۲۰۱۷، سال سخت پناهجویان در اروپا
امید منتظری- حمید نوذری میگوید اوضاع از زمانی برای پناهجویان دشوارتر شد که دولتهای اروپایی و آلمان در برابر راست افراطی و پوپولیستها کوتاه آمدند.
حمید نوذری، کارشناس امور پناهندگی و مهاجرت و مسئول کانون پناهندگان سیاسی ایرانی در برلین است که مرکزی برای مشاوره به ایرانیها و افغانستانیهاست. او که نزدیک به سه دهه در این حوزه فعالیت و کار کرده، بر این نظر است که سال ۲۰۱۷ سالی سخت برای پناهجویان در آلمان خواهد بود. به نظر او اوضاع از زمانی برای پناهجویان دشوارتر شد که دولتهای اروپایی و آلمان در برابر راست افراطی و پوپولیستها کوتاه آمدند.
رادیو زمانه در گفتوگو با حمید نوذری به بررسی این موضوع پرداخته است.
- امید منتظری: این روزها بیشتر خبرهای مرتبط با پناهجویان و مهاجران از آمریکا مخابره میشود اما اروپا هم درصدد است تا سیاستهای تازهای علیه مهاجران اعمال کند. با این حال، آنتونیو گوتِرِش، دبیرکل جدید سازمان ملل امیدی ویژه به این اتحادیه برای پیشبرد برنامههایش از جمله پذیرش پناهجویان بسته است. او که پیشتر کمیسر عالی پناهندگان در سازمان ملل بود در مصاحبهای که پیش از نشست امنیتی مونیخ انجام شد گفته اروپایی قوی و متحد میتواند برای گسترش اهداف بشر دوستانه در جهان نقشی سازنده ایفا کند. اما آیا اروپا دستکم در زمینه پذیرش پناهجویان بر مسیری میرود که دبیرکل از این اتحادیه انتظار دارد؟
حمید نوذری: اروپا بالقوه می تواند چنین نقشی را بازی کند. هم امکان اقتصادی آن را دارد و هم امکان اجتماعی آن را. اما به لحاظ سیاسی نه تنها این کار را نمیکند بلکه به وضوح و فقط به عنوان مثال از اوایل سال ۲۰۱۶ علیه این بالقوهگی کار میکند.
- اما آلمان به عنوان قدرتی تعیین کننده نقش مهمی در پذیرش پناهجویان دارد، این را چهطور میشود توضیح داد؟
در این رابطه میشود به نقش ویژه آلمان اشاره کرد که به عنوان مثال در رابطه با پناهندگان از اوایل سال ۲۰۱۵ نقش ویژهای را به عهده گرفت. قرارداد با ترکیه، سپردن وظیفه ویژهای به یونان و اکنون پیدا کردن جایگزین و مدلی برای ترکیه در شمال آفریقا، عملاً از نظر سیاسی بر دوش آلمان افتاده است. این بدان معنا نیست که آلمان حتماً محافظهکارتر از دیگر کشورهای اروپاست. به عنوان مثال بسیاری از کشورهای شرق اروپا سیاست دست راستیتری در قبال پناهجویان دارند و بسیاری از کشورهای غرب اروپا مثل فرانسه یا بریتانیا عملاً از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
- اما به نظر میرسد اروپا در زمینه حضور پناهندگان دارد یکدست میشود و عملاً سیاست اخراج و «دیپورت» بخش مهمی از سیاست آن میشود.
بله، البته این یکدست عمل کردن در مرحله پذیرش پناهجویان شکست خورد اما در رابطه با اخراج یکدستی بیشتری قابل مشاهده است. قرارداد با ترکیه و عملاً تن دادن به بسیاری از خواستههای دولت تمامیتخواه ترکیه و انداختن مسئولیت بر روی کشورهای حاشیه اروپا همچون یونان و ایتالیا آغاز این کار بود. در رابطه با ترکیه، سیاستها با موفقیت نسبی همراه بود و ما شاهد ورود تعداد کمتر پناهجویان نسبت به سال ۲۰۱۶ هستیم. اکنون به نظر میآید اتحادیه اروپا قصد دارد این مدل را برای پناهجویانی که میخواهند از طریق شمال آفریقا و ایتالیا به اروپا برسند، تدوین و اعمال کند.
- منظورتان از اعمال مدل ترکیه در شمال آفریقا چیست؟ به ویژه اینکه برخی معتقدند سیاست اروپا در خصوص پناهجویانی که با قایق از شمال آفریقا میآیند به سمت سیاستی که استرالیا اعمال کرده متمایل شده است. یعنی پناهجویان را به کشوری جز آنجا که قصد ورود به آن را داشتند منتقل کنند.
تا حدودی درست است اما فعلاً محتملترین مدل اروپا برای پناهجویان شمال آفریقا مدل ترکیه است. چون در نائورو و پاپوآ گینه نو با وجود اینکه کمپها خارج استرالیا بود اما قوانین استرالیا اجرا میشد. اما در کمپهایی که اروپا میخواهد در لیبی برای پناهجویان در نظر بگیرد، قوانین لیبی حاکم خواهد بود. این مراتب از سیاست استرالیا اسفبارتر خواهد بود. اما بله شباهتهایی هم وجود دارد: در هر دو مدل چه پناهجویانی که به استرالیا می روند و چه پناهجویانی که از شمال آفریقا میآیند با انتقال به لیبی یا پاپوآ گینه نو دیگر امکان ورود به اروپا یا استرالیا را ندارند.
- اما لیبی با ترکیه تفاوتهای عمدهای دارد. به نظر شما نتیجه اعمال مدل ترکیه در لیبی چه خواهد بود؟
ما، به ویژه ما ایرانیها، از شرایط بد پناهجویان در ترکیه تا حدی اطلاع داریم. اما در لیبی با توجه به اخباری که تا به حال منتشر شده شرایط تا حد زیادی بدتر است. علاوه بر اینکه در لییی هنوز دولت منسجمی سر کار نیست. گزارشها نشان میدهند با پناهجویان بدرفتاری میشود، آن هم در حد شکنجه، آزار و رفتارهای غیر انسانی. برای همین پیشبینی ما این است که چنین کمپی در لیبی با یک فاجعه انسانی همراه خواهد بود.حتی گزارشهایی درباره مرگ پناهجویان هم مخابره شده است.
- دقیقاً روشن شده که اروپا قصد دارد چه برنامهای را اجرا کند؟
اروپا تا کنون نیروی مرزی آبی به نام فرانتکس را به شدت تقویت کرده است. سیاست تا امروز این بوده که چنانچه قایقها در مرز آبی و دریایی لیبی باشند به این کشور برگردانده شوند اما چنانکه قایقها در مرز بینالمللی شناسایی شوند به ایتالیا منتقل میشوند. الان صحبتهای جدی مطرح است تا کسانی که در آبهای بینالمللی هستند هم به لیبی برگردانده شوند. علاوه بر این اروپا میخواهد اقدام به ردگیری قایقها و کشتیهای حامل مهاجران و پناهجویان روی دریا کند. اینجاست که این مسأله کمپ بزرگ خودش را نشان میدهد. در این کمپ بزرگ است که مسأله کمپ پناهندگی خودش را نشان میدهد. چنانچه عدهای در آنجا یعنی لیبی پذیرفته شوند، با توجه به فرمول سهمیهبندی بین کشورهای مختلف تقسیم خواهند شد. تجربه یونان و ترکیه نشان میدهد که اشتیاق پذیرش پناهجویان از سوی کشورهای اروپایی بسیار کم است و انتظار میرود در رابطه با پناهجویان آفریقایی این پذیرش بسیار هم کمتر باشد.
- به نظر این سیاست اروپا واکنشیست به افکار عمومی و ترس از خروج کشورهای دیگر از این اتحادیه و همچنین فشار نیروهای راست. اما واقعاً فکر میکنید اروپا قادر است به روند فعلی پذیرش پناهجویان ادامه دهد؟ انتظار از این اتحادیه چیست؟ آیا نگرانی از چالش امنیتی و اقتصادی ناشی از ورود پناهجویان باعث عقبنشینی اروپا شده؟
اروپا هنوز از امکانات واقعی خود استفاده نکرده است. پرجمعیتترین سال ورود پناهجویان سال ۲۰۱۵ بود که چیزی نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر وارد شدند. اما ۸۰ درصد آنها به آلمان آمدند. هیچکسی انتظار ندارد آلمان سالی یک میلیون بگیرد. ولی آیا همه کشورهای اروپایی از امکانات بالقوه خود برای پذیرش پناهجویان استفاده کردهاند؟
اگر از اروپای شرقی که خود داستان دیگری است بگذریم، کشورهای بزرگی همچون فرانسه و بریتانیا سهمی که گرفتند بسیار ناچیز بوده. از کشورهای اسکاندیناوی هم فقط سوئد تعداد قابل قبولی از پناهجویان را پذیرفت. پذیرش چند هزار نفر از سوی فرانسه یا بریتانیا اصلاً با نسبت قدرت اقتصادی و جمعیتی این کشورها همخوانی ندارد. برای همین بیش از آنکه ما به قدرت یا ضعف اقتصادی این کشور یا آن کشور اشاره کنیم، سوال اصلی این است که آیا بسیاری از کشورهای اروپا حاضرند به این خواست انسانی یعنی درخواست پناهندگی جواب مثبت دهند یا نه. به نظر من نه! هیچکس در هنگام جنگ جهانی دوم و جابهجایی جنگزدگان نمیپرسید که آیا کشور ما امکان پذیرش این همه انسان را دارد یا نه. بلکه سوال این بود: به انسانهایی که از جنگ گریختهاند چگونه میشود جا و مکان داد؟
- به نظر شما آلمان باید چه نقشی به عهده بگیرد؟ چون تا به حال عملکرد متناقضی داشته. ابتدا شمار زیادی پناهجو گرفت و حالا دارد دیپورت میکند، خصوصاً افغانستیها را.
به وضوح باید گفت که نقش آلمان از اواسط ۲۰۱۵ تا اوایل ۲۰۱۶ نقش ویژهای بود. پس از آن، تحت فشار دیگر کشورهای اروپایی و هم فشار راست و راست افراطی در آلمان، سیاستهای سختگیرانه جدیدی در دستور کار قرار گرفت. چند تروری که در برلین، بروکسل و پاریس رخداد کمک ویژهای به این موضوع کرد. قرار داد با ترکیه، فشار بر یونان، تصمیم به اخراج پناهجویان رد شده افغانستانی و فشار بر سه کشور مغرب، به ویژه تونس، و آخرین آنها تصمیمهای ۱۵ گانه دولت فدرال و استانداران ۱۶ ایالت آلمان برای تسریع هرچه بیشتر اخراج پناهجویان رد شده، و متمرکز کردن تصمیمات برای اخراج، از تبعات آن ترورها و تصمیمات سیاسی بعدش بود. آخرین این تصمیمها که در فضای عمومی کمتر به آن پرداخته میشود این است که دولت آلمان کشور یونان را -که بعد از نابهسامانیهای اقتصادی از لیست کشورهای شینگن که به رسمیت میشناخت حذف کرد- دوباره به لیست اضافه کرده است. بر اسای تصمیم قبلی پناهجویانی که پس از انگشتنگاری از یونان به آلمان آمده بودند دیگر به یونان بازگردانده نمیشدند، اما از ۱۵ مارس امسال این تصمیم لغو خواهد شد و چنانچه از این تاریخ پناهجویی از یونان وارد آلمان شود، مجدداً به یونان بازگردانده خواهد شد.
- تصمیمهای ۱۵ گانه آلمان در قبال پناهجویان چه محورهایی دارد؟
ببینید اینها پیش از آنکه لایحه قانونی شود، تصمیم یا قصد سیاسی دولت آلمان و استانداران ۱۶گانه آلمان است. تصمیماتی از جمله: تسریع اخراج پناهجویانی که تا به حال با وجود جواب منفی تحمل میشدند، دادن تشویقهای مالی برای بازگشت داوطلبانه پناهجویان، فعالتر کردن امکانات دولت فدرال به جای دادن اختیار به استانداران برای اخراج پناهجویان، به وجود آوردن مراکز مشاوره در کشورهایی همچون تونس، افغانستان و ...، تا در همان جا مانع خروج جوانان از کشورهای خود شوند. باید تأکید کنم این نکات فقط تصمیمات سیاسی است. باید به صورت لایحه قانونی درآید و در هر دو مجلس آلمان بررسی شود. اینکه تا آن زمان این تصمیمات چه محتوایی بگیرند نامشخص است.
آنچه روشن است و میتوان به وضوح گفت، امسال که سال انتخابات در آلمان است، سال سختی برای پناهجویان خواهد بود. برخی از احزاب از هماکنون برای به دست آوردن آرایی که به راست پوپولیستی داده میشوند با هم به رقابت برخاستهاند و حمله به حقوق پناهندگی و پناهجویان از قرار آسانترین راه جمعآوری آرا است.
نظرها
نظری وجود ندارد.