● پرونده ویژه
۱۳۹۵: سال پلاسکو
رخداد آتش گرفتن و فروپاشی ساختمان پلاسکو جامعترین نماد وقایع سال ۱۳۹۵ است. سال ۱۳۹۵ سال جلوه بیشتر فرتوتی و فلاکت نظام بود. نگاهی به پروندههای این سال.
رخداد آتش گرفتن و فروپاشی ساختمان پلاسکو جامعترین نماد وقایع سال ۱۳۹۵ است. در این رخداد بیکفایتی و فساد مقامات، رنج مردم و بیدفاعیشان در برابر فجایع جلوه بارزی یافت.
ایران هزاران پلاسکو دارد، کل ایران گرفتار وضعیتی چون پلاسکو است. سال ۱۳۹۵ را همچنین میتوان سال غبارگرفتگی نامید. بر سر و روی کشور گرد و خاک نشسته است. آب و جارو لازم دارد، اما به جای نشاطی بهاری برای تغییر، سرها در گریبان است و از هر سو صدای خُرد شدن میآید.
پلاسکو فرتوت بود، نوسازی نشده بود. نظام هم فرتوت است، نوسازی نشده است، برای نوسازی موانع درونی دارد. بزرگترین مانع خودش است.
نظام فرتوت شده است، نظام فقها، پیرمردهای خرفت، آقازادهها، دور قابچینها، باندهای مافیایی. در سال ۱۳۹۵ چندتایی از شخصیتهایشان مردند، و رهبرشان کوشید که به بسیج و جهاد اقتصادی فرا خواند تا تحرکی ایجاد شود برای غلبه بر دلمردگی و فساد و کاهلی دستگاه. افاقهای نکرد. از او که دیگر صحبت میشود، از جمله در محافل نظام، بحث میرود بر سر اینکه کی میمیرد و جانشیناش که خواهد بود. احمد خاتمی، سخنگوی مجلس خبرگان، اخیرا گفته است: "ده رهبر در آستین داریم"، یعنی شعبدهبازی ادامه دارد.
انتخابات پیش رو محکی است برای سنحش مهارت حضرات در شعبدهبازی در شرایطی که زمین زیر پای بازیگران میلرزد.
سال ۱۳۹۵ همچنان سال صدور اسلحه و آدمکش به سوریه و آوردن جنازه از آنجا بود. متأسفانه این سال هم آگاهی عمومی، حتا در سطح رسانههای منتقد، تا این حد ارتقا نیافت که دخالتگری رژیم در عراق و سوریه را به مسئله تبدیل کند، و مسئولیت ایران در برپا شدن جنگ داخلی در سوریه و حفظ رژیم اسد را بازشناسد. رژیم ایران مسائل منطقه را به جنگ شیعه و سنتی تبدیل کرد. رژیم ولایی بومرنگی را پرتاب کرده که ضربه نهاییاش را به خود ایران خواهد زد.
سال ۱۳۹۵ سال فساد بود، سال خبرهای فساد بود. حتا در رسانههای مجاز فساد کلیدواژه سال است.
سال ۱۳۹۵ سال گسترش فقر و فلاکت بود. کارخانههای بسیاری بسته شدند، بسیاری روستاییان زمینهای خشک و بیبار را ترک کردند و به شهرها پناه آوردند. سال، سال غبارگرفتگی بود و خفه شدن. سال سال خبرهای خودکشی بود. سال سال شکستن سازها بود. سال سال اعدام بود. سال کشتن کولبرها بود. از زندانها خبر از مقاومت میرسید و این خبرها خوشبختانه موجهایی از همیستگی برپا میکرد.
و سال خوبی بود: اعتصابهای کارگری بالا گرفت. هر هفته خبری از مقاومت و تشکلیابی زحمتکشان بود. معلمان نیز در اعتراض پیشرو بودند. سال ۹۵ همچنین سال تعمیق آگاهی زیستمحیطی بود. در رسانهها و در محافل بیشتر درباره مشکلات زیستمحیطی بحث شد. حس مسئولیت مدنی در این زمینه در حال تقویت است.
در زیر گزیدهای از پروندههای سال ۱۳۹۵ را میبینید. هر یک جنبهای از رویدادها و روندهای این سال را بررسی میکند.
پرونده پلاسکو زیر آوارِ مسئولیت
«مهاجرت اقلیمی» و ابعاد آن در ایران
خشکسالی و بحرانهای زیست محیطی، ایران را با موجهای تازهای از مهاجرتهای جمعی مواجه کرده است که میتواند تعادل جمعیتی کشور را برهم زند. مجموعهای از مطالب در این باره.
کتابی و کتابهایی در قفس
تک و تاب نمایشگاه کتاب تهران با همه فراز و نشیبهایش مدتیست که فروکش کرده. مانند قفس در شعری از «پرهور»، قفسهای ترسیم کردیم و کتابهایی را روی آن نشاندیم. آیا پرنده میخواند؟
نظرها
نظری وجود ندارد.