تکامل و ادراک زیبایی
آیا ادراک زیبایی یک امر تربیتی و فرهنگی است؟ زیستشناسانی وجود دارند که معتقدند اصل این ادراک با انتخاب طبیعی شکل گرفته یعنی یک پدیده تکاملی یا فرگشتی است.
آیا ادراک زیبایی یک امر تربیتی و فرهنگی است؟ زیستشناسانی وجود دارند که معتقدند اصل این ادراک با انتخاب طبیعی شکل گرفته یعنی یک پدیده تکاملی یا فرگشتی است.
پروفسور کارل گرمر (Karl Grammer) از این گروه دانشمندان است. این استاد دانشگاه وین در رشته انسانشناسی یکی از پیشگامان مطالعه جذابیتهای انسان و عشقورزی است.
او در این مصاحبه با مجله علمی Nature از زاویه تکامل (فرگشت) به موضوع زیبایی و جذابیت میپردازد.
■ چرا شما اعتقاد دارید که دریافت ما از زیبایی انسان توسط تکامل شکل داده شده است؟
کارل گرمر - در سایر حیوانات ویژگیهای ظاهری نقش برجستهای در انتخاب جفت و ظرفیت فرزندآوری دارد. من زیستشناسم و از این رو باور دارم که این در مورد انسانها نمیتواند متفاوت باشد.
انسانها درگیر زیبایی هستند. کودکانی که زیباترند نسبت به سایر کودکان برای کار بد مشابهی که کردهاند کمتر مورد تنبیه قرار میگیرند. حتی نوزادان به چهرههای زیبا بیشتر نگاه میکنند. وقتی شما یک درگیری ذهنیای مثل این پیدا میکنید، حتما ریشههایی عمیقتر از هنجارهای فرهنگی وجود دارد. اشعاری از ۳۰۰۰ سال پیش موجود است که در باره زیبایی و عشق صحبت میکنند. بنابراین، این دلمشغولی در تمام تاریخ بشر وجود داشته است.
■ بنابراین شما با کسانی که باور دارند ملاکهای زیبایی ریشه در فرهنگ دارند مخالفید؟
بله، مردم همیشه میگویند که ملاکهای زیبایی تولید میشوند، برای مثال توسط مدلهای مد. من فکر نمیکنم که این درست باشد. مدلها ممکن است تاثیری داشته باشند ولی تاثیر آنها بسیار ناچیز است.
برخی بیان میکنند که زیبایی یک "افسانه" است، یعنی اینکه "زیبایی واقعی از درون میآید". این کاملا نادرست است. زیبایی اطلاعات قابل اعتمادی در مورد جوانی، باروری، و سلامتی ارائه میکند.
■ چه شواهدی جود دارد که زیبایی انسان شاخصی از نظریه انتخاب جنسی داروین باشد؟
انسانهای زیبا نسبت به انسانهای دیگر از سلامتی بالاتری برخوردارند و این به کرات نشان داده شده است.
ما نشان دادهایم که زنان زیبارو نسبت به دیگر زنان در یک مدت ثابت فرزندان بیشتری به دنیا میآورند. همچنین پژوهشها در ویژگیهای ظاهری و جسمانیای که مردم آنها را زیبا مییابند ثبات قابلتوجهی یافتهاند و این حتی در بین فرهنگها، نژادها، و سنین متفاوت هم پایدار بوده است.
در یکی از پژوهشهایمان افرادی از آفریقایجنوبی و اتریش زنهای ژاپنی را از نظر جذابیت به طور مشابهی رتبهبندی کردند. شما نمیتوانید انتظار این نتایج را داشته باشید مگر اینکه در پشت زیبایی بنیانهای زیستشناختی نهفته باشد.
■ کدام ویژگیهای ظاهری و جسمانی به طور ثابت جذاب انگاشته میشوند؟
ما و دیگران هشت رکن زیبایی را شناسایی کردهایم: جوانی، تقارن، تناسب (averageness)، نشانگرهای هورمون جنسی، رایحه بدن، شیوه حرکت بدن، تُن پوست، و بافت و ساختار مو. من فکر میکنم که این سیر تحقیقات تقریبا تمام شده است.
این که تنها بتوانیم قضاوت کنیم چه چیزی زیباتر از چه چیز دیگری است بیش از این به کار نمیآید. شاخصهای زیبایی شناسایی شدهاند.
گام بعدی تلاش برای حل این مساله است که این شاخصها برای چه وجود دارند. برای مثال، تقارن، رشد پایدار و مقاومت در برابر انگل را نشان میدهد و یا رایحه بدن حاوی اطلاعاتی درباره سیستم ایمنی بدن است. اما شواهد مستقیم برای اثبات این ارتباطات ضعیف است. همچنین، ژنهای ویژهای که در تعیین جذابیت نقش دارند هنوز بایستی مشخص شوند.
■ مهمترین یافته شما چیست؟
ما نشان دادهایم که شاخصهای زیبایی به تنهایی غیرضروری هستند، آنها تمایل دارند که به هم بپیوندند. اگر شما صورت زیبایی دارید بدن شما هم رایحه خوش بویی تولید میکند؛ اگر بدنتان خوشبوست شما بیشتر متقارنید، اگر صدای خوبی دارید صورت خوبی هم دارید و الی آخر.
کل بدن یک نمایه است نه اینکه تنها آرائهای از شاخصهای مفرد باشد. برای ما این بسیار محتمل است که بنیانی زیستشناختی وجود دارد. همچنین این بدین معناست که برای رمزگشایی از ارتباط این سرنخها با بنیانهای زیستشناختی، پژوهشگران بایستی ویژگیهای چندگانهای را به صورت همزمان مطالعه کنند نه اینکه در هر زمان یکی از آنها را.
■ اگر ملاکهای زیبایی ذاتی هستند، پس چرا تنوع فرهنگی وجود دارد؟
ما مجبوریم که ملاکهای زیبایی مان را با میانگین جامعهای که در آن زندگی میکنیم سازگار کنیم وگرنه خطرِ این هست که هرگز جفتی پیدا نکنیم.
هشت رکن زیبایی قوانین سازهای آن هستند. مادامی که شما از قوانین سازهای مانند تقارن یا میانگین استفاده میکنید، محتوای خاص آن میتواند متفاوت باشد. جذابیت بایستی یک مفهوم انعطافپذیر باشد تا بتواند تعداد جفتهای بالقوه را افزایش دهد.
■ با جراحی پلاستیک و لوازم آرایشی ما میتوانیم به طور مصنوعی زیبایی را دستکاری کنیم. آیا این نمیتواند فشار انتخاب طبیعی را از روی زیبایی بردارد یا حداقل آن را کاهش دهد؟
برای زمان طولانیای در تاریخ بشر زیبایی یک شاخص غیرقابلتحریف بود. اما حالا تحریفپذیر است. ما هنوز پیامدهای آن را نمیدانیم زیرا زمان خیلی کمی از آن گذشته است. ما نیاز به ۱۰ تا ۲۰ نسل از جراحی پلاستیک داریم تا بتوانیم اثرات تکاملی آن را ببینیم. یکی از چیزهایی که ممکن است تحریف زیبایی را سختتر کند این است که شاخصها به تنهایی زائد هستند. بدین معنی که ممکن است شما بتوانید تقارن ظاهریتان را تغییر دهید اما برای مثال نمیتوانید رایحه بدنتان را عوض کنید.
■ آیا تا به حال مطالعه جذابیت در انسان مورد اعتراض قرار گرفته است؟
بله. شما مطالعات زیادی در مورد ظاهر بدن و صورت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پیدا نمیکنید. در آن زمان شایسته نبود که مردم را بر اساس ظاهرشان قضاوت کنند.
وقتی که ما کارمان را در اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع کردیم در این مورد دیگر نگران نبودیم. ما زیست شناس بودیم و میدانستیم که حشراتی موسوم به درازبالها (scorpion flies) که متقارنتر بودند جفتهای بیشتری نسبت به رقبای نامتقارنشان پیدا میکردند. ما میدانستیم آنچه که بر درازبالها صدق میکند برای انسان نیز صادق است. و این گونه بود که کل جریان پیش رفت.
----------------
منبع:
Grammer, Karl and Sainani, Kristin Lynn. “Q&A: Karl Grammer: Innate Attractions.” Nature, 10/2015, Volume 526, Issue 7572, p. S11.
نظرها
Pasha
مصاحبه جالبی بود، با اینهمه بنظر میرسد که معیارهای زیبایی، بیش از اینها باشد. و حد و رکورد قطعی نمیشه معین کرد