جنگ داخلى یمن و مشکلاتی که گریبانگیر عربستان شد
میثم بهروش − مداخله در جنگ یمن مدام برای عربستان مشکلات بیشتری را در پی میآورد. این مشکلات کدامند؟
مداخله نظامى عربستان در جنگ داخلى یمن در اواخر مارس ٢٠١٥ و حدود یک ماه پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان صورت گرفت. هدف رسمى ریاض از این مداخله، مقابله با شورشیان حوثى مورد حمایت ایران و بازگرداندن عبدربه منصور هادى، رئیس جمهورى رسمى یمن، به قدرت اعلام شد.
با وجود گذشت تقریبا دو سال از حمله نظامى ائتلاف عربى به رهبرى عربستان، هدف مذکور هنوز محقق نگردیده و صنعا، پایتخت یمن، همچنان در دست شورشیان شیعه مذهب حوثى - ملقب به انصارالله - است.
صرف نظر از چرایى مداخله نظامى سعودىها در یمن و تداوم آن (در نوشته اى مجزا از زاویه نقش عواطف در روابط بین الملل بدین بحث پرداختهام) در ادامه نتایج و پیامدهاى چنین اقدامى را واکاوى میکنیم
روند مداخله عربستان در یمن
عملیات نظامى عربستان در یمن پس از آن آغاز گردید که حوثى هاى زیدى با پشتیبانى نیروهاى نظامى وفادار به على عبدالله صالح - رئیس جمهور سابق یمن که در پى خیزش هاى موسوم به بهار عربى مجبور به کناره گیرى از قدرت شده بود - صنعا را به تصرف درآورده و دولت منصور هادى را ساقط کردند. با سقوط دولت هادى، او که از ریاست جمهورى استعفا داده بود حدود یک ماه در حصر خانگى در صنعا به سر برد اما در نهایت به جنوب کشور گریخت و عدن را پایتخت موقت اعلام کرد.
با پیشروى نیروهاى حوثى به سمت عدن و محاصره آن، منصور هادى به عربستان پناه برد و از شوراى امنیت سازمان ملل و نیز اتحادیه عرب خواست تا علیه حوثىها دست به اقدام نظامى بزنند.
مداخله ائتلاف عربى به رهبرى عربستان در یمن در ابتدا در قالب عملیات طوفان قاطع (Operation Decisive Storm) و با تمرکز بر حملات هوایى آغاز شد. طى این عملیات − که در آن امارات، بحرین، قطر، سودان، مراکش و اردن نیز آن شرکت داشتند و حدود یک ماه به طول انجامید − نیروهاى ائتلاف مواضع شورشیان و نیز برخى اماکن غیرنظامى را در نقاط مختلف کشور از جمله پایتخت، صنعا، هدف بمباران هوایى قرار دادند.
کمى پیش از پایان عملیات در اواخر آوریل ٢٠١٥، دولت اوباما ناو هواپیمابر روزولت و کشتى موشک انداز یو اس اس نورمندى را در آبهاى اطراف یمن مستقر ساخت تا به گفته مقامات آمریکایى جلوى تلاش نیروى دریایى ایران براى ارسال تسلیحات به شورشیان حوثى از مسیر دریا را بگیرد.
شاید یکى از نقاط عطف محاصره دریایى یمن به رهبرى عربستان این بود که در نتیجه حمایت نیروى دریایى آمریکا در منطقه، گروهى متشکل از ٩ کشتى ایرانى در نهایت از خلیج عدن فاصله گرفتند، هر چند مقامات ایران ادعاهاى مربوط به کمک نظامى تهران به حوثىها را رد کردند. در عین حال، با وجود اینکه بمباران سنگین نیروهای شورشى باعث تضعیف آنها شده بود، نخستین رشته عملیات سعودىها بر خلاف آنچه در ابتدا تصورش میرفت بدون دستیابى به اهداف موردنظر، به ویژه بیرون راندن حوثىها از صنعا و بازگرداندن منصور هادى به قدرت، در اواخر آوریل ٢٠١٥ خاتمه یافت.
با پایان عملیات طوفان قاطع، عملیات جدیدى تحت عنوان احیاى امید (Operation Restoring Hope) شروع شد، که در ظاهر بر یافتن راه حلى سیاسى و دیپلماتیک براى بحران تاکید داشت اما در عمل حملات هوایى، دریایى و زمینى ائتلاف به خاک یمن ادامه یافت.
علاوه بر این حملات، در جریان مرحله دوم مداخله نظامى، محاصره دریایى یمن تشدید گردید که باعث اخلال جدى در ارسال کمک هاى بشردوستانه به داخل کشور شد و اعتراض سازمان هاى امدادى و حقوق بشرى را در پى داشت. طبق برآورد سازمان ملل در ژوئن ٢٠١٥، یعنى حدود یک ماه و نیم پس از آغاز عملیات احیاى امید، محاصره همه جانبه یمن باعث وقوع فاجعه انسانى در کشور شد، چنانکه تقریبا ٨٠ درصد یا حدود ٢٠ میلیون نفر از یمنىها نیاز فورى به کمک هاى اضطرارى مانند غذا، آب و دارو داشتند. شایان ذکر است که عملیات مذکور اکنون پس از تقریبا دو سال همچنان ادامه دارد.
با اینکه مداخله نظامى ائتلاف عربى به رهبرى ریاض منجر به تصرف عدن در سپتامبر ٢٠١٥ و بازگشت رئیس جمهور مخلوع منصورهادى به آن شد، چنانکه از نقشه جنگ و آرایش نیروهاى متخاصم پیداست، هنوز بخش غربى کشور از جمله پایتخت صنعا و بنادر مهم آن در اختیار شورشیان حوثى و نظامیان وفادار به على عبدالله صالح قرار دارد.
در مقیاسى بزرگتر، لشگرکشى عربستان به همسایه جنوبىاش را - که فقیرترین کشور جهان عرب به شمار میرود - باید در چارچوب رقابت منطقه اى تهران و ریاض و اختلافات موجود بین این دو قدرت شیعه و سنى خاورمیانه تحلیل کرد، بخصوص که اقدام نظامى ائتلاف در بحبوحه مذاکرات هسته اى ایران با قدرت هاى جهانى و با هدف هشدار به دولت اوباما به خاطر نزدیکى به جمهورى اسلامى و حتى ایجاد اختلال در جریان گفتوگوها آغاز شد. در این راستا، هر چند عربستان توانسته با صرف هزینه هاى مادى و هنجارى فراوان جایگاه خود را به منزله قدرت برتر در میان متحدان منطقه ایش - که عمدتا کشورهاى عرب سنى هستند - حفظ کند، تلاش سعودىها براى به حاشیه راندن و حتى کند کردن پیشروى ایران در منطقه چندان موفقیت آمیز نبوده. شاید بدین دلیل است که با روى کار آمدن دولت ترامپ در ایالات متحده، ریاض تلاشها براى اعمال فشار بیشتر بر ایران در دیگر عرصه هاى رقابت و منازعه مانند جنگ داخلى سوریه، مبارزه با داعش در عراق و تحریم هاى مربوط به حمایت از تروریسم را افزایش داده است. نزدیک شدن اخیر عربستان به ترکیه از یک سو و اسرائیل از سوى دیگر را −که در جهت تشکیل اتحادى براى مقابله با تحرکات "توسعه طلبانه" و اقدامات "بی ثبات کننده" تهران در منطقه بوده - مى توان نمونههایى از چنین رویکردى دانست.
عربستان و مشکلات اساسی تداوم مداخله در یمن
در شرایط حاضر، دست کم مى توان به چهار عامل کلیدى اشاره کرد که تداوم مداخله در جنگ یمن را دشوارتر ساخته و پیامدهاى زیانبار آن براى وجهه بین المللى و منافع ملى عربستان را تشدید مى کند:
١) حادتر شدن بحران انسانى
بنا به آخرین برآوردهاى سازمان ملل از هزینه انسانى جنگ یمن، حدود ٣ میلیون و سیصد هزار نفر از مردم کشور که شامل ٢ میلیون و صد هزار کودک مى شود از سوءتغذیه شدید رنج مى برند. ٤٦٠ هزار نفر از این کودکان کمتر از ٥ سال سن دارند و دچار بدترین نوع سوءتغذیه هستند، و هر لحظه ممکن است بر اثر ذات الریه یا اسهال جان خود را از دست بدهند. اوایل ماه فوریه، سازمان ملل اعلام کرد که حملات هوایى ائتلاف به رهبرى عربستان به بندر حدیده در غرب یمن که تحت کنترل شورشیان حوثى قرار دارد، باعث اخلال و توقف عملیات بشردوستانه بین المللى براى ارسال سوخت، غذا و کمک هاى حیاتى به یمن شده است. ناگفته نماند که از آغاز جنگ تابحال همچنین بیش از ١٠ هزار نفر کشته و ٤٠ هزار نفر زخمى شدهاند. ادامه چنین وضعیتى هزینه قابل توجه معنوى و هنجارى براى عربستان در پى دارد و وجهه آن را در مجامع بین المللى و افکار عمومى جهانى خدشه دار مى سازد. بهره گیرى از گرسنگى به منزله سلاح جنگ در یمن یکى از اتهامات عمده ایست که فعالان و نهادهاى حقوق بشرى به سعودىها و متحدانشان وارد مى کنند.
٢) فشار فزاینده بر اقتصاد عربستان
اطلاعات دقیقى درباره هزینه مالى و اقتصادى مداخله نظامى ریاض در همسایه جنوبى اش وجود ندارد، اما بنا به برخى گزارش ها جنگ یمن فقط در سال ٢٠١٥، ٥ میلیارد و سیصد میلیون دلار براى عربستان در قالب بودجه دفاعى هزینه داشته است. خبرگزارى رویترز، طى گزارشى که اندکى پس از آغاز حمله نظامى عربستان در مارس ٢٠١٥ منتشر کرد، تخمین زده است که صرفا هزینه حملات هوایى سعودىها در یمن ماهانه به ١٧٥ میلیون دلار مىرسد. قابل ذکر است که عربستان در همان سال با کسرى بودجه ٣٨ میلیارد و هفتصد میلیون دلارى مواجه بود. به خاطر جبران کسرى بودجه و تامین هزینه هاى جنگ، ریاض مجبور به فروش ١٣ درصد، یعنى یک میلیارد و دویست میلیون از ٩ میلیارد و دویست میلیون دلار، از سرمایه گذارى هایش در بورس هاى سهام اروپایى شد. در نهایت، طبق ارزیابى موسسه بین المللى تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، عربستان دومین واردکننده تسلیحات در جهان طى سال هاى ٢٠١١ تا ٢٠١٥ بود به نحوى که واردات نظامى آن در بازه زمانى مذکور در مقایسه با دوره چهارساله ٢٠٠٦ تا ٢٠١٠، ٢٧٥ درصد افزایش داشت. تمامى اینها در حالى ست که قیمت نفت در بازارهاى جهانى طى سال هاى اخیر کاهش یافته و بدین ترتیب فشار مضاعفى را بر اقتصاد عربستان تحمیل کرده است.
٣) فرسایشى شدن و به بن بست رسیدن جنگ میدانى
برخلاف تصور استراتژیست هاى سعودى، مداخله نظامى در یمن - که با تمرکز بر حملات هوایى آغاز گردید و سپس به عرصه جنگ زمینى و محاصره دریایى نیز گسترش یافت - نتوانست با سرعتى که پیش بینى شده بود به نتیجه برسد. همانطور که در ابتداى مقاله ذکر آن رفت، اکنون پس از دو سال جنگ، صنعا و به طور کلى بخش هاى گسترده اى از غرب یمن همچنان در کنترل شورشیان است، در حالیکه گزارش هاى زیادى از حملات نیروهاى ائتلاف به اهداف غیرنظامى منتشر شده، که تا حدى نشان از نبود اهداف نظامى مشخص دارد.
٤) تقویت و شیوع تروریسم
با اطمینان مىتوان گفت که گروه هاى تروریستى مانند القاعده و دولت اسلامى از بى ثباتى و ناامنى حاصل از جنگ داخلى در یمن براى گسترش قلمرو و نفوذ خود در شبه جزیره عربى بهره بردهاند. جنگ داخلى به ویژه به تقویت بى سابقه نظامى و اقتصادى گروه القاعده در شبه جزیره عربى (AQAP) انجامیده است. گروه تروریستى مذکور در حال حاضر، کنترل شهر بندرى المکلا در جنوب شرقى یمن را با جمعیتى حدود نیم میلیون نفر در دست دارد. به کمک تقریبا ١٠٠٠ جنگجو در المکلا، القاعده تقریبا٦٠٠ کیلومتر از خط ساحلى را در آبهاى جنوب یمن کنترل مى کند و طبق ارزیابى مقامات دولتى و تاجران محلى، روزانه ٢ میلیون دلار درآمد از طریق مالیات بر اجناس و سوخت وارداتى به دست مى آورد. به گفته یکى از ساکنان المکلا، "من ترجیح مى دهم القاعده اینجا بماند [و حکومت کند]؛ نمى خواهم المکلا آزاد شود. اینجا اوضاع باثبات تر از نواحى "آزاد" یمن است. گزینه هاى دیگر بسیار بدتر از القاعده هستند".
در پایان اما نمى توان انکار کرد که مداخله نظامى پرهزینه عربستان در یمن باعث تقویت احساسات ملى گرایانه سعودىها با محوریت مقابله با "تهدید" فزاینده ایران و به تبع آن افزایش محبوبیت حاکمان سعودى با وجود مشکلات گسترده اقتصادى و سیاسى در داخل کشور شده است، پدیده اى که به طور کلى در روابط بین الملل و به ویژه در خاورمیانه چندان نادر نیست.
نظرها
ح
اگر هر چیزی را به شیعه و سنی ربط می دهید یک مقاله هم در مورد داعش وهابی که برای مقابله با رافضی ها و مجوس ها (شیعه) عربستان و رفقای غربی و منطقه ایش بوجود آمده تهیه کنید چون اون بیش از همه به شیعه و سنی ربط دارد
شاهد
مقاله متوازنی است . در باره حق نداشتن عربستان استبدادی برای مداخله در بک کشور دیگر و دخالت رهبری توتالیتر شیعه ایران بدرستی ارزیابی کرده است . ان کس که دوست دارد فقط سخنی بشوند که به نفع حمومت توتالیتر شیعی ایران است می توانند به رادیو و تلویزیو نهای حکومت ایران گوش دهد . این فرد قادر به فهم و درک مطلب دیگری نیست چون ایده لوژی توتالیتر تعادل ادارکیش را در همان حد شعار های جنبش شیعه گری تثبیت کرده است . برای قضاوت درست فقط کسب معلومات کافی نیست بلکه "باز اندیشی " reflection به خصوص در دورانی لازم است که بمباران تبلیغات ذهن را فلج کرده است . برای شکل دادن به فهم سیاسی و "وجدان سیاسی " لازم است که نتیجه " فکر کردن در باره افکار " خود است
علی کبیری
جنگ یمن یکی دیگر از پی آمدهای درگیری منطقه ای بین جمهوری اسلامی و عربستان است. با نگاهی به نقشۀ شبه جزیرۀ عربستان ملاحظه میشود که لبنان و سوریه وعراق درشمال و یمن درجنوب عربستان قراردارند و جمهوری اسلامی با حمایت از شیعیان و علویها در شمال و زیدیهای شیعه در جنوب، موجودیت حکومت عربستان را از دو طرف مورد تهدید قرارداده است. به همین علت، عربستان نیز به نوبۀ خود عکس العمل دفاعی نشان داده و در کشورهای عراق وسوریه ویمن به اقدامات نظامی پرداخته است. شک نیست که براثر رویاروئی جمهوری اسلامی و عربستان، نه تنها صدها هزار انسان بیگناه جان خودرا ازدست داده اند، بلکه این رویاروئیها برای هردو حکومت ایران وعربستان هزینۀ سنگینی ببارآورده است. هنگامی که از گم شدن 800 میلیارد دلار در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد سخن به میان آورده و خامنه ای با دستور "کش اش ندهید" زبانها را بریده و نفسها را قطع میکند، باید نتیجه گرفت که جمهوری اسلامی به منظور دست اندازی بر کشورهای منطقه نقش فعالی را به عهده دارد. ازطرف دیگر، با توجه به افزایش هزینه های جنگی عربستان، شاهد کمبود شدید بودجۀ آن کشور بوده و برای اولین بار این کشور مجبور به عرضۀ اوراق بهادار در بورسهای بین المللی و نیز فروش بخشی از سهام غول نفتی آرامکو در سطح جهانی شده است. شک نیست که افزایش هزینه های جنگی دو کشور ایران وعربستان دارای آثار وتبعات اجتماعی بوده و میتواند موجب بروز عکس العمل مردم درمقابل حکومتهای تمامیت خواه دو کشور شود. آینده آبستن شورشهای غیرقابل کنترل در ایران وعربستان خواهد بود.