ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● از مجموعه «ایرانیان هلند»

مهاجری از ایران: «پس از سال‌ها زندگی در جاهای مختلف، هلند را خانه خود می‌دانم»

گفت‌و‌گو با دکتر کامران رواخواه، دندانپزشک

کامران رواخواه، در هلند دندانپزشک است. او به بازگشت فکر نمی‌کند چون می‌داند اگر به ایران برود بیش از یک هفته نمی‌تواند بماند. مشکل او این است که نمی‌تواند با فرهنگ حاکم منطبق شود.

کامران رواخواه، دندانپزشک است و در شهر آرنهم هلند زندگی می‌کند. او در تهران به دنیا آمده است و پس از گرفتن دیپلم از کشور خارج شده و به ترکیه رفته تا در رشته مهندسی الکترونیک تحصیل کند. پس از آن هم به آمریکا رفته و در آنجا تحصیلاتش را به پایان رسانده و مشغول به کار شده است.

پس از چند سال کار کردن در آمریکا و کانادا، آقای رواخواه برای مأموریتی کاری عازم شرکت فیلیپس در هلند می‌شود. او در جریان این مأموریت که چهار-‌پنج سال به درازا می‌کشد، پس از مدتی دچار مشکلاتی می‌شود و در نهایت کار را رها می‌کند و ناچار می‌شود برای اقامت تقاضای پناهندگی کند.

گفت‌و‌گوی رادیو زمانه با کامران رواخواه، دندانپزشک ایرانی در هلند را از اینجا بشنوید:

این مهاجر ایرانی پس از دردسرهای زیاد، سرانجام موفق می‌شود مجوز اقامت در هلند را به دست بیاورد.

کامران رواخواه اما از رشته تحصیلی و کاری‌ پیش از دندانپزشکی‌اش راضی نبوده است. او بیشتر علاقه‌مند به ارتباط مستقیم با مردم بوده اما در کارش به عنوان یک مهندس الکترونیک با مردم سر و کار نداشته است. او سرانجام در ۳۷ سالگی تصمیم می‌گیرد تغییر رشته بدهد. این بار دندانپزشکی را انتخاب می‌کند و برای تحصیل در این رشته با هزینه خود به کشور مجارستان می‌رود.

آقای رواخواه در سال ۲۰۱۱ و در سن ۴۲ سالگی با دریافت دکترای دندانپزشکی فارغ‌التحصیل می‌شود و به هلند برمی‌گردد و کار دندانپزشکی را در جاهای مختلف پی می‌گیرد تا این‌که سرانجام مطب مستقل خود را در شهرکی به نام هاوسن در نزدیکی آرنهم دایر می‌کند.

حالا او در مطبش با مراجعه‌کنندگان حرف می‌زند و از این‌که در کارش روابط انسانی حاکم است، خوشحال است. رواخواه و مراجعانش با همدیگر درباره زندگی صحبت می‌کنند و تجربیات‌شان را با هم در میان می‌گذارند. او از کار جدید و زندگی جدید خود رضایت دارد و فکر می‌کند که زندگی‌اش راحت‌تر می‌گذرد، چون الان زندگی روباتیک ندارد، بلکه زندگی‌اش انسانی است.

رواخواه می‌گوید که در طی این همه سال اقامت در کشورهای مختلف، غربت را همه جا احساس کرده اما اکنون حس می‌کند که جای واقعی خود را یافته است: «اوائل احساس می‌کردم که مردم به عنوان یک خارجی به من نگاه متفاوتی دارند ولی اکنون که با هم آشنا شده‌ایم، متوجه شده‌ام که در طول زمان، از یک طرف بین من و مراجعه‌کنندگان حس اعتماد به وجود آمده و از طرف دیگر می‌بینم که مردم اینجا پیشداوری نسبت به یک دندانپزشک خارجی ندارند.»

او احساس می‌کند که حالا رابطه خوب و صادقانه‌ای میان او و دیگران برقرار شده که در آن هیچ یک از دو طرف به چیزی تظاهر نمی‌کنند.

این دکتر دندانپزشک می‌گوید که اکنون حس می‌کند جای واقعی خود را یافته است. او هلند را خانه خود می‌داند و فکر می‌کند در جایی که باید باشد، هست.

رواخواه اصلاً درباره بازگشت به ایران فکر نمی‌کند و می‌گوید که بخش بیشتر عمرش، یعنی ۲۷ سال را درخارج از ایران گذرانده و برایش سخت است که بخواهد دائم در ایران بماند: «اگر به ایران بروم بیش از یک هفته نمی‌توانم بمانم. کاری به حکومت ندارم بلکه مشکلم با فرهنگ است که نمی‌توانم خودم را با آن تطبیق بدهم.»

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • ali

    بسیار هم عالی. هر کسی حق دارد برای مکان زندگی اش تصمیم بگیرد فقط یک لطف کوچکی بکنند برخی از دوستان خارج نشین که برای نابودی ایران و حمله خارجی لابی نکنند و مشغول زندگی خودشان باشند تا مردمی هم که ایران را خانه خود میدانند با جان کندن و به تدریج اوضاعش را بهتر میکنند نه با انقلاب و تحریم و جنگ که جز درد و رنج بیشتر چیزی به دنبال ندارد.

  • محمد

    اگر می خواستند ایران را آباد کنند 38سال وقت داشتند.این حکومت نفت و گازش را می‌فروشد جنگ راه می اندازد

  • neda

    در شهراهواز مرکز نفت مملکت ٬ دهها هزار نفر برای رفع معاش ، در کنار خیابان دستفروشی میکنند.... مردم ایران را در زندان بزرگ به گروگان گرفته اند تا اموال عمومی را غارت کنند!