کارنامه زیستمحیطی دولت
گرد و غبار خوزستان، به چشم دولت میرود یا ملت؟
از خوزستان صدای اعتراض بلند شده. نمایندگان میگویند دولت برای مقابله با ریزگرد بودجهای اختصاص نداده بود. کارنامه زیست محیطی دولت روحانی در خوزستان، در مرکز توجه قرار گرفته است.
«در موضوع گرد و غبار هیچ مسئولی نمیتواند به مردم وعده دهد که این مشکل تا چند سال آینده حل میشود و مردم باید با مشکل گرد و غبار کنار بیایند.»
اینها بخشی از سخنرانی معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ در همایش روز جهانی آسم بود. شش ماه بعد از این سخنرانی برآورد سند ملی گرد و غبار نشان داد که مقابله با این پدیده دستکم ۲۰ سالی وقت میخواهد. سرانجام تابستان ۹۵ حسن روحانی، رئیسجمهوری نیز تصدیق کرد که در حال حاضر صرفاً میتوان با ایجاد سیستم بهتر پیشبینی هوا مردم را سریعتر از اوضاع جوی با خبر کرد و همچنین با عایق بندی اماکن عمومی، ارائه تسهیلات بانکی، تجهیزات درمان و بهداشت و استفاده از ماسکهای استاندارد راههایی برای تطبیق ساکنان با شرایط جدید اقلیمیشان فراهم آورد.
با این وجود، شاید دولت یازدهم به اندازه کافی واقعبین نبود؛ نه درباره مدت زمان مقابله با بحران و نه شناسایی کانونهای گرد و غبار.
بر خلاف پیشبینی اولیه، معصومه ابتکار اعلام کرد که با بودجه فعلی حل مشکل ریزگردها ۳۰ سال به طول میانجامد. شاید اشاره ابتکار به عدم تخصیص بودجه در سال ۹۴ بود. اتفاقی که به گفته جلیل مختار نماینده مردم خوزستان در تدوین لایحه بودجه سال ۹۶ هم رخ داده است. اگرچه علی لاریجانی، رئیس مجلس، پس از آنکه گرد و غبار طی ۱۰ روز دو بار برق و آب بخشهایی از خوزستان را قطع و ادارات و مدارس را تعطیل کرد، دستور داده تا اعتبارات این استان افزایش پیدا کند.
● پرونده ویژه ریزگردها در ایران
اکنون امید نمایندگان استان خوزستان به تصویب لایحه "هوای پاک" است تا عدم تخصیص اعتبار بدین ترتیب جبران شود. این لایحه از ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۳ در انتظار تصویب است.
در حال حاضر دولت امیدوار است با همکاری مجلسی همسوتر با قوه مجریه بتواند بخشی از این مشکل را بر طرف کند. پیش از خرداد ۹۵، سازمان حفاظت محیط زیست مجلس نهم را متهم میکرد که نه تنها عزمی برای کمک به دولت ندارد بلکه تنها بودجه منظور شده برای مقابله با ریزگرد را نیز حذف کرده است.
ریزگردهای «عربی» و گرد و خاک وطنی
اما آنچه بیش از همه در پیشبینیهای دولت نادیده انگاشته یا اشتباه تشخیص داده شده موضوع شناسایی کانون ریزگردها بود.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم عالیترین مقامهای مسئول انگشت اشاره را به سوی کشورهای همسایه از جمله عراق، سوریه و اردن نشانه گرفتند و گفتند این گرد و غبار عمدتاً از منطقه بزرگ بینالنهرین برمیخیزد و به ایران میرسد. تا آنجا که این گرد و غبار در ادبیات آنها به «ریزگرد عربی» نیز شهرت یافت.
توضیح اینچنین پدیده ریزگرد تا مدتی کارساز افتاد. فشارها از روی دولت و شیوه مدیریت این بحران برداشته شد.
اما به مرور شدت بادهای همراه با گرد و غبار ورق را برگرداند. تعداد وقوع ریزگردها در ایران در فاصله سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۲ بیش از ۱۵ برابر افزایش یافت و اکنون به سطحی رسیده که گردش کار صنایع نفتی ایران را نیز دچار مشکل کرده است.
مهاجرتهای گسترده، رواج و تشدید انواع بیماریها از جمله مشکلات تنفسی و سرطان، اختلال در رفت و آمد و تعطیلیهای وقتو بی وقت زندگی خوزستانیها متوقف کرده است. پدیدهای که در ۱۵ سال گذشته نه تنها کنترل نشده که شیوعی طاعونوار دارد و بر اساس آمارهای رسمی، اکنون زندگی۸۰ درصد جمعیت کشور بهویژه در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، کردستان و سیستان و بلوچستان را تحت تأثیر قرار داده است.
حالا دولت یازدهم با پرسشهایی تازه روبهرو است. در آخرین مورد محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس در نامهای سرگشاده اما محتاطانه به رئیسجمهوری خواستار توجه ویژه دولت به «وضعیت غیرقابل تحمل فعلی» در خوزستان شده است.
در آخرین سال کاری دولت شاید وقت این پرسش فرارسیده باشد که دستگاه دیپلماسی ایران، به عنوان نقطه قوت دولت روحانی تا چه حد توانسته موضوع ریزگردها را در اولویت سیاستخارجی این کشور قرار دهد؟
بدون شک همچنان بخشی از این بحران منشأ خارجی دارد. اما این بار در آخرین سال کاری دولت شاید وقت این پرسش فرارسیده باشد که دستگاه دیپلماسی ایران که به عنوان نقطه قوت دولت روحانی یاد میشود تا چه حد توانسته موضوع ریزگردها را در اولویت سیاستخارجی این کشور قرار دهد؟ حکومت ایران که اکنون بیپرده از نفوذ در عراق و سوریه سخن میگوید چرا قادر نبوده است تا در خصوص بیابانزایی و کانونهای تولید ریزگرد با این کشورها به توافقی برسد؟
هر چند در زمینه بینالمللی، ایران توانست با تصویب قطعنامهای در کمیته مالی و اقتصادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، زمینه را برای برگزاری نخستین نشست عالیرتبه برای مقابله با ریزگرد فراهم کند.
در مجموع با بازگشت معصومه ابتکار به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ایران در سطح بینالمللی فعالتر شده و تلاش میکند در پارهای از موارد، کمبود بودجه و فقدان تکنولوژیهای زیست محیطی را از طریق همکاری و حمایتهای بینالمللی به دست آورد.
کارنامه دولت؛ وقتی از آسمان سنگ ببارد
از کانونهای خارجی گذشته، دولت در خصوص از بین بردن کانونهای داخلی گرد و غبار چه کارنامهای دارد؟
بحث بر سر منشا خارجی و داخلی ریزگردها عملاً مبتنی بر آرشیوهای علمی نیست. ایجاد بانکهای اطلاعاتی و بایگانیهای علمی میتوانست جزو نخستین گامها برای نجات مناطقی باشد که مورد هجوم بادهای گرد و غبار هستند. این درحالی است که شناسایی کانونهای ریزگرد در ایران یک دهه پس از آغاز این بحران صورت گرفت.
به گفته معصومه ابتکار، در داخل کشور ۲.۸ میلیون هکتار کانون گرد و غبار وجود دارد. این درحالی است که وسعت کانونهای بحرانی گرد و غبار در داخل کشور تا شش میلیون هکتار نیز تخمین زده شده بود.
پس از نگارش سند ملی گرد و غبار اعلام شد که سهم خوزستان از کانونهای گرد و غبار کشور بیش از ۴۰۰ هزار هکتار است؛ زمینهایی بایر و عملاً خشک که خود یکی از عوامل اساسی در طوفان گرد و غبار به شمار میآیند.
در واقع عوامل داخلی متعددی از قبیل نابودی تالابها، خشک شدن دشتها، سدسازیهای گسترده، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و استمرار خشکسالی، به همراه کاهش بارندگی و رطوبت خاک، مدتهاست بخشهایی از ایران را دچار بحران ناشی از گرد و غبار کرده است.
شماری از مسئولان محلی تصدیق میکنند که اصلیترین عامل در بروز گرد و خاک در خوزستان نابودی تالابها است. به عبارت دیگر ارزش افزوده نفت و سد بر تالابها غالب شد.
سدسازیها و احداث میادین نفتی گسترده طی این سالها اکثر منابع رطوبتی مثل تالابها را خشکاند، اکوسیستم منطقه را نابود کرد و عملاً به بیابانزایی منجر شد.
اما خشکی تالابها و بحران ریزگردها تنها بحران استان خوزستان نیست. سالهاست که دولت ناچار شده تا با انتقال آب از سرشاخههای کارون و سدسازی بر روی رودخانههای این استان، بحران کمآبی در فلات مرکزی ایران را مهار کند.
اما حال ضیاءالدین شعاعی، مدیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار درباره آخرین هجوم ریزگردها به خوزستان گفته تا پیش از این بخشهای جنوبی تالاب هورالعظیم و محور اهواز و ماهشهر کانونهای داخلی تولید ریزگرد در استان خوزستان بود؛ اینبار اما خشکی رودخانه زهره به بحران دامن زده است.
این اظهارات مدیر ستاد ملی ریزگرد درحالی است که تا کنون اشارهای به این کانونهای تازه تولید گرد و غبار در استان نشده بود. ایجاد زمینههای تازه برای بحرانی ۱۲ ساله باعث شده تا صدای انتقادها بلندتر شود.
حال جواد کاظمنسب نماینده اهواز در مجلس میگوید اساساً انتقال آب کارون غیرقانونی و بدون مجوز بوده، مجلس تذکر داده و دولت توجه نکرده است.
در همین حال همایون یوسفی دیگر نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی نیز میگوید دستکم ۳۵ درصد ریزگردهای استان خوزستان منشأ داخلی دارد.
اظهاراتی که نشان میدهد دولت و مجلس ایران چه در زمانی که همسو بودند، چه زمانی که اختلاف داشتند، نتوانستند سیاستی واحد را برای رفع مشکل گرد و غبار در پیش بگیرند؛ گرد و غباری که دیر یا زود علاوه بر مردم به چشم این دو نهاد هم خواهد رفت.
نظرها
نظری وجود ندارد.