را میخوانید.
عبدالرضا رحمانیفضلی و محمدباقر قالیباف، وزیر کشور و شهردار تهران روز یکشنبه ۱۰ بهمن در مجلس حاضر خواهند شد تا درباره حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو گزارش دهند.
پس از ۸۳ ساعت هنوز آتش خاموش نشده است. تلاشهای برای یافتن یک پیکر جدید تشدید شدند. ممکن است نیروهای امدادرسان مجبور به تخریب پاساژ کویتیها شوند.
هنوز خبری از کشف مفقودان نیست و آمار رسمی کشتهشدگان همان سه تن است. شهردار تهران گفته که بیش از ۱۰۰ ساختمان مشابه پلاسکو در تهران وجود دارد که در معرض تهدید هستند. هلال احمر نیز از کذب بودن سیگنالهای ثبتشده از افراد زنده زیر آوار خبر داد.
افراد حاضر در پلاسکو از شنیدن صدای احتمالی زندگان خبر میدهند و گفته میشود دستگاههای زندهیاب آتشنشانی چهار تن را زنده زیر آوار تشخیص دادهاند. در همین حال، آتش کماکان زبانه میکشد.
شامگاه گذشته عملیات امدادرسانی در ویرانههای به جای مانده از ساختمان پلاسکو ادامه پیدا کرد. نیویورک تایمز احتمال داد که در این حادثه دستکم ۳۰ نفر کشته شدهاند. خبرگزاری فرانسه به نقل از محمد باقر قالیباف تعداد کشتهشدگان این حادثه را ۲۰ نفر اعلام کرد. اما هیچیک از این خبرها تاکنون تأیید نشده و از تعداد دقیق کشتهشدگان و مصدمان آتشسوزی ساختمان پلاسکو اطلاعی در دست نیست.
تعدادی از آتشنشانان و اشخاصی که پیش از ریزش ساختمان پلاسکو در این عمارت حضور داشتند، زیر آوار ماندهاند. محل دقیق آنها مشخص شده است. آتشنشانان در حال جابهجایی تیغههای چند تنی و آوارها هستند با این امید که بتوانند به زیرآوارماندگان دسترسی پیدا کنند. تعداد دقیق کشتهشدگان معلوم نیست.
در پایان دومین روز پس از فرو ریختن ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو در تهران، پیکر یک آتشنشان از زیر آوار بیرون کشیده شد.
صبح روز ۳۰ دی، ساختمان تجاری پلاسکو به دلیل حجم گسترده آتش و یک انفجار در طبقات میانی فروریخت. بر اساس آخرین گفتههای سخنگوی اورژانس کشور،۳۰ تا ۵۰ نفر زیر آوار هستند.
از نخستین دقایق انتشار خبر آتشسوزی در ساختمان پلاسکو در خیابان جمهوری تهران، کاربران شبکههای اجتماعی به خصوص در توییتر با استفاده از هشتگ #پلاسکو شروع به اطلاعرسانی درباره این حادثه کردند اما با فرو ریختن ساختمان، سیلی از توییتها به راه افتاد و واکنشهای متفاوت و متنوعی به نمایش گذاشته شد.
حریق در ساختمان پلاسکو، نخستین بنای تهران مدرن ۸ صبح (به وقت محلی) ۳۰ دی اتفاق افتاد. خبرگزاریهای داخلی ابتدا اعلام کردند که حریق مهار شده، اما هنوز ساعتی نگذشته بود که ساختمان پلاسکو، در حالیکه عدهای از آتشنشانان در درون آن بودند و عدهای هم از بیرون سعی میکردند آتش را مهار کنند فروریخت. محمد باقر قالیباف، شهردار تهران که برای دیدار با مراجع شیعه عازم قم بود به تهران بازگشت.
پینویس
[1] - فهرستی از خبرهای تکذیب شده درباره فاجعه پلاسکو:
نظرها
نظری وجود ندارد.