کارگران؛ قربانیان خاموش پلاسکو
آتش خاموش شد، سرنوشت کارگران در ابهام است
کارگران پلاسکو حالا نه شغل دارند و نه منبع درآمد دیگری برای تامین زندگی. به نظر میرسد وعدههای دولت برای بیمه چهار ماهه نیز در حد حرف باقی بماند. سرنوشت کارگران پلاسکو چه خواهد شد؟
آتشی که روز ٣٠ دی ساختمان پلاسکو را درنوردید سرانجام خاموش شد. خانوادههایی داغدار و شمار بیشتری در پی یافتن نشانی از عزیزان مفقود شدهشان هستند. انسداد خبری در باره علت آتش سوزی، شمار قربانیان، مفقودشدگان و زخمیهای این فاجعه بر بهت و حیرت همگانی افزوده است.
با این حال اما یک مساله روشن است و آن این که: تمامی کارکنان این ساختمان که از آتش سوزی جان سالم بدربردهاند، بیکار شدهاند. بیش از سه هزار کارگر شاغل در این ساختمان که بیشتر آنها بیمه نبودند، حالا نه شغل دارند و نه منبع درآمد دیگری برای تامین زندگی. هنوز چند روزی از وعدههای دولت برای بیمه چهار ماهه این کارگران نگذشته، بنظر میرسد این وعدهها نیز قرار است در حد حرف باقی بماند. سرنوشت کارگران پلاسکو چه خواهد شد؟
قربانیان خاموش
آماری که از تعداد واحدهای تولیدی و بویژه کارگران این ساختمان منتشر شده متناقض و گیجکننده است.
کارگران بزرگترین گروه شاغلان پلاسکو بودهاند. اما به آنها کمتر پرداخته میشود. چه آنها که در آتش سوختهاند، چه مجروحان و چه کارگرانی که جان سالم بدربردهاند.
نخست − تعداد کارگران
چه تعداد کارگر در پلاسکو به کار اشتغال داشتهاند؟ اظهارات چند تن از کسانی که بنا به موقعیتشان باید بیشترین اطلاعات را در این زمینه داشته باشند:
- "اتاق اصناف" تعداد کارکنان پلاسکو اعم از کارگر و کارفرما را حدود ۲۷۰۰ نفر اعلام کرده است.
- مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی تعداد واحدهای فعال پلاسکو را ٥٦٠ واحد و تعداد کارگران بیکار شده را بیش از سه هزار ارزیابی میکند.
- محمد حسنزدا یکی دیگر از مدیران تامین اجتماعی، معتقد است که "از مجموع ٣٥٠٠ شاغل در این ساختمان، ١٢٠٠ نفر، کارفرما و ٢٣٠٠ نفر، کارگر بودهاند که در اسناد ما، ١٢٠٠ کارفرما و ٧٥٠ کارگر تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار دارند."
- مسئولان اداره کار تهران نیز کارگران بیکار شده را بیش از سه هزار نفر ارزیابی کردهاند.
دوم − تعداد کارگران بیمهشده
بیشتر کارگران در واحدهای کوچک زیر ده نفره و سه چهار نفره کار میکردهاند و از بیمه تامین اجتماعی بیبهره بودند.
درودیان، رییس اتحادیه پیراهندوزان گفته است در هر واحد بنکداری پیراهن دوزان پلاسکو ٤ تا ٥ کارگر شاغل بودهاند.
برخی کارگران که در کارگاههای بالای ده نفر کار میکردهاند هم بیمه نبودهاند. صاحب یک تولیدی که میگوید مالک یک واحد هزار متری در طبق پانزدهم پلاسکو بوده، خود اظهار میدارد پانزده کارگر داشته که هیچکدام بیمه نبودهاند.
یک عامل در رابطه با کارگرانی که میتوانستند بیمه باشند، مساله ترس و تلاش برای حفظ شغل به هر قیمت است. شاهدان کارگران به دلیل ترس از دست دادن شغل به شروطی که کارفرما تعیین میکند تن میدهند. از جمله این که بیمه نشوند. در مواردی نیز بدلیل پائین بودن دستمزدها، خود "انتخاب" میکنند که بیمه نشوند.
تعداد کارگران بیمه شده کمتر از یک سوم یا حتی یک چهارم کل کارگران شاغل در پلاسکو برآورد میشود.
اگر آمار ارائه شده توسط سازمان تامین اجتماعی را به واقعیت نزدیک بدانیم، حدود٧٥٠ کارگر بیمه شده و بیش از ٢ هزار کارگر فاقد بیمه در پلاسکو به کار اشتغال داشتهاند.
سوم − "کارگاههای پنهان" و کارگران "غیرقانونی"
یکی از مسائلی که اطلاعات ارائه شده در مورد آن به شدت متناقض است پاسخ به این سوال ساده است که چه تعداد از واحدهای موجود در پلاسکو کارگاه تولیدی بودهاند؟
پاسخ به این سوال شاید روشن نشود. اما مسلم این است که علاوه بر دو گروه اول و دوم، کارگاههای تولیدی هم در پلاسکو بطور غیرقانونی فعال بودهاند. در گزارشها و اظهارنظرها این کارگاهها به عنوان "کارگاههای پنهان" پلاسکو یاد میشود. کارگاههای تولید پوشاک با کارگران شهرستانی که در ساختمان پلاسکو کار و زندگی میکردهاند و شبها نیز در همان محل میخوابیدهاند.
بر اساس برخی از آمارها تعداد کارگران پلاسکو با احتساب کارگاه های پنهان و نیروی کار شاغل در آن به بیش از ۴ هزار نفر نیز میرسد.
لااقل برخی از این کارگران حتی فاقد اقامت قانونی در ایران بودهاند. کما این که چند روز پس از آتش سوزی، فاطمه ذوالقدر نماینده مجلس گفت خانواده کارگران افغانستانی که احتمالا زیر آوار ماندهاند از ترس و نگرانی حاضر نیستند مفقود شدن عضو خانوادهشان را به مقامات اعلام کنند.
نام کارگران غیر رسمی یا "غیرقانونی" که در پلاسکو کار میکردهاند، از جمله کارگران افغان، نه در اتاق اصناف ثبت شده و نه در سازمان تامین اجتماعی و نه اداره کار. شاید هم هرگز کسی از نام و نشان آنها و سرنوشتشان پس از آتش سوزی باخبر نشود.
در مصاحبهها و گزارشات اینجا و آن جا به مفقود شدن و زیرآوار ماندن برخی کارگران اشاره شده است. از جمله رئیس اتحادیه پیراهن فروشان گفته است "چندین کارگر در زیر آوار ماندهاند" که نشانی از آنها در دست نیست.
کارگران دیگری نیز به گفتهی همکاران یا کارفرمایشان زیر آوار ماندهاند. با این حال تعداد و مشخصات کارگرانی که در این حادثه مفقود شده یا جان خود را از دست دادهاند و کارگران مجروح روشن نیست.
کارگران و بویژه کارگران بیمه نشده و "غیرقانونی"، قربانیان خاموش فاجعهی پلاسکو هستند.
ایمنی ساختمان
هنوز علت آتش سوزی در پلاسکو اعلام نشده و بحث بر سر این که کدام نهاد باید پاسخگو باشد ادامه دار است. اما همه اذعان دارند که ساختمان پلاسکو و واحدهای فعال در آن فاقد حداقل استانداردهای ایمنی بودهاند.
"بهروز" یکی از کسانی که در ساختمان پلاسکو به کار اشتغال داشته در این باره به رادیو زمانه میگوید:
"ساختمان گازکشی نداشت. سیستم حرارت مرکزی هم کهنه و از کارافتاده بود. در کارگاهها برای گرما و پخت و پز از بخاریهای برقی و گاز پیک نیکی استفاده میکردند. اطو و وسائل برقی دیگر هم هست که میتواند به آتش سوزی منجر شود. پیش از این در کارگاههای منفرد آتش سوزی اتفاق افتاده بود؛ مثلا در اثر این که کسی بعد از اطوکشی فراموش کرده بود اطو را خاموش کند."
در پی آتشسوزی، اعلام شد که در رابطه با ایمنی ساختمان بارها به مالک هشدار داده بود اما به آن توجه نشده است. بهروز میگوید: "دردناک این است که از زمان وقوع حادثه تا حالا مدام در اخبار میگویند که بارها به مالک ساختمان هشدار داده شده بود. ولی نمیگویند مالک ساختمان کیست. نامی از بنیاد مستضعفان نمیبرند چرا که زیر نظر بیت رهبر است. اگر بنیاد میخواست، میتوانست تاسیسات ایمنی در این ساختمان نصب کند. اگر میخواستند میتوانستند دو سه روز در ساختمان را ببندند آنوقت همه کسبه مجبور میشدند فکری برای ایمنی ساختمان بکنند."
بنیاد مستضعفان اما به گفتهی بهروز، به پلاسکو تنها بعنوان منبعی برای کسب درآمد نگاه میکرد: "علاوه بر کرایه، روی هر خرید و فروشی ١٠ درصد میگرفت. هر کار تعمیر هم میکرد پولش را از کسبه میگرفت. علاوه بر آن پولی هم بعنوان حق اجازه میگرفت. برای تغییر دکوری که ما میخواستیم انجام بدهیم و هزینهِی آن ٣٠٠ هزار تومان بود، بنیاد ٤٠٠ هزار تومان برای صدور اجازه تغییر دکور گرفت. کسبه اینجا برای بنیاد مستضعفان گاو شیرده بودند."
کارگاههای کوچک در ساختمانهای بلند
ساختمان پلاسکو را بنیادمستضعفان بیمه نکرده بود. نزدیک به ۶۰۰ واحد موجود در این ساختمان همه فعال بودند اما حدود ۱۰۰ واحد بیمه بودند. کارگاههای تولیدی موجود در این مجموعه فاقد ضوابط حفاظت فنی بودند. اغلب کارگران از بیمه بیبهره بودند و مدت کار، حداقل مزد، ایمنی کار و ضوابط بیمه رعایت نمیشده است.
گفته میشود ١٥ سال است بازرسان کار به این ساختمان پا نگذاشتهاند. اگر از این کارگاهها بازرسی کار صورت گرفته بود مشخص میشد که تا چه حد در برابر احتمال آتش سوزی آسیبپذیرند. آن هم در این روزهایی که به گفتهی بهروز "تیک شب عید و اوج کار تولیدیهاست و کارگاهها پر از جنس بود".
او میافزاید: "این ساختمانی نبود که به این زودی خراب شود. اگر به آن رسیده بودند حالا حالاها سرپا بود. به ساختمانهای بلند نمیرسند. ساختمان آلومینیوم هم روزی به همین سرنوشت دچار خواهد شد."
ساختمان آلومینیوم هنوز به سرنوشت پلاسکو دچار نشده اما حکایت کارگاههای کوچک تولیدی لباس در ساختمانهای بلند و نا ایمن، قصهی آشنایی است. قصهی کارگرانی که گویا باید دوبار مجازات شوند؛ درکارگاه کوچک کار میکنند پس بیمه نیستند و از بازرسی کار و قانون کار خبری نیست. و در کارگاههای کوچکی کار میکنند که در ساختمانهای بلند نا امن قرار دارند.
اتفاق غریبی است اما سه سال پیش دقیقا در همین روزهایی که پلاسکو آتش گرفت، یک کارگاه تولید لباس در طبقه پنجم ساختمان شماره ۱۱۷ واقع در تقاطع جمهوری و ابوریحان طعمه حریق شد.
حریق از راهروی طبقه چهارم شروع شد اما ساکنان به علت تعطیل بودن، و عدم تردد در محل و همچنین نبود سیستم اعلام حریق، در وهله اول متوجه حریق نشدند. آن ها زمانی که متوجه حریق شدند، در اثر آتش گرفتن وسائل موجود در راه پله ها و دود فراوان، قادر نبودند از پلکان برای فرار استفاده کنند.
ساختمان فاقد راه پله دوم برای خروج اضطراری بود. وسایل موجود در راه پلهها (کارتنهای دوک، نخ، پشم شیشه، کارتنهای کاملا خشک و فاقد هر گونه رطوبت، پنجرههای موجود، چیدمان کارتن نخ داخل پلکان و راهروها) سبب گسترش سریع آتش به کارگاهها شد.
آتش نشانی بدلیل نقص تجهیزات فنی از جمله نردبام موفق نشد بود دو زن کارگر کارگاه لباس دوزی(واحد ۱۵) را نجات بدهد. «سرین فروتنی» و «آذر حق نظری» در هراس از شعله های آتش و برای گریز از دود و گرمای بالا، خود را از طبقه پنجم به پائین پرتاب کردند و جان باختند.
سرین فروتنی ۴۴ ساله، مادر و نانآور یک دختر مبتلا به اختلال ذهنی بود. او دیپلم خیاطی داشت و از ۸ سال پیش در این کارگاه کار می کرد. آذر حقنظری ۶۰ ساله تا سه ماه پیش در این کارگاه کار میکرد و روز ۲۹ دی برای پیگیری حقوق معوقه خود به کارگاه رفته بود.
شاهدان عینی گفتند وقتی نردبان آتش نشانی به طبقه پنجم نرسید، کارگران برای گریز از شعله های آتش خود را به پائین پرتاب کرده و در دم جان باختند.
آن دو زن سوختند. اما پس از گذشت سه سال هنوز پروندهشان در دالانهای بوروکراسی "در حال بررسی" است و دیهشان هنوز پرداخت نشده است.
از وعده تا عمل
پس از روشن شدن این مساله که بخش اعظم کارگران ساختمان پلاسکو بیمه نبودهاند، روز ۵ بهمن هیات دولت اعلام کرد به شاغلان ساختمان پلاسکو اعم از کارگر یا کارفرما که پس از سوختن این ساختمان شغل خود را از دست دادهاند، در صورتی که بیمه نباشند به مدت ۴ ماه بیمه بیکاری تعلق میگیرد. علاوه بر این وزارت کار در اسرع وقت حقوق دی ماه این شاغلان را نیز خواهد پرداخت.
اداره کار از کارگران بیمه نشده و دارای بیمه اختیاری پلاسکو خواست برای بهرهمند شدن از این مصوبه ثبت نام کنند و در صورتی که توسط “اتاق اصناف ایران” شناسایی شوند دستمزد دیماه را به فوریت دریافت میکنند و مشمول طرح دولت برای دریافت ۴ ماه بیمه بیکاری میشوند.
۱۳بهمن سخنگوی اداره کار آمار ثبت نام کنندگان را اعلام کرد که برمبنای آن، تا کنون ۱۳۷۰ کارگر بیکار شده پلاسکو برای دریافت بیمهبیکاری ثبت نام کردهاند. ۴۴۰ تن از آنها فاقد بیمه هستند و مشمول طرح دولت برای دریافت ٤ ماه بیمه بیکاری میشوند.
اما یک روز بعد (۱۴بهمن)، اکبر شوکت عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی اعلام کرد این سازمان در حال حاضر بودجهای برای پرداخت مقرری بیکاری کارگران بیمهنشده و دارای بیمه اختیاری در اختیار ندارد. و با توجه به "بضاعت" خود تنها میتواند مقرری بیکاری بیمهشدگان اجباری را بپردازد. یعنی تامین اجتماعی بیمه بیکاری کارگرانی را میپردازد که یک سوم یا یک چهارم کل کارگران پلاسکو هستند و برای دریافت بیمه بیکاری نیازی به مصوبه دولت ندارند.
شوکت در پاسخ به این پرسش که مکانیسم پرداخت بیمه بیکاری به کارگران بیمه نشده چیست، گفت: "باید پرداخت مقرری بیکاری کارگران ساختمان پلاسکو در هیات دولت تصویب شود و پس از آن این مبلغ به سازمان تامین اجتماعی پرداخت شود تا سازمان بتواند مقرری بیکاری کارگران بیمه نشده و دارای بیمه اختیاری را پرداخت کند."
مساله این جاست که دولت هم اینک رقم بالایی که گفته میشود به دهها میلیارد تومان میرسد به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است و سازمان تامین اجتماعی بدون دریافت مبلغ مربوط به مصوبه اخیر (۱۰ میلیارد تومان) پولی به کارگران بیمه نشده و بیمه اختیاری پلاسکو نخواهد داد.
سرنوشت کارگران پلاسکو چه خواهد شد؟
فرض را بر این بگذاریم که دولت ۱۰ میلیارد تومان اعتبار مربوط به بیکارشدگان غیربیمه پلاسکو را به تامین اجتماعی بپردازد و کارگران مشمول این مصوبه بتوانند بیمه بیکاری بگیرند. بیمه بیکاری به مدت ۴ ماه. چرا ۴ ماه و کارگران باید بعد از ۴ ماه چه کنند؟
وزارت کار در پاسخ میگوید امید این است که در مدت ۴ ماهی که کارگران غیر بیمه، بیمه بیکاری میگیرند کارگاههایی که آنها در آن شاغل بودهاند دوباره راه بیافتند و کارگران به سر کار بازگردند. اما چه تضمینی وجود دارد کارفرمایان پلاسکو، بویژه کارگاههای کوچک که اموالشان طعمه حریق شده، قادر باشند طی ۴ ماه دوباره کار را از سر گرفته و تمایل داشته باشند دوباره همان کارگران را به کار بگیرند؟
علی خدایی عضو هیات مدیره "کانون عالی شوراهای اسلامی کار" که این مشکل را دیده به کارگران رهنمود داده: "بهتر است کارگران بیمه نشده درهیات های تشخیص اقامه دعوی کنند." زیرا کارفرما موظف است کارگر خود را بیمه کند و "در صورت تخطی از این قانون، حق بیمه ایام کارکرد به علاوه جریمه تاخیر، از کارفرما دریافت میشود."
کارگر یکی از واحدهای پلاسکو که بیمه نیست مشکل دیگری را میبیند و میگوید: «کارفرمای ما هم خودش ورشکسته شده. از او هم نمیتوانیم توقعی داشته باشیم، خیلی از کارفرماها خودشان آمدهاند برای بیمه بیکاری.»
یک کارفرما نیز که خود برای دریافت بیمه بیکاری ۴ ماهه ثبت نام کرده نگران است که وقتی آتش پلاسکو خاموش شد و سر و صداها خوابید، سر و کله طلبکاران پیدا شود.
در صورتی که مصوبه دولت اجرایی شود بخشی از کارگران را در بر خواهد گرفت که ثبت شده هستند، میتوانند اثبات کنند که در رابطه کاری بودهاند اما فاقد بیمهاند.
می مانند کارگرانی که قراردادکاری نداشتهاند و نمیتوانند رابطه کاری را اثبات کنند. همچنین کارگران غیرقانونی که هیچ مرجعی پاسخگوی آنها نخواهد بود.
آتش پلاسکو را درنوردید و فرونشست. از آن ساختمان جز تلی از آوار و جسدهای سوخته و نیمسوخته باقی نمانده است. و کارگرانی که جان سالم بدر بردهاند ماندهاند با وعدهها. آنها به جمع بیکاران پیوستهاند؛ بیکارانی که برخی حتی قادر به تامین غذای روزانه خود نخواهند بود.
نظرها
نظری وجود ندارد.